پروانه های وصال
🍃⚡🍃⚡🍃⚡🍃⚡ *🔴سرگذشت ارواح در عالم برزخ(قسمت ۲۲)* *🔵مژدگاه شفاعت!* *🔶گاه گاهی از زخمهای سر و بدنم می
💥✨💥✨💥✨💥✨
*🛑سرگذشت ارواح در برزخ(قسمت ۲۳)*
*🌟آن شخص گفت به ما اجازه عبور نمیدهند.میگویند تا اینجا توانستید بیایید ولی برای رد شدن از اینجا به شفاعت احتیاج دارید*
*🌹در همان لحظه نیک صدایم کرد و گفت: بیا برویم وقت را تلف نکنیم*
*🍁در راه از نیک پرسیدم:*
*✨تکلیف اینها چیست؟*
*🕊️گفت به فکر آنها نباش،در اینجا هرکس به نوعی انتظار شفاعت دارد. عده ای مثل تو شفا میخواهند و عده ای نیز اجازه عبور میخواهند و ...حتی یک مومن هم میتواند اینها را شفاعت کند اما لیاقت شفاعت ندارند*
*🍂اینها در دنیا خدا را فراموش کرده بودند و شفاعت را انکار میکردند،در خواندن نماز هم کاهلی میکردند و نماز را سبک میشمردند*
*⚡️حالا که کارشان گره خورده یاد خدا و شفاعت افتاده اند*
*🍃هنوز داشتیم قدم میزدیم که به نیک گفتم:*
*🌸کاش انسانها در دنیا به قدری خوب بودند که در آخرت نیازی به شفاعت کسی نداشتند*
*🍃نیک نگاهی به من انداخت وگفت: نه اینطور نیست،همه ی انسانها نیاز به شفاعت محمد و آل او هستند،گروهی برای وارد شدن به بهشت و گروهی برای رسیدن به درجات بالاتر.*
*🕊️از این سخن غرق در حیرت شدم و دیگر هیچ نگفتم*
*❄️پس از لحظه ای سکوت دوباره نیک ادامه داد: بخی از آنها عذر برادران ایمانی خود را نمیپذیرفتند،بعضی به نیازمندان غذا و طعام نمیدادند و گروهی در دنیا همواره مشغول لهو و لعب بودند. چطور کسی اینها را شفاعت کند؟ مگر اینکه مدتی در عذاب🔥 بمانند تا تا شاید رحمت الهی شامل حال آنها هم بشود...*
*✨سرانجام وادی شفاعت را پشت سر گذاشتیم و با شادی بیشتری به راه خود ادامه دادیم*
*🔵دروازه ی ولایت*
*🌹احساس میکردم سبکتر از همیشه قدم برمیدارم. گویا میخواستم پرواز کنم و خودم را به وادی السلام برسانم. نگاهی به بالا کردم،اثری از اتش نبود.گاه گداری گیاهان سبز و زیبایی در راه به چشم میخوردند.با سرعت هرچه بیشتر به راهمان ادامه میدادیم و به اطرافمان کمتر توجه داشتیم..*
*🍂رفتیم تا از دور دروازه ای دیدیم که جمعیتی پشت آن ایستاده بودند و ماموران قوی هیکل در اطراف دروازه به نگهبانی مشغول بودند. بی اختیار روبه روی دروازه ایستادم و به اطراف نگاهی انداختم*
*🌸گاه گاهی افرادی با دادن برگه ی سبزی،از دروازه رد میشدند.سرم را به سمت نیک که پشت من ایستاده بود چرخاندم و گفتم:اینجا چه خبر است؟*
*نیک گفت: اینجا مرز سعادت یعنی اخرین نقطه ی برهوت است*
*✨اینجا دروازه ولایت است هرکس از آن عبور کند به سعادت ابدی رسیده است*
*🕊️گفتم دروازه ی ولایت چیست؟*
*♥️گفت: فقط افرادی میتوانند وارد دار السلام بشوند که در دنیا دل به ولایت و محبت علی و اهل بیت محمد صلی الله علیه و اله💞 سپرده باشند.به چنین افرادی برگه ی ولایت میدهند تا براحتی از این دروازه عبور کنند و به دروازه های وادی السلام نزدیک شوند..*
*✴️با اضطراب به نیک گفتم: من در دنیا شیفته ی اهل بیت بودم ولی برگه ی ولایت ندارم*
*نیک به سمت راست اشاره کرد و گفت: باید به آن چادر سبز بروی. با عجله و شتاب خودم را به چادر رساندم. مرد سفیدپوش و خوش سیمایی گوشه ای نشسته بود و یکی از اهالی برزخ با او صحبت میکرد*
*💥گویا شخص از برگه ی ولایت محروم بود و میخواست با التماس برگه را دریافت کند*
*🌺سفید پوش خطاب به برزخی گفت: حرف همان است که گفتم، توباید به وادی شفاعت برگردی تا شاید فرجی شود وگرنه کار تو و آنهایی که بیرون اینجا ایستاده اند حل شدنی نیست*
*❄️آن مرد با نازاحتی از آنجا رفت. من پس از عرض سلام روبه روی آن شخص بزرگوار نشستم. جواب سلامم را داد و بدون اینکه درخواستم را بگویم ،دفتری را که در پیش رو داشت ورق زد*
*⚡️ از شدت اضطراب دست و پایم می لرزید.. اما طولی نکشید که دست مرد همراه با یک برگ سبز 🍃به طرفم دراز شد و با لبخند گفت:*
*🕊️تو به سعادت رسیدی،این سعادت بر تو مبارک باد..از خوشخالی حرفی نتوانستم بزنم و به این ترتیب ما دروازه ی ولایت را پشت سر گذاشتیم و ماموران و جمعیت بی ولایت را پشت سر گذاشتیم*
*🌼دروازه های وادی السلام*
*💫نگاهم به بالا افتاد، هرچه بود نور بود و نور بود و هرچه جلوتر میرفتیم به شدت آن افزوده میشد.زمین صاف و همه جا سبز و 🌿با نشاط بود.شادی امانم را بریده بود. به نیک نگاهی انداختم که از همیشه خوشحالتر و غرق سرور و 🌟شادی بود. بی اختیار از نیک جلو افتادم و دوان دوان به مسیر ادامه دادم*
*💫از دروازه ولایت خیلی دور نشده بودیم که جاده به هشت قسمت تقسیم شد..*
*💥نمیدانستم چه کنم و از کدام طرف بروم. ایستادم تا نیک آمد*
.*🕊️دستش را روی شانه ام گذاشت و با لبخند گفت: بهشتی 💐که روز قیامت بر پا میشود هشت دروازه دارد...*
*✍🏻ادامه دارد...*
http://eitaa.com/joinchat/638320642Cd6d36bd3d5
361.7K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
نیایش صبحگاهی 🌺🍃
🌺خدایا آنگونه زندهام بدار
که نشکند دلی از زنده بودنم
و آنگونه بمیرانم
که کسی به وجد نیاید از نبودنم...
🌺خداوندا تو را ستایش میکنم زیرا وقتی در تنگنا بودم و تو را طلبیدم فریاد برآوردم و از تو کمک خواستم تو به دادم رسیدی
🌺خدایا رحمت و محبت تو دائمی است آنانی که به تو امیدوارند هرگز سرافکنده نخواهند شد
🌺خداوندا راه خود را به من نشان بده ، راستی خود را به من تعلیم بده و مرا هدایت فرما ، زیرا تو تنها مدد کننده من هستی و من همیشه به تو امیدوارم.
🌺آمیـن
🌺🍃
http://eitaa.com/joinchat/638320642Cd6d36bd3d5
254.1K حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🌺✨حضرت علی (ع):
🌺زیبایی زمین به انسان,
💫زیبایی انسان به عقل,
🌺زیبایی عقل به ایمان,
💫زیبایی ایمان به عمل,
🌺زیبایی عمل به اخلاص,
💫زیبایی اخلاص به دعا,
🌺وزیبایی دعا به صلوات
💫بر محمد و آل محمد است
🌺 اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ
وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَعَجِّلْ فَرَجَهُم 🌺
🌺🍃
🌸صد سـلام ای دوستـان
☕️صبح همه یاران بخیر
🌸این پگاه روشن و دلچسب
☕️بر نیکان بخیر
🌸صد سلام از من
☕️به روی ماهِ تک تک شما
🌸صبح زیبای
☕️دل انگیز همه خوبان بخیر
🌸سـلام صبح زیبای
چهارشنبه تون بخیر و شادی☕️
🌸🍃
http://eitaa.com/joinchat/638320642Cd6d36bd3d5