eitaa logo
پروانه های وصال
7.9هزار دنبال‌کننده
28.6هزار عکس
21.3هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 سلسله مباحث خانواده‌ی آسمانی 🛤 پله‌ی دوازدهم/ ۲ 🏝 زمینه‌های بروز خطا 🔴 ادامه دارد ...
___________🍀🍀🍀🍀🍀 اینم یه خوشمزه دیگه از گیلان عزیزمون این قورمه سبزی فرقش با بقیه قورمه سبزیا اینه که از مرغ استفاده میشه داخلش و لیمو عمانی نداره....اول مرغ رو با یدونه پیاز نگینی تفت دادم و بعد سبزی مخصوص قورمه ( تره و جعفری به میزان بیشتر و گشنیز به مقدار کمتر و خیلی کم هم شنبلیله و اسفناج ) رو که از قبل سرخش کردم به مقدار نیاز بهش اضافه کردم و دو لیوان آب ولرم و یک استکان آبغوره هم زمان بهش اضافه کردم و گذاشتم جا بیفته...👌🏼👌🏼👌🏼👌🏼 اخرای مراحل پخت بهش لوبیا قرمز پخته شده اضافه کردم....من ترجیحا لوبیا رو از قبل میپزم و آبش رو میریزم دور....یعنی لوبیای خیس شده رو مستقیم به خورشت اضافه نمیکنم...وقتی لوبیای پخته رو اضافه کردم یه مقدار دیگه میزارم تا خوب جا بیفته و برش میدارم...امتحان کنینن خوشمزه ست☺☺😍😍✌✌برای روش هم بادمجون و گوجه رو سرخ کردم و سرو کردم...
کیک دو رنگ درست کردم معرکه😋 طعم و بافتش محشره یعنی هر چی از خوشمزگیش بگم‌ کم گفتم😊 کیک دو رنگ مواد لازم : تخم مرغ : ۴ عدد ارد سفید : ۲/۵ لیوان شکر : ۱ لیوان روغن مایع : سه چهارم لیوان شیر : ۱ لیوان پودر کاکائو : ۱ قاشق غذاخوری پکینگ پودر : ۲ قاشق چایخوری وانیل : نوک قاشق چایخوری اول فر رو با درجه حرارت ۱۸۰ درجه روشن کرده تا گرم بشه. تخم مرغ،وانیل و شکر را داخل کاسه ای ریخته خوب هم بزنید تا کرم رنگ و کشدار بشه حالا شیر را بهش اضافه کرده و هم بزنید روغن را با هم و به مواد اضافه کنید باز کمی هم بزنید. آرد و بکینگ پودر و که دو بار الک کرده به مواد اضافه و با لیسک هم زده تا یکدست بشه.مواد و دو قسمت کنید به یک قسمت یک قاشق آرد و به قسمت دیگر یک قاشق پودر کاکائو اضافه کنید و مخلوط کنید قالب را چرب و آردپاشی کنید اول مواد سفید رنگ و داخل قالب بریزید و وسط قالب رو مایه شکلاتی بریزید بزارید تو فر بمدت چهل و پنج دقیقه (با خلال چوبی امتحان کنید اگر تمیز در اومد کیک پخته شده) اندازه قطر قالب ۲۶ بود.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
📜 شهید حاج قاسم سلیمانی ♦ « هرکدام از شما یک شهــید را دوست خود بگیرد و سیره عملی و سبڪــ زندگـــــی او را بڪار ببندید ببینید چطــور رنگ و بوی شهدا را به خود می‌گیرید و خدا به شما عنایت می‌کند.» 💕💙💕
◈ ✍ ☘شیخ رجبعلی خياط(ره) : تا انسان توجهش به غیر خداست نسبت به حقایــق هستـی نامحرم است و از باطن‌خلقت آگاه نیست. 💕💚💕
‌∞🦋∞ ⚠️ {دو چیز بسیار دارد اخـلاق نیڪ و جوانـمردی دو چـیز را دور ‌میڪند صـــلۀ رحـم و صــدقه دو چـــیز ندارد جــوانی و زور بـــازو دو چیز را فزون میکند حل ‌گرفتاری دیگران و تواضع! 💕💜💕
به کسانی که به شما🌸🍃 "حسودی" می کنند احترام بگذارید...! زیرا اینها کسانی هستند، که از "صمیم قلب" معتقدند شما بهتر از آنانید...🌸🍃 💕💙💕
اگر از حد بگذرد، حسّ را از انسان میگیرد، بلکه تشخیص او را واژگونه میڪند، و ناپاکی و آلودگی به صورت طبیعت ثانویه او در می‌آید. [چهره منافقان در قرآن🍁] 💕💛💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔻رنگِ خدا🔻 ❤️ حکایتِ دل، حکایتِ یک دیوارِ خالی و سفیده! 👈 و بستگی به این داره که من بخوام دیوارِ دلم رو به دست کدوم نقّاشی بسپارم، تا بر روی اون نقش و نگار بزنه! 💗 بعضی‌ها دلشون رو به دستِ هر کس و ناکسی می‌سپارند. ❌ هر کس میرسه روی دلشون یه نقشی میکشه و میره... به قول معروف دلشون دل نیست، دلستره.. برای همه کف میکنه. ❤️ امّا بعضی‌ها دلشون رو فقط دست می‌سپارند، فقط رو می‌گیرند... بهترین رنگِ عالم...😌 🕋 صِبْغَةَ اللهِ وَ مَنْ أَحْسَنُ مِنَ اللهِ صِبْغَةً (بقره/۱۳۸) 💢 رنگ خدایی بپذیرید، و چه رنگی از رنگ خدایی بهتر است؟! دلی که رنگِ بگیره، از هیچکس و هیچ چیز دیگه‌ای رنگ نمی‌گیره. ⚠☝️ مراقب دلهامون باشیم... ... یعنی: رنگ اهلبیت... رنگ امام حسین... رنگ امام زمان... *اَللّهُمَّ عَجِّل لِوَلیِّکَ الفَرَج* 💕🧡💕
زندگی بر اساس سه تا " پ" میچرخه: پول، پارتی، پررویی سه تا" خ" را هیچوقت فراموش نکن؛ خدا، خوبی، خنده از سه تا " ج" همیشه بترس: جهل،جنگ،جفا برای سه تا " و" ارزش قائل باش: وقت، وفاداری، وجدان توزندگی عاشق سه تا" ص" باش: صداقت، صلح، صفا سه تا " الف" را در زندگی از دست نده: امید،اصالت،ادب سه تا"ش " توزندگی خیلی تاثیر داره: شکرخدا، شانس، شهامت 💕❤️💕
بعضى چهره اى گرفته و خشن دارند، به گونه اى كه آدمى با ديدن آنان به ياد گرفتارى هاى خويش مى افتد. بعضى نيز چهره اى تبسم آميز و روحيه اى شاد دارند كه ديگران با ديدن آنان، رنج و مصيبت خود را از ياد مى برند و دوست دارند ساعت‌ها با آنان باشند. افراد خنده رو به سرعت در قلب ديگران، نفوذ و محبت آنان را به خود جلب مى كنند. به گونه اى كه انسان، ناخودآگاه احساس مى كند ساليان درازى است با آنان آشنايى و صميمت دارد. در اين ميان، پيامبر رحمت، در لبخند و خوشرویی زبانزد خاص و عام است. 🌸آن وجود نازنين مى فرمايد: تَبَسُّمُكَ فِى وَجْهِ اخيكَ لَكَ صَدَقَةٌ لبخند تو بر روى برادرت، براى تو صدقه اى است. 📚 نهج الفصاحه، ش ۱۱۱۹ پیوست؛پس همیشه لبخند برلبت باشه تا دیگران هم از نگاه کردن به تو انرژی بگیرند. 💕💚💕
خانواده ای چادر نشین در بیابان زندگی میکردند. روزی روباهی، خروسشان را خورد و آنها محزون شدند. پس از چند روز، سگ آنها مُرد، باز آنها ناراحت شدند. طولی نکشید که گرگی الاغ آنها را هم درید. روزی صبح از خواب بیدار شدند، دیدند همه چادر نشین های اطراف، اموالشان به غارت رفته و خودشان اسیر شده اند و در آن بیابان، تنها آنها سالم مانده اند. 👌مرد دنیا دیده ای گفت: راز این اتفاق، این است که چادرنشینانِ دیگر، بخاطر سر و صدای سگ و خروس و الاغهایشان در سیاهیِ شب شناخته شده اند و به اسارت در آمده اند. پس خیر ما در هلاک شدن سگ و خروس و الاغ بود. در تمام رویدادها و حوادث زندگی صبر پيشه كن و به خدا اعتماد کن!👌 💕💜💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
پروانه های وصال
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #رمان_بانوی_پاک_من #قسمت_بیست_و_ششم اون شب مامان اینا خیلی خوشحال و شاد برگشتن و گفتن ک
‍ ‍ ‍ ‍ 🥀 از کلاسای اون روز هیچی نفهمیدم از بس هواسم پیش آتنا بود.خوشبختیش آرزوم بود اونم با کسی که لیاقتش رو داره.میدونستم علیرضا پسر فوق العاده خوبیه و دوستم رو خوشبخت میکنه.خداروشکر که یکی پیدا شد این تپل مارو بگیره‌. کلاس که تموم شد سریع رفتم خونه و به مامان اینا هم گفتم که واسه آتنا خاستگار اومده‌.اوناهم کلی خوشحال شدن.فقط محدثه مثل همیشه هیچ عکس العمل خاصی نشون نداد.اصلا دو روز بود باهام لج شده بود و محلم نمیداد.نمیدونم چرا اما خیلی رو اعصاب بود.تاشب بیکار بودم برنامه ای هم نداشتیم برای بیرون رفتن برای همین پای لب تابم کانالای مذهبی رو چک میکردم و مداحی گوش میدادم که مثل همیشه محدثه خانم سرزده وارد اتاق شد. با غر غر گفت:اه خسته نشدی از بس خدا و پیامبر خوندی؟آدم حالش بد میشه دیگه یک آهنگی قری چیزی!خسته نشدی از بس غم و غصه گوش دادی؟چیه هی حسین و حسن؟ میدونستم از یک چیزی ناراحته و دق و دلیش رو داره سر من خالی میکنه. _محدثه خانم اینایی که میگی همشون اعتقاد منن.این حسین و حسن نوه های پیغمبر منن.حق توهین نداری بهشون. _خب بابا تو ام وقت گیر آوردی نصیحت دینی میکنی. _اینا نصیحت نبود تذکر بود.خب حالا کارتو بگو.از چی ناراحتی باز انقدر غرغر میکنی؟ _زهرا شد یه بار مثل ادم باهات درد ودل کنم؟ _نه چون خودت نمیخوای؟اصلا چند روزه باز باهام لجی نمیدونم چه گناهی کردم؟! کمی این دست و اون دست کرد و گفت:زهرا من...من.. _توچی؟ _من برای اولین بار...حس میکنم.. ازاینکه حرفشو نمیزد اعصابم بیشتر خورد میشد. _خب بگو دیگهههه. _حس میکنم عاشق شدم. لبخند محوی زدم.عشق؟!مگه میدونی عشق چیه خواهر من؟عشق به این هوسای زود گذر امروزه نمیگن.عشق مثل زیارته،مقدسه،باید طلبیده بشی. بایک نگاه عاشق شدن،با یک رفتن فارق شدن رو میاره‌. _عاشق؟ _آره..حالا چیکارکنم؟ _لابد تو نگاه اول عاشق شدی؟ _خب...آره خندم گرفت.اصلا مگه میشه تو یک نگاه عاشق شد. _لابد عاشق کارن شدی!؟ دستاشو بهم مالوند و گفت:آره‌. از استرس و دلشوره رنگش پریده بود.شایدم واقعا دوسش داشت کسی چه میدونه!؟ رفتم جلو دستای یخ زده اش رو گرفتم و گفتم:امشبو استراحت کن فردا حرف میزنیم زیاد حالت خوب نیست عزیزم. بایک قرص مسکن راهی اتاقش کردم و تا وقتی بخوابه پشت در اتاقش موندم. وقتی هم خوابید باخیال راحت برگشتم تو اتاقم‌. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
‍ ‍ ‍ ‍ #رمان_بانوی_پاک_من🥀 #قسمت_بیست_و_هفتم از کلاسای اون روز هیچی نفهمیدم از بس هواسم پیش آتنا
‍ ‍ ‍ ‍ 🥀 شبانه خودم تو خلوت انقدر فکر کردم که داشتم دیوونه میشدم.دیدن حال محدثه اونم برای اولین بار برام غیرقابل باور بود.کارن چیزخاصی نداشت که محدثه اینهمه جذبش شده بود.یک پسر معمولی اما بااعتماد به نفس زیاد و مغرور بود که دل خواهر ما رو بدجور برده بود. نمیدونم چرا اما هیچوقت همچین حسی به من دست نداده بود و ازاین بابت خدارو شکر میکردم.خیلی نگران محدثه بودم امشب حالش خیلی خراب بود.دستای یخ زده اش،رنگ پریده اش،استرس و اضطرابش..همه و همه منو نگران حال خواهرم میکرد. خواهری که هیچوقت برام خواهر نبود اما دوسش داشتم.خواهری که منو به چشم یک دختری با عقاید عهد بوقی نگاه میکرد اما باز هم خواهرم بود.خواهری که جلو همه منو چندین بار بخاطر حجابم به تمسخر گرفته بود اما من نمیتونستم از حس خواهریم بگذرم و بهش بی اهمیت باشم. دوسش داشتم و این بخاطر خونی بود که تو رگ های جفتمون درجریانه‌. خدا گفته حتی اگه کسی بهت بدی کرد تو بهش خوبی کن.تا اگر جایی تو هم بدی کردی خدا بهت خوبی کنه و ببخشت. خیلی از توهین ها و تهمت ها رو از زبون دوست و فامیل و آشنا شنیدم،خیلی از حرفها رو از خواهرم شنیدم اما بخشیدم.بخشیدم تا بخشیده بشم اگر گناهی کردم. سجادمو پهن کردم و چادر سفیمو سرم کردم.نشستم پای سجاده و برای حال خواهرم دعا کردم.دعاکردم خواب راحتی داشته باشه و دیگه اینجوری نبینمش.ازخدا خواستم به دلش آرامش بندازه و اگر هوسی تو دلش هست نابودش کنه. چون هوس خود به خود وقتی شکل بگیره و بزرگ تر بشه،آدم رو نابود میکنه. ازخدا برای خواهرم طلب بخشش کردم و براش نمازخوندم. نزدیک اذان بود برای همین تا نماز کمی ذکر گفتم و بعد نماز صبحمو خوندم. سرم که رفت روی بالش،خواب عمیقی منو به سمت خودش برد. صبح عطا بیدارم کرد وگفت مهمون داریم پاشو کمک مامان کن. بعد اینکه دست و صورتم رو شستم رفتم تو آشپزخونه و صبح بخیری گفتم از محدثه خبری نبود فقط مامان مشغول آشپزی بود. _مهمونمون کیه مامان؟ _عمتو دعوت کردم واسه ناهار زود باش کمک کن. _محدثه کجاست؟ _خوابه هنوز برو بیدارش کن که کلی کار داریم. رفتم سمت اتاقش و درو باز کردم.رو تختش آروم خوابیده بود.رفتم جلو دیدم نور آفتاب مستقیم افتاده تو صورتش و خوشگل ترش کرده. پرده پنجره رو باز کردم که نور آفتاب اذیتش نکنه. دستمو بردم جلو و آروم رو موهاش کشیدم.خواهری بخواب آروم من امروز جای تو هم کار میکنم.‌میدونم شب سختی داشتی 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
اتفاق های خوب همیشه "می افتد" مثل مهرتو به دلم "افتاده" می بینی حتی "افتادن"هم فعل قشنگیست وقتی پای تو وسط باشد...! ♥ |🌷 بامــــاهمـــراه باشــید🌹 💕💜💕
هدایت شده از پروانه های وصال
#مقام_معظم_رهبری 💍 در پیوند ازدواج قرار نیست؛↓ 👈دو نفر" به هم" برسند⚠️ قرار است؛↓ 👈باهم به "خــدا " برسند... 💕همسر یعنی همسفر تا بهشت..✅
●∞🌸∞●🌸∞●🌸∞●🌸∞●🌸∞● ˼ 🌄چه آرامشی داره شب… قبول داری ؟ کلا معنویات خیلی فاز میده… 🌟 یعنی:همین که با خدای خودت و زندگی خودت عشق بازی کنی… خدارو در نظر بگیری 🌖و مثلا شب بری و سکوت کنی و تو ذهنت بگی خدایا خیلی عشقی. فقط به خودت تکیه میکنم و جز خوف از بزرگی تو از هیچی نمیترسم. ✅بچه ها.. با اشک شیطون در میاد ! میگه : هه…😕 ما اینهمه اینو اذیت میکنیم ولی به جا نا امید شدن و گریه کردن و تنبلی کردن…داره میخونه ! 😎آره… تموم شیاطین الان ناراحتن از اینکه میخوای بری و بخونی و به خدا بگی دوستش داری. ⁉️راستی ؟ میدونستی هیچ چیزی مثل سجده کردن شیطونو اذیت نمیکنه ؟ 😇پس بیا بخونیم و بریم سجده تا شیطون رو اذیت کنیم ! 💕❤️💕
❤️اگه میخوای قلبت آروم‌ باشه 🏡 وخونه آرومی داشته باشی 👈مدام در طول روز ببین خدا ازت چی میخواد؟؟؟ ✅همون رو انجام بده
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دراین شب زیبا یادتان میکنم تا همہ لحظه‌هاےتان منور بہ نورخدا باشد وهمہ روزهایتان، به زیبایے قلبهاے مهربانتان و دعایتان میڪنم‌ بہ عاقبت بخیری و نیڪبختے 🌟شـبتون خـوش و آرام🌟