eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.8هزار دنبال‌کننده
13.9هزار عکس
3.3هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
🌺 فرمانده‌ای از جنس خاک، به قیمت افلاک... توی صف غذا دیدمش. رفتم جلو و بعد از سلام و احوال‌پرسی گفتم: شما چرا ایستادی توی صفِ غذا آقای برونسی؟ مگه شما فرمانده‌ی گردان... نذاشت حرفم تموم بشه. لبخند از لبهاش رفت و گفت: مگه فرمانده گردان با بسیجی‌های دیگه فرق داره که باید بدونِ صف غذا بگیره؟ بسیجی‌ها خیلی مانع توی صف ایستادنش شده بودند ، اما حریفش نمی‌شدند... 🌹خاطره‌ای از زندگی سردار شهید عبدالحسین برونسی 📚منبع: کتاب خاکهای نرم کوشک ، صفحه ۷۶ ┏━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┓ @Parastohae_ashegh313 ┗━○❥••••◦•●◉✿◉●•◦••••❥○━┛
🌙 🌟 آخرین روزهای سـال در گذر است💫 ای کـاش... هر چه دوری و بی‌قراری‌ست به آخر بـرسد 🤲 و سـال جدید را بـا عـشق💞 و امید نفس بکشیم و هر ثانیه‌اش پُر باشد از شور و شادمانی🤲 ♥️ ─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
•••°•°•❁°•{🦋}‌•°❁•°•°••• (ره) هروقت نیمه شب بی اختیار بیدارشدید، سریع نخوابید✔️ چون ملکی به اذن شما را بیدارکرده تا با "خدا" هم صحبت بشی، اگه سخته بیدار شدن، لااقل بلند شو بهشون سلام کن، بعد دوباره بخواب 😊 ╔════ ೋღೋ ════╗ @parastohae_ashegh313 ╚════ ೋღೋ ════╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
روبـہ‌قِبلِـہ‌مینشینَم‌خستـہ‌‌با‌حالی‌عَجیب اَز‌تـہ‌دِل‌مینِویسم... (:❤️ @parastohae_ashegh313
❤️🌿 بياييم حب نفس ها و خودمحوری ها و عجب و كبر و فخر و غرور را كنار بگذاريم ، و خالص تر باشيم كاری كنيم كه رضای خدا باشد نه رضای خودمان . @parastohae_ashegh313
•°|✨♥️ می دانی ؟ این بهارها فقط می‌آیند آغازشان اما با آمدن توست ! 🎉 مهربانم عیدت مبارک 🎉 @parastohae_ashegh313
باخــ💫ــدا قهـــــرم! 😳 ✍یکبار حرف از نوجوان ها و اهمیت به نماز بود. ابراهیم گفت:زمانی که پدرم🧔🏻 از دنیا رفت خیلی ناراحت بودم.😞😭 شب اول، بعد از رفتن مهمانان به حالت قهر از خدا نماز نخواندم و خوابیدم. به محض اینکه خوابم😴 برد،در عالم رویا پدرم 🧔🏻را دیدم! درب خانه را باز کرد. مستقیم و با عصبانیت😠 به سمت اتاق آمد.روبروی من ایستاد. برای لحظاتی درست به چهره من خیره شد. همان لحظه از خواب پریدم. نگاه پدرم حرف های زیادی داشت! هنوز نماز قضا نشده بود. بلند شدم، وضو گرفتم و نمازم را خواندم. ┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅ @parastohae_ashegh313 ┅═ೋ❅✿🌹✿❅ೋ═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷 ما اهل غم توأیم و فامیل در مڪتب گرم تحصیل حرم سرمنشاء سال نورے نوڪرهاسٺ در ثانیہ هاے حرم ❤️ 🍎🌿 🌤❤️ ─┅═☁️☀️☁️═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═☁️☀️☁️═┅─
🥀 🌹 دفعه دومی که می‌خواست کربلا برود، به او گفتم: «حسین جان! ما کربلا نرفتیم. ما پدر و مادرت هستیم. ما را هم کربلا ببر». سال بعد، ما را هم کربلا برد.😊 اصلاً اهل بازار رفتن و خرید کردن نبود. در نجف در راه که به زیارت می‌رفتیم به مغازه‌ها و مردمی که خرید می‌کردند نگاه می‌کردم. گفت: «مامان! از این که مردم اینجا می‌آیند و کفن می‌خرند و تبرک می‌کنند یا آب فرات را به‌عنوان تبرک می‌برند، بدم می‌آید». گفتم: «مگر بد است»؟ گفت: «مگر امام حسین (ع) کفن داشت؟ این آب را باید روی آب ریخت. آب زمزم را باید برای تبرک برد». حالا فکر می‌کنم و می‌بینم چه می‌گفته و به چه چیزهایی فکر می‌کرده است. چقدر فکرش بالا بوده؛ یک روز این جریان را برای پدرش تعریف کردم، پدرش هم می‌گفت: «این چیزها به فکر من که پدرش هستم، نمی‌رسد»💔 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
♥️♥️ ✨بیایدتمرین‌کنیم‌ باشیم✨ حتماً که نباید پای سجاده ذکربگیم حضرت امیرالمومنین (ع) در حال به پا کردن کفششون «لاالله‌الا‌الله» میگفتند. وقتی هم ازشون سوال شد فرمودند دست و پام درگیره با زبونم میتونم ذکر بگم. میتونیم درحال انجام دادن کارهامون ذکر بگیم. بچه ها دائم الذکر بودن جلوی سایش رو میگیره جلوی انحراف و خراب شدن رو میگیره. دائم الذکر باشیم برای خودسازی مون خوبه✌️ ┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈ @parastohae_ashegh313 ┈┈••✾❀🌸❀✾••┈┈
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
○•🌱 ❤️ تو فصل پنجم عمر منی و تقويمم به "شوق" توست كه، تكرار می‌شود هر سال . . . ─┅═☁️☀️☁️═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═☁️☀️☁️═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
『💌پیام‌شهدا..؛ 』 🔻شهـــید عبدالله محمودى: 🔅 «خواهرم: محجوب باش و باتقوا، كه شماييد كه دشمن را با چادر سياهتان و تقوايتان میكشيد.» «حجاب تو سنگر تو است، تو از داخل حجاب دشمن را مى بينى و دشمن تو را نمى بيند.» ؛ ...(:✒️📻 ─┅═ঊঈ🍃ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🍃ঊঈ═┅─
💢باید با این ویژگی ها انتخاب شود👇👇👇 🔺داراے مدیریت 🔻باایمــان 🔺عدالت خواه و ضد فسـاد 🔻داراے عملکرد انقلابی و جهــادے 🔺معتقد به توانمندے هاے داخلی و جوانان و مردمی 🔻و امیدوار به آینده باشد ─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ೋ❅❄️❅ೋ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
⋱⸾🕌✨⸾ حسین‌جآن خبرت هست که یک گوشه‌ دنیای‌ شما به دلی حسرت‌ دیدارِ حرم مانده هنوز...؟!💔 ✋ ─┅═☁️☀️☁️═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═☁️☀️☁️═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨جنگاور بود، چترباز بود، دوره‌هایی که یک رنجر باید ببیند را گذرانده بود، کلاه‌سبز بود. از خیلی سال قبل‌تر مسوول حوزه بسیج و مسوول آموزش ناصحین شد و همیشه خودش را سرباز رهبر می‌‎دانست. ✨قبلا یکبار به عراق رفته بود، اما آن موقع ماموریتش طولانی نبود. محسن درست است که پسرم بود، اما پشت و پناهم بود، روزی هم که آمد و گفت می‌خواهد به سوریه برود می‌دانستم این راه، شهادت دارد، خودم هم در دوران دفاع مقدس جبهه بودم، می‌دانستم شرایط جنگ چگونه است. البته این را هم قبول داشتم که شهادت نصیب هر کسی نمی‌شود و این‌هایی که امروز می‌بینید شهید شده‌اند، برگزیده هستند. ✨محسن خیلی دوست داشت حضرت آقا را از نزدیک ببیند و حتی در وصیتنامه‌اش هم نوشته بود که آرزو دارم آقا دست مبارکشان را روی سرم بکشند که قسمت نشد و البته آقا بعد از شهادتش سر مزار محسن آمد و چند دقیقه‌ای ایستادند. ✍ راوی: پدر شهید ╔══ ❅ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╗ @parastohae_ashegh313 ╚══❅ ೋ❅🌸❅ೋ❅ ══╝