eitaa logo
پروانه های وصال
8.1هزار دنبال‌کننده
29.3هزار عکس
22.4هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
12.41M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سوتلاچ🫕🫕 مواد لازم: شیر ۴ لیوان آب ۲ لیوان شکر ۱ لیوان برنج ۱فنجان سرخالی نشاسته ذرت ۲ ق غ وانیل نوک ق چ گلاب نصف فنجان خامه ۲۰۰ گرم طرز تهیه:🥠 1️⃣اول از همه برنج رو بشویید و به مدت نیم ساعت خیس کنید 2️⃣برنج رو با آب بذارید با حرارت کم بجوشه تا برنج له بشه اگرآب جمع شد ولی برنج هنوز له نشده بود میتونید آب اضافه کنید‌‌ 3️⃣شیر و شکر و نشاسته ذرت و وانیل رو اضافه کنید و بذارید بجوشه تا قوام بیاد باید از شیربرنج شل تر باشه 4️⃣حالا گلاب و خامه رو اضافه کنید 5️⃣تو ظرف ها بکشید و داخل سینی فر بذارید و تا یک سوم ظرف ها رو آب بریزید و به مدت ۲۰ دقیقه داخل فر ۲۰۰ درجه که از قبل گرم کردین قرار بدین 6️⃣روش رو با پودر پسته و فندق خرد شده تزیین کنید
😍😍 شير ١٨٠ ميلي ليتر شكر ٥٥ گرم ژلاتين ٢ ق چ خامه ٣٠٠ گرم اسانس توت فرنگي چند قطره توت فرنگي ٥ عدد رنگ خوراكي صورتي 🔸شير، شكر، ژلاتين و خامه رو باهم مخلوط كنين روي حرارت قرار بدين تا گرم بشه ولي نجوشه كمي كه از حرارت افتاد بهش توت فرنگي پوره شده، اسانس و رنگ خوراكي در صورت تمايل اضافه كنين تو ظرف مورد نظرتون بريزين و اجازه بدين كه داخل يخچال ببنده ┏━━━🍃🍋🍃━━━┓
9.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آموزش نون خامه‌ای😋😍 •┈┈••✾❀🍃♥️🍃❀✾••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 میرزا جواد آقا : از وظايف مهم هنگام خواب، يكى مى‌باشد كه مى‌بايست كه از ابتدا وقتى كه در شب قبل از خواب بيدار شده تا آن هنگام كه مى‌خواهد براى خواب به بستر برود تمام حركات و سكنات و اقوال و افعال خود را كند. 📚 اسرار الصلوة، جلد١، ص۴۶۶ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌷 (صلى‏ الله‏ عليه‏ و‏ آله): مَن كان أكثرُ همّهِ نيلَ الشّهَواتِ نُزِعَ مِن قلبهِ حلاوةُ الإيمانِ؛ هر كس بيشترين همّ و غمش رسيدن به خواهش‌هاى نفسانى باشد، از قلبش گرفته مى ‏شود. 📚 تنبيه الخواطر، ج۲ ، ص۱۱۶ ┄┄┅┅❅❁❅┅┅┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
حکایت‌ پندآموز توبه‎ سر دسته‎ راهزنان ✍یكی از علماء از كربلا و نجف برمی گشت ولی در راه برگشت در اطراف كرمانشاه و همدان گرفتار دزدان شده و هر چه او و رفقایش داشتند، همه را سارقین غارت نمودند.آن عالم می گوید : « من كتابی داشتم كه سالها با زحمت و مشقّت زیادی آن را نوشته بودم و چون خیلی مورد علاقه ام بود در سفر و حضر با من همراه بود، اتفاقاً كتاب یاد شده نیز به سرقت رفت، به ناچار به یكی از سارقین گفتم من كتابی در میان اموالم داشتم كه شما آن را به غارت برده اید و اگر ممكن است آن را به من برگردانید زیرا بدرد شما نمی خورد» آن شخص گفت: « ما بدون اجازه رئیس نمی توانیم كتاب شما را پس بدهیم و اصلاً حق نداریم دست به اموال بزنیم ».گفتم: « رئیس شما كجا است ». گفت: « پشت این كوه جایگاه او است » لذا من به همراهی آن دزد به نزد رئیسشان رفتیم، وقتی وارد شدیم دیدم كه رئیس دزدها نماز می خواند. موقعی كه از نماز فارغ شد آن دزد به رئیس خود گفت: « این عالم یك كتابی بین اموال دارد و آن را می خواهد و ما بدون اجازه‎ی شما نخواستیم بدهیم » من به رئیس دزدها گفتم: « اگر شما رئیس راهزنان هستید، پس این نماز خواندن چرا؟ نماز كجا؟ دزدی كجا؟ ». گفت: « درست است كه من رئیس راهزنان هستم ولی چیزی كه هست، انسان نباید رابطه‎ی خود را با خدا به كلّی قطع كند و از خدا تماماً روی گردان شود، بلكه باید یك راه آشتی را باقی گذارد. حالا كه شما عالمید به احترام شما اموال را برمی گردانیم ». و دستور داد همین كار را كردند و ما هم خوشحال با اموالمان به راهمان ادامه دادیم.پس از مدّتی كه به كربلا و نجف برگشتم، روزی در حرم امام حسین - علیه السّلام - همان مرد را دیدم كه با حال خضوع و خشوع گریه و دعا می كرد. وقتی كه مرا دید شناخت و گفت: « مرا می شناسی؟ »گفتم: « آری! » گفت: « چون نماز را ترك نكردم و رابطه ام با خدا ادامه داشت، خدا هم توفیق توبه داده و از دزدی دست برداشتم و هر چه از اموال مردم نزد من بود، به صاحبانشان برگرداندم و هر كه را نمی شناختم از طرف آنها صدقه دادم و اكنون توفیق توبه و زیارت پیدا كرده‌ام » 📚كتاب پاداشها و كیفرها ‎‌‌‌‎‌‌🌸🌸🌺🍃
💠عاشق واقعی ✳️حضرت سلیمان(ع) گنجشکی را دید که با همسرش اختلاف پیدا کرده بود، گنجشک ماده گوش به حرف و خواسته شوهرش نمی داد! گنجشک نر می گفت: چرا تسلیم خواسته من نمی شنوی و حال آنکه من قدرتی دارم که اگر بخواهم با منقار قبه سلیمان را می گیرم و در دریا می اندازم! این گفت و گو را سلیمان شنید و خندید و آن دو گنجشک را صدا زد و به گنجشک نر فرمود:  تو طاقت بر این کار داری که با منقارت دستگاه مرا گرفته در دریا بیندازی؟ گفت: نه یا رسول الله، ولی گاهی مرد باید در مقابل زن یک قدرتی از خود نشان دهد ،اظهار عظمت و بزرگی کند که زن گوش به حرف او بدهد و دیگر اینکه یا نبی! ما عاشقیم، عاشق را به حرفهایی که مقابل معشوق دارد نباید ملامت کرد! حضرت رو به گنجشک ماده فرمود: چرا گوش به حرف او نمیدهی؟ او که تو را دوست دارد؟ گفت: یا نبی! او دروغ می گوید چون او دوست دیگری هم دارد، اگر مرا دوست دارد نباید به غیر از من نظر داشته باشد، این حرف گنجشک ماده اثر عمیقی روی سلیمان گذاشت و گریه شدیدی کرد و چهل روز از مردم کناره گرفت و از خدا می خواست که قلب و دلش را تنها ظرف محبت خود قرار دهد و عشق و محبت دیگری در او نباشد.! 🌸🌸🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا