آنـقَدَرباسرعت این عاشق شدن رخ داد که
صحنهیِ آهستهاشهم آنچنان مفهوم نیست
هَرچِه ازایمانِ اوگفتم دروغِی بِیش نِیست
این مسلمان چشمهایش بویِ الکل میدهد
«زنی که شعر میفهمد را نمیتوانید به شیوهی پیش پاافتاده دوست بدارید... »
یک لحظه باد روسریاش را کنار زد
از آن به بعد بود که شاعر زیاد شد!
چشم هایت دفتر شعر است و من هم ناشرم
صفحه صفحهِ پلک هایت را صحافی میکنم
Seyed Taghi Seyedi - Alireza Pour Ostadشعرودکلمه سید تقی سیدی.وهم۲(مثل حوا).mp3
زمان:
حجم:
37.9M
وهم ۲ | مثل حوا
*سید تقی سیدی
@Mozzamel
چشمها چشمها نمیدانی
آه با من چه ها نکرد آن شب
از زیادی آهِ حسرت من
گرم شد دست های سرد آن شب
ز کدام سو بروم؟ از چه گذرگاه و کدام راه؟
لب تو دیده ام و تسبیح من... استغفرالله
#محمد_حسین_روحی
چه نیازی دگرم بر می و باده است که تا تب دارم؟
آن زمان مست شوم بوسه بر آن لب دارم..
#محمد_حسین_روحی
آنچه صیاد را پشیمان کرد
چشم یار است، چشم آهو نیست
این سیاه پر از پریشانی
روزگار من است، گیسو نیست