eitaa logo
حمید پارسانیا
4.2هزار دنبال‌کننده
458 عکس
156 ویدیو
89 فایل
کانال رسمی اطلاع رسانی دروس و جلسات حجت‌الاسلام دکتر حمید پارسانیا @admin_parsania :ادمین👤 🔳 «وبگاه» parsania.net 🔳 «ویراستی» virasty.com/parsania_net 🔳 «تلگرام» t.me/parsania_net
مشاهده در ایتا
دانلود
3️⃣ وقتی فرهنگ در سطح کلان، دانشگاه را حمایت می کند، بیان تئوریک و نظری ارزش ها و آرمان هایی را که با آنها زیست می کند به نوعی در نهاد دانشگاه، بازنمایی می کند. 🔸اگر تفسیر و هستی شناسی دانشگاه از جهان و عالم با آن تفسیری که فرهنگ عمومی با آن زیست می کند، تطابق نداشته باشد، دوام و بقای آن دانشگاه و حتی فراتر از اینها، تکوین آن دانشگاه ممکن نیست، اگر هم دوام آن دانشگاه ممکن شود در این فضا، به چالش کشیده می شود. 🔸اگر دانشگاه از یک اتوریته یا قدرتی بیرون از فرهنگ کمک بگیرد و بتواند یک «نظام دانایی» ایجاد کند، قطعا به عنوان یک کانون بحران و چالش در درون فرهنگ ظاهر شده و به صور مختلف به محل کشمکش بدل می شود که نهایتا یا به استحاله فرهنگ یا به استحاله دانشگاه منجر خواهد شد. 🔸در این وضعیت، یکی از این دو یا هر دو (فرهنگ و دانشگاه) باید در تعاملاتشان تغییراتی را بپذیرند والا بدون تغییر و تحول، همزیستی بین این دو ممکن نخواهد بود. 4️⃣ وقتی از دانش به عنوان یک «واقعیت تاریخی» سخن می گوییم که در درون فرهنگ به وجود آمده باشد و تعاملات بین بخش های مختلف فرهنگ با بخش های مختلف دانشگاه به صورت طبیعی رخ داده باشد. 🔸اگر دانشگاه درون زا باشد و در چهارچوب فرهنگ خودش قرار بگیرد مسیر تولد و رشد دانشگاه در چهارچوب عوامل درونی این فرهنگ قابل تحلیل است، اگر این فرهنگ یک فرهنگی دینی و معنوی باشد و از یک هستی شناسی معنوی نسبت به عالم و آدم برخوردار باشد، قاعدتا دانشگاه هم با این فرهنگ تناسب دارد، اما اگر یک فرهنگ کاملا دنیایی و این جهانی باشد قاعدتا آن سطوحی از دانشگاه هم که می خواهد از امر معنوی و تعالی سخن بگوید، در این فرهنگ طرد شده و حمایت نمی شود. 🔸اگر فرهنگی بتدریج به سوی دنیوی و این جهانی شدن، پیش برود که از قضا، این شیوه از نگرش و زیست، با عقبه علمی و معرفتی اش سازگار نباشد باید تعریف اش از دانشگاه و علم را دگرگون کند. 🔸مساله وقتی جدی تر می شود که ما مواجهات بینافرهنگی داریم، این مواجهه ها آثار و پیامدهایی مربوط به خود دارد که برخی از اینها ممکن است بسیار مفید و برخی بسیار تحول آفرین باشند. 🔸باید ساز و کارهای مربوط به آنها و تاثیراتی را که می گذارند نیز در جای خود مستقل بررسی کرد. بنابراین، آنچه در نسبت میان «دانشگاه» با «دین» و «فرهنگ» بیش از هر چیزی ضروری است، پیوند و تعامل میان آنها است؛ چرا که در غیر اینصورت در جامعه ناهماهنگی های فزاینده ای ایجاد می شود. 🔻منبع: روزنامه «ایران» 🔻اولین همایش «فرهنگ و دانشگاه در ایران» 🆔@parsania_net
🔰 کانال استاد 🔸 تحلیل جریان‌های فکری معاصر 🔸 پانزده مسأله درباره آموزش 🔸بررسی تاریخ فعال و زنده‌ حکمت اسلامی 🔸 رصدکردن بنیان‌های فلسفی متون آموزشی 🔸تحولات حوزه­‌های معرفتی 🔸بررسی نقاط قوت فلسفه‌ اسلامی و فلسفه­‌های مدرن 🔸پخش دروس استاد 🔻🔻با عضویت در @parsania_net
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
31.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
💠 أشراط الساعه؛ 🔰پیامبر(صلی الله علیه و آله) فرمودند: «اگر از عمر دنیا یک روز باقی مانده باشد، خداوند آن‌روز را طولانی می‌کند تا مردی از فرزندان مرا مبعوث کند که اسم او مانند اسم من است و زمین را پر از عدل و قسط می‌کند، همان‌گونه که پر از ظلم شده بود». (فتال نیشابوری، محمد بن احمد، روضة الواعظین و بصیرة المتعظین، ج 2، ص 261، قم، رضی، چاپ اول، 1375ش) 🆔@parsania_net
حمید پارسانیا
🆔@parsania_net
💠 مدرنیته در ایران 🔸تكنولوژي ظاهر غرب است و باطن غرب، انديشه‏‌هاي عميق‏‌تر، فلسفه‌ي انسان‏شناسي و هستي‏‌شناسي اوست؛ يعني هنوز هم كه صد سال از مشروطه مي‏‌گذرد، باطن غرب از نظر كاوش‌گران اجتماعي و فرهنگي ما دور است و مورد توجه قرار نمي‏‌گيرد، پس مدرنيته در ايران، درست عكس جرياني است كه در غرب اتفاق افتاده؛ يعني ابتدا لايه‏‌هاي عميقش ظهور نمي‏كند؛ بلكه لايه‏‌هاي ظاهريش وارد مي‏‌شود و ناخودآگاه در يك حالت خواب آلودگي ماست كه به فضاهاي معرفتي و علمي‏مان نفوذ مي‏‌كند، دانشگاه‏هاي اوليه‌ي ايران هم‏چون دارالفنون را ببينيد؛ نگاه ايرانيان به علوم غربي، يك نگاه فن‏آورانه است؛ حتي اخيراً هم كه نظام علمي‏مان قصد تحرك دارد، احساس مي‏كند كه مثلاً بايد بحث فن‏آوري در عنوان آموزش عالي بيايد؛ يعني نگاهش بيش‏تر به همين بُعد مسأله متمركز است. 🔸به هرحال غرب از چنين زاويه‏‌اي به ايران آمد. اگر بخواهيم روشن كنيم كه كدام قسمت از علوم غربي در نظام علمي جديد ما ـ كه با مرجعيت دانش غربي شكل گرفت ـ وارد شده، بايد به اين نكته توجه كنيم كه ريشه‏‌هاي فلسفي غربي در ميان همان بخش‏هايي كه مدرنيته را مي‏خواهد، به صورت عميق نيامده است؛ اكنون ـ به نظر من ـ فعال‏‌ترين بخش از نظام دانشگاهي ما كه انديشه‌ي فلسفي را توزيع مي‏‌كند، دانش سياسي موجود است؛ يعني از افق، انديشه‏‌ها و روش‏‌هاي سياسي عمدتاً شروع مي‏كنند و در واقع صحنه‏‌گردان مسايل فلسفي غرب، كساني هستند كه همين‏‌ها را در فضاي مطبوعات ما مطرح مي‏‌كنند... 🔸هنگامي كه مدرنيته به ايران مي‏‌آيد، از ابتدا با دين‏‌ستيزيِ آشكار شروع مي‏‌شود. منورالفكران در ابتدا مي‏‌كوشيدند مسيري را بروند كه در غرب طي شده؛ مثلاً ملكم خان نوشتن تاريخ اسلام را شروع كرد يا آخوندزاده به ملكم‏خان مي‏‌گويد كه مي‏خواهد مثل او، صريح و كفرآميز سخن نگويد؛ اما نتوانستند چنين كنند و رابطه‌ي دين و مدرنيته به سرعت خونين شد. 🔸تحقق نيافتن اين مسأله، به ايران اختصاص دارد و در ديگر كشورهاي عربي اين‏گونه نيست؛ حضور تفكر معنوي، فلسفي و غناي مسايل اعتقادي تشيع، نقش عمده‏اي داشت كه نخبگان فرهنگي ما به سوي نوعي سازش ظاهري بين مدرنيته و اسلام نيامدند، ما در ايران «الميزان» را داريم و اهل سنت «المنار» را؛ مقايسه‌ي بين اين دو كافي است كه نشان دهد چرا تفكر مذهبي در اين‏جا نتوانست سازش ظاهري را با مدرنيته ايجاد كند؛ اما در ديگر كشورهاي اسلامي تا حدودي موفق بود. 🆔@parsania_net
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
حمید پارسانیا
🆔@parsania_net
💠از عقل قدسی تا عقل ابزاری ✍️ استاد پارسانیا 🔸در قرآن کریم کمتر واژه‌ای به اندازه عقل و علم آمده است؛ این دو واژه در تعابیر قرآنی با حفظ هویت جهان‌شناختی، همه مراتب علم و عقل را فرا می‌گیرد و به عقل و علم ابزاری و تجربی محدود و مقید نمی‌شود. 🔸برترین مرتبه عقل، عقل قدسی است که در پرتو اشراق و افاضه مستقیم الهی، از روح‌القدس بهره برده و وحی و کلام خداوند را به بشر عرضه می‌کند، و مراتب بعدی آن، عقل مفهومی در دو بعد نظری و عملی است که به تأمل در آغاز و انجام انسان و وظایف و تعهدات او می‌پردازد. 🔸عقل قدسی و عقل مفهومی، دو حجت و دو پیام‌آور الهی هستند و یکدیگر را تأیید می‌کنند. 🔸عقل مفهومی، انسان را به سوی حقایق و معارف برتر راه می‌برد و عقل قدسی در مراتب نخستین عقل مفهومی، آدمیان را بارور کرده و در نهایت، افق‌های برتر را بر روی او می‌گشاید. مدرنیته با انکار مرجعیت وحی و عقل قدسی آغاز می‌شود و این انکار ظاهرا ریشه در کم‌توجهی یا بی‌مهری پیشین کلیسا به عقل مفهومی دارد. 🔸بی‌توجهی کلیسا به عقل مفهومی، زمینه تقابل بین این دو رتبه از عقلانیت را پدید آورد و تا هنگامی که کلیسا در موضع اقتدار بود، این تقابل را به نفع آنچه ایمان می‌نامید، خاتمه می‌بخشید. 🔸اما در دنیای مدرن، کفه تقابل به نفع طرف مقابل یعنی عقل مفهومی تغییر کرد و عقل مفهومی با پشت کردن به عقل شهودی و قدسی، ریشه‌های وجودی خود را قطع کرده و به سرعت خشکاند. 🔸عقلانیت ابزاری و عرفی که خالی از مرجعیت عقل و وحی است، یعنی عرف سکولار، دو لاشه برجای مانده مدرنیته است و این لاشه بی‌جان را نور عقل است که دیگر بار، حیات و زندگی می‌بخشد. 🆔@parsania_net
🔰 کانال استاد 🔸 تحلیل جریان‌های فکری معاصر 🔸 پانزده مسأله درباره آموزش 🔸بررسی تاریخ فعال و زنده‌ حکمت اسلامی 🔸 رصدکردن بنیان‌های فلسفی متون آموزشی 🔸تحولات حوزه­‌های معرفتی 🔸بررسی نقاط قوت فلسفه‌ اسلامی و فلسفه­‌های مدرن 🔸پخش دروس استاد 🔻🔻با عضویت در @parsania_net