اجرای قطعه ی بوی جوی مولیان توسط دانشجویان چینی زبان و ادبیات فارسی #زبان_فارسی @parsig_ir

📙چشمانی که پایان دنیا را دیدند. تصویری از یک دختر نابینای ژاپنی که به دلیل مشاهده بمب اتمی هیروشیما بینایی خود را از دست داد. #جنایت @parsig_ir

📸 حصار شهر قدیم خوارزم، ازبکستان عکس از shutterstock @parsig_ir

نوارهای نوستالژیک دهه شصت همشون کلی خاطره هستن.. #نوستالژی @prasig_ir

"احترام به فرهنگ و ارزش‌های ایرانی، یکی از مهمترین عواملی است که هویت و شخصیت ما را تعیین می‌کند. با حفظ و احترام به آداب، رسوم، هنر و تاریخ ایران، ما نشان می‌دهیم که به ارزش‌های فرهنگی خود افتخار می‌کنیم. این ارزش‌ها را به نسل‌های آینده منتقل کنیم. ❤️ #پست @prasig_ir

جوزف استالین تصاویر خود را روتوش یا به عبارتی فتوشاپ می‌کرد جوزف استالین نسبت به زمان خود بسیار جلوتر بود. ازن دیکتاتور شوروی سابق، حتی قبل از وجود واژه‌ای به نام فتوشاپ تصاویر خود را دستکاری کرده و روتوش می‌نموده است. او معمولا تصاویر خود را با حذف افراد کشته شده یا به قتل رسیده ویرایش می‌کرد. گاهی هم خود را به عکس‌های قدیمی اضافه می‌نمود. #تاریخ_جهان @parsig_ir

🐝 تولید نانو پودر بره‌موم محلول در آب 🇮🇷و راه‌اندازی مرکز تشخیص آفات و بیماری زنبور عسل فراورده بره‌موم زنبور عسل به صورت یک ماده صمغی و نامحلول در آب هست اما محققان اصفهانی با نوآوری توانستند برای اولین‌بار اونو به صورت نانو پودر و محلول در آب تولید کنند. این فروارده با خواص آنتی اکسیدانی و آنتی بیوتیکی در صنایع داروسازی و داروهای طبیعی کاربرد داره. #خبر_خوب @parsig_ir

وقتی تازه میفهمی خاتم از چی تشکیل شده!!! @parsig_ir

🛑 حزب ک.وموله، اصلی ترین گ.روهک ت.روریستی و ت.جزیه طلب کردستان ایران است که اعضای آن در جدا کردن س.ر از بدن مردم با کاشی شکسته، متخصص و به این واسطه مشهور و شناخته شده‌اند. 📌حالا گلشیفته فراهانی، به عبدالله مهتدی، رهبر تروریست های کوموله میگوید که همیشه با آنها هم پیمان بوده است! #پست @parsig_ir

«تاجر فرش در قاهره»، اثر ژان‌لئون ژروم نقاش رئالیست. عرضه‌ی فرش ایرانی در عمارتی در قاهره، قرن نوزدهم #هویت_ما @parsig_ir

🔻صابونش به رخت ما خورده است ✍رختشوئی ، لباس هر کس را میگرفت ، دیگر پس نمیداد و می گفت : گم شده یا دزدبرده . از این جهت هیچکس دوبار به او لباس نمی داد و او مدام در جستجوی مشتری تازه بود . نزد مسافری رفت که مرتبه ای دیگر لباس اورا برای شستن برده بود اما فراموش کرده بود. رختشوی گفت : آقا لباستان را بدهید تا صابون بزنم ، مسافر که ناگهان اورا شناخت ، گفت : صابون شما یک مرتبه به رخت من خورده است @parsig_ir