eitaa logo
پروانه های وصال
8.1هزار دنبال‌کننده
29.4هزار عکس
22.7هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
🌸به نام خدا وباسلام🌸 🌷خوشبختی انسان در۵ چیزاست، که همگی با اطاعت خدا ممکن میشود: 🌷۱ .لذت....یامن ذکره حلو،جوشن کبیر ای خدایی که ذکرت شیرین است 🌷۲.عزت،یامن ذکره شرف للذاکرین ای خدایی که ذکرت باعث عزت است 🌷۳.آرامش،الا بذکرالله تطمئن القلوب یادخداباعث آرامش است۲۸ رعد 🌷۴.سلامتی،یامن اسمه دواء وذکره شفا ای خدایی که اسمت،دوا وذکرت شفاست 🌷۵.صبر وشرح صدر. ذکرخدا باعث شرح صدر است.۹۷ تا ۹۹ حجر 💕💕💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
میلاد با سعادت امام حسن عسگری بر شیعیان حضرت مبارک باد
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
#رمان دوم #دختر_شینا 1 🔷 پدرم مریض بود... می گفتند به بیماری خیلی سختی مبتلا شده است... 💝 من که
رمان دوم 2 🔹من گریه نمی کردم؛ امّا برای پدر هم نمی خندیدم. از اینکه مجبور بودم او را دو سه روز نبینم، ناراحت بودم...😔 از تنهایی بدم می آمد. دوست داشتم پدرم روز و شب پیشم باشد. همه اهلِ روستا هم از علاقه من به پدرم باخبر بودند. 💞 🔶گاهی که با مادرم به سر چشمه می رفتیم تا آب بیاوریم یا مادرم لباس ها را بشوید، زن ها سربه سرم می گذاشتند و می گفتند: «قدم! تو به کی شوهر می کنی؟!» می گفتم: «به حاج آقایم.» می گفتند: «حاج آقا که پدرت است!»😳 می گفتم: «نه، حاج آقا شوهرم است. هر چه بخواهم، برایم می خرد.»! 👧 بچه بودم و معنی این حرف ها را نمی فهمیدم. ☺️ زن ها می خندیدند و درِ گوشی چیزهایی به هم می گفتند و به لباس های داخلِ تشت چنگ می زدند. ⭕️ تا پدرم برود و برگردد، روزها برایم یک سال طول می کشید.... 🔹 مادرم از صبح تا شب کار داشت. از بی کاری حوصله ام سر می رفت.😩 بهانه می گرفتم و می گفتم: «به من کار بده، خسته شدم.» 🌷 مادرم همان طور که به کارهایش می رسید، می گفت: «تو بخور و بخواب. به وقتش آن قدر کار کنی که خسته شوی. حاج آقا سپرده، نگذارم دست به سیاه و سفید بزنی.» 🔻دلم نمی خواست بخورم و بخوابم؛ امّا انگار کارِ دیگری نداشتم. خواهرهایم به صدا درآمده بودند... می گفتند: «مامان! چقدر قدم را عزیز و گرامی کرده ای. چقدر پیِ دل او بالا می روی. چرا ما که بچه بودیم، با ما این طور رفتار نمی کردید؟!»😒 💢 با تمامِ توجه ای که پدر و مادرم به من داشتند، نتوانستم آن ها را راضی کنم تا به مدرسه بروم. پدرم می گفت: «مدرسه به دردِ دخترها نمی خورد.» 👨🏫 معلمِ مدرسه مردِ جوانی بود. کلاس ها هم مختلط بودند....⚠️ 🔹 مادرم می گفت: «همین مانده که بروی مدرسه، کنارِ پسرها بنشینی و مردِ نامحرم به تو درس بدهد.» امّا من عاشق مدرسه بودم... می دانستم پدرم طاقتِ گریه مرا ندارد. به همین خاطر، صبح تا شب گریه می کردم و به التماس می گفتم: «حاج آقا! تو را به خدا بگذار بروم مدرسه.»😭 پدرم طاقتِ دیدنِ گریه ی مرا نداشت، می گفت: «باشد. تو گریه نکن، من فردا می فرستم با مادرت به مدرسه بروی.» من هم همیشه فکر می کردم پدرم راست می گوید. 🌃 آن شب را با شوق و ذوق به رختخواب می رفتم. تا صبح خوابم نمی برد؛ 🌅 امّا همین که صبح می شد و از مادرم می خواستم مرا به مدرسه ببرد، ⭕️ پدرم می آمد و با هزار دوز و کَلَک سرم را شیره می مالید و باز وعده و وعید می داد که امروز کار داریم؛امّا فردا حتماً می رویم مدرسه! آخرش هم آرزو به دلم ماند و به مدرسه نرفتم...... 🔶 نُه ساله شده بودم. مادرم نماز خواندن را یادم داد. ماه رمضان آن سال روزه گرفتم، روزهای اوّل برایم خیلی سخت بود، امّا روزه گرفتن را دوست داشتم. 🌺 با چه ذوق و شوقی سحرها بیدار می شدم، سحری می خوردم و روزه می گرفتم. ❇️ بعد از ماه رمضان، پدرم دستم را گرفت و مرا بُرد به مغازه پسرعمویش که بقالی داشت. بعد از سلام و احوال پرسی گفت: «آمده ام برای دخترم جایزه بخرم. آخر، "قدم" امسال نُه ساله شده و تمامِ روزه هایش را گرفته.» 🎁 پسرعموی پدرم یک چادر سفید که گل های ریز و قشنگِ صورتی داشت از لابه لای پارچه های تهِ مغازه بیرون آورد و داد به پدرم. پدرم چادر را باز کرد و آن را روی سرم انداخت. چادر درست اندازه ام بود. انگار آن را برای من دوخته بودند.😊 از خوشحالی می خواستم پرواز کنم پدرم خندید و گفت: «قدم جان! از امروز باید جلوی نامحرم، چادر سرت کنی، باشد باباجان.»😊 🏡آن روز وقتی به خانه رفتم، معنی مَحرم و نامَحرم را از مادرم پرسیدم. همین که کسی به خانه مان می آمد، می دویدم و از مادرم می پرسیدم: «این آقا محرم است یا نامحرم؟!» 🔵 بعضی وقت ها مادرم از دستم کلافه می شد. به خاطر همین، هر مردی به خانه مان می آمد، می دویدم و چادرم را سر می کردم. دیگر محرم و نامحرم برایم معنی نداشت. حتی جلوی برادرهایم هم چادر سر می کردم.☺️ ادامه دارد...✒️
پروانه های وصال
#نکات_تربیتی_خانواده 137 ✅ کسی که طبق دستور خدا موسیقی های حرام گوش نده، قدرت شنوایی بالایی خواهد د
💎 138 💖 ماه عسل 30 ساله! 💖 ⭕️ نگاه غیر دینی به انسان ها میگه که دوران شیرین زندگی متاهلی شما همون سی روزِ ماه عسل هست و بعدش دیگه یه عمر باید بشینید و حسرت اون یه ماه رو بخورید! 😒 ✅ ولی نگاه دینی به انسان میگه ماه عسل تو به جای سی روز باید سی سال باشه و بعد از این سی سال باید زندگی عاشقانۀ خودت رو با همسرت عمیق تر کنی.✔️✔️✔️ 💝💞 در واقع آقا داماد باید همۀ عمر رو داماد باشه و عروس خانم همیشه باید عروس خونه باشه.😊 🚫 معنا نداره این رابطۀ شیرین محدود به یه مدت خاص باشه. ماه عسلی که به انسان میگه تو فقط به اندازۀ یه ماه باید خوش باشی، این "یه نگاه حیوانی" به انسان هست.... ❤️
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔳◽️ذکر شـ🌙ـب ◽️🔳 💠🔹 ده مرتبه بگويد:👇👇 🌼🍃يا دائِمَ الْفَضْلِ عَلى‏ الْبَريِّةِ، يا باسِطَ الْيَدَيْنِ بِالْعَطِيَّةِ، يا صاحِبَ الْمَواهِبِ السَّنِيَّةِ، صَلِّ عَلى‏ مُحَمِّدٍ وَ آلِهِ خَيْرِ الْوَرى‏ سَجِيَّةً، وَ اغْفِرْلَنا يا ذَاالْعُلى‏ فى‏ هذِهِ الْعَشِيَّةِ🍃🌼 ◽️اى كسى كه فضل و بخششت بر خلق دائمى است، ◽️و اى آنكه دو دست احسانت به عطابخشى باز است، ◽️اى‏ دارنده بخشش هاى ارجمند، ◽️درود فرست بر محمّد و آلش كه بهترين مردم اند در سرشت و نهاد ◽️و ما را اى خداى بلند مرتبه در اين شب بيامرز
پروانه های وصال
‍ •❀✵•﷽•✵❀• #اسـتـغـفــار شبــ🌙ــانـہ حضـرت عـلـی عـلیـه‌السـلام 💢↶
‍ ⇝✿✵•°•❀✵•﷽•✵❀•°•✵✿⇜ شبــ🌙ــانـہ حضـرت عـلـی عـلیـه‌السـلام 💢↶ بـنـــ🔟ـــــد ↷💢 ┄┅═✼✿‍✵✿‍✵✿‍✼═┅┄ 《اَللَّهُمَّ وَ أَسْتَغْفِرُکَ لِکُلِّ ذَنْبٍ ظَلَمْتُ بِسَبَبِهِ وَلِیّاً مِنْ أَوْلِیَائِکَ أَوْ نَصَرْتُ بِهِ عُدُوّاً مِنْ أَعْدَائِکِ أَوْ تَکَلَّمْتُ فِیهِ بِغَیْرِ مَحَبَّتِکَ أَوْ نَهَضْتُ فِیهِ إِلَى غَیْرِ طَاعَتِکَ فَصَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اغْفِرْهُ لِی یَا خَیْرَ الْغَافِرِینَ》 🦋 بـار خـدایــا 🦋 از تو آمرزش می‌طلبم از هر گناهی که به واسطه آن به ولی‌ئی از اولیائت ظلم کردم یا یکی از دشمنانت را یاری کردم یا به جهت غیر محبت تو سخن راندم یا در غیر مسیر طاعتت به آن اقدام کردم پس بر محمـد و آلش درود فرست🌷 و اینگونه گناهانم را بیامرز ای بهتـریـن آمـرزنـدگـان✨ ◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️▪️◽️ 📘 استغفـار هفتـادگـانـه امیـرالمؤمنین علـی علیـه‌السلام💚 ✍ تالیـف: سید ضیاءالدین تنکابنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✨نیایش شبانه✨ شب‌ها دستمان بہ خدا نزدیڪتر مےشود پس بیا دعا ڪنیم پـروردگـارا امروزمان را باز هم بہ ڪرمت ببخش و یارے ڪن درپیشگاهت روسفید باشیم خـدایــا در این شب تو را بہ خدایے‌ات قسم دوستان و عزیزانم را در بهترین و زیباترین و پر‌ آرامش‌ترین مسیر زندگےشان‌ قرارده مسیرے کہ خوشبختے و آرامش خاطر را در لحظہ لحظہ زندگے خویش بچشند الـهی آمیـن شبتون بخیر 🌟✨🌟✨🌟
#شب_جمعه_کربلا کاش می شد که شبی درحرمت سر می شد ”شب جمعه” اگرم بود چه بهتر می شد و همان شب دل ما درحرم کرببلا فرش راه قدم حضرت مادر می شد #اللهم_الرزقنا_کربلا