#قسمت218
سر بچه ها توی حیاط بازی می کردند. وهب تا مرا دید. دوید و به پایم چسبید. بغلش کردم و بوسیدمش. مهدی کوچولو هم یک گوشه ایستاده بود و گوسفندِ ســر بریده ای را که قصاب به درخت بســته بود، تماشــا می کرد. خون از گلوی گوســفند، شرشــر می ریخت. وهب را گذاشــتم زمین و چســبیدم به مهدی. عمه هم گریه کنان آمد و توی ظرف اســپند فوت کرد و دور ســرم چرخاند. پدرم را دیدم، یاد مادرم افتادم امّا بغضم را خوردم. هوا سرد بود و از دهان هرکسی که چاق سلامتی می کرد و زیارت قبول می گفت، بخار در می آمد. تا سه روز میهمان داشتیم و دنیا بیشتر به کام بچه ها بود که با سروصدا بازی می کردند. روز چهارم حسین با میهمان ها رفت. آن ها به خانه هایشان و حسین به جبهه و من ماندم و دو تا پسربچه که از دیدنشان سیر نمی شدم. گرمی و شــور میهمانی، خیلی زود جایش را به ســردی زودرس زمســتان داد. آن روزها عصای دستم، افسانه خواهر کوچک ترم بود که بعد از ازدواج سر زندگی و خانۀ خودش رفت. می ماند خانم حاج آقا ســماوات که از او هم دور شــده بودیم و نبود که هوایم را داشــته باشــد. همه چیز از ارزاق عمومی، کوپنی بود. از مــرغ و تخم مــرغ و گوشــت تــا روغــن و پنیــر و قنــد و شــکر و چــای. بــا وهب و مهدی می رفتیم و کوپن ها را می دادیم و با ساک یا زنبیل برمی گشتیم. مهدی هم ناچار بود راه بیاید.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
🟠 باید سریعا با تغییر، مقدمات ظهور را فراهم کنیم
#شهید_چمران:
🔸 از این جنایت ها و خیانت ها و ظلم ها و خونریزی ها که در دنیای ما جریان دارد امام زمان رنج می برد . او آرزو می کند که هر چه زودتر ظهور بفرماید، هر چه زودتر بتواند که ریشه ظلم و فساد را براندازد.
🔸 اما او مشاهده می کند که این انسان ها آمادگی پذیرش او را ندارند. هنوز تغییر و تحول کافی در نفوس آن ها به درجه تکامل نرسیده است که ظهور او را ایجاب کند.
🔸 او منتظر است که ظهور کند،او بیقرار است که هرچه زود تر عدل و داد را در دنیا بگستراند.
🔸 و این وظیفه ماست که این تغییر و تحول را هر چه سریعتر انجام دهیم تا در ظهور او تسریع شود.
📚 علی زیباترین سروده هستی،ص ۷۱
#فقطحیدرامیرالمومنیناست💚
#امام_زمان #عید_غدیر
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
#شهید_سیدرضا_میرحسینی_چاهوکی
🔸21 آبان ماه 1390 در ایام عید غدیر خم در پی یک حادثه در محل آخرین پروژه موشکی خود در غرب استان تهران به همراه سردار حاج حسن تهرانی مقدم و جمعی از عناصر ممتاز سازمان جهاد خودکفایی سپاه پاسداران به فیض شهادت نائل آمد. پیکر این شهید هنرمند و نخبه پس از تشیع در یزد و زادگاهش در قطعه شهدای خلدبرین یزد به خاک سپرده شد
📥منبع یزد رسا
#عید_غدیر
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
همسفر 5.mp3
26.12M
#کتاب_صوتی 🎧
📗 همسفر
فصل ❺
#شهیدسیدمحمودموسوی
#اللهمعجللولیکالفرج
✦════•❁🌷❁•════✦
فصل4 👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/27475
#طنز_شهدا شوخ_طبعی_شهدا
#شهید_سیدمحمدرضا_دستواره
▫️ خودش تعریف می کرد:👇
برای عمل جراحی سرم را تراشیدند. رفتم جلوی آینه و به آقایی که تیغ در دستش بود، گفتم: ابرو و ریشم را هم بزن.🙂
آن آقا گفت: یعنی چی؟😐
گفتم: مال خودم است دیگر؛ بزن کاریت نباشه.🤨
ابرو و محاسنم را زدند و وقتی جلوی آینه رفتم، خودم را نشناختم. پیش خودم گفتم سید (پدرم) را سر کار بگذارم.😈
روی ویلچر نشستم و خودم را جلوی در ورودی بیمارستان رساندم تا سید بیاید.
بابا از در آمد داخل. از کنارم رد شد. اما مرا نشناخت.
گفتم: سید کجا میری؟😄
_بندهزاده مجروح شده آمدم ببینمش.
_آقازادهتان کی باشن؟🤔
_آقا سیدرضا دستواره.
_اِ، آقا رضا پسر شماست؟😅 عجب بچه شجاع و دلیری دارید شما. تو فامیلتون به کی رفته؟ ویلچر منو هُل بده تا شما را ببرم تو اتاق آقا رضا.
و باهم راهی اتاق شدیم.🤭
گفتم:حاج آقا میدانی کجای آقا رضا تیر خورده؟🤔
_نه، اولین باره میروم او را ببینم.🙁
_نترس دستش کمی مجروح شده.
_خدا رو شکر.☺️
_حاج آقا دست راست رضا قطع شده اگه نمیترسی.😈
_خدایا راضیام به رضای خدا.😥
_حاج آقا دست چپش هم قطع شده.😈
_خدا رو شکر؛ خدایا این قربانی را قبول کن.😢
در آسانسور صحبت را به جایی رساندم که پای راست خودم را قطع کردم.😂 بابا تکانی خورد و کمی ناراحت شد.😓 تا بالای تخت که رسیدیم، آمد که مرا روی تخت بگذارد، طوری وانمود کردم که رضا دستواره را بدون دست و پا خواهد دید...😈
کمی ناراحت شد و اشکش درآمد.😭
_حاج آقا خیلی باحالی؛ بچهات ۱۰ دقیقه پیش شهید شد او را بردند سردخانه.🤭
این بار دیگر لرزه به تن پدرم افتاد، اشکش درآمد و رو به قبله ایستاد و گفت: خدایا این قربانی را از ما بپذیر.😭
با خنده گفتم: بابا، خیلی بیمعرفتی، ما را کُشتی تمام شد، رفت؟!🤣
پدرم یک نگاهی کرد و تازه ما را شناخت. گفت: ای پدرسوخته اینجا هم دست از شیطنت برنمیداری؟!»😠😡
🗓 شهادت _۱۳ تیر ۱۳۶۵
محمدرضادستواره- جانشین لشکر27محمدرسولالله(ﷺ)
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
بسم الله الرحمن الرحیم
#هر_روز_با_قرآن
📖 صفحه۷۳
شرکت در ختم قرآن برای فرج
#اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313