فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
سه تا چیزی که وقتی رفتم آمریکا خیلی خورد تو ذوقم!!!😬
#لکه_آمریکا
📌 شنبه تا چهارشنبه
🕗 ساعت ۱۹:۴۵
📺 شبکه دو سیما
🔴 پاورقی
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
نام و نام خانوادگی: دانشجوی شهید حمید محمود نژاد
تاریخ ولادت: ۱۳۳۹/۶/۴
محل تولد: دزفول
تاریخ شهادت ۱۳۶۴/۱۱/۲۱
محل شهادت: فاو عراق🌷
حمید جوانی جسور و شجاع بود که از کودکی هایش زیر بار ظلم نمی رفت، عاشق مطالعه با بار علمی بسیار وسیع و عمیق بود بطوری که بدون دفتر و کتاب پا به جبهه نمیگذاشت و در هر منطقه ای علاوه بر تدریس قرآن و نهج البلاغه و تفسیر و...معلمخصوصی رزمندگان میشد . کمخواب و پر کار بود ، ثانیه به ثانیه عمرش را برنامه ریزی داشت اراده ی بلند و ستودنی داشت که بواسطه ی مبارزه با نفس به دست آورده بود ، تکیه کلامش همیشه این بود (هیس! حرف بس است دیگر! عمل کنید)🌷
مرخصی گرفته بود تا برای انجام کارهایش برود دزفول.خداحافظی کرد و رفت ، اما بعد از مدت کمی برگشت و گفت:کوله ام را جا گذاشته ام ناهار آورده بودند.گفتم: حمید ! بیا ناهارت را بخور و بعد برو! قبول نکرد و اصرار بچه های گروهان هم بی فایده بود.خیلی آرام گفت:من در حال مرخصي هستم و اجازه ندارم از غذاي بيت المال بخورم، زمانی مجاز به خوردن این غذا هستم که در حال خدمت به سپاه اسلام باشم.کوله پشتی اش را انداخت روی شانه اش و رفت.🌷
جملات قصار از شهید بزرگوار محمود نژاد
محور تصمیمات من نفس است هر چه او اراده کند من خلاف آن را اراده میکنم.
شهید زنده است و ناشناخته ترین شهید در ناشناخته ترین زمان و در ناشناخته ترین مکان خونش به هدر نمی رود.
میراث دار شهدا باشید نه میراث خوار شهدا.
از شهید چیزی نمی ماند جز یک راه ناتمام. 🌷
شهید#حمید_محمودنژاد
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
تصویر شهید حاج صادق..
معاون اطلاعات سپاه قدس در سوریه..
که امروز در حمله صهیونیست ها به دمشق به درجه رفیع شهادت نائل آمد 🌷
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
مِّنَ ٱلمُؤمِنِينَ رِجَالٞ صَدَقُواْ مَا عَٰهَدُواْ ٱللَّهَ عَلَيهِۖ فَمِنهُم مَّن قَضَىٰ نَحبَهُۥ وَمِنهُم مَّن يَنتَظِرُۖ وَمَا بَدَّلُواْ تَبدِيلٗا
هم اکنون متوجه شدم حاج علی آقازاده از شهدای امروز حمله تروریست های صهیونیست به دمشق سوریه هستند..
شهید آقازاده برادر شهید عباس آقازاده از شهدای دفاع مقدس و همچنین برادر مدافع حرم اهل بیت علیهم السلام ابوالفضل آقازاده که در منطقه حلب سوریه به شدت بیمار شد و بعد از حدود یک سال تحمل بیماری در شهر مقدس قم به برادر شهیدش ملحق شد هستند...
سلام و رحمت خدای عزیز نثار روح بلندش..
صمیمانه به پدر و مادر این شهیدان عزیز که به معنای واقعی کلمه کوه صبر و استقامت و بصیرت هستند تبریک و تسلیت عرض مینمایم.. 🌹🙏
#شهیدان_آقازاده
#مدیون_شهداییم
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
پدر و مادر محترم شهیدان آقازاده❤️
ان شاالله خدای عزیز صبرتون بده..
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
پروانه های وصال
یامهدی: #کنترل_ذهن 250 یه نکته ای رو در مورد بحث قانون جذب عرض میکنم دقت بفرمایید. 🔷 ببینید ما به
#کنترل_ذهن 251
🚨 👈 اما ایرادی که وجود داره به مروجان قانون جذب هست. دقت کردید مشکل کجاست!
💢 در واقع اون افرادی که قانون جذب رو تدریس میکنن مشکل دارن و باعث خراب شدن کار میشن.
چطور؟
⭕️ بعضیاشون که وقتی میخوان قانون جذب رو برای مخاطبین خودشون بگن، کلا خدا رو منکر میشن و انسان رو میذارن وسط و میپرستنش!
بالاترین نیروی عالم هستی رو کنار میذارن! خب این کاملا نادرست هست.
⭕️ بعضیاشون هم طی مطرح کردن قانون جذب، هر از گاهی هم میگن که ما باید از خدا تشکر کنیم. ولی انقدر روی قانون جذب تاکید میکنن که انگار تمام قوانین الهی تعطیله و فقط باید آدم بچسبه به قانون جذب!
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
پروانه های وصال
#کنترل_ذهن 251 🚨 👈 اما ایرادی که وجود داره به مروجان قانون جذب هست. دقت کردید مشکل کجاست! 💢 در واق
#کنترل_ذهن 252
💢 اینم نادرسته. همون طوری که توی اسلام قانون جذب رو داریم، در کنارش قانون تلاش رو هم داریم:
لیس للانسان الا ما سعی
✅ قانون پذیرش رنج رو هم داریم:
لقد خلقنا الانسان فی کبد
✅ قانون نرسیدن به برخی از آرزوها رو هم داریم
الی المولود المومل مالا یدرک...
✅ قانون صبر بر بلاها
یا ایها الذین آمنوا اصبروا
و صدها قانون دیگه هم وجود داره.
💢 نامردی که مروجان قانون جذب میکنن اینه که فقط یه بخش از دین رو که میتونن ازش کاسبی کنن رو ترویج میکنن و از بقیش حرفی نمیزنن!
😒
اینه که انسان ها رو مثل کاریکاتور، تک بعدی بار میاره و خرابشون میکنه...
⭕️ وقتی به خروجی تک تک این دوره ها نگاه کنید اصلا افرادی که همه جانبه رشد کرده باشن رو نمی بینید.
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
پروانه های وصال
#پروانه ای دردام عنکبوت #نویسنده خانم ط_ حسینی #قسمت ۱۶ 🎬 خدای من این دوداعشی خبیث سر غنایم جنگی یا
#پروانه ای دردام عنکبوت
# نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۱۷ 🎬
ابواسحاق به سمت ماامد عماد ولیلا ازترسشان به دوطرف من چسپیده بودند,قلبم شکست اخر درعین بی پناهی ,تکیه گاه دیگری شده بودم.
باخود فکرکردم اگر خواهروبرادرم دلشان به من خوش است پس بگذاراین دلخوشی کوچک راازانها نگیرم ,میباید هرگز خودرانشکنم وخودرا ضعیف نشان ندهم تا این کورسونور امید دردل این بیچاره ها خاموش نشود.
اهسته گفتم:عماد,لیلا,اصلا نترسید....همراه من بیایید...
حرفی رابه بچه ها میزدم که خودم خیلی اعتقادی نداشتم اخه تمام وجودم مملوازترس واضطراب بود اما توکل کردم برخدایم ,همانکه بنده نوازاست ومن هم تازه بااین خدای مهربان ودین زیبایش,کاملترین دین دنیایش, اشنا شده ام....
باهم از درخانه بیرون رفتیم,اولین چیزی که توجهم راجلب کرد ,لبخند تمسخرامیز ابوعمر بود ونگاه پیروزمندانه ی خاله هاجر,خدای من اینها چه حقیرند که راضی وخشنودند از حقارت همسایگانی که تاچندی قبل عمووخاله ,صدایشان میکردند...
کوچه ومحله ,مملواز دختران وزنان وکودکان ایزدی بود که به اسارت داعشیها درامده بودند,اهسته به عماد ولیلا گفتم:اصلا نترسید,ببینید ما تنها نیستیم ,توکل کنیدبه خدا...عماد که باز اشکهایش جاری شده بود وبی صدا گریه میکرد خودش رامحکم تر به من چسپانید وبا پاهای کوچکش,قدمهای بزرگی برمیداشت تا مبادا از خواهرانش جدا شود...برادرکم انگار عمق خباثت این شیاطین داعشی راخوانده بود وضمیر ناخوداگاهش از خطری دیگر اگاهاش میکرد ,که حتی نمیخواست قدمی از من دور شود.
ازمحله ی ایزدیها خارجمان کردند وهمه رابه صف نمودند تا ماشینهایشان برای تحویل برده هایشان برسد...
بالاخره امدند دوتا ماشین ,یه تیوتای مسافری بایک بنز باری از راه رسید...
ازجلوی صف همهمه ی زنانی رامیشنیدم که گریه وآه وناله والتماسشان باهم قاطی شده بود.
لیلا:سلما چه خبره چکارمیکنن؟؟
نمیدانم عزیزم ,صبرکن ببینیم این خبیثان باز چه نقشه ای درسردارند.
#ادامه_دارد ...
💦⛈💦⛈💦⛈
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
پروانه های وصال
#پروانه ای دردام عنکبوت # نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۱۷ 🎬 ابواسحاق به سمت ماامد عماد ولیلا ازترسشا
#پروانه ای دردام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت۱۸ 🎬
خدای من, پسربچه هایی را که ازسه سال بالاترداشتند ازخانواده شان جدا وسوار تویوتا میکردند,یعنی چه هدفی ازاینهمه خباثت دارند؟؟
محکم عماد راچسپیدم وسعی کردم زیر چادرم پنهانش کنم,اخه این طفل معصوم کشش,اینهمه زجر راندارد,اول که کشتن پدرومادرش درجلوی چشمانش وحالا جدایی....
عمادهم که انگار احساس خطر میکرد,هیچ صدایی ازخود درنمیاورد وتاجای ممکن خودرا درپناه چادر خواهرک بیچاره اش پنهان نموده بود.
داعشی حرامی به سمتم امد انگار برامدگی جسم نحیف عماد را دیده بود ,با قنداق تفنگش برسر ورویم میزد وناسزا میگفت ودریک آن دستان لرزان برادرم از دستان بسته ام ول شد...
عمادرا سمت خودکشید ,لیلا بااشک وناله التماسش میکرد که عمادرانبرد.. اما ان حرامی تفنگ رابالا برد که برفرق لیلا فرود اورد,خودم رامیان داعشی ولیلا انداختم,تفنگ به پیشانی ام خورد وگرمی خون را روی صورتم احساس کردم اما ازپا ننشستم ودست عماد را گرفتم وفریاد زدم:پسرم است ,عزیزم است,تورا به خدایی که میپرستید رحم کنید اورا ازمن جدا نکنید...
التماسهای من انگاراین حیوانات خون آشام را جری تر کرده بود دوباره به سمتم هجوم اورد ومشت ولگد حواله ام کرد....کاش میزد اما عماد رانمیبرد.
عماد ازچهار گوشه ی چشمش اشک میریخت,انگار میخواست چیزی بگوید اما نمیتوانست....
#ادامه_دارد ..
💦⛈💦⛈💦⛈
پروانه های وصال
#پروانه ای دردام عنکبوت #نویسنده خانم ط_حسینی #قسمت۱۸ 🎬 خدای من, پسربچه هایی را که ازسه سال بالاتر
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
#پروانه ای دردام عنکبوت
#نویسنده خانم ط_حسینی
#قسمت ۱۹ 🎬
داعشی با زور وتحکم دست عماد راکشید ,خدای من عماد نمیتوانست حرف بزند,تا جایی که ما درپیش چشمش بودیم مدام گریه میکرد ومیخواست چیزی بگوید که نتیجه ی تلاشش صدای خرخری نامشخص ازگلویش بود,خاک برسرم بچه لال شده بود😭😱
حالا که دقیق میشوم میبینم از زمانی که سربریده پدرومادرم را دید هیچ حرفی نزد ومن فکرمیکردم که شوکه شده,وای من برادرکم قدرت تکلمش رااز دست داده بود والان هم کشان کشان به دنبال کفتاری بی دین کشیده میشد😭😭
عماد رابردند ومن ,هیچ کار نتوانستم بکنم.لیلا هم حالش بدتراز من بود....اخر به کدامین گناه اینچنین عقوبتی نصیبمان شد؟!
بعدازجدا کردن بچه ها از خانواده شان مارا سوار بنز باری کردند وهرداعشی کنار اسیرانی که صید کرده بود ایستاده بود واسیران هم کف کامیون نشسته بودند.
نمیدانستم مارابه کجا میبرند,لیلا خیلی بی قراری میکرد وحتی یکبار دست برد به درز روبنده اش ومن سریع متوجه شدم که قصدش چیست,مچ دستش راچسپیدم وگفتم:نه نه لیلاجان,خواهرگلم ,پدرگفت اخرین راه,ما هنوز نمیدانیم اخر این راه کجاست ما باید به اینده امیدوارباشیم ,باید اگرشد خودراازچنگال این دیوصفتان برهانیم ودنبال عماد بگردیم,عماد به مااحتیاج دارد....شاید عماد راهم بیاورند ان جایی که مارامیبرند...بااین حرفها لیلا راکمی ارام کردم اما دل خودم بیقراره بیقراربود....
الهی ای بزرگ پروردگار هستی ,تورا به جان پیامبرت محمدص که اینقدرمظلوم شده که اینان ازنامش برای دنیای خودشان وکشتن انسانهای دیگر استفاده میکنند,قسمت میدهم ,مارا درپناه خود نگهدار ومراقب عمادم باش....
#ادامه_دارد ..
💦⛈💦⛈💦⛈
27.32M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 امام #جمعه سمنان: برخی مسئولین «رباخوار فرهنگی» هستند!
🔴 «اگر امروز از #حجاب شرعی عقب نشینی کنیم فردا باید سر #برهنگی و عدم برهنگی بجنگیم »
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
♦️«هاآرتص»: ارتش اسرائیل با تزریق گاز سمی در تونل ۳ اسیر اسرائیلی را کشت
🔹روزنامه عبری زبان هاآرتص فاش کرد، ارتش رژیم صهیونیستی سه نفر از اسرای اسرائیلی در #غزه را از طریق تزریق گاز سمی به یکی از تونلها از پای در آورده است.
#طوفان_الاقصی #فلسطین
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
♦️تعداد کشتههای غزه شد ۲۵ هزار نفر!
🔹بخدا که اگر این ۲۵ هزارتا، پروانه بودن، واکنش دولتهای جهان بیشتر از این بود. نه اسراییل رو از ورزش حذف کردن، نه تحریمش کردن و نه حتی سفارت بستن. لعنت به این دنیا و حکومتهایی که برده صهیونیسمن...#مقاومت
✍" عـــیّار "
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
✨﷽✨
✅ گردنبند خانم ایتالیایی
✍يكي از اعضاء دفتر امام نقل كرد: يك خانم ايتاليائي كه شغلش معلمی و دينش مسيحيت بود، نامه ای پر مهر و ابراز علاقه شديد به امام خمينی (رحمةالله علیه) نوشته بود و همراه آن ، يك گردنبند طلا برای حضرت امام فرستاده بود. نوشته بود كه اين گردن بند، يادگار آغاز ازدواجم می باشد، از اين رو آن را بسيار دوست دارم، آنرا به نشان علاقه و اشتياقم نسبت به شما و راهتان، اهداء مي كنم.
مدتی آن را نگهداشتيم و سرانجام با ترديد به اينكه امام آن را می پذيرند يا نه ، همراه با ترجمه نامه ، خدمت امام برديم. نامه به عرض ايشان رسيد و گردنبند را نيز گرفتند و روي ميز كه در كنارشان بود گذاردند. دو سه روز بعد، اتفاقا دختر بچه دو يا سه ساله ای را آوردند و گفتند پدر اين دختر، در جبهه مفقودالاثر شده است. امام وقتی متوجه شدند، فرمودند: او را بياوريد. دخترك را به حضور امام بردند. امام او را روي زانوي خود نشاند و نوازش داد، و آهسته با او سخن گفتند.
با اينكه بچه افسرده بود، بالاخره در آغوش امام خنديد. آنگاه امام ، احساس نشاط و سبكي كرد، سپس ديديم امام ، همان گردنبند را كه خانم ايتاليايی فرستاده بود، بر گردن دختر بچه انداختند و در حالی كه دختر بچه از خوشحالي در پوست نمی گنجيد از خدمت امام بيرون رفت.
📙 داستان دوستان / محمد محمدی اشتهاردی
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥آثار اذان گفتن در خانه...
👤آیتالله ناصری
اَلٰا بِـذِڪْرِٱݪلّٰـهِ تَـطْـمَـئِـنُّ ٱلْـقُـلُـوبُ
کانال مارو به دوستاتون معرفی کنید تا اون ها هم راه زندگی زیبا رو پیدا کنن.
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
💢۱۹ ویژگی نماینده اصلح از دیدگاه مقام معظم رهبری مدظلهالعالی.
#انتخابات
#ایرانِ_قوی
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔖منبر کوتاه 🔖
🎥#تصویری
🔅چرا محبت بعضیا هیچ وقت به دل آدم نمیشینه ؟
🔰#استاد_شجاعی
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃
📘داستانهایبحارالانوار
💠اخلاق بزرگوارانه امام باقر علیه السلام
🔹روزی یک نفر نصرانی به امام باقر علیه السلام جسارت کرد و گفت:
انت بقر.
حضرت در جواب فرمود:
انأ باقر.
🔹نصرانی گفت:
تو پسر زنی آشپز هستی.
امام علیه السلام فرمود:
آشپزی شغل مادرم است.
🔹نصرانی گفت: تو پسر کنیز سیاهرنگ و بد زبان هستی.
امام باقر علیه السلام فرمود: اگر این لقبهایی که به مادرم دادی راست است خدا او را بیامرزد و اگر دروغ است خدا تو را بیامرزد.
نصرانی وقتی این اخلاق بزرگوارانه را از آن حضرت دید تحت تأثیر قرار گرفت و مسلمان شد.
📚 بحار ج ۴۶، ص ۲۸۹.
در این ماه_رجب #نمازشب را به نیت ظهور آقا #امام_زمان (عج) بخوانیم
خواهرم #حجاب باعث خوشنودی قلب امام زمان (عج) می شود...
•┈┈••••✾•✨🌕✨•✾•••┈┈•
@Parvaanehaayevesaal 🌸🍃