صحبت از شهادت و جدایی بود و اینکه بعضی جنازهها زیر آتش میمانند و یا به نحوی شهید میشوند که قابل شناسایی نیستند. هرکس از خود، نشانهای میداد تا شناساییِ جنازه، ممکن باشد.
یکی میگفت: «دست راست من این انگشتری است.» دیگری میگفت: «من تسبیحم را دور گردنم میاندازم و...»
اما نشانهای که یکی از بچهها داد، برای ما بسیار جالب بود. او میگفت: «من در خواب، خُروپُف میکنم؛ پس اگر شهیدی را دیدید که خُروپُف میکند، شک نکنید که خودم هستم.» 😁😁
منبع: #فرهنگ_جبهه (شوخطبعیها)
جلد۳، ص۱۸۶
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🌺بسمربالشهداءالصدیقین🌺
زندهنگهداشتنیادشهداکمترازشهادتنیست...
📝هرشبچندسطری ازرفیق شهیدمان
❣شهیدحسین معزغلامی❣
📚متن هابرگرفته ازکتاب سروقمحانه
زندگینامه شهیدمعزغلامی
@parastohae_ashegh313
بسم رب الشهداء🌷
°°°معصومیت کودکانه°°°
💟بعدازاینکه حسین باقرآن انس گرفت ومداحی روشروع کرد من تصمیم گرفتم مصائب اهل بیت روحسین یادبگیره.
چون اعتقادداشتم نوحه سرایی تنهابرای اهل بیت کافی نیست و سعی میکردم حسین مصائب اهل بیت رودرک کنه.
💟📚کتاب هایی دراین موردتوخونه داشتیم.من این کتاب هارو به شکل داستان براش نقل میکردم وترغیبش میکردم تاحسین دراین موردمطالعه کنه.
📝📚حسینم مطالعه میکرد وتوخونه ازروی همون مقتل برای ماروضه می خوند.
🌺باتوجه به اینکه حسین بچه بود ومعصوم روضه اش روی ماخیلی تاثیر میگذاشت وخیلی گریه میکردیم.
🍂❣روز تاسوعای حسینی ما دردسته عذاداری مداحی می کردیم.وقتی دسته ی عذاداری برای اقامه ی نمازظهربه مسجدبرگشت؛من به حسین گفتم برو اذان بگو.حسین بدون هیچ مقاومتی رفت وشروع به اذان گفتن کرد.
اذان خیلی عجیبی بوداصلاسابقه نداشت دراذان تمام مردم،زن ومردانقدرگریه کنن.
چون مردم درحال وهوای روزتاسوعابودند،بااذان حسین به شدت گریه کردند.
بعدازاتمام اذان مردم یک کلمه حرف نمیزدن،وانگاربهت زده بودند.💦
💫بعدهااهالی مسجدبه من می گفتند،که این اذان،اذان معمولی نبوده که مردم رواین همه متحول کرده.
دیگه این موضوع پیش نیومدواون اذان روزتاسوعا غوغا کرد.❣
😍❤️شایداین همان معصومیت روضه هایش بود.
حسین سعی میکرد مقاتل روبادقت بخونه،گوش کنه ودرک کنه.📝
💟دایی حسین ایام فاطمیه درمنزل شخصیش برای حضرت زهرا س مجلس زنانه میگیره.
یه روز به حسین گفت برای روضه خوانی درفاطمیه به منزلش بره.
حسین بامادرش به مجلس روضه رفت.
وشروع به روضه خوانی کرد.
بعدهامیگفتن روضه ی عجیبی بود وفریادخانم هابلندشده بود.👌
🍂دراین مجلس حتی چندنفرازحال رفته بودن.
بااینکه این مجلس مداح داشت و روضه به قدرکافی خونده شده بود ومجلس روبه اتمام بود،ولی بسیارتاثیرگذاشت.👌❤️
|پدرشهید|🗣
ادامه دارد...🌹
#شهیدحسین_معزغلامی
@parastohae_ashegh313
دور نباش
در این دنیای کوچک
در این آغوشِ دنج ،
نزدیک تر باش ، از روح به جان
نزدیک تر باش ، از جان به تن
نزدیک تر باش ، از تن به من
تو خودِ من باش
🌹°|شبتون شهدایی|°🌹
#شهید_مجید_قربانخانی
#مادرانه_شهدا
┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
عطر ِشما 🌹
پیچیده میان خـاطراتم
پس امروز عمیق تر
نفس مےڪشم
به امید وصال شما
❣|°روزتون شهدایی|°❣
┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
@parastohae_ashegh313
┄┅┅✿❀🌹❀✿┅┅┄
4_5861457987587015903.mp3
15.64M
#شور
#شهدای_گمنام
#حاج_مهدی_رسولی
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
💠 پیامی ازبهشت
🖊 اگر دو چیز را رعایت بکنی، خدا شهادت را نصیبت میکند. یکی پر تلاش باش و دوم مخلص! این دو تا را درست انجام بدی خدا شهادت را هم نصیبت میکند.
#شهید_حسن_باقری
╔══════••••••••••○○✿❤️╗
@parastohae_ashegh313
╚❤️✿○○••••••••••══════╝
بسم رب الشهداء🌺
🚕ما یک ماشین پاترول سفید داشتیم و هر کس که این ماشین را میدید به ما خرده میگرفت که الان زمان پاترول نیست، بنزین زیاد مصرف می کند، خرج دارد و کلی مشکلات دیگر.♨️
وقتی این حرفها را شنید گفت که این پاترول توانسته چند نفر را که در جاده مانده بودند نجات دهد. گفت ماشینی در جوی آب افتاده بود و او با این پاترول آن را بیرون کشیده است.💦
🚗 ماشین یکی از همسایههایمان در مسیر شمال خراب شده بود. مصطفی با همین پاترول این ماشین را حدود 90 کیلومتر بکسل کرد تا بجای مطمئنی برسند. وقتی گفتم که چرا هنوز از این ماشین استفاده میکنی، گفت که میخواهد با این ماشین به بقیه کمک کند. ✅✳️گفت خدا این را به ما داده تا بتوانیم برای کمک به دیگران استفاده کنیم.✅🍂
به روایت همسر شهید🗣
#شهیدمصطفی_صدرزاده
#شادی_روحش_صلوات
@parastohae_ashegh313
26.56M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌷🌷🌷🌷🌷
میم مثل مرد💟
مثل مصطفی❣
#شهیدمصطفی_صدرزاده
@parastohae_ashegh313