شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
زیارتنامه شهدا🕊 ✨اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا اَولِیاءَ اللهِ وَ اَحِبّائَهُ ، اَلسَّلامُ عَلَیکُم یَا ا
🌹شهیدے که عکس آن در اتاق مقام معظم رهبرے قرار دارد...
وصیت نامه #شهیدهادےثنایےمقدم
بسم الله الرحمن الرحیم
«ولا تحسبن الذین قتلوا فے سبیل الله امواتا بل احیا عند ربهم برزقون»
🌷 گمان نکنید آنانکه در راه خدا به درجه رفیع شهادت نائل گشته اند مرده اند بلکه زنده اند و در پیشگاه خداوند روزے مے خورند.
✨با درود و سلام به اسلام راستین و مهدے موعود (عجلالله) و با درود و سلام بر نایب بر حقش امام بت شکن و رزمندگان کفر ستیز و شهداے گلگون کفن اسلام از صدر تا به حال وصیت نامه خود را شروع مے کنم. خدایا تو مے دانے که من جز براے رضاے تو به جبهه نیامده ام. من براے کمڪ به مستضعفان و مبارزه با ظلم و استکبار جهانے به جبهه آمده ام تا انتقام شهداے خرمشهر و انتقام شهداے اسلام را بگیرم. آمده ام تا انتقام خون بچه هاے شیرخوار را که در زیر بمباران وحشیانه صدام به درجه رفیع شهادت نائل آمده اند بگیرم و نگذارم که حق انان پایمال گردد.
🔸 از شما امت حزب الله مے خواهم که جبهه ها را خالے نگذارید. امام عزیزمان را تنها نگذارید. مراسم دعاے کمیل و دعاے توسل را هر چه با شکوه تر بر پا کنید و در تشییع جنازه من پرچم آمریکا را به آتش بکشید تا مردم بدانند که من ضد آمریکایے و تابع ولایت فقیه هستم.
🌷خطاب به پدر و مادر عزیزم. از پدر و مادرم مے خواهم که براے من گریه نکنند و از اینکه من شهید شدم ناراحت نباشید بلکه خوشحال باشید که فرزندے را بزرگ کرده اید و او را در راه دین و قرآن و در راه وطن قربانے کرده اید و در آخر از تمام اهل خانواده و قوم و خویشان حلالیت مے خواهم و مے خواهم که راهم را ادامه دهند.
🌹شهید هادے ثنایے مقدم در ۱۳ سالگے به شهادت رسید، او به همه دوستان و اطرافیان خود گفته بود که در مراسم تشییع او پرچم آمریکا را آتش بزنند تا همه بدانند که ایشان یڪ ضد آمریکایے و پشتیبان ولایت فقیه هستند
🌱 پیکر پاڪ و معصوم این شهید #گمنام ماند ولے مادرشان توانستند از طریق عکس این شهید ایشان را شناسایے کنند.
✨شهدا را یاد کنیم با ذکر صلوات
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
هدایت شده از گذر عمر به سبک شهدا
بزرگواران جهت مشاوره به نشانی
@khomool1
مراجعه فرمایند
#شهیدقدیرسرلک:
🌱ڪاش وصیت #شهدا دلمونو اشغال میڪرد
🌱 ڪاش دل حضرت زهرا (سلامالله) با اعمال ما خون نمیشد
🌱 ڪاش مهدے فاطمه (عجلالله) با اعمال ما ظهورش به تأخیر نمی افتاد.🥀
#امام_زمان ♥️
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📲استوری #حجاب
❥●بسته ام عهد ڪه در
راه #شهیدان باشم...
چادر مشڪی من (:
رنگ #شهـادت دارد ❤️
اللهمعجللولیکالفرج
═✧❁ 🎀 یازهرا 🎀 ❁✧┄
@parastohae_ashegh313
da(10).mp3
3.13M
#کتاب_صوتی 🎧
📕 دا ( قسمت 10)
#سیدهزهراحسینی
اللهمعجللولیکالفرج
┄┅═✦❁🌴❁✦═┅┄
قسمت 9👇🏻
https://eitaa.com/parastohae_ashegh313/29242
#قسمت307
ایــران می خندیــد و حســین برایــش آب میــوه می گرفــت و می گفــت: «بخــور تــا بخیه هات زودتر جوش بخوره.» هنر حسین در آرام کردن مریض ها، زبانزد فامیل بود. مثل یک پزشک بهش اعتماد داشتند و حتی قبل از پزشک از او کسب تکلیــف می کردنــد. ایــن ماجــرا بــرای پدرم قبل از ایــران اتفاق افتاد. آقام را هم چند ســال پیش از مریضی ایران با حســین بردیم پیش دکتر. دکتر یواشــکی به حســین گفت که: «ایشــون ســرطان خون دارن.» حســین با دکتر مشــورت کرد که «صلاحه که به مریض بگیم یا نه؟» دکتر گفت: «اگه از سرطان حرفی نزنید، بهتره. فقط باید هر روز تا می تونه آب بخوره با یه قرص. اگه روحیه ش بالا باشــه تا ده سال زنده می مونه.» چشم همۀ ما به دهان حسین بود که به آقام بگیم یا نه و حسین گفت: «همون رو که دکتر گفت انجام می دیم.» آقام از خارش بدنش که حرف می زد، حسین می گفــت: «دایی جــان حساســیته بایــد زیــاد آب بخوری، حداقــل روزی یه پارچ آب.» آقام گوش می داد و گاهی حسین را صدا می زد و می گفت: «صورتم تاول زده.» حسین می پیچاندش: «سرما خوردی، باید این قرص رو مرتب بخوری که نه تاول بزنی و نه بدنت خارش بگیره.» آقام این وضعیت را چند سالی سر کرد. از وضع خودش خبر نداشت اما دلش برای ایران خیلی می ســوخت. می گفتیم: «آقاجان غصه نخور بدنت می پاشــه و خارشــت بیشــتر می شــه.» و بــا ایــن وضعیــت، بــدون اینکــه بداند، با ســرطان کنار آمد. آن ســال ها زندگی آرامی داشــتیم. بیشــتر به فکر سروســامان دادن بچه ها بودیم که مهدی پایش را کرد توی یک کفش که «می خوام طلبه بشم.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
#قسمت308
من و حسین، حرفی نداشــتیم. رفتم یک ســری خرت وپرت ســاده برای یک زندگی طلبگی مثل قابلمه، کاســه بشــقاب خریدم. یکی دو ماه رفت مدرســۀ مروی در تهران. امّا زود نظرش عوض شد و گفت: «می خوام برم نیرو هوایی سپاه.» درس طلبگی را ول کرد و آزمون اســتخدامی برای خلبانی هواپیمای جنگنده در ســپاه داد و مرحلۀ اول قبول شــد. تســت های چندگانه را یکی یکی پشــت ســر گذاشــت. خودش و ما داشتیم امیدوار می شدیم که گفت: «سر تست شنوایی رد شدم.» کلافه و کمی عصبی بود و متوسل شد به حسین که «بابا به این بچه های نیروی هوایی بگو که گوشم ضعیف نیست.فقط یه صدای ضعیف رو نشنیدم. انصافه که اون همه تست های مثبت رو نادیده بگیرن و سر یه صدا گیر بدن؟!» حسین گفت: «باشه من از همکاران سؤال می کنم ولی می دونم مو لای درز کارای بچه هــای نیــروی هوایــی نمــی ره.» و صحبت کرد. بهش گفته بودند: «آقامهدی شــما، از هــر جهــت در تمــام بخش هــا ســربلند بیــرون اومــد. امّــا بــرای خلبان اونم خلبــان هواپیمــای جنگنــده، نشــنیدن یــه صدا، ولو صــدای ضعیف یه فاجعه رو به دنبال داره.» حســین که از قبل می دانســت چه پاســخی می شــنود، آمد و مهدی را آرام کرد و گفــت: «تــو بــه ســپاه علاقــه داری، بــرو به بخش های زمینــی، البته اونجا هم من سفارشت رو نمی کنم، مثل یه داوطلب معمولی وقتی اعلام جذب شد، برو آزمون بده آقای متقی نیا.» هــم مــن و هــم مهــدی فهمیدیــم کــه با چه قصد و منظــوری به جای همدانی از متقی نیا استفاده کرد.
🥀خاطرات همسر شهید سردار حسین همدانی🥀
@parastohae_ashegh313
9.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺 جلوه ای از ایثار در دفاع مقدس
#روایتی شنیدنی از نوجوان چهارده ساله #دفاع_مقدس
🔸نیم خیز رفتم در جعبه مهمات رو باز کردم بعد خیلی گریه کردم....🥺
👌🏻حتما ببینید
اللهمعجللولیکالفرج
@parastohae_ashegh313
هدایت شده از گذر عمر به سبک شهدا
10.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✅استقبال بی نظیر یزدی ها از نمایش رزمی رسم شیدایی ۳
https://eitaa.com/BeSabkeShohada
154-araf-ar-parhizgar.mp3
1.15M