وقتی از اینکه آنچه را می خواستی بدست نیاوردی افسرده ای
فقط محکم بنشین و شاد باش
خداوند در فکر دادن چیز بهتری به تو می باشد . . .
💕💕💕
آیتــ الله بهجــت:
دنیا جای مانــدن نیست، این سفری است که همه باید برویم، ولی بـاید
فکـری برای زاد این راه نــمود.
منبــع رسائـل عرفـانی
💕💕💕
پروانه های وصال
#نهج_البلاغه #حکمت43 : در یاد یکی از یاران ، " خباب بن ارت " فرمود : خدا خباب بن ارت را رحمت کند ،
#حکمت45 :
#نهج_اابلاغه
اگر با شمشیرم بر بینی مومن بزنم که دشمن من بشود با من دشمنی نخواهد کرد ، و اگر تمام دنیا را به منافق ببخشم تا مرا دوست بدارد ، دوست من نخواهد شد ، و این بدان جهت است که قضای الهی جاری شد ، و بر زبان پیامبر امی صلی الله علیه و آله و سلم گذشت که فرمود : " ای علی مومن تو را دشمن نگیرد ، و منافق تو را دوست نخواهد داشت "
#حکمت46 :
گناهی که تو را پشیمان کند بهتر از کار نیکی است که تو را به خودپسندی وا دارد
💕💕💕
پروانه های وصال
#رمان #رهایی_از_شب #قسمت_ششم در راه گوشیم زنگ خورد.با بے حوصلگی جواب دادم:بله؟! صداے ناآشنا و مو
#رمان
#رهایی_از_شب
#قسمت_هفتم
او بہ آرامے مے آمد و درست در ده قدمے من قرار داشت..در تمام عمرم هیچ وقت همچین حسے رو نداشتم. قلبم تو سینہ ام سنگینے میڪرد..ضربان قلبم اینقدر بہ شمارش افتاده بود ڪه نمیدونستم باید چہ ڪار ڪنم. خداے من چہ اتفاقے برام افتاده بود.نمیدونستم خدا خدا ڪنم اوهم منو ببینہ یا دعا ڪنم چشمش بہ حجاب زشت و آرایش غلیظم نیفتہ..!! اوحالا با من چند قدم فاصلہ داشت..عطر گل محمدے میداد..عطر پدرم…عطر صف اول مسجد! گیج ومنگ بودم. ڪنترل حرڪاتم دست خودم نبود. چشم دوختہ بودم بہ صورت روحانے و زیباش.
هرچہ نزدیڪ تر میشد بہ این نتیجہ میرسیدم ڪه دیدن من اون هم در این لباس وحجاب اصلن چیزی نبود ڪه میخواستم.اما دیگر دیر شده بود.نگاه محجوب اوبہ صورت آرایش ڪرده و موهاے پریشونم افتاد.ولے بہ ثانیه نڪشید نگاهش رو بہ زیر انداخت .دستش رو روے عباش کشید و از ڪنارم رد شد.من اما همونجا ایستادم.اگر معابر خالے از عابر بود حتما همونجا مینشستم و در سکوت مرگبارم فرو میرفتم و تا قیامت اون لحظہ ے تلاقے نگاه و عطر گل محمدے رو مرور میڪردم.
شاید هم زار زار بہ حال خودم میگریستم.ولے دیگہ من اون آدم سابق نبودم ڪه این نگاه ها متحولم ڪنہ.من تا گردن تو ڪثافت بودم.!!!!!!!!شاید اگر آقام زنده بود من الان چادر بہ سر از ڪنار او رد میشدم و بدون شرم از نگاه ملامت بارش با افتخار از مقابلش میگذشتم.سرمو بہ عقب برگردوندم.و رفتن او راتماشا ڪردم.او که میرفت انگار ڪودڪیهامو با خودش میبرد..پاڪیهامو..آقامو..
بغض سنگینے راه گلومو بست و قبل از شڪستنش مسیر خونہ رو پیمودم .روز بعد با ڪامران قرار داشتم. طبق درخواست خودش از محل قرار اطلاعے نداشتم فقط بنا بہ شرط من قرار شد ڪه ملاقاتمون در جاے آزاد باشہ. اوخیلے اصرار داشت ڪه خودش دنبالم بیاد ولے از اونجایے ڪه دلم نمیخواست آدرس خونم رو داشتہ باشہ خودم یڪی از ایستگاههاے مترو رو مشخص ڪردم و اوطبق قرار وسر ساعت با ماشین شاسے بلند جلوے پام توقف ڪرد.
ادامہ دارد…
نویسنده: ف_ مقیمـے
5.23M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#حکیم_خیراندیش
🎯 جدیدترینها در پیشگیری و درمان کرونا(قسمت اول)
👈نکاتی در مورد پیشگیری...
✅جایگزینی برای محلول های ضدعفونی🌹
#کرونا
#کرونا_را_شکست_میدهیم
14.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
تقدیم به همه کسانی که دلشون واسه امام رضا پر میکشه 😭😭😭
عیدی به مناسبت فرا رسیدن میلاد پر برکت امام جواد .عزیز دردونه امام رضا علیه السلام
خیلی التماس دعا 🌺🌸❤️❤️❤️
#ولادت_امام_جواد_ع
امشب رضويون شادند همه
دل در حرم رضا نهادند همه
عيدى ولادت از پدر مى گيرند
خشنود ز مقدم جوادند همه
#میلاد_امام_جواد_ع_مبارک