eitaa logo
پنجِ پنج
318 دنبال‌کننده
1.1هزار عکس
201 ویدیو
4 فایل
روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj 📱ادمین کانال @Khademshohadiran
مشاهده در ایتا
دانلود
🎼 تمرین گروه سرود ۲۰۷ نفره شهدای پنج مرداد با همکاری مجموعه فرهنگی، هنری بانگ انقلاب و حمایت سازمان فرهنگی، ورزشی شهرداری اراک «به مناسبت گرامیداشت روز ایثار و مقاومت شهر اراک‌» 💌شما هم دعوتید 🔻به اجرای گروه سرود ۲۰۷ نفره شهدای پنج مرداد با همراهی: حاج مسعود پیرایش🔺 📌زمان: چهارشنبه ۴ مرداد ماه ۱۴۰۲، ساعت ۹:۳۰ صبح 📌مکان: مصلی بیت المقدس اراک 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
حسینیه شهدایی جلوی منزل شهید علی مقدسی پور با حضور خانواده معظم شهید و مردم محله قرائت زیارت عاشورا و ذکر مصیبت و عزاداری آقا امام حسین علیه السلام با مداحی حاج مرتضی محسنی. 📌به وقت: ۳۰ تیرماه ۱۴۰۲ 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
هدایت شده از یادواره نیوز
به مناسبت پنج مرداد؛ روز مقاومت و ایثار اراک منزل چهارم؛ یادواره خانگی شهید جعفر نوروزی روایت گری: حاج نبی الله غریبی و حاج سعید وفایی خاطره گویی: فرزندان شهید از پدر شعرسرایی: سرکار خانم رحمانی پور اجرای سرود پنج مرداد مداحی: کربلایی مهدی خلج 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها کانال تخصصی و جامع اطلاع رسانی یادواره های شهدای کشور 〰️〰️〰️〰️ 💠 در ایتا دنبال کنید👇 ┈┈••✾❀🔘⚫️🔘❀✾••┈┈• @yadvarehnews https://eitaa.com/joinchat/3581608139C9c301dff47
📚 الگوی داعش چاقو را محکم کشید. خون فواره زد. لبخندی روی لبش نشست. به روبه رو نگاه کرد. اهالی وحشت‌زده به گوشه‌ای گریختند. صدای جیغ‌ها ممتد شد. گره‌ای به ابروانش انداخت. وسط هیاهو فریاد کشید: هر کسی با ما همراه نشه همین بلا سرش می‌آد. یادتون باشه ما برای آزادی خلق، مخالف‌ها رو سر می‌بریم. سکوت توی کوچه‌ها دوید. صدای حرکت ماشین‌ها به گوش رسید. گرد و خاک در هوا پخش شد. همراه لشکری از زنان روسری قرمز و مردان اسلحه به دست به دل روستا زد. بعضی از مردان کرد مقابله کردند اما ایستادن در مقابل ۷۵۰۰ نفر و ۱۳۰۰ تانک و نفربر کار آسانی نبود. به همراه رفقایش قتل و عام کرد و باز هم به جلو رفت. بعضی از رفقایش مغازه‌ها را به آتش کشیدند. بعضی دیگر به طرف مردم بی‌گناه شلیک کردند. تمام مدت می‌خندید. چهره‌ی آدم‌های ترسیده دیدنی بود. گوشش بیانیه‌های زیبایی را می‌شنید. حرف‌هایی از جنس صلح و آزادی که روی کاغذ برای خلق در نظر گرفته بودند. نگاهی به دور و بر کرد. مبارز طلبید. چاقوی توی دستش را به کمر گذاشت و جایش را با اسلحه عوض کرد. برنامه‌هایش را مرور کرد. باید هرچه زودتر به تهران می‌رسید. رفقایش در زندان منتظر او و همراهانش بودند. همراهی آن‌ها با این لشکر یعنی تیر خلاص؛ یعنی تصرف ایران. صدام بیراه نگفته بود. انگار همه چیز برای پیروزی مهیا بود. شیرینی بُرد، لبخند پهنی به روی صورتش نشاند. چیزی تا محقق شدن آرزویشان نمانده بود. همراه بقیه قدم برداشت. از دیدن خون‌ها، خانه‌های آتش زده و وحشت مردم لذت می‌برد. درستش همین بود. یا باید موافق من و همرزم‌هایم می‌شدند یا چیزی جز مرگ در انتظارشان نبود. زن و مرد، کودک و جوان هم فرقی ندارد. تا انتهای روستا رفتند. آفتاب بعد از ظهر مرداد بر سرش تیغ می‌کشید. قدم زدن در خاک ایران برایش حسی غیر قابل وصف داشت. با خودش فکر کرد: "خوب شد همراه بقیه آمدم." همگی به راحتی ۱۴۵ کیلومتر را در خاک ایران جلو آمدند. قصر شیرین، سرپل ذهاب، کرند غرب حالا هم اسلام آباد، بعد هم... لبخند روی لبش خشک شد. رنگ از صورتش پرید. نیروهای ایرانی یکی‌ یکی از هلی‌کوپتر پایین می‌پریدند. با خودش فکر کرد محال است بتوانند مقابل ما بایستند. به خود امیدواری داد تا ترس از پا درش نیاورد. تیراندازی قوت گرفت. هم زبان بودند اما در مقابل هم تیر می‌ انداختند. گوشه‌ای پناه گرفت. زنان و مردان یکی پس از دیگری بر زمین افتادند. ترس به همه تنش ریخت. فریاد زد: _پناه بگیرید. _ پناه بگیرید. صدایش لرزید. آفتاب غروب کرد. طلوع صبح باز هم بارش آتش شروع شد. سه روز آتش بر سر هم ریختند. کسی گفت: نیروهای اراک اینجا چه کار می‌کنن؟ مگه قرار نبود جنوب باشن؟ مقاومت بی‌فایده بود. باید به تپه‌های اطراف پناه می‌برد. جانش را برداشت تا فرار کند. سوزش عجیبی توی سینه‌اش حس کرد. فریاد زد: _ کمک. صدا در گلویش ماند. بر زمین افتاد. اما گوش‌هایش می‌شنید. " عقب نشینی کنید. تعداد تلفات بالا رفته. این بار هم نشد. هرکسی می‌تونه فرار کنه." صدای "الله‌اکبر"نیروهای مقابل را که شنید فهمید کار تمام شده است. بازهم ایران تصرف نشد! ✍️فرشته عسگری 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 ۵ روز مانده تا...... روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔴 📌درباره پنجِ پنج ۱۳۶۱ و عملیات رمضان بیشتر بدانیم. رزمندگان استان مرکزی در طول دوران دفاع مقدس روزهای پرخاطره و مهمی را در تاریخ این سرزمین ثبت و ضبط کردند و یکی از آن ایام پر فروغ، ماه رمضان سال ۱۳۶۱ شمسی است. روزی که بزرگترین نبرد زمینی دفاع مقدس بعد از جنگ جهانی دوم انجام شدو رزمندگان اسلام با رمز مبارک یا صاحب الزّمان ادرکنی پا در منطقه عملیاتی شلمچه و شرق بصره گذاشتند و حماسه ای دیگر خلق کردند. از روز بیست و دوم تیر تا هشتم مردادماه، ۶۰۰ رزمنده حاضر در عملیات رمضان از استان مرکزی در ۵ مرحله به دشمن بعثی یورش بردند. بعد از مرحله چهارم این عملیات دشمن با تجهیز نیروها قصد حمله و تصرف جاده اهواز و خرمشهر را داشت که گردانی به فرماندهی شهید رحیم آنجفی پیش دستی کرد و به قصد بهم ریختن سازمان دشمن به خط زدند. بچه های جان برکف و مخلص رزمنده خط آنها را هم شکستند و پیشروی کردند.به دلیل استفاده دشمن از تانک ها و یگان های زرهی انبوه ،۱۸۷ نفر از فرزندان این سرزمین به شهادت رسیدند و ۷۲ تن از آنان مفقود شدند. پیکرهای مطهر آنها در خاک دشمن باقی ماند و امکان بازگرداندنشان فراهم نشد. روزهای بعد که باقی رزمنده ها تلاش کردند تا به خط دشمن نفوذ کنند و پیکرهای مطهر شهدا را برگردانند، دشمن سفاک بعثی، کل منطقه را به آب بست و شهدای مظلوم در همانجا دفن شدند‌‌ برای اولین بار در کشور، مردم شهید پرور اراک تصمیم گرفتند در مراسمی نمادین به جای پیکرِ ۷۲ شهید جا مانده در منطقه‌ی نبرد، ۷۲ دسته گل به تعداد شهدای کربلا را از مسجد آقاضیاءالدین به سمت گلزار شهدا تشییع کنند و در قطعه‌ای مستقل به خاک بسپارند‌. پیکر مطهر برخی از شهدای این عملیات پس از گذشت مدت زیادی، در سال‌های ۱۳۷۳ و ۱۳۷۶ تفحص و در بهشت زهرای اراک به خاک سپرده شد. پیکر بعضی از این شهدا نیز مثل شهید حمید جهان‌پناه برای همیشه در همان منطقه عملیاتی ماند. یاد حماسه آفرینی های مردان این سرزمین از ذهن ها و خاطره ها هرگز پاک نمی‌شود و در تاریخ جاودانه خواهد ماند. 🇮🇷5⃣•5⃣•6⃣1⃣•6⃣5⃣•6⃣7⃣🇮🇷 روز ایـثار و مـقاومـت اراڪ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۱ پـنجِ پنـجِ سـال۱۳۶۵ پـنجِ پنـجِ سـال ۱۳۶۷ روزهاے حماسـہ و اقـتدارِ اراڪـے‌ها https://eitaa.com/panj_panj