🏴🌹🏴 به نام خدا 🏴🌹🏴
سلام علیکم
چرا پانزده خرداد اهمیت دارد؟ و باید مورد توجه واقع شود؟
قیام از سر بصیرت و آگاهی اما خونین مردم در پانزدهم خرداد سال ۱۳۴۲ نتیجه وفایع و رخدادهایی است که در روزها، ماه ها و حتی سال های قبل در منظر و مرئای مردم توسط حاکمیت خائن، سرسپرده و نوکر صفت پهلوی به اجانب در اعمال و رفتار خصمانه با دین و دنیای مردم و منافع ملی ایران اتفاق افتاده بود.
تصویب امتیاز کاپیتولاسیون (امتیاز قانون جنگلی برای عناصر نظامی و غیر نظامی آمریکایی حاضر در ایران)، قانون انجمن های ایالتی و ولایتی، انقلاب سفید، تا خیانت ها و جنایت هایی که در ماجرای ملی شدن نفت و کودتا علیه دولت مردمی وقت و ایضا سرکوب ها و جنایاتی که توسط پهلوی اول بر سر مبارزان و مجاهدان وارد شده بود، همه در ماجرای حمله وحشیانه به مدرسه فیضیه و کشتار و ضرب و جرح علما و طلاب علوم دینی و در یک کلام هتک حرمت دین و دستگیری مرجعیت شیعه (دستگیری حضرت امام خمینی رحمة الله علیه بعنوان مرجع تقلید منتقد وضع موجود وقت) و تقارن آن با ایام محرم و عاشورای حسینی همه دست به دست هم داد تا قیامی از برگرفته از نهضت عاشورا در برابر یزیدیان زمان شکل بگیرد.
در روز ۱۵ خرداد خبر دستگیری امام رحمة الله به سرعت به تهران و برخی شهرستان ها رسید و موجب برگزاری راهپیمایی و تظاهرات علیه رژیم شد. در تهران راهپیمایی از میدان بارفروشان (شوش) آغاز و سپس به دانشگاه تهران، بازار و تا کاخ شاه ادامه یافت. این راهپیمایی با مقاومت خشن و گسترده نيروهای نظامی مواجه و موجب کشتار وسیع مردم گردید.
دهقانان و کشاورزان و سایر اقشار ورامینی نیز که برای پشتیبانی از رهبر و مرجع تقلید خود به طرف پایتخت حرکت کرده بودند، در راه با کامیون های نظامی و تانک های رژیم مواجه شده و قتل عام شدند. در این جنایات جنازه های کشته شدگان زیر تانک ها به گونه ای له شدند که هویت کشته شده ها برای بستگانشان قابل شناسایی نبود.
حکومت برای جلوگیری از فروپاشی و بدست گیری کنترل اوضاع از ساعت ۸ عصر روز ۱۵ خرداد حکومت نظامی اعلام کرد، ولی این راهپیمایی ها در روز ۱۶ خرداد نیز در تهران، شیراز، تبریز، مشهد و برخی شهرها برپا شد. در این قیام به نقل برخی منابع ۵ تا ۱۰ هزار نفر شهید شدند، در حالیکه رژیم آمار کشته شدگان را کمتر از صد نفر اعلام کرد.!!!
گرچه این قیام در آن ایام به ظاهر سرکوب شد و هزاران نفر جان خود را از دست دادند، اما بدلیل ویژگی هایی که داشت توانست طلیعه ای برای برچیدن بساط قرن ها ظلم و جور باشد.
قیامی که واکنش های متفاوت داخلی و خارجی را برانگیخت، بسیاری از مخفی کاری ها را افشاء نمود و مسیر زندگی نه تنها ایران بلکه بسیاری از آزادی خواهان و عدالت جویان را مشخص نمود.
امروز اگر عمق نفوذ راهبردی انقلاب اسلامی در سراسر عالم راه پیدا کرده است، ثمره خواست مردم برای اصلاح امورشان، ایثار و از خودگذشتگی تا شهادت و نثار جان در راه خدا و شریعت الهی، امامت ولی فقیه و تمکین امت اسلامی از این امامت (امامین انقلاب) و از همه بالاتر و مهم تر عنایت حضرت حق تعالی می باشد.
امروز و در سالگرد این روز عظیم، جا دارد ضمن گرامی داشت یاد و خاطره آن زنان و مردان باغیرت و دینمدار، به ارواح پاک و مطهر آن شهدای مظلوم و مجاهدان و مبارزانی که در اوج ظلم و ستم حاکمان پهلوی از پا ننشته و در رکاب ولی فقیه وقت مبارزه نمودند تا پیروزی انقلاب اسلامی و امروز سر به تیره تراب نهاده اند و همچنین روح بلند و ملکوتی بنیانگذار کبیر انقلاب اسلامی حضرت آیت الله العظمی خمینی رضوان الله تعالی علیه و نیز شهدای حادثه بالگرد خصوصا رییس جمهور مغتنم و شهید حضرت آیت الله دکتر سید ابراهیم رییسی و همراهان ایشان، صلوات و فاتحه ای را تقدیم نماییم. 🙏🖤🌹
با آرزوی صحت و سلامتی حضرت آیت الله العظمی امام خامنه ای تا ظهور آخرین حجت حق، حضرت امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف روحی و ارواح العالمین لمقدمه الفداء، ان شاالله
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کدوم شیر پاک خورده ای رفته اینا رو شیعه کرده؟؟!
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
جامعه نیاز مند تبیین و آگاهیست...
پروانه های وصال
شاهزاده ای در خدمت #قسمت صد و چهل و چهار🎬: مولا علی علیه السلام ،بعد از نقل این قضیه رو به جمعیت ن
شاهزاده ای در خدمت
#قسمت صد و چهل و پنجم:
چرخ دوّار روزگار شتابان می چرخید و حکومت اسلامی در دست خلیفهٔ خود خوانده دوم بود ، صدای مردم از هر طرف به آسمان بلند بود و هر بار از سمتی فریادی بلند می شد که دادرسی مطلبید.
فضه در مسجد مشغول نماز بود ، سلام نماز را داد و سر به سجده گذاشت که صدای مردی در مسجد پیچید: خلیفه....جناب خلیفه به دادم برسید...
عمر که بر منبر رسول خدا تکیه داده بود ، چون گرم صحبت با اطرافیان بود ان مرد مابین حرفش دویده بود ،با صورتی که از شدت عصبانیت برافروخته شده بود رو به آن مرد نمود و گفت : تو از نزاکت و ادب بویی برده ای؟
آن مرد آهی کشید و گفت ،با اینهمه ظلمی که عمال تو به ما روا میدارند ، نزاکتی نمی ماند که به محضرتان عرضه داریم.
عمر دستش را به زیر چانه برد و گفت : کدام کارگزار ما به شما ظلم کرده؟
آن مرد که انگار درد دلش باز شده بود گفت : همان نور چشمی جنابتان، عزیز کردهٔ درگاهتان...
عمر با خشمی در صدایش گفت : تمام کارگزاران ما برایمان محترمند، نامش را بگو...
آن مرد فریادش را بلندتر کرد و گفت : همان که از همه بیشتر دوستش میداری، مغیره را می گویم ،تمام زندگی اش بر پایهٔ ظلم و عصیان است ، گویی از اسلام که جای خود دارد ،از انسانیت هم بویی نبرده...این مرد..
عمر به میان سخن او دوید و گفت :کمتر حرف بزن ،برو نامت را بگو مرقوم نمایند ، به شکایتت رسیدگی می شود.
فیروز نهاوندی که معروف شده بود به ابولؤلؤ و مردی بود از دیار ایران ، آه کوتاهی کشید وزیر لب گفت : خدا کند که دروغشان راست درآید و رسیدگی کنند و از مسجد خارج شد.
فضه که شاهد قضیه بود ، انگار اشکش بند نمی آمد ...آخر این مرد نام جنایتکاری را آورده بود که تنها هنرش زدن زنان بی پناه بود ، او از مغیره شکایت داشت ،همان کسی که شاکیان او فرشتگان آسمان بودند،چرا که به دستور اربابش عمر، سرور بانوان دو عالم را با ضرب سیلی و تازیانه از پای درآورد...
ادامه دارد...
📝ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
پروانه های وصال
شاهزاده ای در خدمت #قسمت صد و چهل و پنجم: چرخ دوّار روزگار شتابان می چرخید و حکومت اسلامی در دست خل
شاهزاده ای در خدمت
#قسمت صد و چهل و ششم:
چندین روز از آن قضیه گذشت و بار دیگر همانطور که جمعی دور خلیفه دوم را گرفته بودند ، فیروز نهاوندی داخل مسجد شد و همانطور که دستش را بالای سرش تکان میداد گفت : واویلا...واویلا از دست این خلیفه و عمال وکارگزاران ظالمش، مردم متعجب او را نگاه می کردند ، آخر همه از اخلاق تند عمربن خطاب با خبر بودند .
عمر که حرفهای آن مرد برایش سنگین آمده بود ، مانند اسپند و روی آتش از جا جهید وگفت : چه شده مردک؟ چرا داد و بیداد می کنی ؟ ما خلیفه ای عادل هستیم و مبادا به کسی ظلم کنیم، اصلا توکیستی؟!
فیروز نهاوندی زهر خندی زد وگفت : حاکم مسلمانان را باش ، هنوز چند روزی بیشتر از دادخواهی من نگذشته که نه تنها خواسته ام را فراموش کرده ، بلکه انگار من موجود نبودم ، میدانمکه مرا خوب میشناسی ، من فیروز نهاوندی معروف به ابولؤلؤ هستم ، از ظلمی که کارگزار تو ، مغیره به من روا داشت به تو شکایت آوردم و توگفتی به آن رسیدگی می کنی که نکردی، حال دوباره آمده ام که بگویم مغیره به من ظلمی بی حد می کند و پشتش هم به خلیفه گرم است...
عمر بدون اینکن بگذارد ابولولو حرفش را تمام کند گفت : آهان....شنیده ام که تو آسیاب های بادی خوبی می سازی ، می خواهم برای من نیز آسیابی بسازی...
ابولولو که پانست عمر او را مسخره می کند و می خواهد باز طرف مغیره را بگیرد ، سری تکان داد وگفت : آری آسیاب های من خیلی خوب است ، آسیابی برایت بسازم که شهرتش تا شهرها ودیارهای دور برسد.
و با زدن این حرف ازمسجد بیرون رفت
عمر همانطور که سرش را پایبن انداخته بود هراسی در دلش افتاده بود ،او بوی تهدید را از کلام ابولولو حس می کرد..
ادامه دارد..
📝ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
پروانه های وصال
شاهزاده ای در خدمت #قسمت صد و چهل و ششم: چندین روز از آن قضیه گذشت و بار دیگر همانطور که جمعی دور خ
شاهزاده ای در خدمت
#قسمت صد وچهل و هفتم:
فضه در خانه نشسته بود و مشغول آسیاب کردن گندم بود ، ناگاه متوجه همهمه ای از بیرون خانه شد ، ابتدا توجهی نکرد آخر در مدینه بعد از پیامبر هر دم همهمه ای برپا بود گاهی زنی مظلوم را پهلو میشکستند و گاهی دستان مردی را می بستند و حالا هم زمان تحریف دین بود و هر روز بدعتی تازه در دین رواج می دادند...
اما همهمه خاموش نمیشد ، فضه از جا برخواست آردهای دامنش را تکاند و عبا و روبنده به سر کرد.
لنگ درب چوبی خانه را باز کرد و سرش را از لای در بیرون برد.
متوجه شد عده ای لباس سیاه بر تن کردند و بر سر و سینه میزنند، او متعجب شد ، خود را به کوچه رساند به آن جمع که به طرف مسجد می رفتند ،حرکت کرد.
صدای بلندی به گوشش رسید: کشتند...کشتند...خلیفه مسلمین را کشتند...
فضه سرا پا گوش شده بود...یعنی واقعا درست میشنید؟ عمر مرده؟؟
فضه بر سرعت قدم هایش افزود و خود را به جمع پیش رویش رساند ،عده ای داخل مسجد شده بودند و عده ای هم جلوی در مسجد بودند صحبت ها همه در مورد مرگ عمربن خطاب بود ، فضه کنار زنی شد که در همان نزدیکی نشسته بود.
خم شد و آرام پرسید: اینها چه میگویند خواهر؟آیا راست است عمربن خطاب هم طعم مرگ را چشید؟
زن روبنده اش را بالا داد و آرام گفت : آری این دنیا و آن کرسی خلافت به که وفا کرده که به عمر بکند؟ گویا ابولؤلؤ ایرانی به تقاص ظلمی که بر او شده بود عمر را با چند ضربه خنجر کشته...
فضه در کنار زن نشست و پشتش را به دیوار کاهگلی مسجد تکیه داد و زیر لب زمزمه کرد : امشب شبی دیدنی خواهد بود در آن سرا ،وقتی که عمر را با بانویم زهرا و پدرش رسول الله روبه رو میکنند دیدن دارد و بعد اشک گوشهٔ چشمش را گرفت....
ادامه دارد...
📝 ط_حسینی
🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
پروانه های وصال
#تقویت_عزت_نفس 16 🌺 تقوا یعنی مراقب خودت باش. یعنی خود تو خیلی مهمی که باید مراقب گنج وجودت باشی.
#تقویت_عزت_نفس 17
🔷و تقوا بیشتر جنبه سلبی داره تا ایجابی.
یعنی خدا بیشتر از ما میخواد یه کارایی رو نکنیم تا اینکه بخواد یه کارایی رو بکنیم.
چرا؟
چون ما کامل خلق شدیم. لقد خلقنا الانسان فی احسن تقویم...
👈 برای همین میبینید عبودیت خدا بیشتر با ترک گناهان تحقق پیدا میکنه. روزه رو نگاه کنید...
💥قرآن میفرماید و نفس و ما سواها...
خدا به زیبایی جان انسان قسم خورده...
ای انسان تو یک موجود بسیار بزرگواری. بسیار باشکوهی...
کاش معلمین بزرگوار در آموزش هاشون عظمت انسان رو به دانش آموزان یاد بدن.
🌷هر روز که معلم میاد سر کلاس بگه بچه ها شما باارزش ترین آفریده های خدا هستید.. هر کدوم شما یه دنیایی از بزرگواری هست...
❇️ پدر و مادرا هم همینطور. بهش بگو چقدر قیمتیه که موقع گناه بتونه مقاومت کنه و خودش رو ارزون نفروشه...
🔹
ياعلىُّ ياعلىُّ ياعلىّ
💫🌸 عن رسول الله صلى الله عليه و اله
مَن ماتَ و لقىَ اللهَ جاحداً
🌸 لولايةِ على بن أَبى طالبٍ عليه السلام
✨ لَقية و هو غضبان عليه ساخِطُ
✨لا يَقبَلُ الله مِن أعمالهِ شَيئاً .
💫 رسول خدا صلى الله عليه و اله فرمود :هر كس بميره و منكر
ولايت علی بن ابى طالب عليه السلام باشد،
خدا را در حالى ملاقات مى كند
كه بر او سخت خشم گرفته است
و چیزی از اعمال او را نخواهد پذیرفت .
📗 : هزار حدیث در فضایل امام علی علیه السلام
ص : ۳۰۴
🌸🍃
از بزرگی پرسیدند فلسفه حرام بودن #نگاه به نامحرم چیست؟
گفت :
میبینی،میخواهی،به وصالش نمیرسی،دچار #افسردگی میشوی!
میبینی،شیفته میشوی،عیب هارا نمیبینی،ازدواج میکنی، #طلاق میدهی!
میبینی ،دائم به او فکر میکنی،از یاد خــدا غافل میشوی،از #عبادت لذت نمیبری!
میبینی،باهمسرت مقایسه میکنی،ناراحت میشوی، #بداخلاقی میکنی!
میبینی،لذت میبری،به این لذت عادت میکنی، چشم چران میشوی،درنظر دیگران #خوار میگردی!
میبینی،لذت میبری،حب خدا دردلت کم میشود،ایمانت #ضعیف میشود!
میبینی،عاشق میشوی،از راه حلال نمیرسی،دچار #گناه میشوی!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#اِللَّھُمَّعَجِلݪِوݪیَڪَاݪفَࢪُج
❤️#مثل_شهدا_زندگی_کنیم
[ شهید عباس دانشگر در قسمتی از
دستنوشته خود میگوید :
میخواهم عوض بشوم ؛
همه ی زندگی ام را عوض بکنم . .
میخواهم آن کسی باشم که دوست دارم
نه آن چیزی که یک ذهن ِمریض از من
ساخته است .
هرگز از تاخیر و دیر شدن به آرزوهایم
نا امید نمیشوم
زیرا بخشش ِالهی به اندازه نیت است.]
علی اکبر رائفی پور می گوید:
به زادگاهش رفتم.
پدرش سررسید سال ۱۳۹۴ شهید را به من داد
وقتی برنامه عبادی اش را دیدم بر خود لرزیدم.
✓ مداومت بر نماز شب(حداقل سه رکعت
نماز شفع و وتر)
✓ خواندن هرروز حداقل یک صفحه
قرآن با تفسیر
✓ مناجات حضرت امیرالمومنین(علیهالسلام) و
زیارت حضرت زهرا(سلام الله علیها)
✓ ذکر روز چند مرتبه...
ما حرف زدیم و شهدا عمل کردند. خداوند متعال به درجاتش بیفزاید و او را با اولیاءش محشور فرماید.
🌸🌸🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خدایا 🙏
💫امشب کوله پشتی مارا پر کن
🌸از آرزوهای زیبا و
💫دوست داشتنی تا
🌸صبح فردا خنده رو و
💫از غم واندوه جدا باشیم
🌸شبتون آرام
💫خوابتون شیرین
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸پروردگارا
✨امـروز چتر رحمتت را
🌸بر سر دوستانم
✨همیشه باز نگهدار
🌸و بهترین تقدیرها
✨را برایشان رقم بزن
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸ما طالبانِ
✨فیض ز فیّاض سَرمدیم
🌸قرآن کتاب ماست که برآن مقّیدیم
🌸در آفتاب
✨حَشر نسوزیم ز آنکه ما
🌸درسایۀ عنایتِ آل مُحـمّدیم
🌸اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ 🌸
🌸🍃