#طنز_جبهه
#اشتهای_عینکی🤓
بعضی از بچهها خیلی بیمیل غذا🍛 میخوردند🧐
كسی كه آنها را نمیشناخت فكر میكرد بیمار هستند،
به قول معروف، خوردن را زیاد جدی نمیگرفتند
و هر وقت كسی ازآنها میپرسید:«چرادرست غذا نمیخوری؟
میگفت : برادر اشتهام عینكی شده
یعنی چیزی نمانده تا كور شود.😎😛😄
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
◀️ به یاد #شهدای_غواص ...
«...مرگ آگاهی کیفیت حضور اولیاء خدا را در دنیا بیان می دارد، تا آنجا که هرکه مقرب تر است مرگ آگاه تر است...»
شهید سید مرتضی آوینی
#بیست و ششم خرداد
سالروز تشییع 175 #شهید_غواص
و یاد و خاطره کلیه #شهدای_والامقام خصوصا #شهدای_غواص کربلای چهار را گرامی می داریم .
شادی روح بلند شهیدان صلوات
─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ঊঈ🌺ঊঈ═┅─
بسم الله الرحمن الرحیم
❤️از مکتب اهل بیت بیاموزیم❤️
جلسه دهم : اقتصاد مقاومتی (اهمیت به لقمه حلال)
الإمامُ عليٌّ عليه السلام :علَيكَ بلُزومِ الحَلالِ ، وحُسنِ البِرِّ بالعِيالِ ، وذِكرِ اللّهِ في كُلِّ حالٍ .
امام على عليه السلام :برتو باد استفاده از حلال و نيكى كردن به خانواده و به ياد خدا بودن در همه حال .
🌹در سیره شهدا🌹
1⃣ گوجهها زير نور خورشيد، در زمينهاي دو طرف جاده قم- جمكران برق ميزد. نوجوان بوديم. به سيدمهدي گفتم:« دوچرخه رو نگه دار، از توي زمينها گوجه جمع كنيم و با نون بخوريم. ».
سرش را به عقب برگرداند و با ناراحتي گفت:« داريم ميريم جمكران اگه خدا بخواد. ».
گفتم:« يک شكم سر زمين حلاله. ».
با دست رو به رو را نشان داد و گفت:« اون مسجد كه وسط زمينهاي كشاورزيه، مسجد جمكرانه. ».
گفتم:« چيزي ديده نميشه. ».
گفت:« احسان! حواست رو جمع كن و از فكر گوجهها بيا بيرون تا ببيني.».
شهید سید مهدی احمد پناهی
منبع فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص142
2⃣ در دورهي بارداري، پدرش خيلي رعايت ميكرد كه لقمهي شبههناكي نخورم. هميشه سفارش ميكرد. اهل حساب و كتاب و خدا و پيغمبر بود. ميگفت:«دوست ندارم جايي ميري چيزي بخوري. بايد بچهمان خوب در بياد.».
اثر داشت رعايت اينها. تازه كلاس اول رفته بود كه تا از مدرسه ميرسيد، راهي مسجد ميشد. با اينكه آن زمان مدرسهها صبح و بعد از ظهر بود و او فقط دو ساعت وقت داشت براي ناهار و نماز.
شهید محمدرضا اخلاقی
منبع فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص281
3⃣ يكي دوبار اصرار كرد و كمكم ناراحت شد. يكي از مهمانها آرام در گوشش چيزي گفت و او هم ديگر تعارف نكرد.
در راه برگشت به خانه، دو سه نفر از مهمانها كه تا خانه مسيرشان با ما يكي بود، همراهمان آمدند و گفتند:« ما براش قضيه رو تعريف كرديم اما دلگير شد. كاش يك كم ميخوردي! ».
گفتم:« من به مهموني اومدم تا دلگير نشن؛ اما شما ميدونين در دوران بارداري هر جا برم كه مطمئن باشم خمس نميدن چيزي نميخورم. ».
چند ماه بعد، سيد جمال به دنيا آمد.
شهید سید جمال احمد پناهی
منبع فرهنگنامه شهدای سمنان، ج1، ص102
4⃣ نشسته بودیم داخل اتاق. مهمان داشتیم. صدایی از داخل کوچه آمد. ابراهیم سریع از پنجره نگاه کرد. شخصی موتور شوهر خواهر او را برداشته و در حال فرار بود!
🔸بگیرش ... دزد ... دزد! بعد هم سریع دویدم دم در. یکی از بچههای محل لگدی به موتور زد. دزد با موتور نقش بر زمین شد!
تکه آهن روی زمین دست دزد را برید و خون جاری شد. چهره زرد دزد پر از ترس بود و اضطراب. درد میکشید که ابراهیم رسید. موتور را برداشت و روشن کرد و گفت: سریع سوار شو!
🔹رفتند درمانگاه، با همان موتور. دستش را پانسمان کردند. بعد هم با هم رفتند مسجد! بعد از نماز کنارش نشست؛ چرا دزدی میکنی!؟ آخه پول حرام که ... دزد گریه میکرد. بعد به حرف آمد: همه این ها را میدانم. بیکارم، زن و بچه دارم، از شهرستان آمدهام. مجبور شدم.
ابراهیم فکری کرد. رفت پیش یکی از نمازگزارها، با او صحبت کرد. خوشحال برگشت و گفت: خدا را شکر، شغل مناسبی برایت فراهم شد. از فردا برو سرکار. این پول را هم بگیر، از خدا هم بخواه که کمکت کند. همیشه به دنبال حلال باش. مال حرام زندگی را به آتش میکشد. پول حلال کم هم باشد برکت دارد.
#شهید_ابراهیم_هادی
@parastohae_ashegh313
#دعوت_به_محفل_عاشقان_💌
#گناه_بانماز_شب_نابودمیشه
♨️ جوان برای#ترک_گناه حتما از امشب نمازشب بخوان..
💠 استاد فروغی:
☘بارها از استاد مرحوم پهلوانی شنیدم که میفرمودند:
✨ اگر می بینید در روز گناه نمی کنید، چشمتان حرام نمی بیند، بخاطر خواندن #نماز_شب است!
@parastohae_ashegh313
#مهدے_جان 💔
باراݩ گرفته باز هوایم هواے توست
درجاے جاے شهر پر از ردپاے توست
دلتنگ جمڪرانم و دلواپس شما
سه شنبه ها ، پر از گریه هاے توست
#سه_شنبه_هاى_جمڪرانے💚
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج 💙
°♡ @parastohae_ashegh313 ♡°
هدایت شده از شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما همراهان خوب کانال شهدای گمنام 🙏🌹
💫 نظر به درخواست و اصرار عزیزان همراه در کانال مبنی بر برگزاری مجدد دوره آموزش روایتگری🎤
👱🏻 مدیریت کانال برای دومین بار تصمیم به برگزاری یک دوره آموزش #روایتگری نموده است🌷
لذا عزیزان بزرگوار و مشتاق یادگیری روایتگری شهدا 😊 زیر نظر استاد جلالیان 👱🏻 میتوانند به آی دی زیر در #ایتا مراجعه و در این دوره شرکت نمایند .
@shahid_khoshnam
🔴شرایط دوره
✅ تعهد شرعی مبنی بر شرکت در کلاس ها و انجام تکالیف محوله.
✅ پرداخت مبلغ ۲۰ هزار تومان (به نفرات برتر و منظم دوره این هزینه به همراه جوایزی عودت داده خواهد شد )
✅یادگیری این فن به معنای اینکه راهی برای کسب درامد باشد نیست بلکه صرفا در راستای ترویج معارف دفاع مقدس و دفاع از حریم آل الله است .
🔴ظرفیت محدود
👈 ضمنا ثبت نام کلاس تا اواخر خرداد ماه و شروع کلاس از ابتدای تیر ماه می باشد
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
🌹بسم رب الشهدا و الصدیقین🌹 با عرض سلام و خسته نباشید خدمت شما همراهان خوب کانال شهدای گمنام 🙏🌹 💫
تــوووووجــــه 📣📣📣📣
تــوووووجــــه 📢📢📢📢
🍃🌸 ڪــــلـــاس روایـتـگـرے 🌸🍃
فقط 4⃣ روز دیگر برای ثبت نام فرصت باقیست.
💠 شروع کلاس ها از #اول_تیر_ماه می باشد .
رفقا
خانواده فوق حدود ۸سال پیش اهل تسنن بودند و پدر بدلیل تنگنای مالی و درمانی به همشهریان خود رو میزند که قرض بدهند تا گوشه ای از مشکلاتشان برطرف بشود ، اما ناباورانه با پیشنهاد شرم آوری مواجه می شود که دخترانت را به نکاح ما در بیاور تا کمکت کنیم!...
لذا شیعه می شوند و تمام ضروریات حداقلی زندگی را می فروشند تا به نوعی دخترشان را نفروشند.
در همین خیابان عسکری بهاران تنها در یک اتاق زندگی می کنند، و تنها دارایی شان یک اجاق گاز است که البته گهگاهی روشن می شود...
اما پدر از کارافتاده و زمین گیر، خدا را شاکر است و لب به شکایت باز نمی کند...
دختر ۱۹ساله و محصل خانواده دیروز مضطر و مستاصل به دنبال نانی در سطل آشغال می گشت...
خدایا
ما را
ببخش
....
#فــــرازےازوصیتنـــــامہ
#شهید_حسین_گودرزی
🕊 باید هجرت کرد باید کوله بار سفر بربست باید حرکت کرد باید پرواز کرد و اوج گرفت هجرتی بزرگ از فرش تا عرش، بیائید یاران با ما همسفر شوید گرچه راه درازی است، اما این خط و این جاده پر فراز و نشیب ما از (انا لله و انا الیه راجعون) است.🌷
┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅═══🍃🌸🍃═══┅┄
🌈🌟🌸
#برای_تشکر
#شهید_علی_صیاد_شیرازی
زمان جنگ وقتی فرمانده نیروی زمینی بود چند ماه خونه نیومده بود.
یه روز دیدم در🚪 می زنند.
رفتم پشت در، دو نفر🧔🏻🧔🏻 بودند.
یکیشون گفت: «منزل جناب سرهنگ شیرازی همین جاست؟»
دلم هرّی ریخت🍂
گفتم حتماً براش اتفاقی افتاده.
گفت: «جناب سرهنگ براتون پیغام فرستاده»
و بعد یه پاکتی✉️ بهم داد.
اومدم توی حیاط و پاکت💌 رو باز کردم.
هنوز فکر می کردم خبر شهادتشو🥀 برام آوردند.
باز کردم دیدم یه نامه📜 توش گذاشته با یه انگشتر عقیق💍
نوشته بود: «برای تشکر از زحمت های تو. همیشه دعایت🤲 می کنم».
از خوشحالی😍 اشک توی چشمام جمع شد.
✍خدا می خواست زنده بمانی، صفحه8
@parastohae_ashegh313
🌷🌷🌷
زماني، بچه ها در شلمچه پيكر🌟 يكي از شهدا را كه از نيروهاي غواص بود، كشف كردند
اما متأسفانه تا نزديك غروب آفتاب هرچه گشتند، پلاك آن شهيد بزرگوار✨ را پيدا نكردند
ديگر مأيوس شده بودند🍂
با خود گفتند: پلاك شهيد كه پيدا نشد😔 پس پيكر شهيد را همان جا مي گذاريم، صبح دوباره برمي گرديم.
🌱 صبح، يكي از برادرهايي كه با ما كار مي كرد، از خواب شب گذشته اش تعريف كرد و گفت:
🍃«ديشب خواب ديدم كه يك غواص بالاي خاكريز آمد و به من گفت، دلاور اين جا چه مي كني؟»
من گفتم دنبال پلاك شهيدي❣ مي گرديم، ولي پيدا نمي كنيم.
او گفت: همان جا را مقداري عميق تر بكنيد، پلاكش را هم پيدا مي كنيد»💖
صبح كه بچه ها پاي كار برگشتند، همان جا را عميق تر كندند و اتفاقاً پلاك شهيد را هم پيدا كردند🤲
#روای_بسیجی_گمنام
@parastohae_ashegh313
♥️🌱
در سرمـ نیست🍁
بجز حـال و هواے
تـــــو و عشـق✨
شادمـ از اینکہ
همہ حال و هوایمـ🕊
تـــــو شدے🌱
#رفیـقـانــهـ🌸🍃
#شهید_سجـاد_مـرادے♥️
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
@parastohae_ashegh313
•┈┈••✾•🍃🌸🍃•✾••┈┈•
دلم هواے بقیع دارد و غم صادق
عــزاگرفتہ دل من ز ماتم صادق
دوباره بیرق مشکے بہ دسٺ دل گیرم
زنم به سینه که نزدیک شد محرم صادق
🏴 شهادت امام جعفرصادق(ع) تسلیت باد🏴
#اجرک_الله_یا_صاحب_الزمان عج
─┅═ঊঈ🕊ঊঈ═┅─
@parastohae_ashegh313
─┅═ঊঈ🕊ঊঈ═┅─
#دعوت_به_محفل_عاشقان_💌
👿 یکی از وسوسه های شیطان، ترک واجب و نرسیدن به آن در صورت انجام مستحبات است. این بهانه، موجب ترک #نماز_شب می شود.
‼️ گاه بهانه مهمی مانند درس خواندن، حضور به موقع در محل کار و رسیدگی به همسر و فرزندان باعث محرومیت نمازشب می شود.
🔰🔰🔰🔹 درمان🔹🔰🔰🔰
💠 بزرگان معتقدند سحرخیزی و نمازشب، عامل توفیقات است و باید برای آن برنامه ریزی کرد.
@parastohae_ashegh313
عَزیزٌ عَلَیَّ اَنْ اَرَی الْخَلْقَ....
وَلا تُری، وَلا اَسْمَع..
ُ لَکَ حَسیساً وَلا نَجْوی...
یا صاحب الزمان آقا... ❤️
برای من سخت است اینکه مردم را میبینم..
و تو رو نمیبینم.. 😔
و از تو صدایی و نجوایی نمیشنوم 💞
#سلام_اقای_مهربانم_صبحت_بخیر🕊
#امام_زمان 🦋
┏━━━🍃🌺🍃━━━┓
@parastohae_ashegh313
┗━━━🍂━
🕊🕊🕊
یکی از بچه ها خواب دیده بود رفته بهشت😍
کلی فرشته هم دارند تند تند یک قصر می سازند به چه بزرگی✨✨✨
به شان گفته بود « این مال کیه ؟»
گفته بودند « مهدی باکری»
همین روزا قراره بیاد.
✍یادگاران، جلد سه، کتاب شهید مهدی باکری، ص 100
@parastohae_ashegh313
🍃✨🌸🍀
#تربیت_فرزند
#_شهید_مصطفی_احمدی_روشن
علیرضا می دانست که پدرش را دو✌️ روز آخر هفته می تواند ببیند، آن هم آخر شب🌌
مصطفی که می رسید خانه با علیرضا یا کشتی🤼♀ می گرفت یا شمشیر بازی🤺 می کرد.
همیشه بهش می گفت «...حمله کن، عقب نرو.»🙅♂
می گفت «...می خوام علیرضا مثل خودم جنگنده🤺 بشه
این بچه، توی آینده آدم بزرگی🌟 می شه.»
.....
توی این چند ماه بعد از شهادت مصطفی🥀 علیرضا ده بار ازم نپرسیده بابا کجاست.
توداری اش به خود مصطفی رفته.
✍يادگاران، جلد 22 كتاب شهيد مصطفي احمدي روشن ، ص 78
@parastohae_ashegh313
🌈🌈🌈
#یا_باب_الحوائج💘
نوروز آن سال با شب ولادت آقا امام رضا(ع)💫 مصادف شده بود.
در سنگر بچه های لشکر 31 عاشورا جشن🎊🎊🎉 گرفته بودند.
آخر مراسم، نوبت من شد که بخوانم🎤
نمی دانم چرا دلم دامن گیر💘 آقا قمر بنی هاشم (ع) شد.
عرض کردم:«ارباب! شما مزه ی شرمندگی رو چشیدید، نگذارید🤲 ما شرمنده ی خانواده شهدا شویم.»
فردا صبح از بچه ها پرسیدم: «رمز امروز به نام کی باشد؟»
فکر می کردم چون روز ولادت امام رضا(ع) بود، همه می گویند «امام رضا(ع)»😍
اما حاج آقا گنجی گفت: ✨یا اباالفضل✨
گفتم: «امروز روز ولادت امام رضا(ع) است».
گفت: «دیشب به آقا اباالفضل(ع) متوسل شدیم. امروز هم به نام ایشان می رویم، عیدی را از دست آقا بگیریم.»🌱
نخستین شهید پس از چند دقیقه پیدا شد🤲🌷
بسیار خوشحال شدیم😍
نام شهید هم روی کارت شناسایی و هم روی وصیت نامه ای که شب عملیات نوشته بود، حک شده بود:
❣«شهید ابوالفضل خدایار، گردان امام محمد باقر، گروهان حبیب، از کاشان.»
بچه ها گفتند: توسل دیشب، رمز حرکت امروز و نام این شهید، با هم یکی شده است🌟
نمی دانم چرا به زبانم جاری شد که اگر نام شهید بعدی هم ابوالفضل بود، اینجا گوشه ای از حرم آقا است✨✨✨
داشتم زمین را می کندم که دیدم حاج آقا گنجی و یکی دیگر از بچه های سرباز، داخل گودال پریدند🌸
از بیل مکانیکی🚜 پیاده شدم.
خیلی عجیب بود🍃
یک دست شهید از مچ قطع شده بود.
آبی زلال هم از حفره ی خاکریز بیرون می ریخت.
گفتم حتماً آب از قمقمه شهید است؛ اما قمقمه ی شهید که کنار پیکرش بود خشک خشک بود.
نفهمیدم آب از کجا بود که با پیدا شدن پیکر، قطع شد.
وقتی پلاک شهید را دیدیم، دیگر دنبال آب نبودیم:
🥀شهید ابوالفضل ابوالفضلی،گردان امام محمد باقر(ع)،گروهان حبیب، از کاشان.....
هر کجا نام تو آید به زبان ها حرم است
✍منبع: کتاب تفحص، صفحه:35
@parastohae_ashegh313
#دعوت_به_محفل_عاشقان_💌
#نماز_شب
💠🌺آیت الله سعادت پرور(ره):
اگر می بینید که در روز #گناه نمی کنید،
به خاطر این است که در شب
#نماز_شب خوانده اید.
@parastohae_ashegh313