eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃🌷🍃 بهش گفتم : " پسرم ؛ تو به اندازه کافی جبهه رفتی ، دیگه نرو ؛ بزار اونایی برن که نرفته اند .. " چیزی نگفت و یه گوشه ساکت نشست ... صبح که خواستم نماز بخونم اومد جانمازم رو جمع کرد ، بهم گفت : " پدر جان ! شما به اندازه کافی نماز خوندی بذارین کمی هم بی نماز ها ، نماز بخونن .. " خیلی زیبا منو قانع کرد و دیگه حرفی برای گفتن نداشتم ... @parastohae_ashegh313
🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹🌹 السلام علی الحسین و علی علی ابن الحسین و علی اولاد الحسین و علی اصحاب الحسین @parastohae_ashegh313
😄😄 پسر فوق‌العاده بامزه و دوست داشتني بود. بهش مي‌گفتند «آدم آهني» يك جاي سالم در بدن نداشت. يك آبكش به تمام معنا بود. آن‌قدر طي اين چند سال جنگ تير و🏹 تركش خورده بود كه كلكسيون تير و تركش شده بود. دست به هر كجاي بدنش مي‌گذاشتي جاي زخم و جراحت كهنه و تازه بود. اگر كسي نمي‌دانست و جاي زخمش را محكم فشار مي‌داد و دردش مي‌آمد، نمي‌گفت مثلاً (آخ آخ آخ آخ آخ) 🧐 يا ( درد آمد فشار نده) 😕 بلكه با يك ملاحت خاصي😍 عملياتي را به زبان مي‌آورد كه آن زخم و جراحت را آن‌جا داشت. مثلاً كتف راستش را اگر كسي محكم مي‌گرفت مي‌گفت: « آخ بيت‌المقدس» 🤭 و اگر كمي پايين‌تر را دست مي‌زد، مي‌گفت: «آخ والفجر مقدماتي»😄 و همين‌طور «آخ فتح‌المبين» ، «آخ كربلاي پنج و...» تا آخر بچه‌ها هم عمداً اذيتش مي‌كردند و صدايش را به اصطلاح در مي‌آوردند تا شايد تقويم عمليات‌ها را مرور كرده باشند.😄😄 @parastohae_ashegh313
✨🍃✨🍃 دعای هفتم صحیفه که رهبر انقلاب، خواندن آن را توصیه کردند... @parastohae_ashegh313
❣❣❣ شهید فایده کت و شلواری👨‍⚖ را که برای مجلس دامادیشان گرفته بودیم، تمیز و نو نگه داشته بودند و به بچه های سپاه گفته بودند: هر کدام از شما خواستید داماد شوید، برای اینکه اسراف نشود از همین کت وشلوار من استفاده کنید. پس از ازدواج ما، کت وشلوار دامادی ایشان وقف بچه های سپاه بود. هر کدام از بچه ها که می خواستند داماد شوند برای مراسم دامادیشان می آمدند و همان کت وشلوار را می گرفتند واستفاده می کردند. آن چند نفری که من بیاد دارم. همان کت وشلوار را برای دامادیشان پوشیدند، همه آنها به شهادت رسیدند. ❣ شهید محمدحسن‌ فایده‌ منبع: اطلاعات دریافتی از کنگره سرداران و 23000شهید استانهای خراسان @parastohae_ashegh313
❤️ از شـــــهيد بابايى پرسيدند : " عــــباس جـــــان چه خبر ؟ چه كــار ميـــكنى ؟ " گــــفت : " به نگهبانى دل مشغوليم .. كه غير از خـــــــدا كسي وارد نشود .. ! " @parastohae_ashegh313
این آخری ها، انگار منتظر شهادت باشد، عجیب مصمم بود که نمازش را اول وقت بخواند. از ارومیه می آمدیم سمت مهاباد. یک هو گفت: بزن بغل. گفتم: چی شده ؟ گفت: وقت نمازه. گفتم: این جا وسط جاده امنیت نداره. اگه صبر کنی، یک ربع دیگه می رسیم، با هم می خونیم. گفت: همین جا وایستا نماز اول وقت بخونیم. اگه هم قراره توی نمازکشته بشیم، دیگه چی از این بالاتر؟ یادگاران، جلد 12 کتاب شهید بروجردی، ص 85 @parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
آقا جان جهان حاشیه جذابی است در حوالی تو ... @parastohae_ashegh313
🌱🌿❣ هوای امام رضـــا رو کرده بودم. اصرار روی اصرار کہ ســـید بیا بریم مشهد پابوس امام رضا. یہ نگـــاه بهم کرد و گفت؛ "خیلے دوست دارم بیام، ولے همون سفر قبلے هم کہ قسمت شد خدارو شــــکر، این بار قصد کردم برم کــــربلا زیارت امام حســـین ..." وقتے شهـــید شد هنوز یاد حرفش بودم غصہ ام بود کہ نتونست بره کربلا ، اما وقتے وصیت نامـــہ ش رو دیدم دلم آروم گرفت. توی وصیت نامــــہ ش نوشتہ بود: موفق نشدم قبر شش گــوشہ آقا را زیارت کنم؛ اما توفیق نصیبم شد کہ خــــود آقا اباعبـــداللہ را زیارت کنم. @parastohae_ashegh313