eitaa logo
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
1.9هزار دنبال‌کننده
14هزار عکس
3.4هزار ویدیو
38 فایل
•❤️|شـهیـد ســید مــرتـضـے آویـنــے: در عالمـ رازےاست کہ جز بـہ بهـای خــون فـــــاش نمـیشـود.💖 ایــنــجــا⇦ 『قـطـعـہ‌اےاز بـهشـ😍ــت』 『شـهـدای گمنـام』(زندگی به سبـ💚ــڪ شهـدا) 🌹°تخریب چی ڪانال ☜ @Khomool2 🌹°بیسیم چی ڪانال ☜ @Hasibaa2
مشاهده در ایتا
دانلود
خاکریز خاطرات 43 ✍برخورد جالبِ حاج احمد با زنی که شوهرش ضد انقلاب بود : حقوقش رو‌گرفت و از سپاه مریوان اومد بیرون. دید یه زن بچه به بغل، کنار خیابون نشسته و داره ‌گریه میکنه.رفت جلو و پرسید: چرا ناراحتی خواهرم؟ زن‌گفت: شوهر بی غیرتم من و بچۀ کوچیکم رو رها کرده و رفته تفنگچی‌کومله شده ، بخدا خیلی وقته یه شکم سیر غذا نخوردیم.حاج احمد بغضش گرفت. دست ‌کرد توی جیبش و همۀ حقوقش رو دو دستی گرفت سمت زن و گفت: بخدا من شرمنده‌ام! این پولِ ناقابل رو بگیرید، هدیه ی مختصریه، فعلا امور خودتون رو با این بگذرونید، آدرس‌تون رو هم بدین به برادر دستواره ؛ از این به بعد خودش مواد خوراکی میاره درِ خونه بهتون تحویل میده... 📌خاطره ای از زندگی سردار جاویدالاثر حاج احمد متوسلیان 📚منبع: کتاب آذرخش مهاجر ، صفحه ۱۰۱ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
از امروز با خاطرات و عاشقانه های شهید #احمد_علی_نیری با ما همراه باشید . کتاب #عارفانه فوق العاده ز
💖(فوق العاده زیبا) 4⃣ 🌿 «تویی که نمی شناختمت»🌿 این گـــ🌺ــل پــر پـــــر از کجا آمده از سفـــــر کربـــــ و بـــــلا آمده امروز سوم اسفند سال 1364 است. جمعیت این شعار را میداد و پیکـــــر شهـــ🌷ــید را از مقابل منزلش به سمت مسجد امین الدوله حرکت داد. بعد هم از مسجد به همراه جمعیت راهی بازار مولوی شدیم. ✨✨✨✨✨ جمعیت که بیشتر آنها از جوانان مسجــد وشاگردان آیت الله حق شناس بودند شدیداً گریــــــه میکردند و طاقت از کف داده بودند. من مدتی بود که به خدمت حضرت آیت الله الحق، حاج آقا حق شناس این استاد اخلاق و سلوک می رسیدم و از جلسات پر بار این استاد استفاده می کردم. ✨✨✨✨✨ سال ها بود که به دنبال یک استاد معنوی می گشتم و حالا با راهنمایی برخی علمای ربانی توانسته بودم به محضر این عالم خود ساخته راه پیدا کنم. شنیده بودم که حضرت استاد این شاگرد خود را بسیار دوست داشته،برای همین تصمیم گرفتم که در مراسم تشییع این شهید عزیز شرکت کنم. مراسم تشییع به پایان رسید. پیکر شهـید را به سوی بهشت زهرا(س)بردند .من هم همراه انها رفتم. ✨✨✨✨✨ در آنجا به دلیل اینکه شهـــــ🌹ـــــید در حین نبرد به شهادت رسیده بود،بدون غسل و کفن با همان لباس نظامی آماده‌ی تدفین شد.. چند ردیف بالاتر از مزار عارف مبارز،شهیــ🌹ـــد چمران،برای تدفین او انتخاب شد.من جلو رفتم تا بتوانم چهره‌ی شهید را ببینم.. درب تابوت باز شد.چهره‌ی معصوم و دوست داشتنی شهید را دیدم.شاداب و زیبا بود. ✨✨✨✨✨ گویی به خواب عمیقی فرو رفته❗️ اصلا چهره‌ی‌ یک انسانی که از دنیا رفته را نداشت. تازه دوستان او میگفتند:از شهــادت او شش روز میگذرد ‼️ دست این شهید به نشانه‌ی ادب روی سیـــــنه اش قرار داشت!! یکی از همرزمانش میگفت..... ... ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شهیدی که عاشق گمنامی بود "شهید محمد موافق" فرمانده گردان حضرت مسلم ابن عقیل {علیه السلام} لشگر ۱۰ حضرت سیدالشهدا {علیه السلام} بخشی از وصیتنامه تاریخی شهید: « دوست ندارم و نمی خواهم جایی یا کوچه ای یا مکانی به اسم من باشد » شهادت : تیر ۱۳۶۶، عملیات نصر ۴ « گمنامی تنها برای شهرت پرستان درد آور است وگرنه همه اجرها در گمنامیست محکمه خون شهدا محکمه عدلیست که ما را در آن به محاکمه می کشند » شهید سید مرتضی آوینی مزار شهید محمد موافق در گلزار شهدای بهشت زهرای{س} تهران قطعه ۲۹، ردیف ۱، شماره ۱۰ هدیه به ارواح مطهر شهدای گردان مسلم ابن عقیل الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ و َعَجِّلْ فَرَجَهُمْ وَالْعَنْ أعْداءَهُم أجْمَعِینَ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
Alimi-Shab2Fatemieh11396[02].mp3
7.51M
مناجات با امام زمان (عج) مداح :حمید علیمی 🔊چه شود اگر ببینم.... ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
💔 گاهی دلم بے هوا بهانه ات را مےگیرد مےدانی چه سخت است؟ آرام كردن دل بهانه گیر 🌙 💚 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
چنان خو کردند که حتی به روی مرگ خندیدند و ... 🌷❤ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
خاکریز خاطرات ۴۴ ✍ طرحِ جالبِ یک شهید در خانه برای ترک گناه : یه صندوق درست کرد و گذاشت توی خونه. بعد همه رو جمع کرد و از گناه بودنِ دروغ و غیبت گفت. مبلغی رو هم به عنوان جریمه تعیین کرد. عهد بستند هر کسی از این به بعد دروغ بگه یا غیبت کنه ، اون مبلغ رو به عنوانِ جریمه بندازه توی صندوق... قرار شد پولهای صندوق هم صرف کمک به جبهه و رزمنده ها کنن. طرح خیلی جالبی بود ، باعث شد تمام اعضای خانواده خودشون رو از این گناه‌ها دور کنن؛ اگه هم موردی بود ، به هم تذکر می‌دادند 🌷خاطره ای از زندگی شهید علی اصغر کلاته‌سیفری 📚منبع: کتاب وقت قنوت ، صفحه 145 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
از امروز با خاطرات و عاشقانه های شهید #احمد_علی_نیری با ما همراه باشید . کتاب #عارفانه فوق العاده ز
❣﷽❣ 💖(فوق العاده زیبا) 5⃣ یکے از همرزمانش میگفت:در لحظه ی شهـ🌹ـادت ترکشے به پهلویش 😭اصابــت کرد. وقتے به زمین افتاد ازما خواست اورا بلند کنیــم. وقتے روے پایش ایستاد رو به سمت کربلا دستـش را به سینه نهاد وآخرین کلام را بر زبان جارے کرد : (السلام علیک یاابا عبدالله) بعد هم به همان حالت به دیدار ارباب بے کفن خود رفت. براے همین دستش هنوز به شانه ے ادب بر سینہ اش قرار دارد! براے من عجیب بود. چرا طلّاب علوم دینے وشاگـردان استاد، که معمولا انسان هاے صبور هستند در فراق این دوست ،طاقت از کف داده اند!؟ پیکر شهـید را داخل قبر گذاشتند ولحد راچیدند. شخصے کہ آخریـن لحد را گذاشت، وبیرون آمد، رنگش پریده بود! پرسیدم:چیزے شده؟! گفت:وقتے آخرین سنگ را عوض کردم ناگهان بوے عطر فضای قبر را پر کرد. باور کنید باهمہ ی عطــ🌸ـرهاے دنیایے فرق داشـت! ✨✨✨ امروز مراسم ختم این شهـید است . رفقا گفته اند :خود استاد حق شناس در مراسم حضور می یابند! فراق این جوان براے استاد بسیار سخت بود. من در اطراف درب مسجــ🕌ـد امین الدوله ایستادم. می خواستم به همراه استاد وارد مسجد شوم. دقایقے بعد این مرد خدا از پیچ کوچہ عبور کرد وبه همراه چندتن از شاگردان به مسجد نزدیک شد. این پیر اهل دل در جلوے درب مسجد سرشان را بالا آوردند ونگاهے به اطرافیان کردند. بعد باحالتے نالان و افسرده گفتند: آه آه، آقاجان ... دوباره، آهے از سر حسرت کشیدند و فرمودند:(بروید در این تہران بگردیدو ببینید کسے مانند این احمد آقا پیدا مے کنید؟!) ✨✨✨ ...شب موقع نماز فرا رسید. درشبہاے دوشنبه وغروب جمعہ ایشان مجلس موعظه داشتند. یک صندلے برایشان مےگذاشتند واین مرد وارسته مشغول صحبت می شد. آن شب بین دونماز سخنرانے نداشتند،اما ازجا بلند شدندو روے صندلے قرار گرفتند. بعد شروع به صحبت کردند. موضوع صحبت ایشان به همین شہــ🌹ـید مربو‌ط می شد. در اواخر سخنان خود دوباره آهے از سرحسرت در فراق این شہـ🌹ـید کشـیدند. بعد در عظمت این شہــ🌹ـید فرمودند:(این شہید را دیشب در عالــم رویا دیدم. از احمد پرسیـدم چہ خبر؟ به من فــرمود: تمام مطـالـبے که (از برزخ و...) مے گویند حق است. ازشب اول قبر وسوال و...اما من را بےحســاب وکتـاب بردند. بعد مکثے کردند و فرمودند... ... ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
★دلت که بگیــ💔ــرد ⭐️دوای ↓ ❣← است ⭐️کنار سردار بی پلاک ★فقط باشی و 💕 🌞 🕊 اَلّلهُمَّـ عَجِّل‌لِوَلیِّڪَ الفَرج 🕊 @parastohae_ashegh313
خاکریز خاطرات ۴۵ ✍ شهیدی که بخاطرِ مادرش ، در قبر چشمانش را باز کرد شهید رو گذاشتند توی قبر و کفن رو باز کردند مادر شهید که اومد ، نفسی کشید و گفت: پسرم! تو رو قسم به علی‌اکبرِ امام حسین(ع) یکبار دیگه چشمات رو باز کن... و چشمهای شهید برای چند لحظه باز شد... 📚 منبع: سررسید سرداران عشق ۱۳۸۸ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
از امروز با خاطرات و عاشقانه های شهید #احمد_علی_نیری با ما همراه باشید . کتاب #عارفانه فوق العاده ز
💖(فوق العاده زیبا) 6⃣ بعد مکثی کردند وفرمودند:( رفقا، آیت الله العظمی بروجردے حساب وکتاب داشتند. اما من نمےدانم این جوان چہ کرده بود، چہ کرد که به اینجا رسید!) من با تعجـب به سخنان حضرت استـاد گوش مے کردم. به راستے این جوان چہ کرده بود که اسـتاد بزرگ اخلاق و عرفان این گونه دروصف او اینــگونہ در وصف او سخن مے گوید!؟ بعد از مراســم ختـم به یکے از دوسـتان شہـ🌹ـیدگفتم : این شہید چند سالہ بود؟ گفت: نوزده سـال! دوباره پرسیــدم : دراین مسجد چه کار مے کرد؟طلبہ بود؟ او جواب داد:نہ ، طلبہ ی رسمے نبود. امـا از شـاگردان اخلاق وعـرفان حضرت اسـتاد بود. در این مسجد هم کار فرهـنگے وپذیرش بسیج را انجـام مے داد. تعجــب من بیشـتر شد. یعنے یک جـوان نوزده سـالہ چگـونہ به این مقام رسیده کہ استـاد این گونہ از او تعریـف مے کند؟ ✨✨✨ آن شـب به همــراه چنـد نفر از دوسـتان وبہ همراه آیت الله حق شنـاس بہ منـزل همـان شهـید در ضلـع شـمالے مسجد رفتیـم. حاج آقا وقتے وارد خـانہ شدند در همـان ورودے منـزل روبہ بـرادر شهید کردند وبـا حالتے افسـرده خاطـره اے نقـل کـردند و فـرمـودند: بہ جز بنده وخـادم مسجـد ،ایـن شهـید بـزرگوار هـم کلیـد مسجـد را داشتند. بعـد نفسے تـازه کـردندو فـرمودنـد : مـن یـک نیمہ شب زودتر از ساعـت نمـاز راهے مسجد شدم. به محض اینکہ در را بـاز کـردم دیـدم شخصے در مسجـد مشغول نـماز است. حضـرت آقاے حق شنـاس مکثے کردنـد وادامہ دادند: من دیـدم یــک جـوان در حـال سجـده است، امـا نه روے زمین!! بلکـہ بین زمـین وآسمـان مشغـول تسبیح حضـرت حـق است!! حاج آقا حق شنـاس در حالے کہ اشـ😭ـک در چشـمانشـان حلقہ زده بـود ادامہ دادند : مـن جلـو رفتـم ودیـدم همیـن احمـد آقا مشغـول نمـاز است.بعـد کہ نمـازش تمـام شد پیش من آمـد و گفت: تا زنـده ام بہ کسے حرفے نزنیـد. بعـد از تایید حضـرت آقاے حق شنـاس بود کہ برخے از نزدیک ترین دوستـان این شہـ🌹ـید لـب به سـخن گـشودند. آن ها آنچہ را به چشـم خـود دیده بودند بیـان کردنـد ومن با تعجـب بسیـار ، فقـط گوش مے کردم. آیـا یک جـوان مے توانـد بہ این درجہ از کمـال بشرے دسـت یابـد!؟ ✨✨✨ نمے دانم !؟ چـرا مـن بہ طور نا خـود آگاه در تمـام مـراسـم این شہـ🌹ـید حضـور داشـتم. چـرا این عبـارات عجیـب را از زبان این اسـتاد وارستہ وبه حق رسیـده شنیـدم !چـرا؟! شایـد ایـن بـار مسئولیـتے برعہده ی ماسـت . شـاید خـدا مے خواهـد یکے از بندگـان خـالص و گمـنام در گـاهش را کہ بسیـار سـاده وعادے در میـان ما زندگے کرد بہ دیگران معرفے کنیـم . شـاید براے این دوره ی معاصـر کہ غالـب بشر در ورطہ ی حیـوانے خـود دست و پـا مے زند احمــد آقا الگویے شـود براے آن ها کہ مے خواهنـد در مسـیر بندگے باشـند. هـرچنـد از دوران شہــ🌹ـادت ایشـان چندیـن دهه گذشتہ، امـا با یارے خـدا تصمـیم گرفتیـم کہ خـاطـرات این عـبد درگاه حـق الهے را جمع آورے کنیـم. تـازه زمـانے کہ کار شروع شد ،متوجہ دیگـر سختے های کار شدیم. احمـد آقا از آنچہ فکـر مے کردیم بسـیار بالا تر بود. اما اگر استـاد العارفیـن این گـونہ در وصـف این جوان سخن نمے گفت ، کـار بسیار سخت تر مے شد. آنچہ.... ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
🔰در دوران تحصیل در آمریکا، روزی در بولتن خبری پایگاه «ریس» که هر هفته منتشر می شد، مطلبی نوشته شده بود که توجه همه را به خود جلب کرد. مطلب این بود: 🍃🌹دانشجو بابایی ساعت ۲ بعد از نیمه شب می دود تا شیطان را از خودش دور کند. 👥من و بابایی هم اتاق بودیم. ماجرای خبر بولتن را از او پرسیدم. او گفت: چند شب پیش بی خوابی به سرم زده بود. رفتم میدان چمن پایگاه و شروع کردم به دویدن. از قضا کلنل «باکستر» فرمانده پایگاه با همسرش از میهمانی شبانه بر می گشتند. آنها با دیدن من شگفت زده شدند. کلنل ماشین را نگه داشت و مرا صدا زد. نزد او رفتم. او گفت: در این وقت شب برای چه می دوی؟ گفتم: خوابم نمی آمد خواستم کمی ورزش کنم تا خسته شوم. گویا توضیح من برای کلنل قانع کننده نبود. او اصرار کرد تا واقعیت را برایش بگویم. به او گفتم: "مسایلی در اطراف من می گذرد که گاهی موجب می شود #شیطان با وسوسه هایش مرا به #گناه بکشاند و در دین ما توصیه شده که در چنین موقعی بدویم و یا دوش آب سرد بگیریم. آن دو با شنیدن حرف من، تا دقایقی می خندیدند، زیرا با ذهنیتی که نسبت به مسایل جنسی داشتند نمی توانستند رفتار مرا درک کنند. ✍راوی: امیر اکبر صیاد بورانی #خلبان_شهید #دفاع_مقدس #شهید_عباس_بابایی سالروز شهادت : ۶۶.۰۵.۱۵ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شهید علمدار🌸🍃 « برای بهترین دوستان خود دعای شهادت کنید» هر چند که خیلی از افراد می گویند: خدانکند. این چه حرفهایی است که می زنید؟ چرا دعای مردن می کنید برای هم؟  اما آن ها غافلند از اینکه شهادت، مردن نیست. شهادت زنده ماندن ابدی است. جاودانگیست و چه بهتر از جاودانه شدن؟ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
خاکریز خاطرات ۴۶ ✍ تقوا یعنی این... زیر سایۀ درخت مشغولِ بازی بودیم .یکی از بچه ها چشمش خورد به سیبِ سرخی که تویِ جویِ آب افتاده بود. دست کرد سیب رو برداشت و اومد بینِ بچه‌ها تقسیم کرد. اما مسعود سهمش رو نگرفت و گفت: چون نمی‌دونم صاحبش راضی هست یا نه ، نمی خورم... 🌷خاطره ای از نوجوانیِ شهید مسعود کریمی مجد 📚منبع: کتاب زنگ عبور ، صفحه 111 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
از امروز با خاطرات و عاشقانه های شهید #احمد_علی_نیری با ما همراه باشید . کتاب #عارفانه فوق العاده ز
❣﷽❣ 💖(فوق العاده زیبا) 7⃣ آنچه ڪه شاگردانــ و دوستانــ او از ڪرامات و حالاتـــ او مے گفتند ڪار را سختــ ڪرده بود. آیا آنها را جمـــع آورے و مڪتــ📝ــوب ڪنیم❓ آیا مردم ظرفیتــ پذیرش این سخنان را دارند❓آیا ما را متهــــ❌ــم به خرافه گویے و... نمی ڪنند⁉️ آیا... و صدها سوال دیگر ڪه پاسخے براے آنها نمے یافتم. خلاصہ مدتـها خاطرات او ذهن ما را درگیـر ڪرده بود. تا اینکه با یارے خدا از خود کمک خواستیم و ڪار را شروع ڪردیم. اگر هیچ کس هم از این مطالب سودے نبرد لااقـــل براے نگارنده مفیـد است. مطالب او همگے درس درست زیستن است. مربے فرهنگے مسجد بود. بارها به شاگردانــش درباره ے عمل به دستوراتـــ دین و پرهیـ❎ــز از گناه سفارشـ مے ڪرد. در بسیارے از موارد براے آنها از نتـــایج اعمالشـــان مے گفت. از عقوبتــــ گناهانــ و از فضایل ڪار نیڪشان آنها را با خبر می کرد. او مانند یڪ طبیب ، دردهاے معنوی را به خوبے درمان مے ڪرد. نسخہ هاے او همگے مطابق با دستورات دین و آیات و روایات بود. براے همین امروز هم مے توان✔️ به ڪلام دلنشیـن این استاد راه اعتماد ڪرد و آن را چراغ راه قرار داد. 🍂🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃🍂🍀🍃 ما از خداوند مدد گرفتیم و از روح بلند این شهید ڪمڪ خواستیم. اما احتیاج بود ڪه مطالبـــ عرفانے و شاید عجیــبـــ❗️ ایشان مستند باشد. فقط نقل قول از اطرافیـــان ، ڪار جالبے نیستــ. این بار هم خود شہیــ💛ــد ما را یارے ڪرد❗️ درستـــ زمانے ڪه مے خواستیم مطالبــ را آماده ڪنیم خبر جدیــــ🔔ــدے به ما رسید❗️ بعد از 27 سال از لابه لای یڪ ڪیـف قدیمے و داخل یڪ سر رسید ، یڪ دفتر یادداشت ڪوچک📔 از احمـد آقا پیدا شد❗️ در این دفترچہ به قلم خود احمد آقا گوشہ اے از حالاتـــ و اتفاقات معنوے ایشان نگاشتہ شده بود. این مطالبـــ تمام خاطراتـــ دوستان و عبارات حضرت آقاے را تایید مے ڪرد. حالا دیگر خود شہـیـ🍀ــد سندے قوی در اختیار ما قرار داده بود❗️ ما هم بسم الله رو گفتیم و کار را با قوتـــ ادامہ دادیم. باید براے آنها ڪه در آینده می آیند بگوییم. باید بگوییم براے زندگی صحیـ✔️ــح از ڪدام الگوها باید استفاده ڪرد. باید گفت آنها چه ڪردند و چگونه راه را پیدا ڪردند. باید این ستاره ها را به آیندگان معرفے ڪنیم تا راه را بهتر بشناسند. ان شاء الله. ... ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
از پاهایـی که نمی توانند ما را به ادای نماز ببرند، توقع نداشته باش ما را به بهـشت 🍃ببرند ...❗️ ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
بسم رب الشهدا 🌹 شعری از شهید محمدرضا تورجی زاده: 💕 هیهات مصیبتی است تنها ماندن.... 💕 هنگام رحیل همرهان جا ماندن..... 💕 سخت است زمان هجرت هم قفسان... 💕 مبهوت قفس شدن ز ره واماندن.... 💕 در چون و چرای حسرت هستی تا چند... 💕 تا چند اسیر خود سری ها ماندن... 💕 در حسرت پر کشیدن از دام وجود... 💕 ماندیم و نبودی در خور ما ماندن... 💕 مشتاق رحیل و بال و پر سوخته ایم... 💕 سخت است در این سرا خدایاماندن... 🕊 شاعر : شهید محمدرضا تورجی زاده 💝 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
4_5913554098346527057.mp3
4.07M
👆👆 🕊 کرم حسین ، حسین ، یاد داده مادرم فقط بگم حسین ♻️ زیبا 🔊سید مجید بنی فاطمه ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
امام خامنه‌ای: «همانند شهید بابایی دل‌ها را به هم نزدیک کنید؛ درون را پاک کنید؛ عمل را خالص کنید؛ برای خدا کار کنید؛ آن وقت خدای متعال برکت خواهد داد. عباس بابایی یک انسان واقعاٌ مؤمن و پرهیزگار و صادق بود.» ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
💫بِهم میگفت ملیحه : ما یِه دیدن داریم یِه نگاه کردن من توی خیابون شاید ببینم ولی نِگاه نمیکنم همسر شهید بابایی ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
حاج حسین یکتا؛ ما توی بین الطلوعین ظهوریم! در بین الطلوعین شاید خیلی‌ها خوابشون ببره. اما فضل الله المجاهدین علی القاعدین.* *) "فَضَّلَ اللَّهُ الْمُجَاهِدِينَ عَلَى الْقَاعِدِينَ أَجْرًا عَظِيمًا" ﻭ ﺟﻬﺎﺩﻛﻨﻨﺪﮔﺎﻥ ﺭﺍ ﺑﺮ ﺧﺎﻧﻪ ﻧﺸﻴﻨﺎﻥِ [ﺑﻲﻋُﺬﺭ] ﺑﻪ ﭘﺎﺩﺍﺷﻲ ﺑﺰﺭﮒ ﺑﺮﺗﺮﻱ ﺩﺍﺩﻩ ﺍﺳﺖ. (۹۵نساء) اتفاقا روزی هم در بین الطلوعین تقسیم میشه ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
✍ امام خامنه‌ای؛ 🔻 هرچه ممکن است #تلاش کنید و پیش بروید. هرچه ممکن است #فکر کنید و این فکر را به مرحله #عمل در بیاورید. ۹۸/۵/۱۰ 🌷 #گفتمان_جهادی ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─ @parastohae_ashegh313 ─┅═ঊঈ🌹ঊঈ═┅─
خاکریز خاطرات ۴۷ ✍️ روشِ جالبِ شهید صیادشیرازی برای تربیتِ فرزندش نسبت به تربیتِ بچه ها خیلی حساس بود.سعی می کرد به وسیلۀ مطالعه و مشورت با کارشناسان ، بهترین روشِ تربیتی رو انتخاب کنه . یه روز دیدم بعد از واکس زدنِ کفشای خودش ، شروع کرد به واکس زدنِ کفش‌های پسر بزرگمون. وقتی علتِ این کارش رو پرسیدم ، گفت: پسرمون جوونه ، اگه مستقیم بهش بگم کفشت رو واکس بزن ، ممکنه جواب نده ؛ خودم کفشش رو واکس می‌زنم تا به طورِ عملی واکس زدن رو بهش یاد بدم... 🌷خاطره ای از زندگی امیرسپهبد شهید علی صیاد شیرازی 📚منبع: پایگاه اینترنتی مشرق‌نیوز ، به روایت همسر شهید ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
از امروز با خاطرات و عاشقانه های شهید #احمد_علی_نیری با ما همراه باشید . کتاب #عارفانه فوق العاده ز
💖(فوق العاده زیبا) 8⃣ آن روزها: راوی⬅️ مادر شهـید تـهــران خیــلے کـوچـک تر از حـالا بود.مـردم زندگے های ساده ولے با صفایـے داشـتند. بہ کم قـانع بودنـد. امـا خیـر وبرکـت از سـر وروے زنـدگے هایشان مے بارید. خدا مے داند با ایـنکہ اوضـاع اقتصـادے مـردم ضعیف تر از حـالا بود امـا دلـخوشے مـردم بیشـتر بود. درب هر خـانہ که باز مے شد لشکــرے از بچــہ هاے قد ونیـم قـد ☺️ راهے کـوچہ و خیـابـان مے شـدنـد ! خـانـہ ها کـوچـک و شلــوغ بــود امـا پـر از خـیـر و بـرکـت . صبـح زود مــردها بســم الله مے گـفـتـنـد وراهے کـار مے شـدند وخــانـم هـا تـوے خــانہ مشـغول پـخـت و پـز و شـسـت و شـو و... ✨✨✨ مـن و حـاج مـحـمـود در روسـتـاے آیــنہ ورزان دمـاونـد بـہ دنـیـا آمـدیـم . دسـت تـقدیـر مـارا بہ تـهـران آورد و در اطــراف بـازار مولـوے سـاکـن کـرد. ✨✨✨ حــاجـے مغـازه ے چـایـے فـروشـے در چــهار راه سـیـروس داشـت . آن موقـع اکـثـر بـازارے ها در اطـراف بـازار سـاکـن بـودنـد تـا بـہ محـل کـار نـزدیـک بـاشـنـد. خـداونـد بـاب رحـمـتـش را بـہ روے مـا بـاز کـرد. زنـدگـے خـوب و هـشـت فـرزنـد عطــا کرد.🌸 آن سـال هـا ، در ایــام تـابـسـتـان ، بـہ هـمـراه بـچـہ ها بـہ دمــاونـد مـے رفـتـیـم و سـہ مـاه در روسـتـا مے مــاندیــم . بـــچــہ هــا از خــانــ🏠ــہ و مـحـیـط بـازار دور مـے شـدنـد و حـسـابـے از آب و هـواے روسـتـا لـذت مـے بـردنـد . آنـجـا بـاغ سـیـب داشـتـیـم و بـیـشـتـر فـامـیـل مـا هـم در آنـجـا بـودنـد. تـابـسـتـان سـال ۱۳۵۴ بـود کـہ بـار دیـگـر راهـے روسـتـا شـدیـم . آن مـوقـع بـاردار بـودم. در آخــرین روز هـاے تـیـر مـاه بـود کــہ بـا کـمـک قـابـلـہ ی روسـتـا آخـریـن فـرزنـدم بـہ دنـیـا آمـد :پسـرے بـسـیـار زیــبـا💫 کـہ آخــریـن فـرزنـد خــانـواده ے مــا بـاشـد. دوســت داشــتـم نـامـش را وحـیـد بـگـذارم امــا حــاجـے اصـرار داشــت اســمـش را احــمـد علــے بـگـذاریـم. احــمــد علـے از روز اول بـا بـقـیـہ بـچـہ هـایـم فـرق مـے کـرد . خـیـلـے پـسـر آرامـے بـود. اصـلا اذیــت و حـرص وجـوش نـداشـت. مـن خـیـلـے دوســتــ❤️ـش داشــتـم . مـظـلـوم بـود کـارے بـہ کــسـے نـداشـت . از بـچـگـے دنـبـال کـار خـودش بـود. داخـل خــانـہ.... ... ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شهــید مصطفی چمــران: 🌼خــــدایا مــرا از بـــلای و خودخــــواهی نجات ده تا حقایـق وجود را ببینم و جمال زیبای تو را مشاهده ڪنم. خدایا پستی و ناپایداری روزگار را همیشه در نظـــــرم جلوه‌گر ساز تا فـریب و برق عالـــم خاڪی مـــــــــــــرا از یاد تــــو دور نڪند. ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
شـهداۍ گـمـنـام ( زندگی به سبڪ شهدا )
از امروز با خاطرات و عاشقانه های شهید #احمد_علی_نیری با ما همراه باشید . کتاب #عارفانه فوق العاده ز
❣﷽❣ 💖(فوق العاده زیبا) 9⃣ داخل خانه هشت فرزند دیگر حڪم راهنما را براے احمـ🌹ــد داشتند.علاوه بر این ها حاج محمود هم در تربیت فرزند ڪوتاهے نمےڪرد.همیشه بچه ها را با خودش به مسجد🕌مےبرد. حاج محمود از آن دسته ڪاسب هاے باتقوا بود ڪه پاے منبر شیخ محمدحسین زاهد و آیت الله حق شناس تربیت شده بود.از آن ها ڪه هر سه وعده نمازش را در مسجد اقامه مےڪردند. ✨✨✨ "مدرسه" (خواهر شهید) احمـ🌹ـد در خانواده‌ے ما واقعا نمونه بود.همه او را دوست داشتند.وقتے شش6⃣ساله بود در دبستان ثبت نامش ڪردیم. مدرسه اسلامے ڪاظمیه در اطراف گذر لوطے صالح.درس و مشق احمـ🌹ــد خوب بود و مشڪلے نداشتیم. همه ے خانواده اهل نماز و تقوا بودند.لذا احمـ🌹ــد هم از همین دوران به مسائل عبادے و معنوے به خصوص نماز توجه ویژه داشت. او مانند همه ے نوجوان ها با بچه ها و دوستانش بازے مےڪرد،درس مےخواند،در ڪارهاے خانه ڪمڪ مےڪرد و... ✨✨✨✨ اما هر چه بزرگ تر مےشد به رفتار و اخلاقے ڪه اسلام تایید ڪرده و احمـ🌹ــد از بزرگ تر ها مے شنید با دقت عمل مےڪرد.مثلا،وقتے مدرسه مےرفت تا مےتوانست به همڪلاسے هایے ڪه از لحاظ مالے مشڪل داشتند ڪمڪ مے ڪرد.یادم هست وقتے در خانه غذاے خیلے خوب و مفصلے درست مےڪردیم و همه آماده ے خوردن مےشدیم احمـ🌹ــد جلو نمےآمد! مےگفت:توے این محل خیلے از مردم اصلا نمےتوانند چنین غذایے تهیه ڪنند.مردم حتے براے تهیه ے غذاے معمولے دچار مشڪل هستند،حالا ما ... براے همین اگ سر سفره هم مے آمد با اڪراه غذا مےخورد.براے بچه اے در قد و قواره ے او این حرف ها خیلے زود بود.اصلا بیشتر بچه ها در سن دبستان به این مسائل فڪر نمےڪنند. اما احمـ🌹ــد واقعا از بینش صحیحے ڪه در مسجد و پاے منبرها پیدا ڪرده بود این حرف ها را مے زد.برای همین مےگویم اولین جرقه هاے ڪمال در همین ایام در وحود او زده شد. رفته رفته هر چه بزرگ تر مے شد رشد و ڪمال و معنویت او بالا رفت تا جایے ڪه دگیر ما نتوانستیم به گرد پاے او برسیم! براے دوره ے راهنمایے... ... ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
من غصه‌دار غصه‌های بی‌قرینم من کربـلا را یادگـار آخـرینم 🍂 تسلیت🍂 ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝
Akbari-Mohsenieh1396[05].mp3
3.97M
مناجات با امام زمان (عج) مداح :حاج مهدی اکبری 🔊یا صاحب العصر والزمان! ╔══════••••••••••○○✿❤️╗ @parastohae_ashegh313 ╚❤️✿○○••••••••••══════╝