eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14.3هزار عکس
3.6هزار ویدیو
39 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
‌﷽ شهیدمدافع‌‌حرم 🔖 مادر محترم شهید نقل می‌کند: 🌼 امیرعلی، ارادت و اُنس ویژه‌ای به و اهل‌بیت علیهم السلام ایشان داشت و همواره امام حسین علیه‌السلام را به عنوان خود معرفی می کرد که با تأسّی به حضرت نباید زیر بار رفت و اجازه داد تضییع شود. 🌼 اهل هیئت و عزاداری و تعزیه‌خوان بود. در روز نقش ابنِ ذِی‌الجوشن را اجرا می‌کرد اما وقتی خیمه‌ها را آتش می‌زدند، گوشه‌ای می‌نشست و اشک می‌ریخت. به جهت اینکه درشت‌اندام بود، همواره در تعزیه‌ها نقش شمر لعنةالله‌علیه را اجرا می‌کرد. 🌼 زمانی که در اخبار و رسانه‌ها، جنایات در را مشاهده می‌کرد، تأسّف بسیاری می‌خورد و بر اساس همین الگوپذیری از ، هزاران کیلومتر دور از وطن و خانه به مبارزه با دشمن و از علیهاالسلام پرداخت و در نهایت، دی‌ماه۱۳۹۴ در سوریه به ‌ رسید. ─┅═☁️☀️☁️═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═☁️☀️☁️═┅─
{ ✨🌷✨} پدرش تعریف می‌ڪرد: 🌷 به یاد ندارم ڪسی از دست حسن، ناراحت شده باشد، آنقدر و بود و داشت ڪه همه دوست داشتند ڪنار او باشند! 🌷 به هم از همان ابتدا خیلی داشت و اگر از دوستانش می‌خواستند به سفر زیارتی بروند، حتما به صورت ڪتبی یا شفاهی از آن‌ها می‌خواست تا برای شهادتش ڪنند. ✨ ─┅═ঊঈ🍃🌷🍃ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🍃🌷🍃ঊঈ═┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨❤️✨ 🌱 پِلاك ‌راازگردنش‌درآورد.. گفتم‌:ازڪُجاتورابشناسند؟! گفت: ☘ آنڪہ‌باید‌بشناسد! میشناسد!... ✨ ─┅═ೋ❅☘❅ೋ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ೋ❅☘❅ೋ═┅─
شهید به قلبت نگاه می‌کند... اگر جايی برايش گذاشته باشی، می‌آيد و می‌ماند، تا شهيدت کند... 🦋🌿 🌼 ─┅═ঊঈ🍃ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🍃ঊঈ═┅─
💟ای همه دلخوشی‌ام السلام سایه‌ی تو روی سرم مستدام💟 💜أَلسَّلٰامُ‌عَلَیکَ‌یٰا‌عَلی‌اِبنِ‌موسَی‌أَلرّضا💜 ┄┅═✧❁🕗❁✧═┅┄ @parastohae_ashegh313 ┄┅═✧❁🕗❁✧═┅┄
ایام انقلاب ✨امیر ربیعی✨ مامور ها دنبال ابراهیم دویدند. ابراهیم رفت داخل کوچه، آن ها هم به دنبالش بودند. حواس مامورها که حسابی پرت شد کرایه را دادم. از ماشین خارج شدم. به آن سوی خیابان رفتم وراهم را ادامه دادم... ظهر بود که آمدم خانه. از ابراهیم خبری نداشتم. تا شب هم هیچ خبری از ابراهیم نبود. به چند نفر از رفقا هم زنگ زدم. آن ها هم خبری نداشتند. 🥀🥀🥀 خیلی نگران بودم. ساعت حدود یازده شب بود. داخل حیاط نشسته بودم. یکدفعه صدائی از توی کوچه شنیدم. دویدم دم در باتعجب دیدم ابراهیم با همان چهره و لبخند همیشگی پشتِ در ایستاده. من هم پریدم تو بغلش. خیلی خوشحال بودم. نمی دانستم خوشحالی ام را چطور ابراز کنم.گفتم داداش ابرام چطوری؟ نفس عمیقی کشید وگفت:خدارو شکر، میبینی که سالم و سرحال در خدمتیم. 🌷🌷🌷 @parastohae_ashegh313
🌾حدیث روز🌾 امام رضا علیه‌السلام: باايمان ترين مردم، خوش اخلاق ترينِ آن‌ها و مهربان‌ترین‌شان با خانواده خود است. 🕊 @parastohae_ashegh313
7.27M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📹 فیلم زیر خاکی از روزهای به یاد ماندنی از حضور ابر مرد دوران انقلاب عزیز در کنار چنین صحنه های زیبایی را تکرار و فراموش نخواهد کرد. 🤲🏻 🇮🇷 👌🏻 ─┅═☁️☀️☁️═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═☁️☀️☁️═┅─
🌱دوستانش مزاح كردند كه شهيد شوی بايد با بيل جنازه‌ات را جمع كنيم، آنقدر كه اين طرف و آن طرف می‌روی.گفت بيل هم لازم‌تان نمی‌شود❗️ به همسرش هم گفت كه اگر شهيد شوم، پيكری نخواهم داشت.🖤 پيش‌بينی محمود رادمهر درست بود.در خان‌طومان شهيد شد، اما هيچ‌وقت پيكر مطهرش پیدا نشد. امنيت‌اتفاقی‌نيست❗️ ♥ ‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
[ 🎉❣🎊] یک خاطره از 🔖 به روایت ☘ حسن کار همه را راه می‌انداخت. از صبح تا شب برنامه‌ه­اش يک چيز بود، آن هم خدمت به رزمند­‌گان. همه بچه‌ها می‌گفتند: «حسن آخر معرفت هست». ☘ همه را می‌خنداند. همه به یک طریقی عاشقش شده بودند. يک روز که می‌خواستيم غذا به دست بچه‌ها برسانيم با موتور راه افتاديم. وسط راه حسن و گم کردم. يک لحظه خيلى ترسيدم. بعد از مدتی حسن برگشت. من تو اوج ناراحتى برگشتم به حسن گفتم خيلى . خيلى ناراحت شد. گفتم من را تنها رها کردى. گفت نمی­‌دانستم که راه و بلد نيستى. 🍂 تا شب حرفى نزد، حتى شب شام هم نخورد. وقت خواب آمد کنارم و گفت ديگه به من بى معرفت نگو. من تمام وجودم را براى همه شما می گذارم. هر چى می‌خواهى بگى بگو، ولى به من بى معرفت نگو. ☘ با این حرف حسن، من گراى او را پيدا کردم. بعد از شهادتش هر وقت کارش داشتم بهش می‌شدم و می‌گفتم اگر جواب من را ندهى خيلى بى‌معرفتى. خيلى جاها به کمکم آمد. ❤️ خيلى داداش حسن و دوست دارم. با اينکه ٢٢ روز بیشتر با هم نبوديم، اما انگار که ٢٢ سال با هم بوديم. روحمان به هم نزديک شده بود. هميشه کنارم حسش مى‌کنم. 🎉🎊 ╔══════••••••••••○☘○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○☘○••••••••••══════╝