🌸 بِسـْمِ رَبِّ الشُهـَدا 🌸
برا خدا ناز ڪن
شهدا برا خدا ناز میڪردن
گناه نمیڪردن ولے عوضش برا خدا ناز میڪردن خداهم نازشونو میخرید....
حاج احمد ڪریمےتیر خورد
رسیدن بالاسرش
گفت من دلم نمیخواد شهید بشم
گفتن یعنےچے؟نمیخواے شهید بشے؟ برا خدا دارے ناز میڪنے؟
گفت آره
من نمیخوام ایجورےشهید بشم
من میخوام مثل اربابم امام حسین اربأ اربا بشم...
حاج احمد حرڪت ڪرد سمت آمبولانس
بیسیم چے هم حرڪت ڪرد
علے آزاد پناهم حرڪت ڪرد
سه تایے باهم...یدفعه یه خمپاره اومد خورد وسطشون...دیدم حاج احمد اربأ اربا شده...
همه ے حاج احمد شد یه گونے پلاستیڪ...
دوست دارے برا خدا ناز ڪنے خدا هم بخره؟؟
تو بخواے معشوق باشے خدا هم عاشقت میشه ها؟؟
دوست دارے اینطورے نازت خریدار داشته باشه؟👆
راوے: حاج حسین یڪتا
🕊🌱🕊🌱❤️🌱🕊🌱🕊
🌸سحر یازدهم...
خدایا؟! کویری بودم تشنه؛
که بارش باران نگاه تو، سیرابم کرد.
جنس نگاه تو، از جنس سحرهای رمضان است؛ یوسف
من، اولین نگاه تو را، در رمضانی بی نظیر، پیدا کرده ام!
نميدانم میان "تــو" و "لیلــه القدر"، چه سری است
که هر آنچه را، تو نگاه میکنی، لیله القدر، بر قيمتش می افزاید.
راز میان شما هر چه هست، باشد!
من دلخوشم به تو، که همین حوالی نفس می کشی و سیاهی قلب هايمان، نگاهت را از ما، ساقط نمی کند.
فقــــط....
یک درد می ماند، که سالهاست، در کنار اطمینان قلبهایمان، خودنمایی می کند.
"نداشتنت"... درد بی درمانی است!
و اين درد را تنها کسی لمس می کند، که یکبار حرارت آغوش تو، مَستش کرده باشد.
یقیـــن دارم؛
بی تو ماندن، محال است...
بی تو رسیدن، محال است...
بی تو نفس کشیدن، محال است...
اما من همچنان بدون تو، زنده ام!
تا آمدن تو... فقط یک قدم راه مانده است..
مـــن، باید، قدم...بردارم،
تا تــــو را، پیــــدا....کنم!
درد نداشتنت...با نسخه زیر...درمان میشود...
راکد....نباش!
بی خیال...نباش!
ساکن...نباش!
برو....می یابی اش!
✍ و من، این رمضان، بسویت، قدم برمی دارم.
برای قدم هايم، امن یجیب بخوان!
🕊🌱🕊🌱🍁🕊🌱🕊🌱
.
✍چرا در مشکلات آه میکشیم❓
" آه " از اسماء خداست ...
🌾 ﻗَﺎﻝَ ﺃَﺑُﻮ ﻋَﺒْﺪِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ:
🌸🍃 ﺇِﻥَّ ﺁﻩ ﺍﺳْﻢٌ ﻣِﻦْ ﺃَﺳْﻤَﺎﺀِ ﺍﻟﻠَّﻪِ ﻋَﺰَّ ﻭَ ﺟَﻞَّ
ﻓَﻤَﻦْ ﻗَﺎﻝَ ﺁﻩ ﻓَﻘَﺪِ ﺍﺳْﺘَﻐَﺎﺙَ ﺑِﺎﻟﻠَّﻪِ
ﺗَﺒَﺎﺭَﮎَ ﻭَ ﺗَﻌَﺎﻟَﻰ🌸🍃
🌸🍃ﺍﻣﺎﻡ ﺻﺎﺩﻕ ﻋﻠﯿﻪ ﺍﻟﺴﻼﻡ ﻓﺮﻣﻮﺩﻧﺪ :
" ﺁﻩ " ﻧﺎﻣﯽ ﺍﺯ ﻧﺎﻡ ﻫﺎﯼ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺍﺳﺖ،
ﻫﺮ ﮐﺲ ﮐﻪ ﺁﻩ ﺑﮕﻮﯾﺪ ، ﺩﺭ ﺣﻘﯿﻘﺖ ﺑﻪ ﺧﺪﺍﻭﻧﺪ ﺗﺒﺎﺭﮎ ﻭ ﺗﻌﺎﻟﯽ ﺍﺳﺘﻐﺎﺛﻪ
ﻭ ﻃﻠﺐ ﻧﯿﺎﺯ ﮐﺮﺩﻩ ﺍﺳﺖ 🌸🍃
🍃🌸 ﺍﻟﻬﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺁﻫﯽ ﻭ ﺍﺯ ﺗﻮ ﻧﮕﺎﻫﯽ 🍃🌸
📚منبع: بحار الأنوار (ط - بیروت) ؛جلد 90 ؛
صفحه 393 و معانی الخبار صفحه 354
💕💙💕
✨﷽✨
💠 ماجراى طلبه شدن حاج آقا قرائتی 💠
✍خدا اموات را رحمت كند. من با پدرم دعوا داشتم. من مى خواستم به دبيرستان بروم. اما پدرم مى گفت: بايد آخوند شوى. آن زمان آخوند خيلى كمياب بود. سى و دو سال پيش مردم به پدرم مى گفتند: تو كه آخوند نيستى. تو بازارى هستى. بچه ات را دنبال كاسبى بفرست. آخوندى چيست؟ آن زمان آخوند شدن خيلى مشكل بود. آن زمان خيلى فقر وجود داشت. خلاصه ما با پدرمان دعوا كرديم. گفتم: من نمى خواهم آخوند شوم. مى خواهم به دبيرستان بروم. پدرم خسته شد. عاجز شد. گفت: برو هر كارى مى خواهى بكن. به دبيرستان رفتم. با بچه هاى دبيرستانى حرفمان شد. ما شكايت بچه ها را به رئيس دبيرستان كرديم. رئيس دبيرستان هم آمد و به بچه ها تشر زد. بچه ها گفتند: بايد حال قرائتى را بگيريم. گفتند: اگر او را بزنيم، دوباره از ما شكايت مى كند.
روز آخر مدرسه ها كه مدرسه تعطيل مى شود، حالش را مى گيريم. من مى خواستم آن روز به مدرسه نروم. اما گفتم: آنها فكر مى كنند كه من از آنها ترسيده ام. باور نمى كردم كه حالا بعد از چند ماه يادشان باشد. روز آخر دبيرستان شانزده نفر از اين بچه هاى دبيرستانى ريختند و من را كتك زدند. به قدرى سر و صورت من را سياه كردند كه ديگر طاقت نداشتم. يادم است كه وقتى مى خواستم به خانه بروم، بلند شدم و بر زمين افتادم. دستم را به ديوار گرفتم و به خانه رفتم. شب پدر من به خانه آمد و گفت: چه شده است؟ گفتم: من مى خواهم طلبه شوم. چه كتك خوبى بود.
💥به هرحال آدم گاهى اوقات نمى داند كه چه چيز به صلاحش است. گاهى در يك جايى شكست مى خورد. بعد هم مى بيند كه خوب شد كه شكست خورد. ما نمى دانيم كه خيرمان در چيست. از خدا خير بخواهيد. مأيوس نشويد. اگر يك دعا مستجاب نشد، به يه كارى نرسيديد، مايوس نشويد. اين داروينى كه شما فكر مى كنيد نابغه است، در دو رشته شكست خورد. هم در رشته پزشكى شكست خورد و هم در علوم مسيحيت شكست خورد. در آخر به رشته علوم طبيعى رفت و داروين شد...
📚 بخشی از برنامه درسهایی از قرآن سال۷۴ - امید و یأس
💕❤️💕
7.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ماکارانی پیتزا یی🌺🌺
👩🍳👩🍳〰〰〰〰〰〰👩🍳👩🍳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
دستور یک کلوچه خوشمزه مخصوص افطار🌺🌺
👩🍳👩🍳〰〰〰〰〰〰👩🍳👩🍳
#داستان
روزی حضرت موسی علیه السّلام درضمن مناجات به پروردگار عرض کرد:خدایا میخواهم همنشینی را که در بهشت دارم،ببینم که چگونه شخصی است!
جبرئیل بر او نازل شد و گفت:یا موسی قصابی که در فلان محل است،همنشین تو است،حضرت موسی درب دُکان قصاب آمد، دید جوانی شبیه شب گردان، مشغول فروختن گوشت است،شب که شد جوان مقداری گوشت برداشت و به سوی منزل رفت،حضرت به دنبال او رفت تا به منزل رسید به جوان گفت:مهمان نمیخواهی؟
گفت:بفرمائید،حضرت موسی علیه السّلام رابه درون خانه برد،حضرت دید جوان غذائی تهیه نمود،آنگاه زنبیلی از طبقه بالا آورد،پیرزنی کهنسال را از درون زنبیل بیرون آورد و او راشستشو داد،غذا را با دست خودبه اوخورانید،موقعی که خواست زنبیل
را به جای اول بیاویزد،پیرزن کلماتی
را گفت که مفهوم نبود؛ بعد جوان برای حضرت موسی علیه السّلام غذا آورد
و خوردند،آن حضرت سؤال کرد،حکایت تو با این پیرزن چگونه است؟عرض کرد:این پیرزن مادر من است،چون وضع مادیام خوب نیست کنیزی برایش بخرم،خودم او را خدمت میکنم،پرسید:آن کلماتی که به زبان جاری کرد چه بود؟گفت:هر وقت او را شستشو میدهم و غذا به او میخورانم میگوید:خدا ترا ببخشدو همنشین و هم درجه حضرت موسی علیه السّلام در بهشت گردی...
حضرت موسی علیه السّلام فرمود:ای جوان بشارت میدهم به تو که خداوند دعای مادرت را مستجاب کرده،جبرئیل به من خبر داد در بهشت تو همنشین من هستی.
💕💜💕
☆∞🦋∞☆
#تلنگـــــر🔔
شهید بودن به این نیستـــــ ڪه فقط دعا ڪنے هرچه زودتر برے
بلڪه ماندن ،مقاومتــــــ ڪردن وبراے خدا ڪارهاے زمین مانده
را پیش بردن، ڪمتر از شهادتـــــ نیستـــــ،بلڪه گاهے سختـــــ تراستـــــ
امام زمان(عج)یار پاے ڪار میخواهد
رفقا به قول شهید حججے بیایم جورے زندگے کنیم ڪه خدا عاشقمون بشه...
💕💚💕
🌹چقدر این جمله زیباست 🌹
🌸🍃انسانهای ناپخته
همیشه میخواهند
که در مشاجرات پیروز شوند...
حتی اگر به قیمت
از دست دادن "رابطه" باشد...
🌸🍃اما انسانهای عاقل
درک میکنند که گاهی
بهتر است در مشاجره ای ببازند،
تا در رابطه ای که
برایشان با ارزش تر است
"پیروز" شوند..
🌸🍃هیچگاه فراموش نکنیم که هیچکس بر دیگری برتری ندارد ؛
مگر به " فهم و شعور " ؛
مگر به " درک و ادب " ؛
🌸🍃آدمی فقط در یک صورت حق دارد به
دیگران از بالا نگاه کند و آن هنگامی
است که بخواهد دست کسی را که
بر زمین افتاده را بگیرد و او را بلند کند !
واین قدرت تو نیست ؛
این انسانیت است....!!
💕💚💕
☆∞🦋∞☆
•|شهیدحجتـــــ اللهاسدے
رفیقش میگفتـــــ
یهشبـــــ توخوابـــــ دیدمش
بهم گفتـــــ :
به بچهها بگوحتے سمتـــــ گناه هم
نرن🚫
اینجا خیلے گیر میدن...
+گرفتی چے شد ڪه ؟!
#خداڪمڪمونڪن
💕💜💕