🌷حاج اسماعیل دولابی:
🌱هر جا خــــــــــدا امتحانت کرد و یک خورده عقب رفتی غصه نخور... !
♨️این امتحان لازم بود تا به ناقص بودن خود پی ببری
یک کمی تلاش کنی جبران میشود...
امتحان فضل خداست؛
و برایِ رشد نافع و لازم!
💕🧡💕🧡
در زمان یکى از اولیاى حق، مردى بود که عمرش را به بطالت و هوسرانى ولهو و لعب گذرانده بود، نزدیک مرگ پرونده خود را ملاحظه کرد، گذشته عمر را به بازبینى نشست و از عمق دل آهى کشید و بر چهره تاریک اشکى چکید و به عنوان توبه و عذرخواهى از حریم مبارک دوست عرضه داشت :
《یا مَنْ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ اِرْحَم مَن لَیْسَ لَهُ الدُّنْیا وَالآخِرَهُ 》.
پس از مرگ، اهل شهر به مردنش شادى کردند و او را در بیرون شهر در خاکدانى انداخته، خس و خاشاک به رویش ریختند! آن مرد الهى در خواب دید به او گفتند : او را غسل بده و کفن کن و در کنار اتقیا به خاک بسپار. عرضه داشت: او به بدکارى معروف بود ، چه چیز او را به نزد تو عزیز کرد و به دایره عفو و مغفرت رساند؟
جواب شنید : خود را مفلس و تهیدست دید، به درگاه ما نالید، به او رحمت آوردیم. کدام غمگین از ما خلاصى خواست او را خلاص نکردیم، کدام درد زده به ما نالید او را شفا ندادیم.
📚برگرفته از کتاب عرفان اسلامی اثر استاد انصاریان
💕💛💕💛
⛔️زندگی دیگران را نابود نکنیم
جوانی از رفیقش پرسید : کجا کار میکنی ؟ پیش فلانی، ماهانه چند میگیری؟ 5000. همهش همین؟ 5000 ؟ چطوری زندهای تو؟ صاحب کار قدر تو رو نمی دونه، خیلی کمه ! یواش یواش از شغلش دلسرد شد و درخواست حقوق بیشتر کرد ، صاحب کار هم قبول نکرد و اخراجش کرد ، قبلا شغل داشت، اما حالا بیکار است.
زنی بچهای را به دنیا آورد، زن دیگری گفت : به مناسبت تولد بچهتون، شوهرت برات چی خرید ؟ هیچی ! مگه میشه ؟! یعنی تو براش هیچ ارزشی نداری ؟! بمب را انداخت و رفت، ظهر که شوهر به خانه آمد، دید که زنش عصبانی است و .... کار به دعوا کشید و تمام.
پدری در نهایت خوشبختی است، یکی میرسد و میگوید : پسرت چرا بهت سر نمیزند ؟ یعنی آنقدر مشغوله که وقت نمیکنه ؟! و با این حرف، صفای قلب پدر را تیره و تار میکند
این است، سخن گفتن به زبان شیطان. در طول روز خیلی سؤال ها را ممکن است از همدیگر بپرسیم؛
چرا نخریدی؟
چرا نداری؟
یه النگو نداری بندازی دستت؟
چطور این زندگی را تحمل میکنی؟ یا فلانی را؟
چطور اجازه می دهی؟
ممکن است هدفمان صرفا کسب اطلاع باشد، یا از روی کنجکاوی یا فضولی و... اما نمیدانیم چه آتشی به جان شنونده میاندازیم !
شر نندازید تو زندگی مردم. واقعا خیلی چیزا به ما ربطی نداره! کور ، وارد خانهی مردم شویم و کَر از آنجا بیرون بیاییم. مُفسد نباشیم.
💕❤️💕❤️
نان زعفرانی ویژه افطار
#نان_زعفرانی
مواد لازم برای۴ نفر
مواد اصلی
آرد سفید ۲ لیوان
آب ولرم ۱/۲ لیوان
تخم مرغ ۲ عدد
روغن مایع ۲ قاشق غذا خوری
خمیر مایه ۱ قاشق غذا خوری
وانیل کمی
شکر ۶ قاشق غذا خوری
بیکینگ پودر ۱ قاشق چای خوری
نمک ۱ قاشق چای خوری
دارچین و زنجبیل به مقدار لازم
زعفران دم کرده ۴ قاشق غذا خوری
طرز تهیه
۱- اول از همه خمیرمایه و یه قاشق از شکر رو داخل نصف لیوان آب میریزیم تا خمیر مایه عمل بیاد.
۲- زرده ی یکی از تخم مرغ ها و ۲ قاشق زعفرون رو جدا میکنیم برای رومال.
۳- حالا تمام موادو باهم مخلوط میکنیم تا خمیر به دست بیاد. احتیاجی به ورز دادن نیست.
۴- خمیر چسبانکه پس با دست روغنی باهاش کار کنین و به هیچ عنوان آرد اضافه نکنین.
۵- در جای گرم حدود یک ساعت زمان میبره تا خمیر برسه اما اگه جاش گرم نباشه ممکنه تا ۲ ساعت طول بکشه.
۶- بعد از آماده شدن خمیر ، خمیرو نازک پهن کنین و به شکل دلخواه در بیارین و روشو رومال زرده ی تخم مرغ و زعفرون بزنین.
۷- تقریبا ۱۵ تا ۲۰ دقیقه توی فر از قبل گرم شده با دمای ۱۸۰ درجه میپزه.
سایر نکات
من خمیرمو داخل ظرف کتابی پهن کردم و روشو با همون خمیر تزئین کردم اما چون جاش تنگ بود و خمیرم نازک نبود نونم زیادی پف کرد و شکل کیک شد پس شما حتما خمیرو نازک کنین چون پف زیادی میکنه و زمان پختش هم بستگی به این داره که چه طوری خمیرو پهن کردین مال من نیم ساعته پخت و ده دقیقه هم گریل شد اما اگه نازک تر باشه (مثل نون شیرمال) زمانش کمتر میشه.
عطر خوبی داره ترکیب زعفرون و دارچین و زنجبیل و وانیل خیلی خوشاینده.
میتونین این خمیرو درست کنین و بینش خرما بذارین که میشه نون خرمایی.
بازم تاکیید میکنم این خمیر چسبنده هست به هیچ عنوان آرد اضافه نکنین و حتما دستا و وسایل کارو چرب کنین.
💕💙💕💙
سوپ پرتقال
#سوپ_پرتقال
#افطاری
مواد لازم برای۷ نفر
آب پرتقال ۲ لیوان
آرد ۱/۲ پیمانه
گوجه فرنگی ۵۰۰ گرم
مرغ ۱ کیلوگرم
سیر ۲ حبه
پیاز ۱ عدد
کره ۵۰ گرم
شکر ۱ قاشق چای خوری
نمک و فلفل به مقدار لازم
طرز تهیه
۱- ابتدا مرغ را با افزودنی های دلخواه بپزید و پس از آن استخوانهای مرغ را جدا كرده و آن را چرخ كنید.درون ظرفی مناسب روغن یا كره را داغ كرده و پیاز رنده شده را در آن سرخ كنید و پس از آن سیر رنده شده را هم اضافه كرده و تفت دهید
۲- به ترتیب آرد و گوجه فرنگی رنده شده را به غذا اضافه كرده و پس از چند دقیقه نمك و ادویه را هم اضافه كنید.
۳- مواد را خوب مخلوط كرده و سپس آب پرتقال ، مرغ و شكر را به سوپ اضافه كرده و اجازه دهید 20 دقیقه با هم بجوشند.سوپ را پس از این مدت آماده سرو كنید.
سایر نکات
تهیه این سوپ به خصوص در فصل زمستان مفید و دلچسب خواهد بود.این سوپ در شمال كشور زیاد طبخ میشود
میتوانید برای تزیین از جعفری خرد كرده استفاده كنید
اگر دوست دارید مواد را پس از پختن داخل مخلوط كن میكس كنید تا سوپ شما یكنواخت شود
حواستان باشد آرد را كم كم به سوپ اضافه كنید تا گلوله نشود و پس از اضافه كردن آرد مدام هم بزنید
💕💚💕💚
9.69M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
باقلوا بدون فر
تخم مرغ - 1 عدد
کره یا مارگارین - 150 گرم
آب 250 میلی لیتر(یک لیوان فرانسوی دسته دار)
آرد - 600 گرم (کم کم اضافه کنید)
شربت:
آب 250 میلی لیتر(یک لیوان فرانسوی دسته دار)
شکر 900 گرم تا 1 کیلوگرم
عسل 4 قاشق غذاخوری
روغن سرخ کردنی مقدار زیاد (برای سرخ کردن)
#شیرینی
#ژله #بستنی #دسر
#آشپزی
🌷هیچ وقت این دو جمله رو نگو :
١_ازت متنفرم ٢_دیگه نمیخوام ببینمت
🌷هیچ وقت با این دو نفر هم صحبت نشو :
١_از خود متشکر ٢_وراج
🌷هیچ وقت دل این دو نفر رو نشکن :
١_پدر ٢_مادر
🌷هیچ وقت این دو تا کلمه رو نگو :
١_نمیتونم ٢_بد شانسم
🌷هیچ وقت این دو تا کارو نکن :
١_دروغ ٢_غیبت
🌷همیشه این دو تا جمله رو به خاطر بسپار:١_آرامش با یاد خدا ٢-دعای پدرو مادر
🌷همیشه دوتا چیز و به یاد بیار:
١_دوستای گذشته رو٢_خاطرات خوبت رو
🌷همیشه به این دو نفر گوش کن :
١_فرد با تجربه ٢_معلم خوب
🌷همیشه به دو تا چیز دل ببند :
١_صداقت ٢_صمیمیت
🌷همیشه دست این دو نفرو بگیر:
١_یتیم ٢_فقیر
🌷همیشه دو تا چیز رو از خودت دور نکن :
١_لبخندت رو ٢_مهربانی
💕💛💕💛
✨﷽✨
#عفو_گذشت
✍ (مالك اشتر) روزي از بازار كوفه مي گذشت با لباسي از كرباس خام و به جاي عمامه از همان كرباس بر سر داشت و به شيوه فقراء عبور مي كرد . يكي از بازاريان بر در دكانش نشسته بود ، چون مالك را بديد به نظرش خوار و كوچك جلوه كرد و از روي استخفاف كلوخي را به سوي او انداخت .
مالك به او التفات ننمود و برفت . كسي مالك را مي شناخت و اين واقعه را ديد ، به آن بازاري گفت : واي بر تو هيچ دانستي كه آن چه كس بود كه به او اهانت كردي ؟ گفت : نه ، گفت : او مالك اشتر يار علي عليه السلام بود . آن مرد از كار بدي كه كرده بود لرزه به اندامش آمد و دنبال مالك روانه شد كه از او عذر خواهي كند . ديد به مسجدي آمده و مشغول نماز است صبر كرد تا نمازش تمام شد ، خود را بر دست و پاي او انداخت و پاي او را مي بوسيد مالك سر او را بلند كرد و گفت : اين چه كاري است مي كني ؟ گفت : عذر گناهي است كه از من صادر شده است كه ترا نشناخته بودم .
💥مالك گفت : بر تو هيچ گناهي نيست ، به خدا سوگند كه به مسجد نيامدم مگر براي تو استغفار كنم و طلب آمرزش نمايم.
📚 منتهی الآمال ج۱ ص۲۱۲
💕💝💕💝