eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه105 شرکت در ختم قرآن برای فرج @parastohae_ashegh313
4_6050862819820179061.mp3
12.01M
▪️" صباحاً و مساءً " بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام می‌بیند و خون می‌گرید! 🎵 روایت یازدهم: حرکت کاروان از کوفه به سمتِ شام... اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج صلی‌الله‌علیک‌یااباعبدالله ✧════•❁🌹❁•════✧ ✅ یازدهمین روز و @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌹زیارتنامه شهدا ✨اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم 🌷شادی ارواح مطهر شهدا_ ✨الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍوَعَجِّلْ‌فرَجَهُمْ اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💎شهید حججی؛ بنده نَظَر کرده خداوند 🌹سالروز شهادت محسن حججی 🎥صحبت‌های قابل توجه امام خامنه‌ای و شهید حاج قاسم سلیمانی درباره شخصیت بلند مرتبه اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه #سردار_شهید_مجید_زین‌الدین 📔کتاب ستارگان حرم کریمه #قسمت
🌷بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 زندگی نامه 📔کتاب ستارگان حرم کریمه آمده بودمرخصی . خواهر پنج ماهه اش را بغل کرده بود. باهاش بازی می کرد. صدای خنده های شیرین کودک، مجیدرا سرکیف می آورد. وقتی از اتاق بیرون آمد، زمزمه هایش را می شنیدم. با خودش می گفت:(( تو نمی تونی منو به این دنیا وابسته کنی؛ شیرین کاری هات باعث نمیشه از جبهه دل بکنم.)) ✍🏻نویسنده کتاب 🌷نثار روح مطهر سردار شهید مجید زین‌الدین اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @parastohae_ashegh313 ━━━━━━༺♥️༻ ━━━━━━
🔰خبرنگار عاشق و گریانی که مأموریت الهی و آسمانی داشت ... خبرنگار و مستندسازی است که خودجوش خبرنگار شد، چندین مرتبه در خط مقدم توسط رزمنده ها به دلیل همراه نداشتن مجوز فیلم برداری بازداشت شد و علی رغم آنکه ۸۰ درصد آرشیو جنگ تحمیلی مرهون زحمات ایشان است اما هیچ‌گاه در پایان برنامه های خویش نامی از خود نبرد (می نوشت تهیه کننده و کارگردان: گروه روایت فتح) و مردم علی رغم اینکه عاشق وی بودند و با کارهایش اشک می ریختند، تا سال ها پس از شهادتش هویت او را نمی دانستند! اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج @parastohae_ashegh313
🌹 مرتضی حسین پور که همه ما به "" می‌شناختیم (فرمانده ی‌عملیات حیدریون) بود که با بچه‌های کتائب سیدالشهدا (یکی از گروههای شاخص مقاومت عراق) درنقطه مشترک، مرزی بین عراق وسوریه به اسم تنف، یک پایگاه تاکتیکی زد تا جلوی پهن شدن پایگاه امریکائیها، را در منطقه بگیره 📌 می‌شه گفت، حساس‌ترین جا رو به حسین، سپردند که شاید خیلی از فرماندهانی که چند ستاره روی دوششون داشتند، ریسک حضور توی این منطقه رو قبول نکردند. چون می‌دونستن مستقیم، توی چشم امریکائیها هستند واین یعنی، شمارش معکوس برای یک درگیری و جنگ تمام عیار ✅ اما حسین، امتحانش رو در میدانهای خیلی سختی مثل سامرا، بیجی، فلوجه، اوجه، تکریت، عراق و دمشق، حما، حلب، تدمر سوریه پس داده بود و اینجا، به نوعی عرصه ی‌سخت‌ترین آزمونش بود که به لطف حضرت زهرا «سلام‌الله»، سربلند و با غرور، ازش بیرون آمد. 📙 ماه کامل روایت زندگی شهید مدافع حرم، فرمانده عملیات قرارگاه حیدریون؛ سردار مرتضی حسین پور شلمانی (حسین قمی) @parastohae_ashegh313
هیچ انتظار شنیدن چنین مسأله ای را نداشتم چه نسبتی میان حسین و سپاه و آفریقا می توانست باشد؟! نمی دانستم اما توان پرسیدن هم نداشتم. مات ومبهــوت و البتــه پــر از کلافگــی بــودم که حســین حالــم را به خوبی درک کرد و بی آنکه بپرســم، توضیح داد: «حاج قاســم ســلیمانی، فرمانده نیروی قدس ســپاه شــده، یکی از مأموریت های این نیرو توی آفریقاس، رئیس جمهور یکی از کشــورهای آفریقایــی از ایــران کمــک خواســته تا چیزی مثل بســیج بــرای مقابله با نفوذ گستردۀ اسرائیلی ها تو کشورش درست بشه. قراره که من این کار مستشاری رو انجام بدم.» سعی کردم خودم را کنترل کنم و طوری که کلافگی و سردرگمی ام معلوم نشود، گفتم: «خدا پشت وپناهت.» و دیگر هیچ نگفتم که من و این چهار تا بچه را به کی می سپاری. نپرسیدم که تا کی آنجا هستی و کی بر می گردی. یقیــن قلبــی داشــتم کــه خــدا، قــدرت بــاز کــردن گره هــای خیلــی بــزرگ را در دست حسین قرار داده است و لذا سکوت کردم، تا با خیال آسوده و فارغ از دغدغه های زندگی، وظیفه اش را به خوبی انجام بدهد. یکــی دو روز قبــل از رفتنــش، یــک بنده خدایــی برایم تعریف کرد که آقا رحیم _ فرمانــده کل ســپاه_ خــودش مراســم تودیــع حســین را انجــام داده و گفتــه: «از روزهــای اول انقــلاب و آغــاز بحــران در کردســتان، هرجایــی کــه لازم بــوده آقــای همدانــی میونــداری کــرده و حاضــر بــوده. حــالا هــم جایی می ره که بــه یه مرد، یه مدیر، یه میوندار مثل او نیازه.» 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
حسین رفت، بعد از ده روز که خبری از او نداشتیم، زنگ زد و گفت: «اومدم کشور کنگو و معلوم نیس کی برگردم.» بیشتر از این چیزی نگفت و من هم می دانستم اگر چیزی بپرسم، تلفنی جوابی نمی دهــد. بچه هــا هــم کــه از اوضــاع و احوال پدرشــان پرســیدند، همین نقل را برای بچه ها گفتم که: «پدرتون رفته آفریقا برای کار مستشــاری و معلوم نیســت کی برگرده، فقط براش دعا کنید.» بچه ها هرچه کوچک تر بودند، دلتنگیشــان برای بابا بیشــتر بود. ســارا خیلی بهانه می گرفت. زهرا از زمان آمدن بابا می پرسید. مهدی کنجکاو بود که بداند بابا آنجا چه می کند و وهب اصرار می کرد که اگر شــما هم نیایید، من می روم پیش بابا. وهب در تماس بعدی همین را به پدرش گفت اما حســین مشــکل زبان را بهانه کرد و گفت: «وهب جان! تو باید درست رو بخونی و اینجا نمی تونی این کار رو بکنی.» امّا وهب اصرار می کرد که یاد می گیرم. ماه هــا از پــی هــم می گذشــت و مــا بــه تلفن های حســین و شــنیدن صدای او از آن سوی مرزها، دل خوش کرده بودیم. پس از چند ماه یک دفعه برای مدتی تماس هــای منظــم، 51 روز یک بــار او قطــع شــد. دســتم بــه هیچ جــا بنــد نبود. نمی دانســتم از کــی بایــد بپرســم کــه برای حســین چــه اتفاقی افتــاده. تا اینکه بالاخره بعد از مدتی به ایران برگشــت. گفت: «پشــۀ مالاریا، لگدم زد و افتادم و رفتم تا مرز مردن، امّا توســل به خانم فاطمۀ زهرا، زنده ام کرد.» دیدن او پس از ماه ها همه را هیجان زده کرد. بچه ها قیافه اش را فراموش کرده بودند پرسیدم: «اگه پشه نیشت نمی زد حالا حالاها اونجا بودی، نه؟» گفت: «پروانه اگه بدونی، چقدر این مردم ســیاه، دل روشــن دارن! و چقدر مظلومن! اول که رفتم، از رئیس جمهورشــون آقای کابیلا پرســیدم: «شــما از ما چی می خواید؟» گفت: «یه چیزی مثل بسیج خودتون، که مردم رو بیاره پای کار و مثل حزب الله لبنان، دست بذاره روی حلقوم اسرائیلی ها که دارن موذیانه اینجا، گسترش پیدا می کنن.» 🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 
خاطره گویی مدافع حرم 
 درباره بی‌حجابی‌های امروز جامعه...
‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
 
اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج 

@parastohae_ashegh313
🌹ﺷﻬﻴﺪﻱ ﻛﻪ ﺷﻬﻴﺪ ﺻﻴﺎﺩ ﺷﻴﺮاﺯﻱ ﻣﻴﮕﻔﺖ ﺩﺭﺟﻪ ﻫﺎﻱ ﻣﻦ ﺑﺎﻳﺪ ﺑﻪ اﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ

🟤 از شناسایی منطقه عملیاتی والفجر ۲ بر می گشتیم. ...
هلیکوپتر که روی زمین نشست.
  پیاده شد. پشت سرش هم کمال....

🔸کمال در بین فرماندهان عالی رتبه ای که حاضر بودند روی دو زانو نشست و شروع کرد به یک چوب موقعیت محوری که باید عمل می شد را به دقت تشریح کرد....

🔸کلامش که تمام شد. صیاد روی دوش او زد و گفت: باید درجه های من را بزنن رو دوش این کیهان فرد!

🔸ادامه داد: چنین نیرویی را باید تو هفت سنگر پنهون کرد تا دست دشمن بهش نرسه!
قبل از رفتن به عملیات خواب دیده بود از هلیکوپتر سقوط می کند....
 توی هلیکوپتر بود که شهید شد.

(کمال) 

شهادت:۱۳۶۲/۵/۲ عملیات والفجر ۲- حاج عمران
اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج 

@parastohae_ashegh313
بسم رب الشهدا و الصدیقین 🌷 تاریخ تولد :1370/4/21 محل تولد : نجف آباد، استان اصفهان تاریخ شهادت :1396/5/18 محل شهادت : گذرگاه مرزی الولید، سوریه مزار : نجف آباد، استان اصفهان 🌷_ فرازی از وصیت نامه شهید حججی از همه‌ی خواهران عزیزم و از همه‌ی زنان امت رسول الله می‌خواهم: روز به روز حجاب خود را تقویت کنید؛ مبادا تار مویی از شما نظر نامحرمی را به خود جلب کند؛ مبادا رنگ و لعابی بر صورتتان باعث جلب توجه شود؛ مبادا چادر را کنار بگذارید. همیشه الگوی خود را حضرت زهرا و زنان اهل بیت قرار دهید؛ و همیشه این بیت شعر را به یاد بیاورید؛ آن زمانی که حضرت رقیه (سلام الله علیه) خطاب به پدرش فرمودند: “غصه‌ی حجاب من را نخوری بابا جان چادرم سوخته اما به سرم هست هنوز…” 🌼شادی روح پاک همه شهیدان و شهید 🌼 الّلهُمَّ‌صَلِّ‌عَلَی‌مُحَمَّدٍوَآلِ‌مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ‌فَرَجَهُمْ
دمی با شهدا 🔸یکی از همرزمان شهید محسن وزوایی می گوید: 🌕حاجی شبها بیدار می شد و در دل شب، گوشه ای تاریک به نماز شب می ایستاد و عاشقانه نماز می خواند. بعد از نماز، کفشهای بچه ها را تو سنگر مرتب می کرد آفتابه ها را پر از آب کرده برای استفاده بچه ها پشت چادرها می گذاشت. خودش هرگز پتو رویش نمی کشید تا از سوز سرما بیدار شود و نماز شب بخواند. 📙منبع : کتاب با راویان نور نماز‌شب‌رابه‌نیت‌ظهور‌میخوانیم اللهم‌عجل‌لولیک‌‌الفرج‌بحق‌زینب‌کبری @parastohae_ashegh313
به‌قولِ‌حاج‌مهدی: ماروکسی گردن‌نگرفت ولی‌توماروگردن‌بگیر!»'‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‌‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎‎‌‎‌‎‌‌‎‌‎‎‌‌‎‎‌‌‎‌‎‎‌‎‌‌‎‎‎‎‌‌‎‎ آقای 😭 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
بسم الله الرحمن الرحیم 📖 صفحه106 شرکت در ختم قرآن برای فرج اللهم‌عجل‌لولیک‌الفرج @parastohae_ashegh313