💢 چرا رابطه ی حرام؟ 💢
🔶 یه بنده خدایی میگفت من گرفتار رابطه با جنس مخالف شدم.
چیکار کنم؟
هر کاری میکنم نمیتونم بهش پیام ندم! آخه برام خیلی شیرینه...😓
🚸 بهش گفتم خب معلومه چون به خدا ایمان نداری گرفتار این وضع شدی...
اگه ایمان به خدا رو میچشیدی اصلا این رابطه برات لذّت نداشت...
🌷 کاش همه ی مردم دنیا برای یه روز هم شده طعم شیرین ایمان رو تجربه کنن...
💞 اینکه پروردگار مهربان بیاد دورتو بگیره...
پروانه های وصال
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ (قسمت ۲۱) #قسمت_بیست_یک مقداري که جلوتر رفتيم چندين نور ضعيف و متوسط ت
🌸 #سرگذشت ارواح در عالم برزخ
(قسمت ۲۲)
#قسمت_بیست_دو
بخاطر دلخراش بودن صحنه رویم را به سمت چپ برگرداندم اما از دیدن شخصی که با شکم بسیار بزرگش قادر به راه رفتن نبود و مرتب زمین میخورد تعجب کردم.
.
چیزی نگذشت که بخاطر نداشتن تعادل به سمت جاده ی چپ کشیده شد و در آن مسیر افتان و خیزان به راه خود ادامه داد.
.
از نیک پرسیدم چه شد؟ گفت این جاده ی مخصوص رباخواران است که به سخت ترین عذاب الهی گرفتارند...
.
به تپه ای رسیدیم. تعدادی از ماموران را دیدم که روی جاده ایستادند و چند نفر را متوقف کرده اند.در کنار ماموران شعله های آتش🔥 زبانه می کشید.
از ترس و وحشت خودم را به نیک رساندم و مانع از حرکت او شدم.
.
نیک لبخندی زد و با مهربانی دستی به روی سرم کشید و گفت:نترس با تو کاری ندارند. اینها در کمین افراد خاصی هستند.در همین لحظه صدای جیغ و فریادی بلند شد .
.
وقتی نگاه کردم دیدم یک نفر ایستاده و از پیشانی اش دود🌫🔥 و آتش بلند است. سکه ی🕳 گداخته شده ای به پیشانیش چسبانده بودند. در همین حال ماموران سکه ی دیگری برداشتند و اینبار به پهلوی او چسباندند.
صدای ناله و فریادهای دلخراشش تمام دشت را پرکرده بود..
.
با حیرت به نیک نگاه کردم و او گفت:سزای او همین است. اینها سکه هایی است که در دنیا ذخیره و انبار کرده بود و با وجود محرومان و فقیران بسیاری که بودند هیچی به آنها نمیداد و حقشان را ادا نمیکرد.
.
نیک این را گفت و به سمت پایین تپه حرکت کرد. من هم با ترس و وحشت پشت سرش به راه افتادم .
هنگامی که به ماموران قدرتمند رسیدیم و انها کاری به ما نداشتند و راه را برای عبور ما باز کردند نفس راحتی کشیدم..
.
چند قدمی که از ماموران دور شدیم،به پشت سرم نگاهی کردم و در کمال حیرت ماموران را دیدم که چهار دست و پای شخصی را گرفته بودند و به زور قطعه ای از آتش🔥 به او میخوراندند.
.
با دیدن این صحنه از ناراحتی بر جای ایستادم،صحنه بسیار زجر دهنده و ناله های او جانسوز بود...سپس رهایش کردن و او در حالیکه از درون میسوخت مسیر جاده را افتان و خیزان ادامه داد.
.
در یک لحظه دست نیک را روی شانه ام احساس کردم،نگاهی به او انداختم و گفتم :چه شده بود؟
.
نیک جواب داد:
افرادی که مال مردم را به ناحق تصاحب میکنند گرفتار این ماموران میشوند و اینها موظفند قطعه ی گداخته شده آهن را به آنها بخورانند.
.
نیک سپس ادامه داد: البته اینها در گذرگاه حق الناس متوقف خواهند شد....
ادامه دارد...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔳 #سالروز_حرکت_کاروان_اسرای_کربلا از کوفه به سمت شام
نگاه گریه داری داشت زینب
چه گام استواری داشت زینب
🎤 #علی_فانی
#السلام_علیک_یا_اباعبدالله_ع
┄┅─✵💝✵─┅┄
با نام و یاد خــدا
میتوان بهترین روز را
براے خـود رقم زد
پس با تمام وجـود بگیم
#بسم_الله_الرحمن_الرحیم
خـدایا بہ امید تو
نه بہ امید خلق تو
@parvaanehaayevesaal💕
✨﷽✨
🌸✨امیرالمؤمنین عليه السلام:
✨هرگاه بنده بميرد، فرشتگان گويند: چه پيش فرستاد؟ و مردم گويند: چه بر جاى گذاشت؟
✨پس، زيادى مال خود را پيش فرستيد، تا براى شما باشد و بر جاى نگذاريد تا مايه حسرت شما گردد؛
✨زيرا محروم كسى است كه از خير و منفعت مال خود محروم بماند و سعادتمند كسى است كه ترازوهاى اعمالش از صدقات و خيرات سنگين شود
📚ميزان الحكمه جلد11 صفحه177
#درمحضراهل_بیت
@parvaanehaayevesaal💕