#معرفی_کتاب_شهدایی
🔸از کتابهایی که با موضوع ماه محرم بسیار تاثیر گذار است کتاب #راهیان_علقمه است.
این کتاب در سال قبل با قطع پالتویی و طرح جلدی زیبا، برگرفته از مناره حرم منتشر شد.
📙در این کتاب ماجرای چهل شهیدی که عاشق قمر بنی هاشم علیه السلام بودند همراه با تصاویر شهدا به زیبایی مطرح شد و در طلیعه هر داستان، یک حکایت تاریخی از کرامات آقا اباالفضل بیان شده است.
در یکی از قسمتها می خوانیم:
🔷مرحوم حاج آقا الطافی از عرفای بزرگی بود که در همدان مشغول لحاف دوزی بود. پسری داشت که عاشق قمر بنی هاشم بود.
پسرش در سال ۱۳۶۵ به شهادت رسید. در حالی که لحظه شهادت چند بار نام زیبای یا اباالفضل را زمزمه کرد...
ایشان میگفت: پسرم را در عالم رویا دیدم و علت بردن نام آقا در لحظه شهادت را سوال کردم.
پسرم گفت:
🌹من طبق علاقه ای که در دنیا داشتم اقایم را صدا کردم. اما بار دیگر وقتی مولا را صدا کردم که دیدم ایشان بالای سرم هستند و سرم را به دامن گرفتند.
❣عجب لذتی دارد، شهادت در آغوش مولا...
📚انتشارات شهید هادی
#محرم #قمربنیهاشم
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#کتاب_صوتی "#فتح_خون" اثر #شهیدسیدمرتضیآوینی
#معرفی_کتاب
📕کتاب فتح خون اثر سید مرتضی آوینی، معجزه ای در روایت گری ماجرای کربلا می باشد.
🔸متن کتاب از دو بخش درهمتنیده، تشکیل یافته است. در بخش اصلی، تاریخ کربلا (از زمان شهادت امام حسن علیه السلام تا واقعه عاشورا) مرور میشود و در بخش دوم، «راوی» وقایع تاریخی را تفسیر میکند.
این کتاب به گواه اکثر خوانندگان منظری تازه به تاریخ کربلا گشوده و ادبیات پختۀ متن و نوع نگاه سید شهیدان اهل قلم به کربلا، زیبایی کتاب را دو چندان کرده است.
با صدای #بهروز_رضوی
#فتح_خون #شهید_آوینی
#محرم
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
Reza Narimani - Boland Shod Alamdar (128).mp3
7.34M
بلند شو علمدار ...
علم رو بلند کن ...
.
.
.
#زیرعلمتامنترینجایجهاناست🖤
@parastohae_ashegh313
#زیارتنامهشهدا🌹
بسم الله الرحمن الرحیم
اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَولِـــــیاءَاللهِ و اَحِبّائَـــــہُ،اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یَا اَصـــــفِیَآءَاللهِ وَ اَوِدّآئَـــــہُ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ دیـــــنِ اللهِ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ رَسُـــــولِ اللهِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَمیرِالمُـــــؤمنینَ، اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ فـــــاطِمةَ سَیَّدةَ نِســـــآءِالعالَمینَ،
اَلسَّـــــلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنـــــصارَ اَبے مَحَمَّدٍ الحَـــــسَنِ بنِ عَلِیًَ الوَلِیَّ النّـــــاصِحِ، اَلسَّلامُ عَلَیڪُـــــم یا اَنصارَ اَبے عَبدِاللهِ،
بِـــــاَبے اَنتُم وَ اُمّے طِـــــبتُم، وَ طابَتِـــــ الاَرضُ الَّتے فیها دُفِـــــنتُم، وَ فُـــــزتُم فَوزًا عَظیمًا، فَیا لَیتَنے ڪُنتُــــــ مَعَڪُـــــم فَاَفُـــــوزَ مَعَڪُـــــم
#شهیدمصطفیصدرزاده
🌷ارواح طیبه شهدا صلوات
#الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#تاسوعا به یاد #حاج_قاسم علمدار انقلاب
بلند شو علمداااااار
علم رو بلند ڪن😭😭
تاسوعا که میشود، برای حضرتآقا کمی آرامتر روضهی عباس علیه سلام بخوانید...😭 #السلامعلیکیااباالفضلالعباس #علمدار #جانفدا #اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#قسمت262
وهــب و مهــدی وقتــی می آمدنــد، از جای زخم ها و بخیه های بابا که روی کمر و پایش بود، برایم تعریف می کردند. یــک روز دایــی ام عباس آقــا، برای احوال پرســی آمــد. زهرا کوچک بود، هر روز بایــد لباس هایــش را می شســتم. وقتــی دیــد کــه آب گرم نــدارم. بهش برخورد و رفت یک آبگرمکن خرید و با پسر صاحب خانه کشان کشان تا طبقۀ اول بالا آوردند. پسر صاحب خانه گفت: «نمی شه، جواب نمی ده.» و عبــاس آبگرمکــن را برگردانــد و گفــت: «مــی رم یــه خونــه پیــدا کنم که آب گرم داشته باشه.» گفتم: «با همین می سازم. حسین آقا، توان مالیش بیشتر از این نیست.» ظهر که حسین آمد. ماجرا را گفتم. گفت: «تیکه های بزرگ لباس و شستنی رو بده، هر هفته ببرم لباسشــویی بیرون، بقیه رو هم با هم می شــوریم.» می خواســت کمــک کنــد امّــا نمی گذاشــتم. مثــل یک دانشــجوی ســخت درگیــرِ خواندن و مطالعــه بــود. وقــت خالــی اش را هــم بــا بچه ها پر می کرد. وهب و مهدی را توی مسجد سیدالشهدا برای نماز جماعت می برد. و با آن ها در جلسات هفتگی قرائت قرآن شــرکت می کرد. می گفت: «توی جلســۀ قرآن از پیرمردهای 07 ســاله تــا بچه هــای مدرســۀ ابتدایــی، کنــار هــم می نشــینن و قرآن می خونــن.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت263
وهب برای اولین بار ســورۀ تکاثر رو با لرزش صدا و کمی دلهره خوند، تشــویقش کردم و حالا با صوت و لحن می خونه، مهدی هم دوست داره مکبّر بشه. اگر چه گاهی اذکار رو جابه جا می گه و پیرمردهای مسجد، خوششون نمی آد.» نزدیک یک سال به همین منوال گذشت. تفریح ما مسجد بود و نماز جمعه. حســین داشــت پایان نامــه اش را پیرامــون تجربیــات نبــرد در پایــان جنــگ، می نوشت و کمتر به خانه می آمد و با هم دوره ای هایش درس می خواند. صبــح روز چهاردهــم خــرداد، خــواب و بیــدار بــودم که حســین کلید انداخت وارد خانه شــد. چشــمانش ســرخ و پلک هایش باد کرده بود. فکر کردم شــاید اثر بی خوابی و درس خواندن باشد. پرسیدم: «چرا چشمات این طوری شده؟» یک دفعــه زد زیــر گریــه و بــه پهنــای صورتش اشــک ریخــت. اولین بار بود که به شدت، مثل یک بچه یتیم پیش من گریه می کرد و نمی توانست حرف بزند با صدای بغض آلود و شکسته فقط یک کلمه گفت: «امام...» و زانوهایش خم شــد و دســت روی ســرش گذاشــت و زار زد. از صبح، رادیو صوت قرآن گذاشــته بود و شــب گذشــته مجری خبر از مردم خواســته بود که بــرای امــام دعــا کننــد. مــن هــم به گریه افتادم. وهب و مهدی که برای مدرســه آماده می شدند، نگاهمان می کردند.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
همه فکر میکردن مصطفی فوت کرده است😥از ترس خشکم زده بود
رو به پرچم حضرت ابوالفضل علیه السلام گفتم :« پسرم نذر شما! قول میدم سرباز خوبی تحویل بدهم🥺 این اتفاق دقیقا قبل از ظهر روز نهم محرم رخ داد .....
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#_شهیدمصطفی_صدرزاده
#_کتاب_سرباز_روز_نهم
#_کتاب_درمکتب_مصطفی
#_شهدا_را_یاد_کنیم_با_صلوات
جهت تهیه کتاب با تخفیف ویژه محرم👇
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#روایت شهیدی که نذر #حضرتابوالفضل علیه السلام بود.
#شهیدمصطفیصدرزاده
🌹سالروز شهادت
#محرم #تاسوعا
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زینالدین 📔کتاب ستارگان حرم کریمه #قسمت
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷
زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زینالدین
📔کتاب ستارگان حرم کریمه
#قسمت_بیستونهم
از سینه کش کوه نوری بالا می آمدیم. نفس مان بند آمده بود. همه به دنبال سبک کردن بار خود بودیم. یکی از بچه ها ناراحتی گوارشی پیدا کرده بود. به حالت غش افتاد. مجیدبدون درنگ او را به دوش گرفت. تا بالای کوه آوردش.
✍🏻نویسنده کتاب #لیلاموسوی
🌷نثار روح مطهر سردار شهید مجید زینالدین #صلوات
#ادامه_دارد...
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
━━━━━━༺♥️༻ ━━━━━━
#فرمانده_قلب_ها
یکی از شبها مصطفی از شب تا صبح خاطرات #ابراهیم_هادی برای من گفت ..
هروقت با مصطفی زیارت عاشورا می خواندم ثوابش را به ابراهیم هادی هدیه میکرد🤲 اما تا آن موقع زیاد درباره این شهید صحبت نکرده بودیم
مصطفی گفت؛ ابراهیم هادی را توی خواب دیدم😍
بهم گفت شما هم می آید پیش ما🥰
تو و یک نفر دیگه....که من نفهمیدم اون یه نفر کی بود...من هم به او گفتم خب این همون خواب من دیگه
اون یه نفر من بودم لابد😉
خواب مصطفی این گمانه را که ما باهم شهید میشویم تقویت میکرد..🥺
✨✨✨✨✨✨✨
کتاب [ #در_مکتب_مصطفی] الگوی تربیت نیروی انسانی در تشکل های مردمی است ...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تهیه کتاب👇
★᭄ꦿ↬ @hasebabu
•┈┈••✾•◈◈•✾••┈┈•
#محرم #تاسوعا #شهید_روز_تاسوعا
@parastohae_ashegh313
داداشم که شهید شد، مامانم عکسشو رو لباساش گذاشت و تو کمد آویزون کرد.
بعد ۳۹ سال هنوزم عید که بشه کاورشو عوض میکنه و ماها بخوایم مرتبش کنیم میگه آی مراقب بچم باشین اذیت نشه!
مادرای شهدا عمرشون با روضهی حضرت قاسم و علیاکبر پیوند خورده.
نیره نوری
@parastohae_ashegh313
نیزه زار آمده ام یا تو پُر از نیزه شدی؟
تیر باران که شدی یادِ حسن افتادم 😭
#تاسوعا
#دخیلک_یا_أبوفاضل
@parastohae_ashegh313