خداوند همیشه چیزی برایت دارد :
کلیدی برای دشواریهایت
نوری برای تاریکیهایت
تسکینی برای غم و اندوهت
و نقشهای برای هر فردایت
💕💜💕💜
ما خودمونو ارزون فروختیم
تا بهمون لبخند زدن محبت کردیم...
این روزها
هرکاری برای مردم بکنی
میگذارن پای وظیفه...
کافیه یه بار
خلاف میلشون عمل کنی
دنیاتو رو سرت خراب می کنن...
باید یاد بگیریم
کمی قیمتی باشیم...!
🖊پرویز پرستویی
💕🧡💕🧡
آدمها مثل کتابند..
از روی بعضیها باید
مشق نوشت و آموخت،
از روی بعضیها باید
جریمه نوشت وعبرت گرفت،
بعضیها راباید نخوانده کنارگذاشت،
و بعضیها راباید چند بار خواند
تا معنیشان را فهمید..
💕💚💕💚
❖
یادمان باشد همیشه🍃🌸
اینگونه زندگی کنیم
"شاد اما دلسوز"
ساده اما زیبا....
مصمم اما بیخیال
"متواضع اما سربلند"
مهربان اما جدی
سبز اما بی ریا.... 🍃🌸
💕💛💕💛
هیچگاه در برخورد
با دیگران صدایت
را بالا نبر،
در عوض منطق کلامت
را بالاتر ببر. این باران
است که باعث می شود
گلها رشد کنند،نه رعد و برق.
💕💖💕💖
باید خیلی جنس وجودت ناب باشد که دیگران را تحسین کنی و از تماشای موفقیت و خوشبختیِ آنان لذت ببری.
باید خیلی اصیل باشی که رنجهای دیگران تو را غمگین کند و شادیهای آنان تو را خوشحال.
باید خیلی از عقدهها و کمبودها به دور باشی و از انسانیت، سرشار! و آنقدر قوی که شکستها و ناکامیها، از تو یک انسانِ سَرخورده و حقیر نساختهباشند، انسانی بیمنطق، که علیه دستاوردها و داشتههای دیگران جبهه میگیرد!
باید خیلی شخصیت محکمی داشتهباشی که با وجود چیزهایی که بر تو گذشته، همچنان از اینکه آدمهایی هستند که اراده میکنند، تلاش میکنند و موفق میشوند، احساس خوبی داشتهباشی.
باید آنقدر اصالت داشتهباشی؛ که برای دیگران هم آرزوهای خوب کنی، برای دیگران هم خوشحال باشی و برای دیگران هم خوب بخواهی.
باید به آرامش و خودباوری و رضایت درونی رسیدهباشی که بتوانی موفقیت و جسارتِ دیگران را تحسین کنی.
باید خودت را زیاد دوست داشتهباشی و با خودت کاملا کنار آمدهباشی.
و چقدر کماند آنان که خودشان را دوست دارند و با خودشان و با جهانشان کنار آمدهاند... و چه انگشتشمارند، آنان که به شادیِ کسانی به جز خودشان هم فکر میکنند...
#نرگس_صرافیان_طوفان
💕💝💕💝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔴 اگر در عهد با امام زمانت اینگونه ای، به معنای واقعی در بیعتی.
#یاران_ظهور
دیگران را قضاوت نکنیم!
امیرالمومنین امام علی علیه السلام:جرأت شما در عیب جویی از مردم، بزرگترین گناه است. ای بنده ی خدا ! در عیب جویی از بندهای که مرتکب گناهی شده شتاب مکن؛ شاید گناه بزرگ او بخشیده شود ولی تو را به خاطر گناهی کوچک عذاب کنند. هر کدام از شما که به عیب دیگری آگاهی یافت، باید از عیبجویی او خودداری کند زیرا شما به عیب خود آگاه هستید. شکرگذاری به خاطر پاک بودنتان از گناهی که دیگری مرتکب شده، باید شما را از پیگیری کردن گناه دیگران باز دارد.
📚وسائل الشیعه، بابجهادالنفس، روایت۳۳۴
💕❤️💕❤️
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋
پروانه های وصال
{قسمت دوم} زیبا ☝️یعنی اساساً اسلام فقط میشود عبادت کردن، فقط میشود مسجد رفتن، نماز مستحب خواندن
{قسمت سوم} زیبا
⚖دیگر نمیتوانند تعادل را حفظ کنند.
چنین شخصی نمیتواند {بفهمد
که خدا او را انسان آفریده
🧚♂و فرشته نیافریده است. اگر فرشته بود، باید از این راه میرفت.
👤🌐انسان باید ارزشهای مختلف را به طور هماهنگ در خود رشد دهد.
👈به پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله خبر دادند که عدهای از اصحاب غرق در عبادت شدهاند.
⚠️ناراحت و عصبانی به مسجد تشریف آورد و فریاد کشید: ما بالُ اقْوامٍ؟ چه میشود گروههایی را؟ چهشان است؟
👈🚫(تعبیر مؤدبانهای است، کأنه میگوییم چه مرضی دارند؟) شنیدهام چنین افرادی در امت من پیدا شدهاند.
{ #استاد_مطهری ادامه دارد 💫 }
افراط در عبادات و نادیده گرفتن سایر ارزش های اسلامی 👌💯
{قسمت چهارم و آخر} زیبا
🕋من که پیغمبر شما هستم اینطور نیستم؛ هیچ وقت همه شب تا صبح را عبادت نمیکنم،
👨👩👧👦🌌قسمتی از آن را استراحت میکنم، میخوابم. من به خاندان و همسران خود رسیدگی میکنم،
🚱🥄هر روز روزه نمیگیرم، بعضی روزها روزه میگیرم، روزهای دیگر را حتماً افطار میکنم.
❌کسانی که این کارها راپیش گرفتهاند، از سنت من خارجاند.
🔅☝️پیغمبر وقتی احساس میکند یک ارزش از ارزشهای اسلامی سایر ارزشها را در خود محو میکند،
⌛️❌یعنی جامعه اسلامی به یک طرف مد پیدا کرده است، شدیداً با آن مبارزه میکند.
📚 #استاد_مطهری، انسان کامل، ص36، 37 ✨
#کلام_علما
✍آیتالله خوشوقت (ره):کسی که اخلاق خوش در خانه دارد مانند کسی است که روزها را روزه دارد و شبها را عبادت کند. در یک کلام زبان باعث سوراخ کردن کیسهی اعمال است، هر چه اعضا زحمت میکشند و جمع میشوند یک حرکت زبان کیسه را سوراخ میکند! اگر از زن و فرزند غضبناک شدید باید از مهلکه خارج شوید وگرنه قطعاً زمین خواهید خورد. شرط دیدن امام زمان تقواست و بس؛ مقداری هم زبان را قرص داشتن است و باید ثابت کنی اختیار زبانت را داری.
📚 نشریه صالحین، شماره چهارم، ص 24
💕🧡💕🧡
✨﷽✨
🔴با مردم خوب حرف بزن!
🔹جالبه که تو قرآن، خوب حرف زدن از نشانههای ایمان به خداست که در چهار پنج جزء اول قرآن که عموماً مربوط به تعریف دین و حد و حدودش هست، اومده..
🔹با مردم به زبان خوش سخن بگویید. (بقره۸۳) خدا که موسی رو میفرستاد سر وقتِ فرعونی که روی زمین ادعای خدایی میکرد، از بین تمام توصیههای عالَم میگه باهاش خوب حرف بزن: فَقُولَا لَهُ قَوْلًا لَيِّنًا لَعَلَّهُ يَتَذَكَّرُ أَوْ يَخْشَى (طه۴۴) یا مثلا به پیامبر میگفت میدونی رمز موفقیت تو چیه که آدمها جانشون رو هم برات میدن؟
1⃣ اول اینکه نه تنها شنونده خوبی هستی بلکه سرتاپا گوشی (توبه۶۱)
2⃣ دوم اینکه خیلی خوش قلب و رئوفی که حتی دلت برای دشمنات هم میسوزه و حسرت میخوری از گمراهیشون (شعرا۳ - فاطر۸)
3⃣ و سوم اینکه نرمخو و خوشگفتاری (آل عمران ۱۵۹)
💕💛💕💛
پروانه های وصال
#قسمت_چهل_و_چهارم_رمان_تمام_زندگی_من: مرد کوچک - اشکالی نداره ... من چیز زیادی از اسلام و شیوه زند
#قسمت_چهل_و_پنجم_رمان_تمام_زندگی_من:
جشن تولد
بعد از بریدن کیک، پدرم بهش رو کرد و گفت ...
- ما رو ببخشید آقای هیتروش ... درستش این بود که در مراسم امشب با شراب از شما پذیرایی می کردیم اما همون طور که می دونید دختر ما مسلمانه و این چیزها اینجا ممنوعه ...
با دلخوری به پدرم نگاه کردم ... اون هم یه طوری جواب نگاهم رو داد که چشم هاش داد می زد ... مگه اشتباه می کنم؟ ...
لروی به هر دوی ما نگاه کرد و با خنده گفت ...
- منم همین طور ... هر چند هنوز نتونستم کاملا شراب رو ترک کنم ... اما اگر بخورم، حتی یه جرعه ... نماز صبحم قضا میشه ...
هر دوی ما با تعجب برگرشتیم سمتش ... من از اینکه هنوز شراب می خورد ... و پدرم از اینکه فهمید اونم مسلمانه ... و بعد با حالتی بهم زل زد که ترجیح دادم از پنجره بیرون رو نگاه کنم ...
موقع بدرقه تا دم در دنبالش رفتم ... خیلی سعی کردم چیزی نگم اما داشتم منفجر می شدم ...
- شما هنوز شراب می خورید؟ ...
با چنان حالتی گفت، من عاشق شرابم که ناخودآگاه یه قدم رفتم عقب ...
- البته همون موقع هم زیاد نمی خوردم ... ولی دیگه ...
یه مکث کرد و دوباره با هیجان گفت ...
- یه ماهه که مسلمان شدم ... دارم ترک می کنم ... سخت هست اما باید انجامش بدم ...
تا با سر تاییدش کردم ... دوباره هیجان زده شد ...
- روحانی مرکز اسلامی بهم گفت ذره ذره کمش کنم ... ولی سعی کنم نمازم قطع نشه و اول وقت بخونم ... گفت اگه این کار رو بکنم مشکل شراب خوردنم درست میشه ...
راست می گفت ... لروی هیتروش، کمتر دو ماه بعد، کاملا شراب رو ترک کرده بود ...
ادامه دارد....
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
نويسنده:سيد طاها ايماني
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
پروانه های وصال
#قسمت_چهل_و_پنجم_رمان_تمام_زندگی_من: جشن تولد بعد از بریدن کیک، پدرم بهش رو کرد و گفت ... - ما رو
#قسمت_چهل_و_ششم_رمان_تمام_زندگی_من:
خواستگاری
پدرم هر چند از مسلمان بودن لروی اصلا راضی نبود ... اما ازش خوشش می اومد ... و این رو با همون سبک همیشگی و به جالب ترین شیوه ممکن گفت ...
به اسم دیدن آرتا، ما رو برای شام دعوت کرد ... هنوز اولین لقمه از گلوم پایین نرفته بود که یهو گفت ...
- تو بالاخره کی می خوای ازدواج کنی؟ ...
چنان لقمه توی گلوم پرید که نزدیک بود خفه بشم ... پشت سر هم سرفه می کردم ...
- حالا اینقدر هم خوشحالی شدن نداره که داری خفه میشی ...
چشم هام داشت از حدقه می زد بیرون ...
- ازدواج؟ ... با کی؟ ...
- لروی ... هر چند با دیدن شما دو تا دلم برای خودم می سوزه اما حاضرم براتون مجلس عروسی بگیرم ...
هنوز نفسم کامل بالا نیومده بود ... با ایما و اشاره به پدرم گفتم آرتا سر میز نشسته ... اما بدتر شد ... پدرم رو کرد به آرتا ...
- تو موافقی مادرت ازدواج کنه؟ ...
با ناراحتی گفتم ...
- پدر ...
مکث کردم و ادامه دادم ...
- حالا چرا در مورد ازدواج من صحبت می کنید؟ ... من قصد ازدواج ندارم ... خبری هم نیست ...
- لروی اومد با من صحبت کرد ... و تو رو ازم خواستگاری کرد... گفت یه سال پیش هم خودش بهت پیشنهاد داده و در جریانی ... و تو هم یه احمقی ...
.ادامه دارد....
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
نويسنده:سيد طاها ايماني
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
پروانه های وصال
#قسمت_چهل_و_ششم_رمان_تمام_زندگی_من: خواستگاری پدرم هر چند از مسلمان بودن لروی اصلا راضی نبود ... ا
#قسمت_چهل_و_هفتم_رمان_تمام_زندگی_من:
تو یه احمقی
همون طور که سعی می کردم خودم رو کنترل کنم و زیر چشمی به آرتا نگاه می کردم ... با شنیدن کلمه احمق، جا خوردم ...
- آقای هیتروش گفت من یه احمقم؟ ...
- نه ... اون نجیب تر از این بود بگه ... من دارم میگم تو یه احمقی ... فقط یه احمق به چنین جوان با شخصیتی جواب منفی میده ...
و بعد رو کرد به آرتا و گفت ...
- مگه نه پسرم؟ ...
تا اومدم چیزی بگم ... آرتا با خوشحالی گفت ...
- من خیلی لروی رو دوست دارم ... اون خیلی دوست خوبیه... روز پدر هم به جای پدربزرگ اومد مدرسه ...
دیگه نمی فهمیدم باید از چی تعجب کنم ... اونقدر جملات عجیب پشت سر هم می شنیدم که ...
- آرتا!! ... آقای هیتروش، روز پدر اومد ... ولی قرار بود که ...
- من پدربزرگشم ... نه پدرش ... اون روز روزیه که بچه ها پدر و شغل اونها رو معرفی می کنن ... روز پیرمردهای بازنشسته که نبود ...
دیگه هیچ حرفی برای گفتن نداشتم ... مادرم می خندید ... پدرم غذاش رو می خورد ... و آرتا با هیجان از اون روز و کارهایی که لروی براش کرده بود تعریف می کرد ... اینکه چطور با حرف زدن های جالبش، کاری کرده بود که بچه های کلاس برای اون و آرتا دست بزنن ... و من، فقط نگاه می کردم ...
حرف زدن های آرتا که تموم شد ... پدرم همون طور که سرش پایین بود گفت ...
- خوب، جوابت چیه؟ ...
ادامه دارد....
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
نويسنده:سيد طاها ايماني
🍂🍁🍂🍁🍂🍁🍂🍁
🌷 #8_روز تا #عید_بزرگ_غدیر😍
🍀 پیامبر اکرم صلّیاللهعلیهوآله:
🔸 «مَنْ زَارَ فِيهِ مُؤْمِناً، يَزُورُ قَبْرَهُ كُلَّ يَوْمٍ سَبْعُونَ أَلْفَ مَلَکٍ وَ يُبَشِّرُونَهُ بِالْجَنَّةِ.»
🔸 هركه در اين روز [عید غدیر] مؤمنى را زیارت کند، هر روز، هفتاد هزار فرشته قبرش را زيارت میکنند و او را به بهشت بشارت میدهند.
📚 اقبال الأعمال، ص 464.
#عیدآسمانی🌾💐
🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔹شرمندگی از گناه
🔸استاد #عالی