eitaa logo
پنجِ پنج
334 دنبال‌کننده
1هزار عکس
199 ویدیو
4 فایل
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj 📱ادمین کانال @Khademshohadiran
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰 «بیان خصوصیات شهید ناصر بختیاری از زبان آقای انصاری» شهید ناصر بختیاری از فرماندهان شجاع و قاطع دلاور بودند. فرمانده گردان امام حسن علیه السلام و از فرماندهان محور عملیات بودند. شب عملیات آنچنان نیروهای تحت امر خودش را هدایت می‌کردکه گویی محله های زندگی خودش را بازخوانی میکند. دو روز قبل از عملیات رفته بودند، منطقه شناسایی کرده بودند، یادداشت برداری کرده بودند. وقتی با بی سیم نیروهای تحت امر هدایت میکردند. وقتی از فرمانده گروهان سوال می‌کردند کجای منطقه هستید؟؟ فلان جا رسیدید، ۵۰ کیلومتر دیگه کانال هست، تیر برق هست. آدرس مسیر را دقیق می‌دادند. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔰خاطره‌ای از شهید ناصر بختیاری وقتی فرمانده محور شده بودند، با بی سیم اعلام کردند اگر بتونید به من آر پی چی، گونی، خمپاره۶۰، برسونید من امشب بتونم این خط نگه دارم فردا تصویب میشه. عصر نزدیک غروب بود آمدیم مواردی که خواستند ببریم. یه ماشین بود، هندوانه آورده بود. مقداری از هندوانه ام براش بردیم. دربین راه مورد تهاجم عراقی ها قرار گرفتیم. هندوانه ها را با دوشکا زدند منفجر شدند. وقتی رسیدیم گفتم: ببین ناصر چکار کردند. نگاهی به من انداخت و گفت: دلم میخواد اگر میخوام شهید بشم مثل این هنداونه ها بِترکم، نه یه تیر بخورم. یک ساعت نگذشت با تیر مستقیم تانک، به دیدار حق شتافتند و شهید شدند. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
💠 اسمش را شنیده بودم؛ ولی نشناخته بودمش تا سال ۷۱؛ تا وقتی صیادشیرازی دستم را گرفت توی دستش و ازم پرسید «اهل کجایی؟» گفتم: «تهران زندگی می کنم؛ ولی اصالتا اهل شازندِ اراکم.» رفت توی فکر، توی سال های جنگ. گفت: « شما شازندی ها یک اعجوبه نظامی داشتید؛ شهید بختیاری. با اینکه دانشکده دافوس نرفته بود و دوره نظامی ندیده بود؛ ولی فرماندهان نظامی ارتش هم عملکردهای خوبش رو مقابل بعثی‌ها تحسین می‌کردن.» همین طور توی سرم چرخ می خورد. «اعجوبه، اعجوبه نظامی!» چرا تا آن روز نشناخته بودمش. «شهید ناصر بختیاری فرمانده محور تیپ ۱۷ علی بن ابی‌طالب علیه السلام» 📚منبع: کتاب طلایه داران جبهه حق 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
💚 🍃 فرمانده شهیدی که بی سر و دست به دیدار معبود شتافت.🍃 تنها ۲۵ سال از بهار عمرش را سپری کرده بود که با اقتدا به مولایش امام حسین علیه السلام بدون سَر و مثل قمربنی‌هاشم بدون دست به لقاءالله پیوست. کمتر کسی در استان مرکزی هست که با نام سردار شهید ناصر بختیاری نا آشنا باشد.فرمانده جوانی که آرزو داشت در راه اسلام و حفظ خاک وطن بدنش سپر گلوله‌های تانک دشمن شود؛ و چه زیبا جان شیرین را فدا کرد تا ایران، همچنان در سایه‌ی اسلام و قرآن، " ایران " بماند. ☘ 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📸 سردار‌‌شهید‌ناصر‌بختیاری 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
خدایا! شکر می‌کنم که مرا آزاد آفریدی تا آزاد فکر کنم، تا بتوانم بندگیت را به جای آورم. خدایا! شکر تو را، که مرا پاسدار انقلاب خمینی‌ات قرار دادی تا اینکه بتوانم خونم را فدای حسینت کنم. ☘ 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢💢 🍀۲۴تیرماه سالروز شهادت سردار شهیدناصر بختیاری گرامی باد‌. 🗣 روایتگری برادر محمدرضا عسگری در پاسگاه زید، محل عروج شهدای عملیات رمضان. عملیاتی که جوانمردان خاک میهنمان در تابستان سال ۱۳۶۱ در گرمای ۴۶درجه جان فشانی کردند و دربین آنها نام ۱۸۳ شهید از استان مرکزی به چشم میخورد و زیباتر اینکه در مرحله پنج این عملیات در روز پنجم مردادماه، ۷۲شهید از دلاوران استان مرکزی مفقودالاثر شدند. سرآمد شهدای این عملیات سردار شهید ناصر بختیاری بود. ایشان گفته بود:" دوست دارم با گلوله تانک شهید شوم" خدا او را به آرزویش رساند و با گلوله مستقیم تانک به طوری که سر و دست او در منطقه پاسگاه زید جا ماند به فیض شهادت رسید و یادش برای همیشه در تاریخ جاودان ماند. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سردارِ شهید ناصر بختیاری را حتما ببینید 🍃شادی روح بلند شهدای عملیات رمضان به ویژه سردار شهید ناصر بختیاری صلوات🍃 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
🔻به مناسبت « بیست‌و‌چهارم تیرماه » سالگرد شهادت سردار شهید ناصر بختیاری 🔻 پنجِ پنج منتشر شد. ✓شهید ناصر بختیاری را بیشتر بشناسیم ✓رفیق شهیدی از جنس شهرمان... ✓شهیدِ عملیاتِ رمضان ✓سردار بی سَر 💌با کلیک بر روی لینک‌های زیر متن مورد نظر خود را مطالعه کنید. ❇️ گلبرگ سرخ بر صحنه تاریخ https://eitaa.com/panj_panj/154 ❇️ آتش و میخانه https://eitaa.com/panj_panj/155 ❇️ نابغه‌ای به نام ناصر https://eitaa.com/panj_panj/157 ❇️ دعای مادر https://eitaa.com/panj_panj/158 ❇️ پلی به سوی خرمشهر https://eitaa.com/panj_panj/159 ❇️ فرمانده‌ی هدایتگر https://eitaa.com/panj_panj/160 ❇️ تیربارِ شهادت https://eitaa.com/panj_panj/161 ❇️ اعجوبه نظامی https://eitaa.com/panj_panj/162 ❇️ شهیدانه https://eitaa.com/panj_panj/163 ❇️ آلبوم تصاویر https://eitaa.com/panj_panj/164 ❇️ بخشی از وصیت نامه شهید https://eitaa.com/panj_panj/165 ❇️ پاسگاه زید https://eitaa.com/panj_panj/166 ❇️ فتورمان سردار شهید https://eitaa.com/panj_panj/167 🔴با ارسال پست یاد و خاطره شهدا را زنده نگه داریم. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
به مناسبت پنجِ پنج؛ روز ایثار و مقاومت اراک برگزار می‌شود: یادواره خانگی پنج شهید از پنج مرداد: 🌷شهید رحیم آبائی هزاوه 🌷شهید محسن عبدی 🌷شهید جعفر نوروزی 🌷شهید زنده؛ سید حسن سجادی 🌷شهید جمشید رستگاری 🎤با روایتگری: یادگاران جنگ؛ سید حسن سجادی و سعید وفایی 🎤مداحان: کربلایی علی دولت آبادی، کربلایی مهدی خلج، کربلایی کمال‌زاده 📆زمان: از ۲۷ تیر الی ۶ مرداد 🏘مکان: منازل شهدا 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
پنجِ پنج
💢#پاسگاه‌زید💢 🍀۲۴تیرماه سالروز شهادت سردار شهیدناصر بختیاری گرامی باد‌. 🗣 روایتگری برادر محمدرضا
📚 سردار بی سر _فرمانده میشه یه سوال بپرسم؟ دوست داری چه مدلی شهید بشی؟ _من کجا و شهادت کجا؟! _جدی، بهش فکر نکردی؟ _خُب از خدا خواستم با گلوله مستقیم تانک شهید بشم، آخ نمیدونی چه کیفی داره اون لحظه‌ای که سرت از بدن جدا بشه. فرمانده این‌ها را که می‌گفت، بند بند وجودم می‌لرزید. زمزمه‌ی عملیات رمضان که در منطقه پیچید. فرمانده‌ی محور همه ما را به خط کرد. مثل هر عملیات دیگری نگاهی به تک تک ما انداخت. همه می‌دانستیم وقتی او فرمانده باشد، دلمان قرص است. خبر داشتیم چه‌ کارها که نکرده بود. شجاعتش در عمليات فتح شياكوه و رشادتش در گيلانغرب، همه فرماندهان را شگفت زده كرده بود، همان‌جا لقب «فاتح فتح شياكوه» را به او دادند. دو بار مجروح شده بود، اما روحش آرام و قرار نداشت.شاید شهادت را در جنگ‌های چريكی نامنظم در كنار شهيد چمران جستجو می‌کرد. شاید عمليات‌های فتح المبين و بيت المقدس، نمی‌دانم. زمان مرا برد به عملیات آزادسازی جاده‌ی بانه و سردشت در سال پنج و نه، وقتی دو روز تمام در منطقه درگیر بودیم. خبر رسید یکی از نیروها، بالای تپه به شدت مجروح شده است. آرام و قرار نداشت. با چند نفر از بچه‌ها رفت. آتش دشمن اجازه نزدیک شدن را نمی‌داد. اما قلبش در سینه بی‌تابی می‌کرد. با تمام وجود جنگید. خود را به بالای تپه رساند، دشمن را عقب زد و نیرویش را با خود آورد. انگار منافقين همه اینها را می‌دانستند که بارها تهدیدش کردند که ترور می شوی، اما او با خیالی آسوده بیرون از سنگر نماز شبش را می‌خواند. امشب هم، می‌دانستیم در کنار او پیروز میدان هستیم. وقتی فرمانده «یا صاحب الزّمان» را گفت، از جا کنده شدیم. اراده‌هایمان را برای آزاد سازی پاسگاه زید، یکی کردیم. انگار در شب اول عملیات، هیچ‌کس باورش نمی‌شد که به دل خاک عراق زدیم و قسمتی از آنجا را گرفتیم. تعجب را در نگاه تک تک فرماندهان عراقی می‌شد، دید. بعد از عمليات، عراقی‌ها با تانک‌هايشان محاصره‌مان کردند. من در سنگر ستاد بودم. نگاهم به سمت فرمانده رفت. انگار یک‌باره تركش گلوله تانک‌تی ۷۲ مامور شد که فرمانده‌ی محور عملیاتی لشکر ۱۷ اعجوبه نظامی را به آرزویش برساند. ✍اعظم چهرقانی 🔸تقدیم به سردار بی سر؛ (فرمانده محور) 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
📸 💢۱۳۶۵/۰۵/۰۵💢 📌جنگ شهرها اراک به دلیل استقرار صنایع بزرگ، با ۲۷ حمله‌ی هوایی، پس از پایتخت، میان شهرهای غیر مرزی، دومین هدف اصلی دشمن محسوب می‌شد. مردم اراک در بمباران مناطق مسکونی و کارخانجات صنعتی غیر نظامی، حدود ۹۰۰ شهید و جانباز، تقديم نهضت خویش کردند. نقطه‌ی اوج این مقاومت تاریخی، روز ۱۳۶۵/۵/۵ بود که ۵ کارخانه‌ی بزرگ شهر (آلومینیوم، واگن پارس، آذرآب، ماشین‌سازی و هپکو) مورد حملات هوایی گسترده‌ی دشمن قرار گرفت. با تقدیم ۸۷ شهید و ۲۹۰ جانباز غیر نظامی‌ در یک روز، برای مردم این سرزمین، حماسه‌‌ی درخشان دیگری خلق شد. هدف دشمن متجاوز، تخریب روحیه‌ی مقاومت و اخلال در حیات اقتصادی کشور بود، اما مردم سلحشور و کارگران مقاوم کارخانجات اراک، آنها را ناکام گذاشتند. مردم در پاسخ این حملات جنایت بار، برای بازسازی صدمات وارده، با همبستگی و همدلی بیشتر و بسیج شبانه‌روزی، صبح روز بعد، زنگ همه‌ی کارخانجات را طبق معمول همیشه به صدا درآوردند. بدین ترتیب قلب تپنده‌ی صنعت کشور، زیر آتش وحشیانه‌ی دشمن، حتی یک روز متوقف و تعطیل نشد. بر مزار گلگون کفنان این روز تاریخی، نام کارخانه‌ها‌ به عنوان محل شهادت درج شده. این فرزندان به خون غلطیده‌ی اراک، در کنار دیگر شهیدان جنگ شهرها، در قلب گلزار شهدای اراک به خاک سپرده شدند و مامن دیگری برای عاشقان جبهه‌ی حق ساختند. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📌چرا شهر اراک در ۱۳۶۵/۰۵/۰۵ بمباران شد؟؟ 🔴لطفاً کلیپ باز شود 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
📚 صدای بلندی گوش شهر را کر کرد. به آسمان خیره شدم. جنگده‌های بعثی بمب‌هایشان را بر سر کارخانه‌ آذرآب ریختند و رفتند. به سرعت به طرف در اصلی کارخانه دویدم. باید کاری می‌کردم. دود آنقدر غلیظ بود که مانع شد در را پیدا کنم. سراسیمه به طرف در انبار مشترک دویدم. گرمای مرداد بیداد می‌کرد و آتش حاصل از انفجار گرمترش کرده بود. عرق از پیشانی پاک کردم که دوباره صدای جنگنده‌ها به گوشم رسید. سر بلند کردم. خودشان بودند. دوباره بمبی را رها کردند و رفتند. موج انفجار به گوشه‌ای پرتابم کرد. خیلی نگذشت که ایستادم. خودم را به در انبار مشترک رساندم. سقف کارخانه آوار شده بود. کف پر از شیشه بود. با احتیاط قدم برداشتم. گرد و خاک توی هوا پخش بود. صدای ناله‌ای به گوشم رسید. محسن بود. دستش قطع شده بود. با چشم‌های بی رمق به دستش اشاره کرد: _ کمک کن دستم رو ببندم تا خون فوران نکنه. کنارش زانو زدم. نگاهی به دستش انداختم. با ترکش قطع شده بود و رگ‌هایش سوخته بود. خون بیرون نمی‌آمد. محسن توی بهت بود. دستش را کمی تکان دادم. خواستم فکر کند دستش را بستم و خیالش راحت شود. - خیالت راحت دستت رو بستم. خیلی زود با کمک بچه‌ها به آمبولانس منتقلش کردم. سریع برگشتم. به طرف جلیل رفتم. روی زمین افتاده بود. چند ترکش به تنش نشسته بود. به او نزدیک شدم. بوی خون زیر دماغم زد. درد از چشم‌هایش بیرون می‌ریخت. بلندش کردم و راهی آمبولانسش کردم. دیدن رفقایم با چهره‌های خونی بر دلم آتش می‌زد. روز کش آمده بود. خبرهای بمباران پنج کارخانه اراک پخش شد. همه جا صحبت از ۵/ ۵/ ۱۳۶۵ بود. روزی که ۸۷ رزمنده جبهه صنعت پر کشیدند. روزی که تا ابد کنج سینه‌ام خواهد ماند. (برگرفته از خاطره آقای ولی باقری، کارمند کارخانه آذرآب) ✍️فرشته عسگری 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 ۱۱ روز مانده تا..... روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
43.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔶 نقش کارخانه‌های شهر اراک در جبهه‌ 🔶 بمباران شهر اراک استان مرکزی یکی از استان‌های مهم کشور در دوران دفاع مقدس است. صنعت استان با خلاقیت و ابتکار بچه های مهندسی و کارگری به کمک جنگ آمدن و واحد مهندسی راه‌اندازی کردند. از طراحی و تولید نصب پل‌های شناور تا ساخت ماشین آلات، اداوت جنگی مثل نی‌کوب، نفربر، لودرهای کوتاه برای زدن خاک ریز، حتی ساخت گلوله های مختلف توپ و خمپاره همگی این‌ها حاصل زحمات رزمندگان استان مرکزی در بخش مهندسی رزمی است. این خدمات به‌قدری افزایش پيدا کرد که فرماندهان، جنگ لشکری را برای استان تدارک دیدند تحت عنوان لشکر مهندس رزمی ۴۲ قدر، دشمن بعثی متوجه این موضوع شده بود. از آنجایی که تاب مقاومت در برابر نیروهای خط مقدم جبهه را ازدست داده بود. کینه مهندسان رزمي را به دل گرفته بود. در پنجِ مرداد ۶۵ بطور ناجوانمردانه کارخانه های آن را بمباران کرد. حدود ۱۰۰ جوان این مرز و بوم را به شهادت رساند، عده‌ای زیادی مجروح شدند. اما بچه‌های مهندسی رزمی نه تنها عقب ننشستند بلکه تا پایان جنگ پُرشور از گذشته درکنار سایر نیروهای رزمی ایستادند و برای همیشه درتاریخ وطن ماندگار شدند. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj