eitaa logo
پروانه های وصال
8.1هزار دنبال‌کننده
29.1هزار عکس
22.2هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🔸عرفه روز نهم ذی‌الحجه را عرفه می‌گویند. عرفات نام جایگاهی است که حاجیان در روز عرفه در آنجا توقف می‎کنند و به دعا و نیایش می‎پردازند. عرفه جایگاه بلندی در میان مسلمانان دارد و نیایش و عبادت در شب و روز آن بسیار سفارش شده است. سفره های جُود و احسان پروردگار برای انسان گسترده و شیطان خشمناک‎ترین اوقات را خواهد داشت. توبه در آن مقبول و دعا مورد استجابت است. روایت شده که حضرت امام زین العابدین (ع)در روز عرفه صدای سائلی را شنید که از مردم تقاضای کمک مى‎نمود. امام به او فرمود: واى بر تو آیا در این روز از غیر خدا تقاضا مى‎کنى؟ حال آن که در این روز امید مى‎رود که بچه‎هاى در شکم هم از فضل خدا بی نصیب نمانند و سعید شوند. 🔸برخی از اعمال شب و روز عرفه شب عرفه: -زیارت امام حسین(ع) -دعاء اللّهُمَّ مَنْ تَعَبَّاَ وَ تَهَیَّاَ را که در روز عرفه و شب و روز جمعه نیز وارد است، خوانده شود روز عرفه: -روزه -غسل قبل از شروع اعمال -زیارت امام حسین(ع) که افضل اعمال این روز است و برای آن ثواب هزار حج و هزار عمره نوشته شده. -دو رکعت نماز زیر آسمان بعد از نماز عصر. رکعت اوّل بعد از حمد، توحید و در دوم بعد از حمد، قُل یا اَیُّهَا الْکافِروُنَ خوانده شود. تسبیحات حضرت رسول صَلَّى اللهِ عَلِیهِ وَ آله در روز عرفه -دعای (ع) در روز 🍀 التماس دعای فرج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#راز_پیراهن قسمت هیجدهم: حلما همانطور که به سمت اتاق میرفت گفت : نه....امکان نداره....به خداا...به
قسمت نوزدهم: حلما سوزشی در دستش حس کرد ، آرام چشمانش را گشود و نور سفیدی که از مهتابی بالای سرش به چشمانش خورد باعث شد و ناخواسته پلک هایش را ببندد. در همین حین ،صدای آرامی که همیشه آرامش در تنش میریخت و مدتی بود که احساس می کرد به حلما بی مهری می کند در گوشش پیچید: چطوری عزیزم؟! حلما سرش را برگرداند و همانطور که چهره زیبای وحید را نگاه می کرد گفت : من کجام؟ ژینوس چی شد؟ زری کجاست؟ وحید صندلی را نزدیک تر آورد و با لبخند گفت : یکی یکی بپرس گلم... یادت نیست تو خونه زری از حال رفتی؟ حلما آه کوتاهی کشید و‌گفت : آاااره... مامان نیومده؟ وحید سرش را تکان داد و‌گفت : نه بهشون نگفتم ،چون دکتر گفت چیز خاصی نیست، در اثر استرس ، فشارت افتاده ، سرم دستت که تموم شد مرخص میشی ،پس لازم ندیدم مامان اینا را نگران کنم حلما بله کوتاهی گفت و ادامه داد: آره خوب کاری کردی ، وحید...نگران ژینوسم... راستی...اون حرفا چی بود میگفتی؟ یعنی واقها ژینوس؟! وحید انگشتش را روی بینی اش گذاشت و گفت : هیس...فعلا به هیچی فکر نکن ، یعی کن آرامشت را به دست بیاری... حلما تکانی به خود داد و گفت : نمی تونم وحید...درک کن نمی تونم ...ذهنم بهم ریخته...کلا گیج شدم...دارم دیونه میشم...لااقل بگو زری و ژینوس چی شدن؟ وحید سرش را جلوتر آورد و گفت: پلیسامیگن احتمالا از همون بالکن و پله های اضطراری از ساختمان خارج شدن ، بعدم زنگ زدن به مالک ساختمان، گویا اونجا چندساله اجاره زری خانم بوده ، یعنی ساختمان را مبله اجاره کرده بود و متاسفانه امروز هم روزی بوده که زری اعلام کرده تا آخر وقت تخلیه میکنه و انگار کرده... ناگهان حلما صاف سرجایش نشست و بی توجه به سوزشی که در دستش پیچیده بود گفت : خداااای من!! پس ژینوس چی میشه؟! وحید شانه ای بالا انداخت و‌گفت : نمی دونم،من که اومدم همراه تو ، نفهمیدم چه‌کردن... در همین حین صدای زنگ تلفن از داخل کیف کنار تخت بلند شد... حلما نگاهی به کیف انداخت و گفت: وای کیف ژینوس اینجا چه میکنه؟؟ ادامه دارد... 📝ط_حسینی 🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
🌷بعضی پاداشهای خدا: 🌷۱.پاداش عمل صالح،۱۰ برابرارزش آن: مَنْ جَآءَ بِالْحَسَنَةِ فَلَهُ عَشْرُ أَمْثَالِهَا...١٦٠انعام 🌷۲.پاداش مال دادن درراه خدا،۷۰۰برابر آن: مَثَلُ الَّذِينَ يُنْفِقُونَ أَمْوَالَهُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ كَمَثَلِ حَبَّةٍ أَنْبَتَتْ سَبْعَ سَنَابِلَ فِي كُلِّ سُنْبُلَةٍ مِائَةُ حَبَّةٍ...٢٦١بقره 🌷۳.پاداش نمازشب، چشمهاراخیره میکند: فلَا تَعْلَمُ نَفْسٌ مَآ أُخْفِيَ لَهُمْ مِنْ قُرَّةِ أَعْيُنٍ ١٧سجده 🌷۴.ارزش تربیت یک انسان ،به قدر تربیت همه: ... مَنْ أَحْيَاهَا فَكَأَنَّمَآ أَحْيَاالناس جمیعا٣٢مائده 🌷۵.اهل ایمان وعمل صالح ، محبوب دلها: ... سَيَجْعَلُ لَهُمُ الرَّحْمَٰنُ وُدًّا (٩٦)مریم 🌷۶.خدابه اهل ایمان وعمل صالح،زندگی پاک وپاداش برابر بهترین عملشان عطامیکند: ... فَلَنُحْيِيَنَّهُ حَيَاةً طَيِّبَةً وَلَنَجْزِيَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ (٩٧)نحل 🌷۷‌.نتیجه استغفار،باران،متاع حسن،مال واولاد: ...أَنِ اسْتَغْفِرُوا رَبَّكُمْ ثُمَّ تُوبُوٓا إِلَيْهِ يُمَتِّعْكُمْ مَتَاعًا حَسَنًا..(٣)هود .يُرْسِلِ السَّمَآءَ عَلَيْكُمْ مِدْرَارًا (١١)نوح وَيُمْدِدْكُمْ بِأَمْوَالٍ وَبَنِينَ وَيَجْعَلْ لَكُمْ جَنَّاتٍ وَيَجْعَلْ لَكُمْ أَنْهَارًا (١٢)نوح 🌷۸.نتیجه توبه وایمان،تبدیل گناهان به حسنات: إِلَّا مَنْ تَابَ وَآمَنَ وَعَمِلَ عَمَلًا صَالِحًا فَأُولَٰٓئِكَ يُبَدِّلُ اللَّهُ سَيِّئَاتِهِمْ حَسَنَاتٍ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَحِيمًا (٧٠)فرقان
خوب_زندگي_كن هیچوقت شخصیت خودت رو برای كسی تشریح نكن چون كسی كه تو رو دوست داشته باشه بهش نیازی نداره و كسی كه ازت بدش بیاد باور نمی كنه. وقتی دائم میگی گرفتارم، هیچ وقت آزاد نمیشی. وقتی دائم میگی وقت ندارم، بعد هیچوقت زمان پیدا نمی كنی. وقتی دائم میگی فردا انجامش میدی، اونوقت فردای تو هیچ وقت نمیاد وقتی صبحا از خواب بیدار میشیم، ما دوتا انتخاب داریم. برگردیم بخوابیم و رویا ببینیم، یا بیدار شیم و رویاهامون رو دنبال كنیم. انتخاب با شماست... ما اونایی كه به فكرمون هستن رو به گریه می اندازیم. ما گریه می كنیم برای اونایی كه به فكرمون نیستن. و ما به فكر اونایی هستیم كه هیچوقت برامون گریه نمی كنن. این حقیقت زندگیه. عجیبه ولی حقیقت داره. اگه این رو بفهمی، هیچوقت برای تغییر دیر نیست. ❣وقتی تو خوشی و شادی هستی ❣عهد و پیمان نبند. ❣وقتی ناراحتی جواب نده. ❣وقتی عصبانی هستی تصمیم نگیر. ❣دوباره فكر كن..، عاقلانه رفتار كن. ❣زندگی، برگ بودن در مسیر باد نیست، ❣امتحان ریشه هاست.! ❣ریشه هم هرگز اسیر باد نیست. ❣زندگی چون پیچک است، ❣انتهایش میرسد پیش خدا ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
🌺 ياعلىُّ ياعلىُّ ياعلىّ پیامبر صلی الله علیه و اله درباره روز غدیر فرمودند : روز غدیر بهترین اعیاد امت من است ، و آن همان روزی است که خداوند به من دستور داده برادرم علی بن ابی طالب را برای امتم منصوب نمایم.... قسم به خدایی که مرا به پیامبری مبعوث ‌کرد و بر همه خلایق برگزید ، من علی را در زمین منصوب ننمودم تا خداوند او را در آسمانها معرفی کرد و ولایت او را بر ملائکه و اجب نمود. 📘 بحارالانوار: ج ۳۷ ص۱۰۹ ح ۲. 🌸🍃
دانشمندان تعدادی موش را داخل يک استخر آب انداختند. تمامی موشها فقط 17دقيقه توانستند زنده بمانند و در نهايت خفه شدند. دوباره دانشمندان با اينكه می دانستند موش بيش از 17دقيقه زنده نمی مانند تعداد ديگری موش رو به داخل همان استخر انداختند و با علم 17دقيقه تا مرگ موشها تمامی موشها رو قبل از 17دقيقه از آب بیرون کشیدند و تمامی آنها زنده ماندند. موشها پس از مدتی تنفس و استراحت دوباره به آب انداخته شدند. حدس ميزنيد اين بار چند دقيقه زنده ماندند؟ "26 ساعت " طول كشيد تا آنها مردند. آنها به اين اميد كه دوباره دستی خواهد آمد و نجات پيدا می كنند، 26 ساعت تمام طاقت آوردند. 👈🏻 اميد بهترين و بالاترين قوه محرک زندگی است. در هیچ شرایطی امیدتان را از دست ندهید... ─┅─═इई 🌸🌺🌸ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸خـدایا 💫نعمت سلامتى مبـداء 🌸همـه نیـازهاست 💫و عاقبت بخیرى 🌸مقصـد همه نیـازها 💫تو را به مهربانیت 🌸ایـن دو را 💫به همـه عزیزانم عطا فرما شبتون گرم از نگاه خـدا 🌸 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌷بعد از شب های قدر 🍃عرفه بالاترین ارزش را دارد 🌷عرفه روزی است كه 🍃خدا درهای مغفرت و 🌷بخشش و رحمتش را 🍃بر روی بندگان خود ميگشايد 🌷با آرزوی اجابت 🍃حاجات همه شما خوبان 🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸️ الهی ✨در اين شب زیبایت 🌸به حقِ تمامی اسماء و ✨️صفات بی انتهای خويش 🌸آرزوي همـه را ✨️به هدف اجابت بنشان 🌸آمين یا رَبَّ شبتون پر از معجزه الهی 🌸 🌸🍃
🔺اعمال شب و روز عرفه 🌸🍃
پروانه های وصال
#راز_پیراهن قسمت نوزدهم: حلما سوزشی در دستش حس کرد ، آرام چشمانش را گشود و نور سفیدی که از مهتابی با
قسمت بیستم: وحید به طرف کیف رفت و‌گفت : فکر کردم مال تو هست و کیف را داد طرف حلما و‌گفت : ببین کیه زنگ میزنه؟ حلما اشاره کرد که زیپ کیف را باز کنه، وحید زیپ را باز کرد دنبال گوشی بود ، گوشی را بالا آورد و به دست حلما داد و همون موقع صدای زنگ قطع شد. حلما گوشی را توی دستش فشرد و‌گفت : مامان ژینوس بود ، خدای من چی جوابش بدم؟ وحید سری تکان داد و‌گفت : سرم دستت تموم شد من برم به پرستار بگم بیاد و بریم خونه ... حلما سری تکون داد و‌همانطور که رد رفتن وحید را نگاه می کرد ،گوشی در دستانش لرزید. پیامی برای ژینوس رسید ، حلما که نمی دانست چه کند ، ناخوداگاه رمز گوشی را وارد کرد ، او خوب میدانست که رمز گوشی ژینوس تاریخ تولدشه ، بدون اینکه بدونه چکار میکنه وارد صفحه مجازیش شد. لیست مخاطبین بالا اومد و پیام ها اکثرا مال بچه های دانشگاه و..بود حلما همینطور که صفحه را نگاه میکرد ناگهان اسمی توجهش را جلب کرد..«عشقم» تا جایی که میدونست ،ژینوس عشقی نداشت ، یا شایدم داشت و او نمی دانست... حلما می خواست از صفحه خارج بشه که متوجه شد آخرین پیامی که ژینوس به عشقم داده ،اسم حلما هم داخلش بود. پس درنگ نکرد می خواست انگشتش را روی اون اسم بذاره که با صدای وحید به خود آمد... اون گوشی را بزار داخل کیفش، شاید پلیس لازمش داشت... حلما که دست پاچه شده بود گفت : ب...ب..باشه و در همین حین پرطتاری از پشت سر وحید آمد و همانطور که لبخند میزد گفت : خوب خانم عروس خانم ما چطوره؟میبینم که رنگ صورتت برگشته ،چی شده بود که با اون حال اومدی؟ وحید وسط حرف پرستار دوید و‌گفت : عذر خواه ما عجله داریم الان خانواده خانمم نگران میشن... حلما که بعد از مدتها وحید را مثل اوایل خواستگاری دید ، با شنیدن اسم «خانمم» از زبان وحید انگار تمام استرس و غصه هاش پرید، همانطور که از تخت پایبن میامد، گوشی ژینوس را داخل جیب مانتوش گذاشت ... ادامه دارد 📝به قلم ط_حسینی 🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿