🔻سردار حاجیزاده: اولین ماهوارهبر سوخت جامد ایران با موفقیت پرتاب شد
فرمانده هوافضای سپاه:
🔹هفته گذشته آزمایش پیشران و موتور اول ماهوارهبر ایرانی با سوخت جامد برای اولین بار با موفقیت انجام شد.
🔹در ماهواره برهای جدید ایرانی از بدنه غیرفلز و جنس کامپوزیت است و پیشران آن نیز غیرمحترک است که سبب افزایش بیشتر انرژی موشک و صرفه جویی در هزینهها خواهد شد.
🔹این فناوری فقط در ۴ کشور جهان وجود دارد. در تمام حوزههای مرتبط به هوافضا تولید قدرت ادامه دارد و ایران به قدری در مساله هوافضا و ماهواره پیشرفت کرده که با ترور، تهدید و تحریم از بین رفتنی نخواهد بود.
✍🏻مردی با #غیرت_دینی یار و یاور #حاج_قاسم حالا باید فهمید رسانه های بیگانه به بهانه #هواپیمای_اوکراینی چرا ایشون را هدف آماج خود قرار دادند، چون از ایران قوی میترسند✌🏻
#محلبیه خامه ای با ژله❤️
ابتدا ژله با هر طعمی که دوست دارید رو درست کنید ودر ظرف های سرو بریزید وبذارید یخچال تا ببنده .
برای مهلبیه دو لیوان شیر +دو قاشق غذاخوری پودر نشاسته ذرت +۴قاشق غذا خوری شکر دیگه خودتون مقدار شکرش رو کم وزیاد کنید رو با هم قاطی کرده میذاریم رو حرارت و مدام هم میزنیم تا غلیظ بشه بعد کمی وانیل اضافه میکنیم از رو حرارت برمی داریم نصف پاکت خامه صبحانه اضافه میکنیم و خوب هم میزنیم .
با توجه به رنگ ژله میتونید به مهلبیه رنگ خوراکی به رنگ ژله واضافه کنید و دوباره کمی رو حرارت بذارید .
دوباره از رو حرارت برمی داریم و میذاریم خنک بشه وبعد روی ژله میریزیم و میذاریم یخچال خنک بشه .
دقت کنید مهلبیه اصلا گرما نداشته باشه وگرنه وقتی روی ژله میریزد ژله رو آب میکنه .
#کاپ_کیک_شکلاتی_بدون_آرد
مواد لازم:
۱-یک موز اندازه متوسط کاملا رسیده
۲-دو قاشق غذاخوری کره بادام یا کره بادام زمینی
۳-دو قاشق غذاخوری پودر کاکائو
۴-دو تا سه قاشق غذاخوری چیپس شکلات
در یک مخلوط کن همه مواد به جز چیپس های شکلات را بریزید و خوب مخلوط کنید تا به مایع یکنواختی برسید.سپس چیپس های شکلات را داخل مواد ریخته و هم بزنید.کمی از آن را برای تزیین نگه دارید.
ظرفی را چرب کرده و مواد آماده شده را داخل آن بریزید و در مایکروویو به مدت یک دقیقه بگذارید. اگر از فر استفاده میکنید، مواد را به مدت ۱۰ تا ۱۲ دقیقه در درجه ۱۸۰ درجه سانتیگراد در فر قرار دهید.و یا اگر میخواهید مطمئن شوید کیک شکلات شما آماده شده، یک خلال دندان را داخل مواد فرو کرده و اگر مواد به آن نچسبید، کیک شکلات شما آماده است.
در نهایت با چیپس شکلات باقیمانده روی آن را تزیین کنید.نوش جان😋😋
6.81M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📛داستان حقارت اشرف غنی و آنچه در افغانستان گذشت
❌ اشرف غنی: آمریکاییها برای رسیدن به اهدافشان من را قربانی کردند!
👈سوال اینجاست چرا وقتی آمریکا افغانستان را با طالبان معامله کرد، دستنشاندههای ایرانی آمریکا و غرب اصرار داشتند حکومت ایران به جنگ با طالبان برود!؟
#داستان_پیامبران
#آن_ششنفر
گویند حضرت آدم نشسته بود، شش نفر آمدند، سه نفر طرف راستش نشستند و سه نفر طرف چپ.
1⃣به یکی از سمت راستیها گفت: «تو کیستی؟»
گفت: «عقل.»
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: «مغز.»
2⃣از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: «مهر.»
پرسید: «جای تو کجاست؟»
گفت: «دل.»
3⃣از سومی پرسید: «تو کیستی؟»
گفت: «حیا.»
پرسید: «جایت کجاست؟»
گفت: «چشم.»
4⃣سپس به جانب چپ نگریست و از یکی سؤال کرد: «تو کیستی؟»
جواب داد: «تکبر.»
پرسید: «محلت کجاست؟»
گفت: «مغز.»
گفت: «با عقل یک جایید؟»
گفت: «من که آمدم عقل میرود.»
5⃣از دومی پرسید: «تو کیستی؟»
جواب داد: «حسد.»
محلش را پرسید.
گفت: «دل.»
پرسید: «با مهر یک مکان دارید؟»
گفت: «من که بیایم، مهر خواهد رفت.»
6⃣از سومی پرسید: «کیستی؟»
گفت: «طمع.»
پرسید: «مرکزت کجاست؟»
گفت: «چشم.»
گفت: «با حیا یک جا هستید؟»
گفت: «چون من داخل شوم، حیا خارج می شود.»
❄️⛄️🌨⛄️❄️
اگر تخم مرغی با نیروی بیرونی
بشکند ، «پایان» زندگیست ؛
اما اگر با نیروی داخلی
بشکند ، «آغاز» زندگیست ؛
بهترین تغییرات همیشه
از «درون» رخ میدهند !
❄️⛄️🌨⛄️❄️
✅خاطره ای عجیب از مداحی کردن شهید ابراهیم هادی
پائیز سال۱۳۶۱ بود. بار دیگر به همراه ابراهیم عازم مناطق عملیاتی شدیم. این بار نَقل همه ی مجالس توسل های ابراهیم به حضرت زهرا علیها سلام بود. هرجا میرفتیم حرف از او بود!
خیلی از بچه ها داستان ها و حماسه آفرینی های او را در عملیات ها تعریف می کردند. همه ی آن ها با توسل به حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام انجام شده بود.
به منطقه ی سومار رفتیم. به هر سنگری می رفتیم از ابراهیم می خواستند که برای آن ها مداحی کند و ازحضرت زهرا علیها سلام بخواند.
شب بود. ابراهیم در جمع بچه های یکی از گردان ها شروع به مداحی کرد.صدای ابراهیم به خاطر خستگی و طولانی شدن مجالس گرفته بود!
بعد از تمام شدن مراسم، یکی دو نفر از رفقا با ابراهیم شوخی کردند و صدایش را تقلید کردند. بعد هم چیزهایی گفتند که او خیلی ناراحت شد.
آن شب قبل از خواب ابراهیم خیلی عصبانی بود و گفت: من مهم نیستم، این ها مجلس حضرت را شوخی گرفتند. برای همین دیگر مداحی نمی کنم!
هر چه می گفتم: حرف بچه ها را به دل نگیر، آقا ابراهیم تو کار خودت را بکن، امافایده ای نداشت.
آخر شب برگشتیم مقر، دوباره قسم خورد که: دیگر مداحی نمی کنم!
ساعت یک نیمه شب بود.خسته و کوفته خوابیدم.
قبل از اذان صبح احساس کردم کسی دستم را تکان می دهد. چشمانم را به سختی باز کردم. چهره ی نورانی ابراهیم بالای سرم بود. من را صدا زد و گفت: پاشو الان موقع اذانه.
من بلند شدم. با خودم گفتم: این بابا انگار نمی دونه خستگی یعنی چی؟! البته می دانستم که او هر ساعتی بخوابد، قبل از اذان بیدار می شود و مشغول نماز.
ابراهیم دیگر بچه ها را هم صدا زد. بعد هم اذان گفت و نماز جماعت صبح را برپا کرد.
بعد از نماز و تسبیحات، ابراهیم شروع به خواندن دعا کرد. بعد هم مداحی حضرت زهرا علیها سلام!!
اشعار زیبای ابراهیم اشک چشمان همه ی بچه ها را جاری کرد. من هم که دیشب قسم خوردن ابراهیم را دیده بودم از همه بیش تر تعجب کردم! ولی چیزی نگفتم.
بعد از خوردن صبحانه به همراه بچه ها به سمت سومار برگشتیم. بین راه دائم در فکر کار های عجیب او بودم.
ابراهیم نگاه معنی داری به من کرد و گفت: می خواهی بپرسی با اینکه قسم خوردم، چرا روضه خواندم؟!
گفتم: خب آره، شما دیشب قسم خوردی که... پرید تو حرفم و گفت: چیزی که می گویم تا زنده ام جایی نقل نکن.
بعد کمی مکث کرد و ادامه داد: دیشب خواب به چشمم نمی آمد، نیمه های شب کمی خوابم برد. یکدفعه دیدم وجود مقدس حضرت صدیقه ی طاهره علیها سلام تشریف آوردند و گفتند:
نگو نمی خوانم، ما تو را دوست داریم.
هرکه گفت بخوان تو هم بخوان.
دیگر گریه امان صحبت کردن به او نمی داد. ابراهیم بعد از آن به مداحی کردن ادامه داد.
کتاب سلام بر ابراهیم – ص۱۹۰
❄️⛄️🌨⛄️❄️