🏙 گمان میکنید زندگی کردن آسان است، وقتی شهری که در آن زاده شدهای، دیگر نیست، اما... تو به زندگی ادامه میدهی؟
💬 گمان میکنید به یاد آوردن آسان است، وقتی که چاره فقط فراموش کردن است، وقتی شهری در کار نیست، اما
تو هنوز هم آن را به یاد میآوری؟
👂گمان میکنید خوابیدن آسان است، وقتی گوشهایت پُر است از جیغ و وقتی چشم هایت پُر است از اشک؟
🛌 وقتی تصاویر شاد را، دیگر تنها در خواب میتوان دید، گمان میکنید بیدار شدن از خواب آسان است؟
✍ #هوانس_گریگوریان | شاعر، مترجم، روزنامه نگار و زبان شناس پرآوازه ارمنستان.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
☕️ #نوش_خوان
4_5836757922725496220.mp3
2.93M
🕛 💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #موعظه
🌹 ادب #آیت_الله_بروجردی و پروفسور مسیحی
🎙حجت الاسلام #دانشمند
🆔 @partoweshraq
🕑 💠🌹💠 #بـہـجٺ_خـــوبـان
⌚برترین نوع اصلاح #نماز بجا آوردن آن در اول وقت می باشد.
⚜ حضرت #آیت_الله_بهجت (قدس سره):
🎙از سخنان علی (علیه السلام) است که:
🔅بدان تمام اعمالت تابع نمازت می باشد برترین نوع اصلاح نماز بجا آوردن آن در اول وقت می باشد و بالاترین مرحله ی اصلاح نماز روی آوردن و توجّه با تمام وجود در نماز به خداوند متعال است.
🔅و اوّلی برای کسی که خدا بخواهد به دوّمی منجر می گردد و خداوند آگاه و هدایتگر است و به ما و شما توفیق عنایت می فرماید.
📗فریادگر توحید، ص ٢٢٩.
🆔 @partoweshraq
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕓 💠🚻💠 #مشاوره_خانواده
🎥 #ببینید
⁉ وقتی خانمتون داره باهاتون حرف میزنه و درد و دل یا گلایه میکنه شما چه رفتاری باید از خودتون نشون دهید؟
👌آقایون حتما ببینند!
🆔 @partoweshraq
⚠ عذابهاي آسماني نتيجۀ اهانت به مقدّسات است.
🔥قحطيها، كمبودها، سيلهاي نامتوقّع، زلزلههاي خانمان برانداز، جنگهاي بدون اصل و اساس، اسراف و تَرَف و زياده رويهاي بيجا كه انسان را به طغيان ميكشاند، همه نتيجه و واكنش اينگونه ناسپاسيها و اين طريق اهانت به مقدّسات علمي و ديني و آثار مذهبي و اسلامي و تشيّع است كه چون وارد شود، انسان را گيج و متحيّر نموده، آنوقت بيچارۀ مسكين دنبال علل طبيعي و فيزيكي ميرود و ميخواهد با اين تجربيّات جلوي مقدّرات آسماني را بگيرد.
📗کتاب شریف #روح_مجرد، ص ٣٠٢ و ٣٠٣، #علامه_سید_محمد_حسین_حسینی_طهرانی (رضوان الله علیه).
🆔 @partoweshraq
#حـلقـہ_عشـاق
🕕 💠🌷💠 #سـیـره_شـہـداء
🗓 بعد از اینکه بچهها یکساله شدند یعنی خرداد ۹۴ تا اردیبهشت ۹۵ تقریبا دائم ماموریتهای مختلف میرفت.
🌷 حسین آقا به حضرت زهرا(س) ارادت عجیبی داشت؛ میگفت اسم پسرمان را هر چه میخواهی انتخاب کن اما اسم دخترمان حتماً باید «فاطمه» یا «زهرا» باشد.
👧👦 اسم نازنین زهرایم را حسین آقا انتخاب کرد و من هم به دلیل ارادتم به امام زمان(عج) نام امیر مهدی را برای پسرمان انتخاب کردم.
🌄 بچه های من غروبمبعث به دنیا آمدند به شوق تولد بچه ها ده روز را مرخصی گرفت و کنار ما بود و شبها تا صبح بیدار بود و مواظب من و بچه ها بود.
مثل پروانه دور ما می گشت و خیلی خوشحال بود.
📖 وقتی صبح ما بیدار می شدیم ایشان می خوابید. مقید بود که شبها زیارت عاشورا بخواند و بخوابد.
📔 اگر نمیتوانست حتماً یک صفحه قرآن را میخواند.
🌷 #شهید_مدافع_حرم_حسین_مشتاقی
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
⚜ #نکات_ناب_استاد_انصاریان
🌹پیغمبر اکرم(ص) فرمودند:
🌷 آقای مردم جهان، شهدا هستند،
🌷 آقای شهیدان، شهدای کربلا هستند،
🌷 آقای شهدای کربلا، حضرت حسین(ع) است.
🆔 @partoweshraq
#شب_جمعه
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید | #روضه
🕯 #یک_دقیقه_اشک
🎤 کربلایی #نریمان_پناهی
💚 به مناسبت #شب_جمعه،
شب زیارتی ارباب بی کفن
🆔 @partoweshraq
پرتو اشراق
⚜ چگونگی استشفا از #تربت_کربلا
💚 به مناسبت #شب_جمعه، شب زیارتی ارباب بی کفن
📗شیخ اجل، ابن قوله، استاد #شیخ_مفید (رحمت الله علیه ) در کتاب #کامل_الزیارات به اسناد خود از #محمد_ابن_مسلم #روایت کرده که گفت:
🐪🐫 به مدینه رفتم و بیمار شدم.
🍵 حضرت #امام_محمد_باقر (علیه السلام) مقداری آشامیدنی در ظرفی که دستمال بالای آن بود، به وسیله غلام خود برایم فرستاد و گفت: این را بخور که امام (علیه السلام) به من امر فرموده است که بر نگردم تا این دارو را بیاشامی!
👳🏻 چون گرفتم و خوردم شربت سردی بود در نهایت خوش طعمی و بوی مشک از آن بلند بود.
👨🏻 پس غلام گفت: حضرت فرمود چون بیاشامی به خدمتش بروی.
👳🏻 من تعجب کردم که گویا از بندی رها شدم. برخاستم و به در خانه آن حضرت رفته، رخصت طلبیدم.
🌹حضرت فرمود: صبح الجسم فادخل؛ بدنت سالم شده داخل شو.
👣 گریه کنان داخل شدم و سلام کردم... دست و سرش را بوسیدم...
🌹فرمود: ای محمد، چرا گریه می کنی؟
👳🏻 عرض کردم: قربانت گردم می گریم بر غربت و دوری راه از خدمت شما، و کمی توانایی در ماندن در ملازمت شما که پیوسته به شما بنگرم.
🌹فرمود: اما کمی قدرت، خداوند تمام شیعیان و دوستان ما را چنین ساخته و بلا به سوی ایشان گردانید؛ اما غربت تو، پس مؤمن در این دنیا در میان این خلق منکوس غریب است، تا از این دار فنا به رحمت خداوند برود و در بعد مکان به حضرت ابی عبدالله الحسین (علیه السلام) تاسی کن که در زمینی دور از ما در کنار فرات است و اما آنچه از محبت قرب و شوق دیدار ما گفتی و بر این آرزو و توانایی نداری، پس خداوند بر دلت آگاه است و تو را بر این نیت پاداش خواهد داد.
🌹بعد فرمود: آیا به زیارت قبر حسین (علیه السلام) می روی؟
👳🏻گفتم: هر قدر ترس بیشتر است ثوابش بزرگتر است و هر کس در این سفر خوف بیند از ترس قیامت ایمن باشد و با آمرزش زیارت برگردد.
🌹بعد فرمود: آن شربت را چگونه یافتی؟
✋ گفتم: گواهی می دهم که شما اهل بیت رحمتید و تو وصی اوصیایی... هنگامی که غلام شربت را آورد، توانایی نداشتم که برپا بایستم و از خودم ناامید بودم و چون آن شربت را نوشیدم چیزی را از آن خوش بوتر و خوش مزه تر خنک تر نیافتم. غلام گفت، مولایم فرمود بیا؛ گفتم با این حال می روم هر چند جانم برود و چون روانه شدم گویا از بندی رها شدم. پس سپاس خدای را که شما را برای شیعیان رحمت گردانیده است.
🌹فرمود: ای محمد! آن شربت را که خوردی از خاک قبر حسین (علیه السلام) بود و بهتر چیزی است که من به آن استشفا می نمایم و هیچ چیزی را با آن برابر مکن که ما به اطفال و زنان خود می خورانیم و از آن خیر بسیار می بینیم.
✋عرض کردم: قربانت گردم؛ ما بر می داریم و طلب شفا از آن می کنیم.
🌹فرمود: شخصی آن را بر می دارد و از حائر بیرون می رود. آن را در چیزی نمی پیچد، پس جن و جانوری و چیزی که درد و بلائی که داشته نیست، مگر آنکه آن را استشمام می کند و برکتش بر طرف می شود و برکتش را دیگران می برند و آن تربت که به آن معالجه می کنند نباید چنین باشد و اگر این علت که گفتم نباشد، هر که آن را به خود بمالد یا از آن بخورد البته در همان ساعت شفا می یابد و نیست آن مگر مانند حجر الاسود که نخست مانند یاقوتی در نهایت سفیدی بود و هر بیماری و دردناکی خود را بر آن می مالید در همان ساعت شفا می یافت و چون صاحب آن دردها و اهل کفر و جاهلیت خود را بر آن مالیدند سیاه شد و اثرش کم گردید.
👳🏻عرض کردم: فدایت شوم آن تربت مبارک را من چگونه بردارم؟
🌹فرمود: تو هم مانند دیگران آن تربت را بر می داری، ظاهر و گشوده و در میان خورجین در جاهای چرکین می افکنی پس برکتش می رود.
👳🏻گفتم: راست فرمودی.
🌹فرمود: قدری از آن به تو می دهم، چطور می بری؟
👳🏻عرض کردم: در میان لباس خود می گذارم.
🌹فرمود: به همان قراری که می کردی برگشتی. نزد ما از آن هر قدر که می خواهی بیاشام و همراه مبر که برای تو سالم نمی ماند.
🍵 آن حضرت دو مرتبه از آن به من نوشانید و دیگر آن درد به من عارض نشد.
📚 گناهان کبیره، ج ٢، ص ٣۴۶.
📔چهل داستان از #کرامات #امام_حسین (علیه السلام)، #مصطفی_محمدی_اهوازی
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔 eitaa.com/partoweshraq
▶🆔 sapp.ir/partoweshraq
#سـیـره_اهـل_بیـٺ
#داستان_کوتاه
#پندها
💚 #حسین_جانم
💔 دلِ من سوخته شاید که نسیمی برسد
🌹عطرِ سیبی به مشامم ز حریمی برسد
🌹«فاطمه» آمده در «کرب و بلا» منتظرم
💔 تا «شبِ جمعه» براتی ز کریمی برسد
🌖 در این #شب_جمعه همہ زائـرالحسیـن (علیہ السلام) بشویم با گفتن ٣ مرتبہ:
✋ «صلے اللہ علیـڪ یا اباعبـداللہ»
🆔 @partoweshraq
#شعر
4_5938126916211967074.mp3
8.47M
🕛 💠📢💠 #منـبر؛ رسـانـہ شیعـہ
🎧 #بشنوید | #منبر_کامل
🌴🕋 در باب خروج کاروان #امام_حسین (علیه السلام) از مدینه به مکه
🎙حجت الاسلام #بندانی_نیشابوری
🏴 ٢٨ #رجب، خروج کاروان نورانی امام حسین (علیه السلام) از مدینه
🆔 @partoweshraq
⚜ امام صادق (عليه السلام):
🔅رسول خدا (صلى الله عليه و آله) هرگاه با مردى دست مى داد، هرگز دست خود را از دست او نمى كشيد تا اين كه او دستش را از دست حضرت بكشد.
🔅«ما صافَحَ رسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله رَجُلاً قَطُّ فَنَزَعَ يَدَهُ حتّى يَكونَ هُو الذي يَنزِعُ يَدَهُ مِنهُ».
📚 ميزان الحكمه، جلد ۶، صفحه ٢۶٠.
🆔 @partoweshraq
#حدیث
🌹 #سواد_زندگی
⛔ هرگز نگو «خسته ام»، زیرا اثبات می کنی ضعیفی؛
✋بگو نیاز به استراحت دارم.
⛔ هرگز نگو «نمی توانم»، زیرا توانت را انکار می کنی؛
✋ بگو سعیام را میکنم.
⛔ هرگز نگو «حوصله ندارم»، زیرا برای سعادتت ایجاد محدودیت میکنی؛
✋ بگو باشد برای وقتی دیگر.
⛔ هرگز نگو «شانس ندارم»، زیرا به محبوبیتت در عالم، بی حرمتی میکنی؛
✋ بگو حق من محفوظ است.
🆔 @partoweshraq
⏳ای کاش که انتظار معنی میشد
🌹بی تابی جویبار معنی میشد
🌹 وقتی که سحر شکوفه ی صبح دمید
⏳ با امدنت بهار معنی می شد
⛅ ️اللهُــمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَ الْفَــرَج
☀️ سلام صبحتون بخیر، آدینه مبارکی داشته باشید.
🆔 @partoweshraq
#شعر_انتظار
💠❓📚 ✍🏻💠 #پــرســمــان
🗡 آیا شیطان به دست #امام_زمان(عج) کشته می شود؟
📖 بر اساس آیه «و نفخ فی الصور فصعق من فی السماوات و من فی الارض» در پی نفخ صور همگان خواهند مرد.
👌اما آیا تا پیش از آن گستره حیات شیطان تا کجاست از این آیه به دست نمی آید.
📚 بر پایه برخی روایات، ابلیس در میان نفخه نخست و دوم می میرد.
📚 علامه طباطبایی در تفسیر المیزان، پایان كار شیطان را برپایی حكومت حضرت مهدی(عج) دانسته كه بر اساس برخی روایات، ابلیس به دست مبارك آن حضرت یا طبق روایات رجعت، پس از جنگ با لشكر امیرالمومنین، علی(علیه السلام)، در حوالی كوفه می گریزد و به دست پیامبر (صلی الله و علیه وآله) بر صخره بیت المقدس كشته می شود.
🌏 برخی پایان حیات ابلیس را مقارن با پایان حیات انسان بر روی كره خاكی دانسته اند.
⚜ استاد علامه جوادی آملی (حفظه الله) در باب پایان کار شیطان فرموده اند:
🔅تا آخرین انسان هست، او (ابلیس) هم هست. برای اینکه آخرین انسان را هم اغوا می کند، وسوسه می کند. این چنین نیست که شیطان قبل از یک عده ای بمیرد. آن وقت آن عده، هیچ وسوسه ای ندارند. اگر وسوسه نداشتند که به کمال نمی رسند.
🔅انسان وقتی به کمال می رسد که جهاد اکبر داشته باشد. اگر هیچ گرایشی به طرف رذیلت نبود، انسان که طبعاً به طرف رذیلت و گناه میل ندارد. شهوت می خواهد، لباس می خواهد، غذا می خواهد نه حرام، و همه اینها از سنخ حلالش هست.
🔅آنکه انسان را به طرف حرام تشویق می کند، ابلیس است و الا انسان فطرتا به دنبال حلال می رود.
📚 پی نوشت ها:
۱. زمر/ ۶۸.
۲. التفسیر الكبیر ، ج ۵۴ ، ص ۳۶۷ - ج ۱۲، ص ۱۰۸.
۳. المیزان، ج ۱۲، ص ۱۶۱ - ۱۶۰.
۴. بحارالأنوار، ج ۵۳، ص ۴۲ و ج ۶، ص ۲۵۴.
۵. المیزان، ج ۸، ص ۲۸ - ۲۷.
۶. دروس تفسیر سوره اعراف، آیت الله جوادی آملی،جزوه نهم، ص ۱۱.
📱ڪـانـال ݐـــرٺـــو اشـــراق
🔰 به ما بپیوندید...
▶🆔: eitaa.com/joinchat/2848915456C8c69e1d0c7
💠🌹💠 ٺشـــرفــــــ👣ــــــاٺ
🌹 ماجرای نجات جان #آیت_الله_مرعشی_نجفی توسط #امام_زمان (عج)
📗 کتاب «تشرفات مرعشیه» شامل چهار حکایت از تشرف آیت الله سید شهابالدین مرعشی نجفی خدمت امام زمان (عج) است که در ادامه، داستان تشرف ایشان در سرداب مقدس خدمت حضرت صاحب الزمان (عج) را به نقل از خود ایشان میخوانیم.
🌌 شبه به نیمه رسیده بود و خواب به چشمانم نمیآمد و درگیر فکر و خیال شده بودم. با خود گفتم:
💭 «شب جمعه شایسته است که به سرداب مقدس بروم، زیارت ناحیه مقدسه را بخوانم و حاجات خود را از آن حضرت بخواهم.
🗡با آنکه کمی خطرناک است و امکان دارد از ناحیه کسانی که دشمنی قلبی با اهل بیت پیامبر(ص) و شیعیان دارند مورد تعرض واقع شوم. هر چند که بهتر است با چند نفر از همراهان به آنجا بروم ولی این موقع شب شایسته نیست باعث اذیت دوستانم بشوم و اگر تنها بروم بهتر امکان درد و دل با آقا را دارم.»
👣 با این افکار از جایم برخاستم، وضو گرفتم و به آهستگی از حجره خارج شدم.
🕯شمع نیم سوختهای که به روی طاقچه راهرو بود را در جیب گذاشتم و به سمت سرداب مقدس راه افتادم.
🌌 همه جا تاریک بود و سکوت مرگباری را در سرتاسر مسیر احساس میکردم. قبل از ورود به سرداب مقدس، لحظهای ایستادم و درگی نمودم. درب سرداب را به آهستگی به داخل هل دادم و پا به داخل گذاشتم و با احتیاط از پلهها پایین رفتم. انعکاس صدای پایم، مرا کمی به وحشت انداخت.
🕯به کف سرداب که رسیدم شمع را روشن کردم و مشغول خواندن زیارت ناحیه مقدسه شدم.
👣 بعد از مدت کمی صدای پای شخصی را شنیدم که از پلهها پایین میآمد. صدای پاهایش درون سرداب میپیچید و فضای ترسناکی ایجاد میکرد.
📖 خواندن زیارت ناحیه را رها کردم و رویم را به سمت پلهها برگرداندم.
👳مرد عرب ژولیده و درشت هیکلی را دیدم که خنجری در دست داشت و از پلهها پایین میآمد و میخندید؛ برق چشمان و دندانها و خنجرش، ترس مرا چند برابر کرد و ضربان قلبم را بالا برد.
🗡دستم از زمین و آسمان کوتاه بود و عزرائیل را در چند قدمی خود میدیدم. احساس میکردم لبها و گلویم خشک شدهاند؛ عرق سردی بر پیشانیام نشسته بود و نمیدانستم چکار کنم.
👳پای مرد خنجر به دست که به کف سرداب رسید، نعره زنان به سوی من حمله کرد و در همان لحظه شمع را خاموش کردم و پا به فرار گذاشتم.
👣 آن مرد نیز در تاریکی سرداب به دنبال من دوید و گوشه عبای من را گرفت و با قدرت به سوی خود کشاند!!
⏳در آن لحظه به امام زمان (عج) توسل نمودم و بلند فریاد زدم:
✋«یا امام زمان»، صدایم درون سرداب پیچید و چندین بار تکرار شد که در همان لحظه مرد عرب دیگری در سرداب پیدا شد و رو به مردم مهاجم فریاد زد:
🗣 «رهایش کن!»
👳و بلافاصله مرد عرب قوی هیکل، بیهوش بر زمین افتاد و من نیز که تمام توانم را از دست داده بودم دچار ضعف شدم. در حالی که میلرزیدم به زانو درآمدم و به روی زمین افتادم.
🕯کمی بعد احساس کردم فردی مرا صدا میزند. چشمانم را که باز کردم دیدم شمع روشن است و سرم به زانو مرد عربی است که لباس بادیه نشینان اطراف نجف را بر تن دارد.
👁 هنوز در فکر مرد مهاجم بودم، نگاهم را که برگرداندم، دیدم همچنان بیهوش در وسط سرداب افتاده است. خواستم برخیزم و بنشینم اما رمق نداشتم.
🌹مرد عرب مهربان، چند دانه خرما در دهانم گذاشت که هرگز خرما یا هیچ غذای دیگری با آن طعم و مزه نخورده بود.
🌹در حالی که سر به زانوی آن مرد داشتم به من گفت:
🔅«خوب نیست در مواردی که خطر تو را تهدید میکند تنها به اینجا بیایی، بهتر است بیشتر احتیاط کنی. اگر تعدادی از شیعیان حداقل روزی دوبار به حرم عسکریین مشرف شوند باعث میشود که همه شیعیان با آرامش و امنیت بیشتری بتوانند به زیارت بیایند.»
📚 سپس در مورد کتاب «ریاض العلماء» میرزا عبدالله افندی گفت:
🔅«ای کاش این کتاب ارزشمند پیدا شود و در اختیار اهل علم و دیگر مردم قرار گیرد».
👌حرفهایش که به اینجا رسید، یک لحظه در فکر فرو رفتم که چگونه ممکن است فردی به یکباره در این سرداب تاریک ظاهر شود و نام مرا بداند و حتی چطور ممکن است که فردی بادیه نشین، میرزا عبدالله افندی و کتابش را بشناسد؟
⁉ و چطور توانست با یک نهیب، آن مرد قوی هیکل را آنگونه نقش بر زمین کند؟!
💭 هنوز در این افکار غوطهور بودم که ناگهان متوجه شدم از آن مرد مهربان خبری نیست.
👣 به خود آمدم و فریاد زدم: «ای وای، سرم در دامان آقا، مولا و مقتدایم حضرت حجت بن الحسن المهدی(عج) بوده و ساعاتی نیز با او حرف زدهام اما او را نشناختهام.
💔 غم عالم بر دلم نشست، با دیدهای اشکبار، از سرداب به قصد زیارت حرم عسکریین خارج شدم تا بلکه یار را در آنجا بجویم در حالی که هنوز مرد غول پیکر مهاجم عرب، بیهوش در کف سرداب افتاده بود.
📗 کتاب #تشرفات مرعشیه، تألیف حسین صبوری.
🆔 @partoweshraq
#حـلقـہ_عشـاق
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 #ببینید
🔺گونیهایی که توسط سردار عزیز جعفری برای جلوگیری از سیلاب پر می شود.
✍ پ.ن: چرا؟ جالبه بقیه فیلم میگیرن، خب شما هم شروع کنید به پر کردن کیسه!
🆔 @partoweshraq