eitaa logo
گسترده 5 ستاره 🌟🌟🌟🌟🌟
3.1هزار دنبال‌کننده
8.4هزار عکس
327 ویدیو
3 فایل
🌟کانال اطلاع رسانی پنج ستاره👇👇 @panjsetare 🌟کانال واریزی ها👇👇👇 @varizpanjsetare 🌟لینک گروه اول گسترده👇👇👇 http://eitaa.com/joinchat/3287023647Cf6d6ab52e0 ✅ثبت سفارش؛ @Hadi774
مشاهده در ایتا
دانلود
🔸پدرم در قریه «نخودک» کدخدا بود و من هم در اداره کار می‌کردم. حاج شیخ به پدرم فرمود: از شغل استعفا کن. پدرم نیز به موجب توصیه حضرت از کار خود استعفاء کرد و چون من از ماوقع مطلع گشتم، بغضی از مرحوم شیخ در دلم پدید آمد و هم مرا به این ، تحریک می‌کردند تا آنکه مصمم شدم ایشان را به برسانم 🔸بر آن شدم که در یکی از این شب‌ها ایشان را هدف سازم. ، در یکی از حضرت را دیدم که می‌خواهند از خارج شوند. با خود که وقت فرا رسیده، اما بهتر است اندکی صبر کنم تا از ده دور شوند و من کسی را آگاه نکند و بهت آوری برای من افتاد......😱😱 داستان.........🔰🔰 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95 http://eitaa.com/joinchat/4000645139Cde96dd3d95
با حس سنگيني نگاهي سر بلند كردم.با نگاه خيره ي مواجه شدم. وقتي نگاهم رو ديد خنده اي كرد و گفت: -حتماً خيلي گرسنه اي! لقمه توي دهنم موند. نگاهي به ويهان انداختم. حس كردم عصبيه؛ نگاهش رو ازم گرفت. به ناچار سري تكون دادم كه ادامه داد: -اسمت چيه؟ ضربان قلبم بالا رفت. تو بد مخمصه اي افتاده بودم. گرشا گفت: -اين خيلي بلد نيست حرف بزنه و لكنت داره. شيخ با همون ته لهجه ي عربي كه از اول ديدارمون سعي داشت فارسي صحبت كنه گفت: .. ويهان عصبی بلند شد و دستمو کشید برد سمت اتاقی که از ابتدا در اختیارمون گذاشته بودن. صدای نفسای عصبیش کنار گوشم آزارم میداد _میدونی اون بی همه چیزا چی از من میخوان میدونی؟؟ مشتشو کوبید تو دیوار و بلند تر گفت: لعنت به این پول کثیف.. https://eitaa.com/joinchat/338165799C5dd122a7d3 ☝️