تو که ما را دوست داری
و ما هم که تو را ...
اما تو میبخشی
و من گناه می کنم ...
فرصتی دیگر...
یَا مَنْ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ
روزتون شهدایی💕
@parastohae_ashegh313
دو ساعت بود پيچ را با پيچ گوشتي ، سفت نگه داشته بودم. موتور برق بايد روشن مي ماند كه مردم فيلم ببينند.
نمي دانم چه اشكالي پيدا كرده بود.
هي خاموش مي شد. من هم مأمور روشن نگه داشتنش بودم. هر چي گفتم «...ابراهيم ! بذار اين رو بديم تعمير ، بعد...»
مي گفت «...نه! همين امروز بايد مردم اين فيلم رو ببينن.»
داشت موتور برق را مي گذاشت پشت ماشين.
مي خواست برود يك ده ديگر.
مي گفت جمعيت زيادي دارد.
مي خواست آن جا فيلم نشان بدهد.
رفتم جلو.
دستم را روي شانه اش گذاشتم و گفتم : ...دادا! الان دو ساله داري توي دهات فيلم نشون مي دي. تا حالا ديگه هر چي قرار بود از انقلاب بدونن، فهميدن
اگه راست مي گي بيا برو پاوه.»
اون موقع سه ماهي بود كه پاوه شلوغ شده بود. مكثي كرد و گفت «...امروز قول داده م ، ولي باشه. از فردا مي رم پاوه.»
📚 يادگاران ، جلد 2 كتاب شهيد محمد ابراهيم همت ، ص 15
@parastohae_ashegh313
خاکریز خاطرات ۷۹
✍ استدلالِ بینظیرِ شهید برای جلب رضایت پدرش جهت رفتن به جبهه
#متن_خاطره
خسته از سرِ کار برگشته بودیم که سید جواد گفت: بابا! دیگه کارِ ساختمان تموم شده ، اگه اجازه بدین می خوام برگردم جبهه. گفتم: پسرم! تو به اندازهی خودت خدمت کردی، بذار اونایی برن جبهه که نرفتند. سیدجواد ساکت شد. وقت اذان جانمازم رو بازکردم تا نماز بخونم. اما پسرم اومد ، جانمازم رو جمع کرد و گفت: اینهمه بینماز هست ، اجازه بدین کمی هم بینمازها نماز بخوانند... دیگه حرفی برای گفتن نداشتم. سید جواد خیلی زیبا و سنجیده جواب اون حرفم رو داد.
📌خاطرهای از زندگی شهید سیّد جواد موسوی
📚منبع: کتاب بر خوشۀ خاطرات ، صفحه 28
#تکلیف_گرای #احترام_به_والدین #جهاد #سیدجوادموسوی
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
خدا دختر را ڪه آفرید..
به گِلِ بعضی هایشان
ڪمۍ بیشتر عطر زد
همان هایۍ ڪه امروز چادرۍ اند
تقدیم به گل دخترای با حجاب کانال 😍
@parastohae_ashegh313
#پرواز
اینجا
کانال کمیل است
کانالی که معبری شد
برای رسیدن به آسـمان
مکانی که جان فدا کردند
و پیکرشان جاماند و ماند و ماند
و قرارگاهی شد
برای تشنگان وصــال
#نقطه_رهایے🕊
#کانال_کمیل✨
#شبتون_شهدایی✨
╭━═🌼━⊰🍃💔🍃⊱━═━╮ @parastohae_ashegh313
╰━═🌸━⊰🍃💔🍃⊱━═━╯
خاکریز خاطرات ۸۰
✍ رزمندهی نخبهای که یک روز قبل از شهید شدن، نحوه ی شهادتش را برای دوست خود شرح داد
#متن_خاطره
یک شب توی سنگر با همدیگه مشغول نگهبانی بودیم.
مسعود ازم حلالیت گرفت و گفت : من فردا شهید میشم...
بعد هم ادامه داد: اگه چیزی نگی ، بقیهی حرفام رو میزنم...
فردا اول تیری به قلبم برخورد می کنه ، بعد از چند قدم هم تیری می خوره توی سرم و شهید میشم ...
مسعود فردای اون روز ، همونطوری که گفته بود به شهادت رسید...
🌷 خاطرهای از زندگی نخبهی علمی شهید مسعود طاهری
📚 منبع : کتاب عارفان وصال ، صفحه 99
#شهیدعلم
#مسعود_طاهری
┄┅═✧❁❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁❁✧═┅┄
#طنز_جبهه
یکبار سعید خیلے از بچهها ڪار ڪشید. فرمانده دستہ بود.
شب برایش جشن پتو گرفتند.
حسابے کتکش زدند.
من هم ڪه دیدم نمےتوانم نجاتش دهم، خودم هم زیر پتو رفتم تاشاید کمےڪمتر کتک بخورد!
سعید هم نامردے نڪرد، بہ تلافےآن جشن پتو، نیمساعت قبل از وقت نماز صبح، اذان گفت.
همہ بیدار شدند نماز خواندند!!!
بعد از اذان فرمانده گروهان دید همہ
بچهها خوابند. بیدارشان ڪرد و گفت:
اذان گفتند چرا خوابید؟
گفتند ما نماز خواندیم!!!
گفت الآن اذان گفتند، چطور نماز خواندید؟؟
گفتند سعید شاهدی اذان گفت!
سعید هم گفت من براے
نمازشب اذان گفتم نه نماز صبح!
🌷شهید سعید شاهدے🌷
╭━═━⊰🌺🍃🕊🍃🌺⊱━═━╮
@parastohae_ashegh313
╰━═━⊰🌺🍃🕊🍃🌺⊱━═━╯
🌼 وقتی بمباران شیمیایی شد ماسکش را به یکی از رزمندهها داد!
در بیمارستان از شدت تشنگی روی کاغذ نوشت: جگرم سوخت آب نیست؟! و بعد به شهادت رسید….
#شهید_نعمت_الله_ملیحی
╭━═━⊰💙⊱━═━╮
@parastohae_ashegh313
╰━═━⊰💙⊱━═━╯
به دلم لک زده
با خندهی تو جان بدهم
طرحِ لبخندِ تـو
پايانِ پريشانیهاسـت...
#شبتون_شهدایی
♥️ @Parastohae_ashegh313
دنیا نو میشود
من از تمام دنیا
هیچ نمیخواهم
جـز
قلبـےڪه همه غبارهایش راتکانده ،
و تنها صداے نفسهای تو ، درآن جریان دارد.
دلی که تو را دارد
هر روزش بهــاری تمام نشدنیست .
#صبحتون_شهدایی
┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
#تلنگر
✨از سیم خاردار گذشتیم اما از زر و سیم های روزگار هرگز !!
✨بی رنگی، رنگ بسیجی است مواظب باش رنگی نشوی !!
✨دیروز تیپ و لشکر می زدیم امروز مانده ایم چه تیپی بزنیم !!
✨ما شبهای شلمچه را سرودیم آنان قصه «به من چرا» !!
✨آنجا با خدا دست می دادیم اینجا خدا را از دست می دهیم !!
💥یادی که از دلها هرگز نمی میرد یاد شهیدان است.
┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
45.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📺#فیلم| تیزر دیدنی کتاب «آب هرگز نمیمیرد»
✍️بخشی از تقریظ رهبر انقلاب بر این کتاب: ساعتهای خوش و باصفائی را با این کتاب گذراندم؛ در میان کتابهای خاطرات جنگ، این، یکی از بهترینها است...
#معرفی_کتاب
┄┅═✧❁❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁❁✧═┅┄
خاکریز خاطرات ۸۱
✍ حالِ دگرگونِ رئیس موزهی جنگ فرانسه در سرزمین شلمچه
#متن_خاطره
پروفسور ادون روزو «رئیس موزه جنگ فرانسه» رو بردیم شلمچه. همین طور که توی شلمچه راه میرفت ، نفس عمیق میکشید و میگفت: اینجا کجاست؟ این زمین با آدم حرف میزنه... ما اگه یک وجب از خاک این زمین رو توی فرانسه داشتیم ، بهتون نشون میدادم که مردم چه زیارتگاهی درست می کردند. این پروفسور فرانسوی بعدها می گفت: آرزومه یک هفته بتونم پای پیاده توی شلمچه قدم بزنم ...
📌راوی: آقای احمد دهقان « نویسنده »
📚منبع: کتاب سفر سرخ ، صفحه 77
#راهیان_نور #آرامش #شلمچه #شهیدان_زنده_اند
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
مداحی_آنلاین_ببین_شور_عشقت_هنوز - امیر عباسی.mp3
2.44M
🔳 #زمینه احساسی #اربعین
🍃ببین شور عشقت هنوز اینچنین
🍃قیامت به پا می کند #اربعین
🎤 #امیرعباسی
👌فوق زیبا
┄┅═✧❁❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁❁✧═┅┄
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
📖#تیکه_کتاب
#خاطرات_سردار_میرزامحمد_سلگی1️⃣
✍حجاب اسلامی و زن آلمانی
نزدیک چهار ماه بود که در بیمارستان بودم وخیلی دلتنگ خانواده.دلم میخواست به ایران برگردم،پاهایم را یک پرستار آلمانی قوی هیکل و بلند قد،با دست ماساژ می داد،اسمش اُلی بود واز وقتی نخواستم آن زن پرستارماساژم بدهد،کارم بااین قلچماق افتاده بود.هرچندروز یک بارعضلاتم میان پنجه های قوی اُلی ورز داده میشد.
روزی بسته ای ارسالی از ایران را آورد که داخل آن یک عکس بود.عکس عیالم که با چادر و مقنعه کنار پنج فرزندم ایستاده بود.همان وقتی که اُلی این عکس را داد،تیم معالج به سرپرستی پروفسور اون زین گر،دکترفوستین و دو سه خانم جوان برای بررسی وضعیت نهایی من وارد اتاق شدند.
عادت نداشتم هنگام ورود زن ها یا پرستاران آلمانی سرم را بالا بگیرم.پروفسور دست زیر چانه امبردوگفت:(ژنرال،شما ایرانی هاسربلند هستید.شمازیربارظلم نرفته اید.مقابل آمریکا ایستاده اید.پس سرتان را بالا بگیرید.)
یکی از زنان عکس خانواده ام را گرفت وبا انگشت به همسرم حجابش اشاره کرد وگفت:(اینها چیه این خانم پوشیده؟گرمش نمیشه؟)
آلمانی را دست وپاشکسته میفهمیدم؛اما در جواب دادن حسابی لنگ میزدم ودنبال کلمه می گشتم تا جمله را سرهم کنم،میخواستم از فلسفه ی حجاب بگویم؛اما قادر نبودم.
یک پرتقال بزرگ وخوش رنگ کنار دستم بود.با انگشت یک تکه ازآن را کندم و داخل آن فوت کردم.اوبه آلمانی گفته بود:(اکس وار)؛یعنی با این لباس،خانم ها گرمشان میشود ومن بعداز فوت کردن گفتم:( اکس کاپوت)؛یعنی اگر این پوشش روی میوه نباشد،خیلی زود خراب میشود.
زن آلمانی که با این مثال،خیلی خوب منظورم را فهمید،کف دستانش را به هم مالیدواز شادی ونشاط یک جیغ کوچولوکشید وبا شصتش اشاره کرد که(اوکی،اوکی)
راوی:میرزا محمد سلگی
نگارنده:حمیدحسام
منبع:کتاب آب هرگز نمی میرد،صفحه۳۲۷
#حجاب
#شهید_زنده
#جانباز
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁🖤❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
می ترسم از اون دلای سرد و نا امید
می ترسم از اون خیابونای بی شهید
لعنت بر تمام دشمنان داخلی و خارجی که نتوانستند رشادت های شهدا را از بین ببرند و اکنون نام آن ها را پاک میکنند .
#مداحی_حاج_امیر_عباسی
╔═•♡🎶♡•════•♡🎵♡•═╗
@parastohae_ashegh313
╚═•♡🎵♡•════•♡🎶♡•═╝
•••🌱
"حر بن ریاحۍ « اولینڪسی بود ڪه
آب را به روے امام بست و اوݪین ڪسی
شد ڪه خونش را براے امام داد
"عمر بن سعد « اوݪین ڪسی بود ڪه
به امام نامه نوشت و دعوتش ڪرد و اولین
ڪسی شد ڪه تیر را به سمت امام پرتاب ڪرد
★وقتی حاݪ خوبۍ دارے یادت نرود
★عاقبت به خیری ات را بطلبۍ...
[ #حاجاسماعیݪدولابی ]
#یادتباشد✨
°• @parastohae_ashegh313
❥دِلْـــــدٰادِه❥:
°•|🌿🌹
#پنجشنبههای_دلتنگی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#پدرانه
◽️این روزها . . .
من شدهام پنجشنبه ؛
و تــو شدهای فاتحه
هر طور که شده باید بخوانمت . . .
#یادش_با_ذکر_صلوات
#اللهم_صل_علي_محمدﷺو_آل_محمدﷺو_عجل_فرجهم
┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
YEJNET.IR - Hosein Tavakoli - Paye Piade (128).mp3
4.38M
🔳 #نوآهنگ احساسی #اربعین
🌴پای پیاده ....
🌴کیست مرا یاری کند.
🎤 #حسین_توکلی
👌فوق زیبا
┄┅═✧❁❁✧═┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═✧❁❁✧═┅┄