فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مداحیمیثممطیعی🎙
🎥 مدافع حرمی که همزمان با #شهادتحضرتزینبکبری سلام الله علیها به شهادت رسید.
#شهیدصادقعدالتاکبری
#سالروزشهادت
🎦 رضامهدینشان
🌹تقدیم به ساحت مقدسحضرتزینبسلاماللهعلیها و #شهدایمدافع_حرم
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
📕#برشی_از_کتاب_با_بابا
خاطراتی از سردار
#شهیدحاجمحمدطاهری
اثر گروه #شهید_هادی
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#فصل13
ده روز از شروع جنگ مي گذشت وپیرزن هنوز نمي دانست عراقي ها به خرمشهر حمله کرده اند. بهروز گفت: «خاله جان! تمام همســايه ها رفته اند. شــما اينجا تك و تنها چه مي کنید؟ مگر نمي بینید خمپاره و توپ مي اندازند، صداي گلوله و انفجار را نمي شــنويد؟ عراقي ها به شهرمان حمله کرده اند.» «عراقي ها غلط مي کنند حمله کنند. برويد گم بشــويد. از خانه ي من برويد بیرون!» «خاله... تو را به خدا بگذار برويم پشت بام. عراقي ها دارند جلو مي آيند.» «آخــه مردم آزارهــا، چرا اذيت مي کنید؟! بگم خــدا چكارتان کند. ده روزه همین طــور صداي تق تــق راه انداختید و الكي تیــر مي اندازيد و مردم را اذيت مي کنید.» پیرزن مجال صحبت نمي داد. پشت ســر هم ناســزا مي گفت و آنها را تهديد مي کرد که اگر بیرون نروند، پاســبان خبر مي کنــد. پیرزن عجیبي بود. هرچه بهروز و ديگران گفتند، حرف به گوشش نمي رفت. «خاله، باور کن چند تا عراقي تو آن خانه هستند.» «کدام خانه؟» «خانه ي آقاي نوري.» «شــما دروغ مي گیــد، عراقي ها تو خانه ي نوري چه غلطــي مي کنند. آقاي نوري ايرانیه، عراقي و جاسوس نیست.» هرچــه بهروز و گروهش التماس کردند ، فايده نكرد. يكي که عصباني شــده بود، غريد: «بابا اين ديوانه است. بايد کار خودمان را بكنیم!» بهروز جلوي او را گرفت و گفت«نــه، گوش کنید. اگر ايــن پیرزن اجازه ندهد که تو خانــه اش برويم، هیچ کدام حق ورود نداريم. چون اگر شهید بشويم، يك نفر را ناراضي کرديم و خدا نمي بخشدمان. صبر کنید ببینیم چه مي شود.»
🌹داستان شهید بهنام محمدی🌹
@parastohae_ashegh313
#قسمت221
تابستان شصت و يک
مرتضي پارسائيان
ابراهيم در تابستان 1631 که به خاطر مجروح شدن تهران بود، پيگير مسائل آموزش و پرورش شد. در دوره هاي تكميلي ضمن خدمت شركت كرد. همچنين چندين برنامه و فعاليت فرهنگي را در همان دوران كوتاه انجام داد.
بــا عصاي زير بغــل از پله هــاي اداره كل آموزش و پرورش بــالا و پايين مي رفت. آمدم جلو و سام كردم.
🌼🌼🌼
گفتم:آقا ابرام چي شده؟! اگه كاري داري بگو من انجام مي دم. گفت: نه،كار خودمه. بعــد به چند اتــاق رفت وامضاءگرفت. كارش تمام شــد. مي خواســت از ساختمان خارج شود. پرسيدم: اين برگه چي بود. چرا اينقدر خودت را اذيت كردي!؟ گفت: يك بنده خدا دو سال معلم بوده. اما هنوز مشكل استخدام داره.
كار او را انجام دادم. پرسيدم: از بچه هاي جبهه است!؟ گفت: فكر نمي كنم، اما از من خواست برايش اين كار را انجام دهم. من هم ديدم اين كار از من ساخته است، براي همين آمدم.
@parastohae_ashegh313
-در این سـکــوت و افق هاے مہ آلود ،
نورے بفرست تا روشن شود راهم
تا گام هایم محڪم تر شود حرفها
مرا مــایــوس نسازد . . !💔
#رفیق_شهیدم
#شهید_ابراهیم_هادی
@parastohae_ashegh313
گفتہاند:
"اَلمُؤمنُ ڪالجبلِ الراسخ"
اما بہ گمانم
ڪوه با آن عظمتش،
سر، خَم مےڪُنَد
بہ پاے قدمهاے استوارتان...
#سالروزشهادتتمبارک🌱🕊
🆔@parastohae_ashegh313
⏰ بوقت عاشقی با خدا #نماز_اول_وقت #سیرهشهدا
#شهیدحسنباقری
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
دنیا نو میشود
من از تمام دنیا
هیچ نمیخواهم
جـز؛
قلبـےڪه همه غبارهایش راتکانده،
و تنها صداے نفسهای تو،درآن جریان دارد.
دلی که تو را دارد
هر روزش بهــاری تمام نشدنیست.
@parastohae_ashegh313
📔#معرفیکتاب
🔅#خادمالفقرا
داستان زندگی بزرگمردی مانند «#طیب_حاج_رضایی» همیشه شنیدنی است؛ شخصیتی تاریخی و اثرگذار که از «لاتی» به «پهلوانی» رسید. میگویند در همان شبی که او را برای اعدام میبردند، به یکی از زندانیان گفت:
🌹«محمد آقا! اگه یک روز خمینی رو دیدی، سلام منو بهش برسون و بگو خیلیها شما رو دیدند و خریدند، ما ندیده شما رو خریدیم».
🇮🇷 بعد از پیروزی انقلاب، محمد آقا با جمعی از مردان انقلابی، خدمت #امام_خمینی رسیدند و پیام طیب را به امام رساندند.
امام (ره) فرمودند:
«طیب، حُرّ دیگری بود»
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
جلسه حدیث خوانی
امشب ساعت ۲۱
کتاب شریف میزان الحکمه جلد اول باب اخرت
https://gharar.ir/r/cc17dc1c ادرس ورود به جلسه
9759-fa-mizanolhekmah-koli-new.apk
25.66M
نرم افزار میزان الحکمه
🌙🌙🌙🌙🌙🌙🌙
شبهاقبلخواب🌙؛
سعی کنیم در حد چند کلمہ هم شده با امام زمانمون 'عج' صحبت ڪنیم . .
تا اگـر تا صبح عمر مون بھ دنیا نبود آخرین کارمون رو بنویسند :
صحبت ڪردن با امام زمان (عج)
#شبتونبخیر
@parastohae_ashegh313
زیارتنامهشهدا۩شهیدسلیمانی.mp3
1.25M
#زیارتنامه_شهــــــداء"🎧
✧بِسمِ اللّٰهِ الرَّحمٰن الرَّحیم✧
✿ اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَولِیاءَ اللہ وَ اَحِبّائَهُ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یَا اَصفِیَآءَ اللہ و َاَوِدّآئَهُ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللہِ
اَلسَلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِےّ الوَلِےّ النّاصِحِ
اَلسَّلامُ عَلَیڪُم یا اَنصارَ اَبے عَبدِ اللهِ، بِاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِبتُم وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم، وَ فُزتُم فَوزًا عَظیمًا فَیا لَیتَنے کُنتُ مَعَڪُم فَاَفُوزَ مَعَڪُم...✿
#شهیدحاجقاسمسلیمانی🎙
🌹هدیه به ارواح طیبه شهدا صلوات..
#اللهمصلعلیمحمدوآلمحمدوعجلفرجهم
#امامزمانعلیهالسّلام
#اللهمعجللولیکالفرجبحقزینبکبری
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌹ما جوانان اهل ایرانیم..
امدیم اینجا بهر شیدایی..
تا شود زینب دل تسلایی..
#مدافعان_حرم_
#فداییان_زینب_
#سردار_سلیمانی_
@parastohae_ashegh313
#دلنوشته
#شهید نمیشوےاگر
#شبیه_ترین شهدا نباشی
شهدا خود را لابلای #تاریکے_شب
گم ڪردند
ڪه عاقبت #خدا پیدایشان ڪرد
و شدند پیدا شده یار
خودت را شبیه ترین ڪن
تا #شهیدت ڪنند
@parastohae_ashegh313
ماهرجب را خیلی دوست داشت میگفت: هر چه در ماه رمضان گیرمان میآید به برکت ماه
رجب است.
سالها بود ماهرجب را توی منطقه بود، همیشه شباول رجب منتظرش بودم میدانستم هرطور شده تلفن پیدا میکند زنگ میزند به خانه و میگوید: اینالرجبیون؟
آخرش هم توی همینماه شهید شد!
شهید مجید پازوکی
@parastohae_ashegh313
✅فرازی از وصیت شهید علی بینا
🔹لازم می دانم به تمامِ آنهایی که به اسم اسلام و در لباس اسلام، در دنیا غرق شده اند بگویم که فردای قیامت شهیدان گریبان گیرشان خواهند شد.
#شهید_علی_بینا
╔═•♡🌸♡•════•♡❣♡╗
@parastohae_ashegh313
╚═•♡❣♡•════•♡🌸♡╝
#قسمت222
تابستان شصت و يک
مرتضي پارسائيان
بعد ادامه داد: آدم هر كاري كه مي تواند بايد براي بنده هاي خدا انجام دهد. مخصوصاً اين مردم خوبي كه داريم. هر كاري كه از ما ساخته است. بايد برايشان انجام دهيم. نشنيدي كه حضرت امام فرمودند: «مردم ولي نعمت ما هستند.»
🌼🌼🌼
ابراهيم را در محل همه مي شناختند. هركسي با اولين برخورد عاشق مرام و رفتارش مي شد. هميشــه خانه ابراهيم پر از رفقا بود. بچه هايي كه از جبهه مي آمدند، قبل از اينكه به خانه خودشان بروند به ابراهيم سر مي زدند. يك روز صبح امام جماعت مســجد محمديه(شــهدا) نيامده بود. مردم به اصرار، ابراهيم را فرستادند جلو و پشت سر او نماز خواندند.
@parastohae_ashegh313
#صرفاجهتاطلاع . ☝️ .
بزرگترینحسرتقیامتاینھ
ڪہمیفھمیبــا #نماز
تاڪجاهـٰـامیتونستۍبالابرۍ
ونرفتۍ!ازهرجھنمۍبیشتر
آدموعذابمیده . .🚶♂
♡رفیق نمازت سرد نشه♡
#نمازاولوقت
┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
♡ @parastohae_ashegh313