#پدرے_به_رسم_ابراهیم_نبی🍃✨
کارنامه اش📜 را که گرفت راه افتاد تا برود جبهه
بار اول نبود که اعزام میشد
همه اومده بودیم دم در
بابا قران کوچیکش رو که باز کرد ، صورتش سرخ شد😪
احمدرضا رو دوباره بغل کرد و بوسید
احمدرضا که رفت گفتیم چه آیه ای اومد ؟
گفت : آیه ای که ابراهیم پسرش رو می برد قربانگاه🕊
مکث کرد...
صورتش سرخ شده بود ...
یهو گفت : این آخرین بار است ...🥀
@parastohae_ashegh313
مکه برای شما🍃
فکه برای من✨
بالی نمی خواهم
این پوتین های کهنه هم
می توانند مرا به آسمان ببرند …🕊
#شهید_آوینی
#شبتـــون_شهدایـــی🌱
@parastohae_ashegh313
ڪاش لحظہ اے
در ضیافتـــ نگاهتـــ
بہ زیارت خدا مشرف میشدیم
و
در صحن چشم سیاهتـــ
بہ پابوس خورشید عشـــق می آمدیم
#السلام_علیڪ_یا_صاحب_الزمان
#صبحتون_امام_زمانی
@parastohae_ashegh313
#روایتی_عاشقانـــہ❤️✨
#یک_بغل_گـــل🌸🌺🌹
پشت چراغ قرمز🔴 خیابان شریعتی ایستاده بودیم
و منوچهر هم صحبت می کرد.
کنار خیابان یک پیرمردی که سرتاپا سفید یکدست پوشیده بود
در گالری بزرگی گل های رزی🌹 به رنگ های مختلف می فروخت😍
ولی سفیدی پیرمرد نظر من را جلب کرده بود🧐 و من احساس می کردم این مرد از آسمان آمده است
اصلا حواسم به منوچهر نبود، که یک لحظه حجم سنگین و خیسی روی پاهایم حس کردم.
یک آن به خودم آمدم😳
دیدم منوچهر رد نگاهم را گرفته و فکر کرده من به گل ها خیره شدم🧐
پیاده شده تا گل ها را برایم بخرد😍
منوچهر همین طور همه گل ها را با دستش بر می داشت و روی پاهای من می ریخت دو بار چراغ سبز و قرمز شد
ولی همه در خیابان به ما نگاه می کردند و سوت و کف می زدند👏💖
حتی یک نفر خانم که از نظر تیپ ظاهری با ما متفاوت بود، برگشت و به همسرش گفت: می بینی ، بعد بگید بچه حزب اللهی ها محبت بلد نیستن و به همسران شان ابراز محبت نمی کنند😏
آن روز منوچهر همه گل های پیرمرد را خرید و روی پاهای من ریخت😍
و من نمی دانستم چه بگویم و چه کلمه ای لایق این محبت است.
غیر از اینکه بگویم بی نهایت دوستت دارم💘💝
#راوے_همسر_شهید_منوچهر_مدق
@parastohae_ashegh313
#مادرش_منتظره...
واسه رد شدن از سیم خاردارها نیاز به یه نفر داشتن تا روی سیم خاردارها بخوابه و بقیه از روش رد بشن.
داوطلب زیاد بود ...✋
قرعه انداختند 🤜
افتاد بنام یه جوون 👱♂
همه اعتراض کردند الا یه پیرمرد!👴🏻
گفت: " چیکار دارید!
بنامش افتاده دیگه! "
بچه ها از پیرمرد بدشون اومد.😠
دوباره قرعه انداختند بازم افتاد بنام همون جوون👱♂
جوون بلافاصله خودش رو به صورت انداخت رو سیم خاردار🍂
بچه ها با بی میلی و اجبار شروع کردن به رد شدن از روی بدن جوون🥀
همه رفتن الا پیرمرد💔
گفتند: " بیا! "
گفت " نه! شما برید! من باید وایسم بدن پسرم رو ببرم برای مادرش!🕊
مادرش منتظره! "😭
@parastohae_ashegh313
میلاد رسول مهربانی ها ، پیامبر اکرم (ص)
و امام جعفر صادق (ع) بر شما خوبان مبارک
باد 🎊
🎈 اللهم صل علی محمد و آل محمد 🎈
@parastohae_ashegh313🎀
#به_نام_حضرت_دوستـــ
قصه ی لیلی و مجنون هم
از یاد برفت
تا گشودند
به نام شهدا دفتر عشق❣
#صبحتون_پر_از_عشق_شهدا✨
@parastohae_ashegh313
13.75M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙روایت سردار باقرزاده
از کشف پیکر مطهر شهیدی🥀 که از دفترچه یادداشت📔 همراه او تنها کلمه مبارک #پیامبر_اکرم باقی مانده است
❣این شهید عزیز #روز_قبل در منطقه چنگوله مهران کشف گردید❣
#عیدتون_مبارڪـــ🌹
@parastohae_ashegh313
#فــــرازےازوصیتنـــــامہ
#شهید_مصطفی_ابراهیمی_مجد
" بگذارید بعد از مرگم بدانند:☝️
همانطور که اساتید بزرگمان میگفتند:
نوکر محال است صاحبش را نبیند؛ 🌸
من نیز صاحبم را، محبوبم را دیدار کردم ...✨✨
اما افسوس 😔
که تا این لحظه که این وصیت را
می نویسم، دیدار مجدد او نصیبم نگشت
بدانید☝️ که امام زمانمــان حی و حاضر است و او پشتیبان همه شیعیان می باشد🌱
از یاد او غافل نگردید ... "🙏
@parastohae_ashegh313