eitaa logo
پروانه های وصال
8هزار دنبال‌کننده
29.7هزار عکس
23.1هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
ياعلىُّ ياعلىُّ ياعلىّ 🌷 🕌 لو يَعلَمُ المُصَلِّي ما يَغشاهُ رحمةِ الله ما انفَتَلَ و لا سَرَّهُ أَن يَرفَعَ رأسَهُ مِن السَّجدَةِ . 🧎‍♂اگر نماز گزار می دانست که چقدر رحمت خدا او را در بر گرفته است از آن دست باز نمی گرفت و خوش نداشت که سر از سجده بردارد. 🌷 سخنان امیرالمومنین علی علیه السلام ( آداب چهارصد گانه ) 📗: تحف العقول : ص ۱۹۸ 🌸🍃
🌸یکشنبه تون شاد و بینظیر 💓قلبتون جایگاه عشق 🌸و مهربانی 💓دستتون روزی دار 🌸و سخاوتمند و بخشنده 💓سفره تون همیشه بازو پربرکت 🌸جمالتان شاد 💓وهدیه دهنده لبخند 🌸خداوند یار و نگهدار تک تکتون 🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
سوره قصص (آیه ۴۷) وَلَوْلَآ أَنْ تُصِيبَهُمْ مُصِيبَةٌ بِمَا قَدَّمَتْ أَيْدِيهِمْ فَيَقُولُوا رَبَّنَا لَوْلَآ أَرْسَلْتَ إِلَيْنَا رَسُولًا فَنَتَّبِعَ آيَاتِكَ وَنَكُونَ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ (٤٧) اگر نه آن بود كه به سبب گناهانی كه مرتكب شدند عذابی به آنان برسد، پس بگویند: ای پروردگار ما چرا پیامبری به سوی ما نفرستادی تا از آیاتت پیروی كنیم و از مؤمنان باشیم [بی‌تردید در عذاب كردن و هلاكتشان شتاب می‌نمودیم.] (۴۷)
سوره قصص (آیه ۶۳) قَالَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ رَبَّنَا هَٰٓؤُلَآءِ الَّذِينَ أَغْوَيْنَآ أَغْوَيْنَاهُمْ كَمَا غَوَيْنَا تَبَرَّأْنَآ إِلَيْكَ مَا كَانُوٓا إِيَّانَا يَعْبُدُونَ (٦٣) كسانی كه عذاب بر آنان لازم شده [از سردمداران شرك و كفر كه مردم را به اطاعت و بندگی خود واداشتند] می‌گویند: ای پروردگار ما! اینانند [مطیعان ما] كه گمراهشان كردیم، همان گونه كه ما [به اختیار خود] گمراه شدیم آنان را نیز [به اختیار و انتخاب خودشان‌] گمراه كردیم، [از آنان‌] به سوی تو بیزاری می‌جوییم، ما را نمی‌پرستیدند، [بلكه هوای نفسشان را می‌پرستیدند،] (۶۳)
سوره سجده (آیه ۱۴) فَذُوقُوا بِمَا نَسِيتُمْ لِقَآءَ يَوْمِكُمْ هَٰذَآ إِنَّا نَسِينَاكُمْ وَذُوقُوا عَذَابَ الْخُلْدِ بِمَا كُنْتُمْ تَعْمَلُونَ (١٤) پس [به آنان گویند:] به كیفر آنكه دیدار امروزتان را فراموش كردید [عذاب دوزخ را] بچشید، كه ما [هم‌] شما را از رحمت خود محروم نموده‌ایم و به كیفر آنچه همواره انجام می‌دادید، عذاب جاودانه را بچشید. (۱۴)
7.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
داستان هدایت لات عرق خوره بواسطه ادب به ایام محرم😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 شهری که جمعیت گوسفندان شش برابر ساکنان است ✍ حمید رسایی گامبریا در انگلستان، شهری کوچک با تعداد گوسفندانی شش برابر جمعیت ساکنان آن است (جمعیت ۵۰۰ هزار نفر و ساکنان ۳ میلیون نفر). اینجا یک منطقه به سبک قدیم در ناحیه شمال غربی انگلستان و در مرز اسکاتلند است. جالب اینجاست که انگلیسی‌ها و فرانسوی‌ها خودشان در شهرها و روستاهایشان مقررات حمایتی برای تردد گلّه‌ها و نگهداری گوسفند وضع کرده‌اند ولی در کشور ما با همکاری یک عده غربزده، پروتکل گذاشته‌اند که نگهداری گوسفند حتی در روستا هم محدود شود! سلبریتی های غربزده مدعی حقوق بشر و حیوانات، از حضور گلّه های سگ ولگرد در روستاها و حتی شهرهای حمایت می‌کنند اما در شهرهای غربی از گله های دام مفید حمایت می‌شود.
در پسِ کدام آه بلند به گِل نشسته ای که تمام جاده ها بی سر انجام است و تمام آبها بیکران در این هلهله زائران مست پناه بر اولین ناخدای هوشیار جان به راه میدهم تا به تو رساندم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دو دیوانه  فرهاد و هوشنگ هر دو بیمار یک آسایشگاه روانى بودند. یکروز همینطور که در کنار استخر قدم مى زدند فرهاد ناگهان خود را به قسمت عمیق استخر انداخت و به زیر آب فرو رفت.  هوشنگ فوراً به داخل استخر پرید و خود را در کف استخر به فرهاد رساند و او را از آب بیرون کشید.  وقتى دکتر آسایشگاه از این اقدام قهرمانانه هوشنگ آگاه شد، تصمیم گرفت که او را از آسایشگاه مرخص کند. هوشنگ را صدا زد و به او گفت: من یک خبر خوب و یک خبر بد برایت دارم. خبر خوب این است که مى توانى از آسایشگاه بیرون بروى، زیرا با پریدن در استخر و نجات دادن جان یک بیمار دیگر، قابلیت عقلانى خود را براى واکنش نشان دادن به بحرانها نشان دادى و من به این نتیجه رسیدم که این عمل تو نشانه وجود اراده و تصمیم در توست. و اما خبر بد این که بیمارى که تو از غرق شدن نجاتش دادى بلافاصله بعد از این که از استخر بیرون آمد خود را با کمر بند حوله حمامش دار زده است و متاسفانه وقتى که ما خبر شدیم او مرده بود. هوشنگ که به دقت به صحبتهاى دکتر گوش مى کرد گفت: او خودش را دار نزد. من آویزونش کردم تا خشک بشه... حالا من کى مى تونم برم خونه‌مون؟ 🌸🌸🌸🌸