#شهیدسیدسعیدتحویلداری"
🗓هجدهم تیرماه 1339 در تهران دیده به جهان گشود. پدرش حسن و مادرش سرور نام داشت. او مجرد بود و پس از حضور در جبهه بیست و دوم بهمن ماه سال 1360 در تنگه چزابه بر اثر اصابت ترکش به شهادت رسید. پیکر این شهید والامقام در بهشت زهرا آرام گرفته است.
🔖مادر شهید تحویلداری در خاطرهای از او روایت میکند:
🍃بعد از چهار ماه پسرم رفت و آمد تا توانست به خدمت سربازی برود که آن موقع شب عید هم بود و به جبهه رفت.
🍃یکی از خواهرانش نیز در پشت جبهه خدمات پرستاری انجام می داد. خواهرش را صدا زد آنقدر خوشحال بود که قرار است به خدمت سربازی برود و به خواهرش می گفت من جواب خودم را از #امام_موسی_کاظم (علیهالسلام) گرفتم.
🌺حتی خودم حضرت زینب (سلامالله) و امام خمینی (ره) را خواب دیدم. از اول که توی فرودگاه به ایران آمد همه پرسیدند چرا آمدی رو به من کرد گفت؛ مادر من آمدم شهید شوم.
🍃به او گفتم؛ مادر چرا آمدی می ماندی درست را می خواندی چون زمانی زیادی نمانده بود تا درسش را در انگلستان تمام کند.
📥منبع: نویدشاهدتهران
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
رهبرا حلال کنید ما را ،💔🥀
🔷صحبتهای فرزند شهید ،در محضر #رهبر_معظم_انقلاب
⏪#نشردهید
#یادشهداکمترازشهادتنیست
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زینالدین 📔کتاب ستارگان حرم کریمه #قسمت
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زینالدین
📔کتاب ستارگان حرم کریمه
#قسمت_پانزدهم
اوایل جنگ رساندن نان وموادّ غذایی به مناطق جنگی نا منظّم بود. یک جا زیاد می رفت یک جا کم. رفقای مجید می گفتند(( بعضی وقتا که سهمیه نون ما نمی رسید، نون های خشک را می زدیم توی آب رودخانه و می خورویم.)) وقتی از مجید می پرسیدیم((چی می خورید؟)) می گفت(( بیشترآبگوشت ماهی می خوریم.)) فکر می کردیم ماهی را می گیرند و چون وسیله ی سرخ کردنش را ندارند، آبگوشت می کنند.بعدها فهمیدیم منظورش از آبگوشت ماهی این بوده که نان را می زنند به آب رودخانه که ماهی دارد.
✍🏻نویسنده کتاب #لیلاموسوی
🌷نثار روح مطهر سردار شهید مجید زینالدین #صلوات
#ادامه_دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
━━━━━━༺♥️༻ ━━━━━━
#فرمانده_قلب_ها
📕 در کتاب سه دقیقه در قیامت نوشته بود:
افرادی رو دیدم که تو دنیا #شهید نشده بودند
ولی جز #شهدا بودن...
📍شھادت فقط در خون غلتیدن نیست
و همچنین کسایی رو دیدم که تو دنیا
شهید اعلامشون کردن
ولی جهنمی بودن
پس
📌دنبال گلوله خوردن نباشیم
که این راهش نیست
مهم عمله ...!
#یازهرا
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#امیرالمومنینعلیعلیهالسلام
🔸◗اجر شهید بیشتر از کسی نیست که
قدرت گناه دارد اما عفت میورزد...
#حجاب #غیرت
#اللهمعجللولیکالفرج
═✧❁🦋یازهرا🦋❁✧┄
@parastohae_ashegh313
هدایت شده از گذر عمر به سبک شهدا
جهت بیان انتقادات ، پیشنهادات و نظرات سازنده خود پیرامون محتوا و برنامه های کانال از طریق لینک زیر اقدام و به صورت ناشناس با ما در میان بگذارید
https://harfeto.timefriend.net/16819291353734
#قسمت225
بچه ها با هــم بــازی می کردنــد و مــا با خانم شــان تعریف. چهارمیــن خانواده ای که به ما اضافه شد. خانوادۀ ستار ابراهیمی بودند. همان قدم خیر خانم که پیش تر خبر آمدنــش را داده بــود. قدم خیــر از مــن کوچک تــر بــود و چهــار تا بچۀ کوچک داشت سه دختر و یک پسر که هم بازی های مهدی و وهب شدند. از محوطۀ پادگان نمی توانستیم بیرون برویم. حسین که آمد گفتم: «اینجا پشت جبهه س. دوست دارم جبهه رو از نزدیک ببینم.»به حالت تصنّعی گفت: «جبهه و خانم؟!» گفتم: «مگه خودت نمی گفتی که اوایل جنگ تو خرمشهر، زن ها اسلحه برداشتن و دوش به دوش مرداشون ایستادن جلوی دشمن؟» لبخند زد و گفت: «امّا جبهه ای که ما می ریم یک جبهۀ کاملاً مردونه س.» لبخندش را با خندۀ طعنه آمیز جواب دادم: «خودت می گفتی که تو ســالاری، مردی، چنین و چنان. نه؟». انگار که تسلیم شده باشد گفت: «خُب آره ولی...» ولی چی، من خانمم و رفتن به خط مقدم یه کار مردونه س؟ گفت: «نه.» گفتم: «امّا گره های صورتت، داد می زنه که یه غصه توی دلت داری.» مهربانانه نگاهم کرد و با صدایی که لحن التماس داشــت گفت: «فقط برای سلامتی امام و پیروزی رزمندگان دعاکن.» ادامه ندادم. شام را با ما خورد و رفت و همان، هفته ای یک بار هم نیامد.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت226
کم کم بچه ها دلشان برای عمه ها و خاله ها تنگ شد و حوصله شان سر رفت. مثــل یــک تبعیــدی شــده بودیــم کــه نمی توانســتیم از محــدودۀ پــادگان خارج شویم. هلی کوپترهای ارتشی که کنار ساختمانمان می نشستند و برمی خاستند، سرگرمی آنها بودند، یا صف رزمندگانی که درحال دویدن، سرود می خواندند و برای رفتن به خط آماده می شدند. یک روز آقای بشــیری از خط مقدم برگشــت. می خواســت خانواده اش را به همدان ببرد. سراغ من آمد و گفت: «ما که می خوایم برگردیم. شما هم بیاین.» پرسیدم: «پیشنهاد شماست یا سفارش حسین آقا؟» گفت: «حاج آقا از این موضوع بی اطلاعه، انتخاب با شماست.» گفتم: «می آییم.» بــا قدم خیر خانــم، خداحافظــی کردیــم. مظلومانــه بــا بچه هــاش نگاهمــان می کردند. خواســتم بگویم، شــما هم با ما بیایید. امّا چون اجازه نداشــتم لب گزیدم.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
همسفر 8.mp3
21.8M
📗 همسفر
فصل ❽
#شهیدسیدمحمودموسوی
#اللهمعجللولیکالفرج
✦════•❁🌷❁•════✦
فصل7 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/27546
#زیارتنامه_شهدا🕊
✨اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم✨
#شهیداسماعیلدقایقی
🌷شادی ارواح مطهر شهدا #صلوات
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
🌳ویژگیهای اخلاقی
#شهیداسماعیلدقایقی
🍃در مطالعه و بالا بردن آگاهی و معلومات خود جدیت خاصی داشت و تا آخر عمر پربرکتش از تحصیل دانش باز نماند. انس با قرآن از شاخصترین خصوصیت او بود. حتی در اوج مشکلات و گرفتاریها از تلاوت قرآن نیز غافل نمیشد.
🍃تواضع و فروتنی در اولین برخورد با او، زودتر از صفات دیگر جلوهگر میشد. ایشان با همه مسئولیتهای سنگین و دشواری که برعهده داشت لبخند همیشه بر چهره اش بود و در اوج ناملایمات و فشارها و نارساییها، برخورد شایستهای با نیروهای تحت امر داشت.
🍃ایشان عموماً در کارها با نیروهای خود مشورت میکرد و به رای و نظر آنها توجهی خاص داشت. اما با افراد متخلف و خطاکار بشدت برخورد میکرد و همیشه رعایت جوانب شرعی را در تنبیهات و برخوردها متذکر میشد.
🍃صبر و حوصله و سعه صدر از صفات بارز وی بود. خلوص و سکوت و وقارش در #فرماندهی تحسین برانگیز بود. جاذبه او باعث شده بود که در تمامی صحنهها از مکانی ویژه برخوردار شود. تدبیر و کاردانی وی موجب تقویت روزافزون جایگاه او در بین افراد شده بود.
🌹شهادت
#شهید_اسماعیل_دقایقی در روز بیست و هشتم دیماه ۱۳۶۵، چند ساعت پس از خداحافظی از همسر و فرزندانش، هنگامی که همراه یکی از برادران برای سرکشی و شناسایی عازم محور عملیاتی کربلای ۵ شده بود، در #شلمچه بر اثر بمباران هوایی عراق به #شهادت رسید. مزار او در زادگاهش #بهبهان قرار دارد.
منبع : نویدشاهد
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زینالدین 📔کتاب ستارگان حرم کریمه #قسمت
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زینالدین
📔کتاب ستارگان حرم کریمه
#قسمت_شانزدهم
بی آلایش بود. هیچ وقت به هوای اینکه برادر فرمانده لشکراست خودش را از بقیه جدا نمی کرد. انگارنه انگار، خیلی عادی مثل بقیه نیروها . یادم هست یک روز که مرخصی بودیم توی خیابان هم دیگر را دیدیم .مجیدسوار موتور . تا مرا دید ایستاد. با اصرار زیاد سوارم کرد و به مقصد رساند.
✍🏻نویسنده کتاب #لیلاموسوی
🌷نثار روح مطهر سردار شهید مجید زینالدین #صلوات
#ادامه_دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
━━━━━━༺♥️༻ ━━━━━━
#فرمانده_قلب_ها