❤️خودت که نمی دانی
اما
به #صبح می مانی!
نگاهت
لبخندت
گرما و #روشنی ست
که جان می بخشد #مرا
بتاب بر من
آفتاب من....
🌸صبحتون شهدایی
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
عشقِ شگفتانگیزِ شهید به امام حسین(ع)
#متن_خاطره :
چشماش مجروح شد و منتقلش کردند تهران محسن بعد از اینکه دکتر چشماش رو معاینه کرد، پرسید: آقای دکتر! مجرایِ اشکِ چشمم سالمه؟ میتونم دوباره با این چشم گریه کنم ؟ دکتر پرسید: برای چی این سوال رو میپرسی پسر جون؟ محسن گفت : چشمیکه برای امام حسین(ع) گریه نکنه به دردِ من نمیخوره ...
🌷خاطره ای از زندگی طلبه شهید
محسن درودی
📚منبع: ماهنامه فکه ، شماره 126 ، صفحه 107
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌱🌸🌱🌼🌱🌸🌱🌼
#همسرشهید
حافظ کل قرآن بود و نماز اول وقتش درک نمی شد، او در کارهای خانه بسیار به من کمک می کرد و اعتقاد داشت این مسئله باعث ریزش گناهانم می شود، بسیار ساده زیست بود و به فقرا کمک می کرد، از سوی دیگر در رشته های ورزشی مانند غریق نجات، شنا، راپل ، صخره نوردی، چتربازی و جودو تبحر داشت.
🌷آرزویش شهادت بود وی با اشاره به این که اولین سفر همسرم به سوریه در دوران عقد بود گفت: این ماموریت 75 روز طول کشید و من هر شب گریه می کردم ولی هیچ وقت به او نمی گفتم که چرا رفتی و ای کاش که جلویش را گرفته بودم، او هم تماس می گرفت و دلداری ام می داد و از من می خواست که دعا کنم شهید شود، بعد از بازگشتش سری بعد به اتفاق هم برای زیارت به سوریه رفتیم.🌹
#شهیدابوالفضل_راه_چمنی
#همسرانه_شهدا
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
📩
#ڪـــــــلامشهـــید
🌷شهــید محــمود شهــبازی:
وقتی صدای اذان رو میشنید دست
از غدا خوردن میڪشید و میرفت
نماز بخونه. بهش اصــرار میڪردیم
میگفتم #غذات سرد میشه تمومش
ڪن بعد برو نـــــمازت رو بخـون اما
محـــــمود میگفت: اگه نروم غــذای
#روحـــــم ســـرد میشه..!
#همیشه_دوست_دارم_ای_شهید
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
پنج برادر بودند و
سه نفرشان همزمان در جبهه ؛
«ولیالله» به مادر میگفت :
باید خمسِ پسرانت را بپردازی !
و با " شهــــادت "
خمس برادرانش را پرداخت کرد.
#شهید_سردار_ولیالله_چراغچی
#قائم_مقام_لشکر۵نصر_خراسان
#سالـروز_شهـادت
#همیشه_دوست_دارم_ای_شهید
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🕊 همسر شهيد مهدي باکری 🕊
بعد از شهادت آقا مهدي، يك بار خواب ديدم به خانه آمده است، از او پرسيدم: «چه طور شهيد شده اي؟» گفت: «يك تير به شكم و يك تير به پيشاني ام خورد.»
به من گفته بودند: كه فقط به پيشاني آقا مهدي تير خورده است، بعدها شنيدم كه جنازه ي آقا مهدي آن طرف دجله مانده است؛ چون با دو دستش اسلحه برداشته و جنگ مي كرده است تيري به پيشاني اش مي خورد و وقتي او را در قايقي مي گذاردند كه بياورند، خمپاره اي درست روي شكمش مي افتد.
در دوازده سالي كه از شهادت آقا مهدي مي گذرد، هميشه او را در خواب ها زنده ديده ام؛ با لباسي سراسر سفيد كه آمده تا سر سفره اي غذا بخوريم و يا خبر مي دهد كه آماده شويد، مي خواهم شما را ببرم. يك بار هم نديده ام كه شهيد شده باشد.
─┅═°•°✾🌼✾°•°═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═°•°✾🌼✾°•°═┅─
🌷این خاک است که سرفراز از قدوم اوست🌷
بیابان هم که باشی،
حسین ، آبادت می کند؛
مثل کربلا
🌺 ولادت با سعادت امام حسین علیه السلام و روز پاسدار ، مبارک🌺
شهدای گمنام(زندگی به سبک شهدا)
─┅═°•°✾🌸✾°•°═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═°•°✾🌸✾°•°═┅─
💞می گفت:
"پاسدار یعنی کسی که کار کنه، بجنگه، خسته نشه...
کسی که نخوابه تا وقتی خود به خود خوابش ببره..."
یه بار توی جلسه فرماندهان داشت روی کالک شرایط منطقه رو توضیح می داد؛
یه دفعه وسط صحبت صداش قطع شد😳
از خستگی خوابش برده بود😊
دلمون نیومد بیدارش کنیم چند دقیقه بعد که خودش بیدار شد ، عذرخواهی کرد .🌹
گفت: سه چهار روز هستش که نخوابیده ام...😊
#سردار_شهید_مهدی_باکری❤️
🌷سوم شعبان روز پاسدار بر سبزپوشان سپاه اسلام مبارک..
─┅═°•°✾🌼✾°•°═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═°•°✾🌼✾°•°═┅─
کاش
به #عمــل
زهــرائی باشیم...
که یازهرا گفتن ها ، اگرخالصانه بود
به ســیم خاردارِ #نفس
گیر نمی کرد...
🌸شبتون شهدایی
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝