#قسمت319
با خودم گفتم: «خدایا من که بابا ندارم، تو صاحب من باش.» از همون روزها قرآن وارد زندگی ام شد و غم یتیمی خیلی زود از دلم بیرون رفت. تو هم هر وقت دلت گرفت، به این فکر کن که پیامبر اکرم هم از کودکی یتیم شد اما شما حاج خانم عروس و داماد داری و ان شاالله مادربزرگ هم می شی.» نکتۀ آخرِ حسین لبخند بر لبم نشاند. مدتی بعد، دم صبح تلفن زنگ زد. وهب بود، با اضطراب گفت: «مامان، باید خانمم رو ببرم بیمارستان، دخترم داره به دنیا می آد.» هر چند از پیش می دانســتیم امّا باورمان نمی شــد. داشــتیم نوه دار می شــدیم.خدا یک دختر نازنین و معصوم به وهب داد و کانون زندگیمان دوباره گرم شد. صحبت از اسم بچه شد. حسین گفت: «هرچی که پدر و مادرش بگن، همون خوبه.» و دخالت نکرد. اسمش را فاطمه گذاشتند. به دنیا آمدن فاطمه، دنیا را پیش چشم من قشنگ تر کرد. شب هفتم تولدش همه جمع شدیم. حسین برایــش اذان و اقامــه گفــت. بــاز هــوای خواهــرم ایــران را کردم. اگــر می فهمید، خیلی خوشحال می شد که من نوه دار شدم.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت320
زهرا هم، پس از دو سال عقد تصمیم گرفتند به خانۀ خودشان بروند. حسین وسایل جهیزیه را بار زد و با دامادم امین و سارا و زهرا به خانه ای که در شهرک باقری بود، رفتیم. همین که وسایل را داخل اتاق گذاشتیم، حسین گفت: «دیر شده باید برم.» باتعجب پرسیدم: «کجا؟ هنوز وسایل رو نچیدیم. خوب نیست پیش امین آقا!» گفت: «باید برم خونۀ یه مادر شهید.» عصبانی شدم. امّا پیش دامادم خشمم را پنهان کردم. یه گوشه گیرش انداختم و آهسته گفتم: «می خوای دخترت رو بذاری و بری خونۀ یه شهید.» نمی خواســت جرّوبحــث کنــد. امّــا نــه مــن، که زهرا و حتّی ســارا هم از دســتش عصبانی بودند. کســی حرفی نزد. وســایل را در ســکوت معنی داری چیدیم. زهرا بغض کرد و وقتی برگشــتم، دور از چشــم امین گفت: «گاهی که بابا پیش یه فرزند شهید ما رو می دید، یه جور برخورد می کرد که انگار ما رو نمی شناسه یا اصلاً با ما قهره که مبادا اون فرزند شــهید دلش بگیره و هوای باباش رو نکنه. ما تا این حدّش رو تحمل می کردیم امّا برای چیدن جهیزیه... .» و بغضش ترکید. چاره ای نداشتم جز اینکه از حسین دفاع کنم. گفتم: «شهدا و خانواده هایشان خط قرمزِ بابا هستن. توی این همه سال ندیدم که هیچ چیز رو بــه مصالــح اونــا ترجیــح بــده. برای خودش که نمی خــواد. ما هم باید موقعیتش رو درک کنیم.» سارا خواست با زهرا هم داستانی کند به حمایت از او گفت: «اگه من و زهرا به بابا می گفتیم، توی فلان مغازه یه جفت روسری دیدیم، مثل یه راننده تا دم مغازه، ما رو می رسوند، خریدمون را می کردیم و می پرسید، راضی شدید؟ حالا چی شده که برای امر خیر دخترش می ذاره و می ره، خب یه ساعت بعد بره اونجا، خونوادۀ شهید که چشم به راهش نیستن!» گفتم: «نه دخترم، چشم به راهن، یه روز شاهد بودم که پسر یه شهید هرچی دهنش اومد به بابات ناسزا گفت، من بریدم و بابات سرش رو پایین انداخت و این پسر شهید خجالت زده شد.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
💛🕊
🔸دانش آموز #شهید_مهدی_شفیعی
✍🏻مهدی شفیعی درمورد معجزات الهی درنامه خود نوشته بودند که تعدادی عراقی را به اسارت گرفته بودند از آنها سوال کردند شما روز ها با ما میجنگید
‼️چرا شبها هم تیر اندازی میکنید وتیرهای خود را هدر میدهید میگویند شبها هم با اسب سواران میجنگیم در اینجا بود که ما پی به معجزات الهی بردیم وبا چشم دل عنایات ولطف خدا را مشاهده کردیم.✨
🌼شادی روح شهدا صلوات
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
🔻بهای ازادی تو
#شهیدمحمدسعیدیزدانیان :
🌼خواهرانم! اولین توصیه من حجاب توست. برای اینکه خون من و امثال من باعث شده که شما آزادانه در خیابانها قدم بزنید؛ بدون اینکه کسی مزاحمتان شود.
خواهرم! توصیه من تنها به شما نیست؛
بلکه به تمام زنان و دختران وطنم است. اصل مطلب این است که حداقل سعی کنید خونهای ما که به خاطر شما ریخته شده، پایمال نشود.‼️
#حجاب
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#شهید_آوینی:
⚡️«زمين را دود و آتش فرا گرفته است. صدای مظلوميت بشر زير چكمه های بيداد در گلو خفه شده است. يزيديان، زمين خدا را دوزخ ستم كرده اند، ولی نمی دانند كه خورشيد برای هميشه پشت ابرها نمی ماند.
🌳مستضعفان جهان به همراه تلاش هر چند اندک خويش، چشم اميد به مصلح بزرگ جهانی دارند كه از سراپرده غيبت بيرون آيد و جهان را از داد سرشار سازد.»
#امام_زمان
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
@parastohae_ashegh313
#کتاب_صوتی " من ، محمدعلی رجایی"
" زندگینامه داستانی شهید رجایی"
نویسنده : #داوود_بختیاری_نژاد
نشر : شاهد
تولید ایران صدا با صدای #محمدرضا_نبی
#معرفی_کتاب
🔹کتاب «من، محمدعلی رجایی» براساس زندگی #شهیدمحمدعلیرجایی و به قلم «داوود بختیاری دانشور» در نشر شاهد به چاپ رسیده است.
📘این کتاب جلد يكم از سري ۱۱ جلدي كتاب هاي شهداي دولت است كه در مورد زندگي شهيدان نامدار انقلاب اسلامي منتشر شده و اغلب آنها به خاطر جذابيت و كوتاهي داستان ها، به چاپ سوم نيز رسيده است.
🖌"من محمدعلی رجایی " دربردارندهی ۱۱ داستان کوتاه از فرازهایی از زندگی شهید رجایی است که عبارتند از : «چه زود یتیم شد!»، «مثل هیچ کس»، «پسرک دستفروش»، «چه زود گذشت!»، «دستهای گچی»، «مدرسهی کمال، دختر باکمال»، «خانهای با یک درخت»، «پاییز در زندان»، «بهار در زندان»، «من، محمدعلی رجایی» و «سه و دوازده دقیقه ».
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
1.mp3
4.79M
#کتاب_صوتی 🎧
📘من_محمدعلی_رجایی
"زندگینامه داستانی #شهیدمحمدعلیرجایی"
فصل 1⃣
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
@parastohae_ashegh313
119-maede-ar-parhizgar.mp3
993.8K
4_5805451914694888814.mp3
12.67M
▪️" صباحاً و مساءً "
بشنویم مصیبتی را که او هر صبح و شام میبیند و خون میگرید!
🎵 روایت بیست و پنجم:
بازار شام...(قسمت دوم)
#صباحا_و_مساء
اللهمعجللولیکالفرج
صلیاللهعلیکیااباعبدالله
✧════•❁🌹❁•════✧
✅ بیست و پنجمین روز #چله_نماز_شب و #چله_زیارت_عاشورا
@parastohae_ashegh313
#زیارتنامه_شهدا🕊
✨اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَصفِیَآءَ اللهِ وَ اَوِدّآئَهُ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصَارَ دینِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ رَسُولِ اللهِ ، اَلسَلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَمیرِالمُومِنینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ العالَمینَ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی مُحَمَّدٍ الحَسَنِ بنِ عَلِیٍّ الوَلِیِّ النّاصِحِ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یا اَنصارَ اَبی عَبدِ اللهِ ، بِاَبی اَنتُم وَ اُمّی طِبتُم ، وَ طابَتِ الاَرضُ الَّتی فیها دُفِنتُم ، وَفُزتُم فَوزًا عَظیمًا ،فَیا لَیتَنی کُنتُ مَعَکُم فَاَفُوزَمَعَکُم✨
#شهیدحاجحسینخرازی
🌷شادی_روح_شهدا_#صلوات
الّلهُمَّصَلِّعَلَیمُحَمَّدٍوَآلِمُحَمَّدٍوَعَجِّلْفرَجَهُمْ
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#حکایت_سر
🎥داستان نهم ؛ زیارت عاشورا...
💢همهاش به عشق اباعبدالله بود!
📌 مجموعه کلیپهای «حکایت سر»
برشهایی پرجاذبه و زیبا از زندگانی شهیدِ بی سر محسن حججی
#اللهمعجللولیکالفرج
─═༅✦🌷✦༅═─
داستان 8 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/28528
🍁مهر ماه سال ۹۰ بود که خدا مرضیه خانم را به ما هدیه داد. محسن عجیب ذوق دخترش را داشت😍
میگفت: «خدا هر پاسداری را که دوست داشته باشد، به او دختر میدهد.»💓
وقتی برای زایمان مرا به بیمارستان برد تا صبح پشت در بیمارستان مانده بود و دعا میکرد.
"#شهید_محسن_حیدری"
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
🗓امروز یکم شهریور تولد فرمانده مخلص و بی ادعای لشکر 14امام حسین علیه السلام #شهیدحاجحسینخرازی
بزرگمردی که باصداقت و صفایش قلب همه همرزمانش را تسخیر کرده بود.
#سالروزولادت🎉
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#شهید_حسن_مفیدیان
نام پدر : علی اصغر
نام مادر: ام البنین هدایتی
تاریخ تولد :1346/03/05
تاریخ شهادت : 1364/05/30
محل شهادت : هورالعظیم
گلزار : گلزار زوار محله - روستای خاریک ساری
❤️انسان تا جوینده خدا نباشد او را نمی شناسد وتا او را نشناسد دوست دار او نمی شود وتا محبوب او نشود عاشق نمی شود وتا عاشق نباشد شهید نمی شود ومصداق کامل عالم سلوک مگر کسی غیر از #شهید است و #شهادت اوج سلوک وعرفان است
🌺ای شقایق های در خون تپیده امام دستی برارید و ما را از منجلاب گناه برکشید که شما ید الله هستید آری شما کبوتران حریم آسمان وحدت اید که جز شما کسی توان پرواز در آن آسمان را ندارد ای مرغان خوش الحان ملکوت نغمه ای بسرایید که دلهایمان سخت مدهوش الحان شماست(وعند ربهم یرزقون )
یاد و نام شهادت شهید حسن مفیدیان رزمنده دلاور اطلاعات عملیات لشکر 25 کربلا را گرامی میداریم.
✍️همرزم شهید : علی قدیانی
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
🌹خیلی به بحث #حجاب اهمیت میداد. وقتی چهارشنبه ها از حوزه بیرون میزدیم تا برویم خانه ، مصطفی سرش را پایین مینداخت و اخم هایش را در هم میڪرد....
میپرسیدم :چی شده باز؟
با دلخوری میگفت:
💔 این همه شهید ندادیم ڪه ناموس مملڪت با این سر و وضع بیرون بیاد...❗️
#شهید_مصطفی_صدرزاده
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
خيلى از كارهایش درست بود و
به هر جا كه اشاره میکرد
اگر مشکلی بود درست مى شد.
علتش اين بود كه خيلى
روی نمازش تأكيد داشت
وهميشه اول وقت به جا می آورد.
#شهـــیدعليرضاتوسلى
(بنیانگذارلشکرفاطمیون )
#نماز_اول_وقت
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
2.mp3
8.56M
#کتاب_صوتی 🎧
📘 من_محمدعلی_رجایی
"زندگینامه داستانی
#شهیدمحمدعلیرجایی"
فصل 2⃣
#اللّهمَّعَجِّلْلِوَلِیِّڪَالفَرَج
═══════•●❥🌷☫🕊•══
فصل1 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/28537