درسته مابد آقا 💔
ولی بهمون گفتن پسر فاطمه خوب و بَدو با هم میخره......🥺🥲
شباهت دارد عشق ما به احوالات ِاین دوران ،
تویی یک عالمه تحریم ِبی پایان منم ایران .
گونههایت لَم یَلِد ، لبها صراط المستقیم ،
آخر این اذکار عرفانی شهیدم میکند .
کدخدای غافلی بودم که دُخت رعیتی
عاقبت با دلبریها روستایم را گرفت!
هیچ کس با مَن ، چنان مَن مردم آزاری نکرد
این مَنِ مَن هم نشست و مثل مَن کاری نکرد
سخت است بگیري خبر از حال کسي که
ازاینکه تو باشي و نباشي نگران نیست
هر شب دو برابر شده دیوانگی ِمن !
این شیوه ی عشق ست ؟ شبیه ِسرطان است .
تک و تنهــاتر از آنــم که به دادم برسند
آنچنانم که شدم دست به دامان خودم
کوهِ غم گشتم و هر لحظه کَنَم سینهٔ خویش
طُرفهحالیست که هم کوهم و هم کوه کَنَم!
مثل خاراندن یک زخم پس از خوب شدن
یاد یک عشق، عذابیست که لذت دارد(: