خبرنگار ژاپنی پرسید : شما تا کی حاضرید بجنگید؟! ! ! شیرودی خندید ،سرش را بالا گرفت و گفت ما برای خاک نمی جنگیم ; برای اسلام می جنگیم تا هر زمانی که اسلام در خطر باشه می جنگیم اینو گفت و رفت ... خبرنگار حیران از همه پرسیدند! خلبان شیرودی کجا میره ؟! هنوز مصاحبه که تمام نشده! شیرودی با لبخند گفت : نماز ! دارند اذان می گويند.
#شهید_شیرودی
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
سخنان مقام معظم رهبری درباره #شهید_شیرودی
از جمله آیتالله خامنهای از وی بهعنوان اولین نظامیای که در نماز به او اقتدا کردهاست، یاد میکند و او را مکتبی، مؤمن و جنگنده در راه خدا توصیف میکند.
رهبر معظم انقلاب اسلامی در بیاناتی بعد از شهادت «علیاکبر شیرودی» فرمودند: او به یکی از برادران گفته بود "دعا کن شهید بشوم. از بعضی جریانات سیاسی خیلی دلم گرفته." درگیریهای سیاسی، این جوان مؤمن را بسیار برآشفته و ناراحت کرده بود. شیرودی نخستین نظامی بود که به او اقتدا کردم و نماز خواندم
🌷خلبان شهید «علی اکبر شیرودی» از فرماندهان برجسته هوانیروز ارتش جمهوری اسلامی بود که حماسههای ناب و بیبدلیل آفرید.
بسیاری از بزرگان و شهدا در وصف شیرودی سخن گفتهاند اما کلام امام خامنهای که آن زمان رئیس شورای عالی دفاع بودند از شیرینی خاصی برخوردار است. خصوصاً اینکه تأکید میکنند، او نخستین نظامی بود که در نماز به او اقتدا کردهاند. آنچه در ادامه میآید بازخوانی این سخنان است در ایام سالگرد شهادت شهید قهرمان، شیرودی.
*همیشه آماده شهادت بود
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
13.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥| #ببینید
🔴️لحظه شهادت #شهید شیرودی
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌷بسم رب الشهداءوالصدیقین🌷
⚜وقتی پیکرش را داخل قبر گذاشتم، از طرف همسر معززش گفتند محمودرضا سفارش کرده چفیهای که از آقا گرفته با او دفن شود،❣
‼️⁉️جا خوردم نمیدانستم از آقا چفیه گرفته، رفتند چفیه را از داخل ماشین آوردند، مانده بودم با پیکرش چه بگویم،
همیشه در ارادت به آقا خودم را بالاتر از او میدانستم، چفیه را که روی پیکرش گذاشتم فهمیدم به گرد پایش هم نرسیدهام💢😞
💫در این چند وقت، یادم هست یکبار چند سال پیش گفت شیعیان در بعضی از کشورها بدون وضو تصویر آقا را مس نمیکنند😍❤️ و گفت ما اینجا از شیعیان عقب افتادهایم.😞
#شادی_روحش_صلوات
@parastohae_ashegh313
شهید محمود رضا بیضایی قبل از ازدواجش همیشه دوست داشت که در آینده دختری داشته باشه و اسمشو بذاره کوثر
بعد ازدواجش هم خدا بهش دختری داد و اسمشو کوثر گذاشت.
شب یکی از عملیات ها بهش گفتند که امکان تماس با خانواده هست نمیخوای صدای کوثر کوچولوت رو بشنوی؟؟؟
گفت: از کوثرم گــــــــــذشتم....❣
@parastohae_ashegh313
🌷بسم رب الشهداء والصدیقین🌷
اسفند سال ۸۸ بود. مثل هر سال در تالار وزارت کشور برای سالگرد شهادت شهید باکری مراسم گرفته بودند. تهران بودم آنروز. محمودرضا (شهید محمودرضا بیضایی) زنگ زد و گفت: میآیی مراسم؟
گفتم: میآیم، چطور؟
گفت: بیا، سخنران مراسم قاسم سلیمانی است.
گفتم: حتما میآیم.
و مقابل ورودی تالار قرار گذاشتیم. محمودرضا زودتر از من رسیده بود. من با چند نفر از دوستان رفته بودم. بیرون، محمودرضا را پیدا کردم و رفتیم و نشستیم طبقه بالا. همه صندلیها پر بود و به زحمت جایی روی لبه یکی از پلهها پیدا کردیم و نشستیم روی لبه. تا حاج قاسم بیاید، با محمودرضا حرف میزدیم ولی حاج
قاسم که روی سن آمد محمودرضا سکوت کرد و دیگر حرف نمیزد. من گوشی موبایلم را درآوردم و شروع کردم به ضبط کردن حرفهای حاج قاسم. محمودرضا تا آخر، همینطور توی سکوت بود و گوش میداد. وقتی حاج قاسم داشت حرفهایش را جمع بندی میکرد، محمودرضا یک مرتبه گفت:
حاج قاسم خیلی ضیق وقت دارد. این کت و شلواری که تنش هست را میبینی؟ شاید اصرار کردهاند تا این کت و شلوار را بپوشد و الا حاج قاسم همین قدر هم وقت ندارد.
بعد از برنامه، از پلههای ساختمان وزارت کشور پایین میآمدیم که به محمودرضا گفتم: کاش میشد حاج قاسم را از نزدیک ببینیم.
گفت: من خجالت میکشم وقتی توی صورت حاج قاسم نگاه میکنم؛ چهرهاش خیلی خسته و تکیده است. محمودرضا خودش هم این مجاهده و پرکاری را داشت. این اواخر یکبار گفت: من یکبار پیش حاج قاسم برای بچهها حرف میزدم، گفتم بچهها من اینطور فهمیدهام که خداوند شهادت را به کسانی میدهد که پرکار هستند و شهدای ما غالبا اینطور بودهاند.🌷❣
بعد گفت: حاج قاسم این حرف را تأیید کرد و گفت بله همینطور بود.
#شهیدمحمودرضابیضایی
#شادی_روحش_صلوات
@parastohae_ashegh313
طرح جمعی از رزمندگان برای ترک گناه
#متن_خاطره:
چند تا از رزمندهها یک قرار قشنگ گذاشته بودند: «اینکه هرجا کسی داره غیبت می کنه صلوات بفرستند.»
با اینکار هم طرف متوجه اشتباهش میشد و غیبت نمیکرد ، هم صلوات میفرستادند و ثواب میبردند. واسه همین هر جا کسی مشغولِ غیبت بود ، یکی میگفت: بلند صلوات بفرست ...
🌷شهدا نسبت به عاقبت به خیریِ دیگران بی تفاوت نبودند ...
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌷بسم رب الشهداءوالصدیقین🌷
💟به بهانه پنجمین سالگرد شهادت شهید بزرگوار آقا محمود رضا بیضایی
آخرین عکس پروفایلش تصویر مبارک شهید بیضایی بود 😍
❤️ارادت عجیبی به شهید بیضایی داشت
اونقدر که حتی این ارادت منجر شده بود اعضای خانه هم به تاسی از حاج حسین ارادت قلبی به آقا محمود رضا پیدا کنند...😍🌷
اون طور که خواهر بزرگوار حسین آقا تعریف میکنند بنری منقش به تمثال مبارک آقا محمود رضا در مسیر هر روز ایشان و سلام و عرض ارادت به این شهید در سحرگاه هرروز از همان تاثیر ارادت حاج حسین آقا به شهید بیضایی بوده که ریشه در اهل خانه نیز دوانده بود.🌹🌹🌷
💢حتی چندین بار وقتی حسین آقا در سوریه مامویت بودند برای حفظ سلامتیشان توسل به شهید بزرگوار آقا محمود رضا بیضایی کردند.... 😍🌷
حال نزدیک به دوسال است که دیگر این ارادت منجر به همنشینی شد...
و الحق با آنچه در دنیا عاشقش شوی محشور خواهی شد❤️❣
همنشین ارباب باشید ☺️😍🌷
🌷شادی روح شهدای مدافع حرم صلوات ~*~*~*~*~*~*~*~*
#شهیدمحمودرضابیضایی
#شهیدحسین_معزغلامی
@parastohae_ashegh313
🌺بسمربالشهداءالصدیقین🌺
زندهنگهداشتنیادشهداکمترازشهادتنیست...
📝هرشبچندسطری ازرفیق شهیدمان
❣شهیدحسین معزغلامی❣
📚متن هابرگرفته ازکتاب سروقمحانه
زندگینامه شهیدمعزغلامی
@parastohae_ashegh313
°°°بزرگ مرد کوچک°°°
💟دردوران ابتدایی باهیچ بچه ای دعوانمی کرد. ازهمون بچگی محرم ونامحرم رومتوجه بود.یه روزپسرعموی حسین زنگ درو زد وخواست داخل خونه بیاد.حسین گفت آقامهدی یه لحظه صبرکن. بعدبه ماگفت جوراب هاتونوبپوشید وچادرسرکنید نامحرم میخوادبیاد!
اونموقع حسسین چهارسال داشت.
وقتی پسرعمویش این مطلب راشنید.خیلی شوکه شد.گفت ببینیدحسین تواین سن،اینطور مسائل روخوب میفهمه.
💟مسئول عقیدتی پایگاه شکاری امیدیه اهواز،حاج آقای منافی بود.
ایشون حسین روخیلی دوست داشت.
هرروزصبح یه تخم مرغ برای حسین می اورد ومی گفت این روبه حسین آقابدید بخوره،بزرگ وقوی شه.
ایشون توحیاط منزلشون مرغ وخروس نگه میداشتن وتخم مرغ خانگی برای حسین می آوردن.
حتی حسین روباخودش به مراسمات مذهبی پایگاه شکاری می برد.
💟تومراسم شهادت حسین که بودیم،خانمی به نام سالاری پیش من اومد وتسلیت گفت.
ایشون میگفت؛من معلم قرآن سال سوم ابتدایی حسین بودم.
حسین ازبچگی ویژگی های خاصی داشت.
بابقیه بچه هامتفاوت بود.یه روزتوکلاس بهش گفتم که قرآن بخونه.حسین قرآن روباصدای زیبایی خوند.من دستم رو روی شونه ی حسین گذاشتم وگفتم آفرین پسرم.
دیدم حسین شونش روعقب کشیدوگفت؛به من دست نزن تونامحرمی!
من واقعاازرفتاراین بچه شوکه شدم.
حالادیدم شهیدشده.
به دلم رجوع کردم دیدم حسین ازبچگی ویژگی های خاصی داشت.
💟ازدوران چهارم ابتدایی پای منبر حاج آقاعلی خانزاده همدانی میرفت.
حاج آقاخانزاده ازدوران راهنمایی حسین رو درحوزه علمیه آیت الله مجتهدی ثبت نام کرد.
حسین بعدازبازگشت ازمدرسه به حوزه علمیه میرفت وتحصیل میکرد.
💟مراسمات سخنرانی آیت الله فاطمی نیا،آیت الله مجتهدی تهرانی وشیخ حسین انصاری رومی رفت.
|مادرشهید|🗣
ادامه دارد...🌹
@parastohae_ashegh313