eitaa logo
پرپرواز
32 دنبال‌کننده
994 عکس
109 ویدیو
5 فایل
باید شهیدبود تا شهید شد پری برای پرواز🪶 اینجا قراره یه دورهمی شهدایی باشه شروع از ¹⁵شعبان¹⁴⁰² کاری داشتین اینجاییم @ShahidHamedaani
مشاهده در ایتا
دانلود
شهید جواد فکوری🌺☘ امیر سرلشکر خلبان جواد فکوری، فرمانده نیروی هوایی و وزیر دفاع جمهوری اسلامی ایران بود. او در سال ۱۳۳۸ در کنکور سراسری شرکت کرد و در رشته پزشکی پذیرفته شد ولی به خاطر علاقه زیادی که به خلبانی داشت، با انصراف دادن از تحصیل در دانشگاه، در مهرماه همان سال وارد دانشکده خلبانی نیروی هوایی شد. فکوری دو بار در سال‌های ۱۳۴۲ و ۱۳۵۶ برای تحصیل و آموزش خلبانی جنگنده اف-۴ به آمریکا رفت اما پس از انقلاب ۱۳۵۷، به خدمت نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران درآمد و با شروع جنگ ایران و عراق به عنوان یکی از طراحان عملیات‌های نیروی هوایی ایران به کار خود ادامه داد. شهید جواد فکوری در طراحی عملیات کمان ۹۹ و عملیات اچ-۳ و عملیات اوسیراک شرکت داشت. 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
🍂 زندگی در جاهای مختلف ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ این قدر در خانواده و فامیل ارتشی داشتیم که تا صحبت یک خواستگار ارتشی برای من شد، مادر بزرگ و دایی و عمه ام که در واقع به خاطر مرگ زود هنگام پدر و مادرم سر پرستی و نظارت کلی بر زندگی من داشتند، ندای مخالفت سردادند. موضوع مدتی مسکوت ماند تا وقتی که تحصیلات شهید فکوری در آمریکا تمام شد و این بار خودش به خواستگاری آمد. برای ازدواج خیلی بزرگ نشده بودم ولی از او خوشم آمد. خانواده هم وقتی رضایت مرا دیدند، چاره ای جز موافقت نداشتند. مهریه ام ۵۰ هزار تومان تعیین شد و مراسمی انجام گرفت و بعد از یک ماه نامزدی، من به خانه شهید فکوری رفتم. ۶ ماه بعد، زندگی سیال ما شروع شد. ۶ ماه دوم زندگی در پایگاه وحدتی دزفول گذشت. ۶ ماه بعد در فرودگاه مهرآباد سپری شد. سه سال هم در پایگاه شاهرخی همدان، ۳ سال در تهران، ۸ سال در شیراز و ... همین طور زندگی مان در جاهای مختلف می گذشت. دخترانم انوش و آیدا به فاصله یک سال در همدان به دنیا آمدند و علی پسر کوچکم در شیراز. تا قبل از تولد بچه ها اغلب وقت‌ها که جواد ماموریت داشت. من هم با او می رفتم ولی بعد از آن، وقتی که برای ادامه تحصیل دوباره، بورسیه آمریکا گرفت، تنها ماندم. ولی سال ۵۶ که می بایست دوره ستاد را در آمریکا می گذراند، من و بچه ها هم با او رفتیم. همسر شهيد جواد فکوری ‌‌‍‌‎‌┄═❁๑🍃๑🌺๑🍃๑❁═‌‌‍‌‎‌‌‌‍‌‎‌┄ 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
به روایت همسر کسی به اسم تیمسار ربیعی فرمانده پایگاه شیراز بود. در ماه رمضان ساعت ۱۰ صبح جواد را برای صرف نوشیدنی به دفترش دعوت کرده بود. می دانست جواد اهل روزه است. جواد هم نرفت. به او گفتم: امسال، سال درجه ات است. با ربیعی سر ناسازگاری نگذار. اما جواد تاکید کرد: دینم را به درجه و دوره نمی فروشم. تیمسار ربیعی هم مرا دید و گفت: شوهر تو شب و روز من را گذاشته و به دینش می رسد. شادی روح پاکشون فاتحه و صلوات با وعجل فرجهم 📿 هدیه کنید به مادر مهربان س اَلْلَّٰھُمـَّـ ؏َـجِّڸْ لِوَلیِّٖــღــڪَ اَلْفَــــࢪَجْ𝟑𝟏𝟑💙⃞💎 جهت تعجیل در فرج آقا امام_زمان و شادے ارواح مطهر شـهدا صلوات +وعجل فرجهم📿 رفیق شهیدم
✨ویژه سالروز شهادت🥀 نام و نام خانوادگی: ثاقب و ثابت شهابی نشاط تاریخ تولد: ۱۳۴۳/۹/۲ تاریخ شهادت شهید ثاقب:۱۳۷۷/۱۰/۱۸، تهران تاریخ شهادت شهید ثابت: ۱۳۸۵/۹/۲۵، تهران گلزار: بهشت زهرا سلام‌الله علیها، تهران، قطعه ۵۰، ردیف ۶۵ و ۶۷، شماره ۱۹ 🕊🕊 🛒«ثاقب و ثابت شهابی‌نشاط»، دوقلو‌هایی بودند که سال ۱۳۴۳ داخل سبدی در کنار یکی از مجتمع‌های بهزیستی رها شدند. ✨آن‌ها در سن ۱۸ سالگی به‌عنوان رزمنده در گردان «سلمان» از لشکر ۲۷ محمد رسول‌الله (ص) به‌عنوان امدادگر برای شرکت در عملیات «مسلم بن عقیل» به «سومار» رفتند. بسیار خوش مشرب و بانشاطی بودند. ☃️«ثاقب» بعد از جنگ به مجتمع بهزیستی شهید «قدوسی» برگشت و زندگی خود را به‌همین صورت تا لحظه شهادتش یعنی ۱۸ دی سال ۱۳۷۷ با جراحات شیمیایی ادامه داد 🥀 💍و «ثابت» نیز بعد از مدتی، با خانواده «فرحزاده» وصلت کرد و صاحب سه فرزند شد. ✌️وقتی به آنها گفتند که شما که پدر و مادر ندارید و پرورشگاهی هستید برای چی آمده‌اید جبهه؟ گفتند: ما پدر و مادر نداریم؛ شرف که داریم، غیرت که داریم. 💛◇ جالب بود که این دو بعد از جنگ در پرورشگاه هم حضور داشتند و به بچه‌های بی سرپرست خدمت می‌کردند. ✌️تا آخرین سال جنگ هم این دو برادر با وجود اینکه مجروح و شیمیایی شده بودند اما در جبهه حضور داشتند. تنها یادگاری از پدر و مادر ندیده‌شان ثاقب و ثابت سالها از کرمانشاه و غرب کشور گرفته تا اهواز و خرمشهر به هر کجا که اعزام می‌شدند در درون ساکشان اعلامیه‌هایی را به همراه داشتند که عکسی از دوران کودکی‌شان به همراه دست نوشته‌ای به این مضمون به در و دیوار شهرها می‌چسباندند:« پدر و مادر عزیز از آن روزی که ما را تنها در کنار خیابان رها کردید و رفتید سالها میگذرد حال امروز دیگر ما برای خودمان مردی شده‌ایم ولی همچنان مشتاق و محتاج دیدار شماییم!» ولی هیچگاه از پدر و مادرشان خبری نشد ( شاید هم مرده بودند ) اما از شیر خوارگاه تا آسمان برای این دو برادر راه طولانی و پر پیچ و خمی نبود... آنچه که امروز از ثاقب و ثابت شهابی نشاط باقی است دو قبر مشکی رنگ شبیه به هم و در کنار هم در قطعه ۵۰ گلزار شهدای بهشت زهرا، سعی کنید اگر چنانچه روزی گذارتان به بهشت زهرا افتاد سری به گلزار شهداء قطعه ۵۰ردیف ۶۷شماره ۱۹ و ردیف ۶۶ شماره ۱۹ این دو برادر شهید غریب آرام کنار یکدیگر خفته اند، آنان شب‌های جمعه هیچ‌گاه پدر و مادری زائر مزارشان نبوده است و سخت چشم به راه پدر و مادر و دوستانند، توجه کنید که آنها خیلی غریبند، هیچ کس را ندارند ولی به‌ گردن‌ تک‌تک‌ ما‌حق‌دارند! لطفا برای شادی روح همه ی درگذشتگان که دستشان از دنیا کوتاهه بخصوص این دو برادر شهید و غریب فاتحه و صلواتی قرائت کنید شادی روح پاکشون فاتحه و صلوات با وعجل فرجهم هدیه کنید به مادر مهربان سلام الله علیها🌺
شهید احمد کاظمی در تاریخِ ۲ مردادِ ۱۳۳۸ در شهر نجف آباد، استان اصفهان زاده شد. پدرش عشق‌علی کاظمی نام داشت. با وقوع انقلاب در دی‌ماه ۱۳۵۸ همراه با گروهی با مسئولیت محمد منتظری، به همراه غلامرضا صالحی و غلامرضا یزدانی جهت اعزام به جنوب لبنان، ابتدا وارد سوریه شد. او در پادگان حموریه در اطراف دمشق، یک دوره آموزشی جنگ‌های نامنظم را به مدت ۴۵ روز، زیر نظر سازمان الفتح طی کرد و بعد از آن به جنوب لبنان اعزام شد و در کتیبه‌های نظامی اطراف بیروت، که مربوط به سازمان الفتح بود، مستقر گردید. در سال ۱۳۵۹ به ایران بازگشت و بلافاصله به کردستان رفت. در پی آغاز جنگ ایران و عراق، با همراهی گروهی ۵۰ نفره در جبهه‌های آبادان حضور یافت. در پایان جنگ، این گروه به لشکر ارتقاء پیدا کرده بود و فرماندهی لشکر ۸ نجف را احمد کاظمی برعهده داشت. تجهیزات زرهی لشکر ۸ نجف از سلاح‌های به غنیمت گرفته شده از نیروهای ارتش عراق تجهیز شده بود، که بخش اعظم آن حاصل تجهیزات بجا مانده از نیروهای عراقی بود، که با آزادسازی خرمشهر عاید نیروهای ایرانی شده بود و صدها تانک، نفربر، توپخانه و ماشین‌آلات رزمی را در بر می‌گرفت. 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
شهیداحمدکاظمی در دوران فعالیت در سپاه پاسداران، ۳ نشان فتح دریافت نمود و آخرین درجه نظامی وی نیز تا سال ۱۳۸۴ سرتیپی بود. او دانش‌آموخته کارشناسی جغرافیا از دانشگاه امام حسین، کارشناسی ارشد مدیریت دفاعی از دانشگاه فرماندهی و ستاد و دانشجوی دکتری دفاع ملی از دانشگاه عالی دفاع ملی بود. احمد کاظمی در ۱۹ دی سال ۱۳۸۴ در سانحه هوایی سقوط هواپیمای داسو فالکون ۲۰ در نزدیکی ارومیه شهید شد. به گفته رحیم صفوی، فرمانده وقت سپاه پاسداران، در نشست خبری ۱۹ دی ۱۳۸۴ علت سقوط هواپیما، از کار افتادن دو موتور آن اعلام گردید. وی بنا به وصیتش در جوار حسین خرازی و رضا حبیب‌اللهی، در گلستان شهدای اصفهان دفن گردید. سنگ بنای یادبودی از احمد کاظمی در قطعه ۲۹ بهشت زهرای تهران وجود دارد. 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
روز ۱۹ دیماه سال ۱۳۸۴ یادآور حادثه تلخ سانحه‌ي سقوط هواپيماي فالكن سپاه است که در حدود ‌۱۰ كيلومتري فرودگاه اروميه به خاطر نقص فني در هر دو موتور آن با زمين اصابت كرد. اين هواپيما حامل سردار كاظمي فرمانده‌ي نيروي زميني سپاه پاسداران انقلاب اسلامي و سردار سعيد مهتدي فرمانده لشكر پياده مكانيزه ۲۷ محمد رسول الله(ص) و ‌۹نفر ديگر از همراهان بود كه عازم ماموريت عملياتي بودند. نام و خاطر شهدای این حادثه علی الخصوص شهید احمد کاظمی یار و همرزم سردار شهید حاج قاسم سلیمانی و سردار سرتیپ صفدر رشادی دانش آموخته کارشناسی ارشد رشته مدیریت دولتی دانشگاه شهید بهشتی را گرامی میداریم 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
أجلسُ‌هناوأفكّربلحن‌ ضحكتك؛ می‌نشینم‌اینجاوبه‌لحن‌ِ خنده‌هایت‌فکرمی‌کنم!🌱 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶
🤍 میرزا تقی‌خان فراهانی (متولد ۱۱۸۶ – درگذشتهٔ ۲۰ دی ۱۲۳۰) مشهور به امیرکبیر، یکی از صدراعظم‌های ایران در دوره ناصرالدین‌شاه قاجار بود. پدرش، کربلایی محمدقربان بود که در خانه قائم‌مقام فراهانی آشپزی می‌کرد. محمدتقی با فرزندان قائم‌مقام بزرگ شد. زیردست قائم‌مقام، منشی‌گری آموخت و در علم و ادب پرورش یافت. در ۴۲ سالگی به صدارت دربار ناصرالدین شاه رسید. 🤍 اصلاحات امیرکبیر اندکی پس از رسیدن وی به صدارت آغاز گشت و تا پایان صدارت کوتاه او ادامه یافت. مدت صدارت امیر کبیر ۳۹ ماه (سه‌سال و سه‌ماه) بود. ✌️🏻 وی مؤسس مدرسه دارُالفُنون بود که برای آموزش دانش و فناوری جدید به فرمان او در تهران تأسیس شد. همچنین انتشار روزنامه وقایع اتفاقیه از جمله اقدامات وی به‌شمار می‌آید. 💚 کسی‌که همواره می کوشید و از این همه تلاش، چشم داشتی جز نیک‌بختی ملت خویش نداشت. او آموخته بود هرجا کمبودی می‌بیند، برای رفع آن بکوشد و آن‌چه را با رنج بسیار به دست آورده است ـ و در صرف آن برای آرامش و رفاه خود حق دارد ـ به‌خاطر آسایش و آرامش ملت خود مصرف کند. مردی که هربار دست به اقدامی زد، میلیون‌ها ایرانی، مغرورتر نفس کشیدند. ✌️🏻🇮🇷 🕊 پرپرواز @pareparvvaz🪶