📸مقایسه قابل تامل سپاه امام حسین علیه السلام و سپاه عمرسعد از لحاظ عقاید
🚨امیرالمؤمنین علی علیه السلام فرمود: کسی که به هنگام یاری ولیّ (رهبر) خود، در خواب باشد با لگد دشمن از خواب بیدار خواهد شد.#محرم #عاشورا
#چله_زیارت_عاشورا فراموش نشه
مگه میشه محرم بشه و روضه بخونیم یاد #سید_روحالله_عجمیان و #آرمان_علیوردی نیفتیم
ما لشکر شمر و یزید رو ۱۴۰۰ سال بعد به چشم دیدیم ...#عاشورا
📸 تصویری از رهبر انقلاب اسلامی و رئیس جمهور منتخب دکتر #پزشکیان در پایان مراسم شام غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی(ره). ۱۴۰۳/۴/۲۶ #محرم ۱۴۴۶ #امام_حسین
✳️دستور مخبر برای جمعآوری بیلبوردهای تقدیر در دزفول
🔹سرپرست ریاستجمهوری که برای شرکت در مراسم عزاداری #تاسوعا و #عاشورا به شهرستان دزفول سفر کرده است، با مشاهده بیلبوردهای تبلیغی و تقدیر از زحماتش در مدت ۵۰ روز سرپرستی ریاست جمهوری که توسط شهرداری و شورای شهر دزفول به صورت گسترده نصب شده بود، دستور داد تا بیلبوردها سریعاً جمع آوری شود.
🔹مخبر: ما هر کاری کردیم خدمتگزاری به مردم و انقلاب و اجرای دستور رهبر انقلاب بود و نیاز به این کارها نیست! #محرم ۱۴۴۶
با فلسطین نیستی هیئت نـرو، امشب بخـواب
دم مَزَن از طـفل شش ماهه، نـگـو جانم ربـاب
🔥کربلا در حال تکرار شدن هست
#امام_حسین (ع) #محرم دعای #مرزداران فراموش نشه💔
📸 تصویری از رهبر انقلاب در هنگام عرض سلام و توسل به محضر حضرت ولیعصر ارواحنا فداه در جریان قرائت دعای توسل در مراسم عزاداری #شام_غریبان حسینی در حسینیه امام خمینی(ره). ۱۴۰۳/۴/۲۶ #محرم #عاشورا
🏴 روز دوم چله زیارت عاشورا، از #عاشورا تا اربعین
آیتالله سید علی آقای قاضی یک چله زیارت عاشورا میگرفتند و آغاز آن را از روز عاشورا تا اربعین قرار میدادند
بسیاری از علماء و بزرگان و اهل معرفت بر گرفتن این #چله_زیارت_عاشورا تاکید دارند. بخصوص برای حوائج ویژه. شروع از روز عاشورا به مدت چهل روز #محرم
-1280106749_-311049548.mp3
17.42M
🌠☫﷽☫🌠
🔊مروری دوباره به #انتخابات 1403
* مشارکت در انتخابات، رأی به جمهوری اسلامی است. [01:07]
* مولفههایی که برای آقای #پزشکیان تولید رأی کرد. [01:38]
* رأی به آقای جلیلی، لزوما رأی به اصولگرایی نیست. [05:14]
* کسی که پای صندوق حاضر شده سازوکار جمهوری اسلامی را پذیرفته است. [06:50]
* در جمهوری اسلامی ثابت شده است که؛ مردم همه کارهاند. [10:42]
*
بازندههای ابدی هر انتخابات[11:52] * ظرفیت میلیونی آراء آقای جلیلی پسانداز جمهوری اسلامی است. [13:00] * افزایش رشد سه برابری رأی آقای #جلیلی (نسبت به سال 92) نشان از عملکرد درست و بابرنامه ایشان دارد. [15:35] * میدان جهاد تبیین را نباید رها کرد. [17:00] * اصل مشارکت، پیروزی برای همه مردم است چون تفرقه همه را به شکست میندازد. [18:30] * تا دقیقه آخر باید تلاش کرد؛ آن وقتی که مطمئنی شکست نزدیک است همانجا نصرت خدا میرسد. [21:20] * آرایش امروز انتخابات، آرایش پیروزی است؛ ولو پیروزی کوتاه مدت حاصل نشود. [22:20] * امام (ره) پیروزی جبهه انقلاب را محصول ختم صلوات ده، پانزده نفره میدید. [23:35] * دعاها و تلاشهایی که صورت گرفت، ذخیره میشود و در وقت حادثه، بلاهای بزرگ را دفع خواهد کرد. [25:00] * از امروز باید وارد فعالیت جدیتر برای نظام و انقلاب بشویم. [27:57] ⏰ مدت زمان: ۳۳:۳۱ 📆 ۱۴۰۳/۰۴/۱۵
🌷پاداش عزاداری امام حسین ع
🌷حضرت رضا عليه السلام فرمود:
من تذكر مصابنا و بكي لما ارتكب منا كان معنا في درجتنا يوم القيامة،
و من ذكر بمصابنا فبكي و ابكي لم تبك عينه يوم تبكي العيون
و من جلس مجلسا يحيي فيه أمرنا لم يمت قلبه يوم تموت القلوب.
«كسي كه متذكر مصائب ما شود
و به خاطر ستم هائي كه بر ما وارد شده گريه كند، در روز قيامت با ما خواهد بود و مقام و درجه ما را خواهد داشت و كسي كه مصيبت هاي ما رابيان كند،
و خود بگريد و ديگران را بگرياند،
در روزي كه همه چشم ها گريان است چشم او نگريد
و هر كس در مجلسي بنشيند كه در آن مجلس امر ما را زنده مي نمايند،
روزي كه قلبها مي ميرند قلب او نخواهد مرد»
بحار ج 44/ص 278 - نفس المهموم ص 39.
🌷توجه توجه
السلام علیک یااباعبدالله وعلی الارواح التی حلت بفنائک
این عزاداریها سینه زدن ها گریه کردن ها
زیارت رفتن ها که بسیارلازم ومفیده
اینها تعظیم شعائراست وتوسل است که بسیارلازم ومفید وبافضیلت است
ولی هدف امام حسین ع ازقیام وشهادت ،اینها نیست هدف امام حسین ع ،حاکمیت اسلام وقرآن وامام ع برجامعه است وتا این مهم انجام نشده هدف امام حسین ع محقق نشده
بایدهدف امام حسین ع راکه حاکم بودن اسلام وامام حق ع برجامعه است محقق کنیم
باید امربه معروف ونهی ازمنکرمیکنیم
بایدخودمون مطیع اسلام باشیم وجامعه راتشویق کنیم به عمل به دستورات اسلام
عظم الله اجورنا واجورکم
بقیه الله آجرک الله فی مصیبه جدک الحسین علیه السلام
🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴🏴
🌷۱۰فایده مهم قرآن:
🌷۱. نصیحت است.......۵۷یونس
🌷۲.وشفای دردهای دل است.۵۷یونس
🌷۳.وهدایت میکند..............۵۷یونس
🌷۴.ورحمت است.............۵۷ یونس
🌷۵.هدایت میکند.......۱۵مایده
🌷۶.رحمت است............۱۵مائده
🌷۷.نور است.................۱۵مائده
🌷۸.ذکراست..................۹حجر
🌷۹.فرقان است .باعث تشخیص حق از باطل میشود.
۱۸۵ بقره
🌷۱۰.تنزیل یعنی نازل شده ۱۹۹ شعرا
🌷۱۱.کتاب یعنی نوشته است.۱۵ مائده
🌷۱۲.قرآن یعنی خواندنی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
خمیر پیتزا حرفهای😎
مواد لازم :
آرد ۵۰۰ گرم
مخمر خشک ۱ ق غ
شکر نصف ق غ
روغن ۲۰ گرم
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
کم کم وقته لواشکه🤤
خشک کردن لواشک بدون آفتاب و فر
اونم تو دو سه ساعت!
مواد لازم :
آب ۲ لیوان
آلو سیاه ۳ کیلو
نمک ۱ ق غ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
میخوای یک موچی خوشمزه درست کنی که همه انگشت به دهن بمونن😍🤪
آموزش انواع ژله و دسر ماه رمضونی
انواع حلوا نذری🍮
ژله رنگین کمان🍬
مشکوفی🥧
زولبیا و بامیه
شله زرد
17.24M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#سبزی_پلو_با_ماهی😍😋
ماهی شوریده یا هر ماهی دیگه ۱ کیلو
زعفران دم شده ۸ ق غ
روغن زیتون نصف پیمانه
نمک ۱،۵ ق چ
زردچوبه ۱،۵ ق چ
پودر سیر ۱،۵ ق چ
فلفل سیاه ۱ ق چ
فلفل قرمز نوک ق چ
سبزی کوکو ۳۰۰ گرم
تخم مرغ ۱ عدد
آرد ۲ ق غ
نمک،فلفل سیاه،زردچوبه نصف ق چ
پروانه های وصال
#رمان_آنلاین زن زندگی آزادی قسمت سی ام: قایق موتوری روی دریایی آرام تاریکی و آب را میشکست و به پیش م
#رمان_آنلاین
زن ،زندگی آزادی
قسمت سی و یکم:
دخترها هر کدامشان روتخت های خود دراز کشیده بودند و در عالم خود غرق بودند و سکوت بین آنها حکمفرما بود، گویی سکوت سخنی گیراتر از هر حرفی بود
گهگاهی با تکان های کشتی اندکی تکان می خوردند و در این لحظه صدای الی بلند میشد و چیزی میپراند.
سحر غوطه ور در افکارش بود متوجه نبود که تاریکی شب سیاه به روشنایی روز گره خورده، داشت فکر میکرد به راستی که جولیا درست و صادقانه گفته و با اینکه خارج شدن این دخترا غیر قانونی بود ، اما شرایطی فراهم شده بود که کوچکترین ناراحتی برایشون پیش نیاد.
دیشب که با سه دختر همسفرش صحبت می کرد متوجه شد که هر کدام از اینها داستانی برای خودشون دارند ، قصه ی زندگی هر کدام متفاوت بود و هیچ شباهتی با هم نداشت، اما انگار از این زمان همراهی شان ، داستان زندگیشان شبیه به هم خواهد شد.
چون هر سه دختر توسط جولیا و گروهش به خارج از کشور برده میشدند.
سارینا و نازگل و سحر آینده ای روشن را میدیدند و اصلا به این فکر نمی کردند که دلیل اصلی جولیا به کمک کردن به آنها و تامین نیازهایشان چی هست؟ ولی الی نظرش فرق میکرد و مابین حرفهایش مدام عنوان میکرد: ببینید دخترا، من میدونم زیر کاسه جولیا یه نیمکاسه هست یا به قول قدیمیا گربه در راه خدا موش نمیگیره، جولیا از خروج خودمون به خارج کشور حتما یه نیتی داره که به نفع خودش و یا گروهش هست...
سحر سرش را بالا آورد و تخت روبه رویش را کهکسی جز الی نبود ،نگاهی انداخت و متوجه شد ،الی هم که مثل او تخت بالایی را انتخاب کرده بود، خیره به سقف کابین پلک نمیزد.
سحر نفسش را آرام بیرون داد و آهسته گفت: الی....هی الی...
الی به پهلو خوابید و همانطور که چشمایش را می مالید گفت: هعی روزگار!! چته دختر چی میگی؟؟
سحر خیره به صورت کشیده و سبزه ی الی و چشمهای بادامی میشی رنگش گفت: دیشب میگفتی جولیا یه هدفی داره از بردن ما به لندن، به نظرت هدفش چیه؟ من یه ذره نگران شدم.
الی خنده ریزی کرد و گفت: چیه باحرفم دلشوره به دلت انداختم؟! بعدم الان دیگه آب از سرت گذشته، نگرانی را بزن کنار دل بده به دریا...مثل این کشتی
سحر با صدای لرزان گفت: تو رو خدا اگر چیزی میدونی بگو، ما تازه اول راهیم، الان که میرسیم ترکیه، اگر بفهمم واقعا خطری تهدیدم میکنه دوباره این راه رفته را برمیگردم
الی دستش را زیر سرش زد و گفت: چی میگی دختر؟ دلت خوشه...ببینم مدارک داری؟ پول داری که برگردی؟؟ مگه همیطو الکی هست...
سحر آهی کشید و...
ادامه دارد
📝به قلم : ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺🌿
پروانه های وصال
#رمان_آنلاین زن ،زندگی آزادی قسمت سی و یکم: دخترها هر کدامشان روتخت های خود دراز کشیده بودند و در ع
#رمان_آنلاین
زن ،زندگی ، آزادی
قسمت سی و دوم:
سحر دوباره نگاه خیره اش را به الی دوخت و گفت: تو رو خدا بگو...
چی حدس میزنی، دلشوره به دلم افتاده، میدونی خدا میدونه فردا چه به روز پدر و مادرم بیاد.
الی سری با تاسف تکان داد و گفت: دختر اگر من میخوام آواره کشور غریب بشم، دلیل دارم، من کسی را توکشور خودم ندارم که منتظرم باشه، آخه تو چه مرگت بود که تلپ تلپ راه افتادی بری خارج؟ زندگیت هم تعریف کردی خیلی خوب بوده و من حاضرم کل عمرم را بدم و یه خانواده ای مثل خانواده تو داشتم...
سحر در دلش صدق کلام الی را تایید می کرد و الی بعد مکث کوتاهی ادامه داد: ببین جولیا و گروهش هر کی و هرچی هستند ،یه هدف خاص دارن، اگر نازگل و سارینا را جذب کردن ،چون نخبه ان می خوان حتما یه استفاده ای ازشون کنن ، اما من و تو که چیز قابل عرضی توی پروندمون نداریم حتما میخوان جایی ازمون استفاده ابزاری کنن...نگاه نکن به عزیزم عزیزم گفتن جولیا...پشت این همه عشق فدا کردن حتما یه گرگ خوابیده دختر...
سحر با شنیدن حرفهای الی ،تازه میفهمید که چه اشتباه مهلکی کرده با لکنت گفت: پ..پ...پس منه احمق الان چکار کنم؟!
الی چشمکی بهش زد و با دستش یه قلب براش فرستاد و با اشاره به طوری که سارینا و نازگل نفهمند گفت: من از تو خوشم اومده، یه نقشه دارم...
از کشتی پیاده شدیم ، برات میگم
سحر آب دهنش را قورت داد و سرش را به نشانه تایید تکان داد و آرام چشمهایش را بست
ادامه دارد...
📝به قلم : ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
پروانه های وصال
#رمان_آنلاین زن ،زندگی ، آزادی قسمت سی و دوم: سحر دوباره نگاه خیره اش را به الی دوخت و گفت: تو رو خ
#رمان_آنلاین
زن زندگی آزادی
قسمت سی و سوم:
دقایقی بعد درب کابین را زدند، سارینا و نازگل انگار با وجود اینهمه تلاطم دریا در خوابی عمیق بودند و الی که مانند سحر ،خواب به چشمانش نمی آمد ،با یک حرکت از جا برخواست ،شالی را که به نردبان تخت تکیه داده بود برداشت و روی سرش انداخت و همانطور که چشمکی به سحر میزد گفت: درست است قصد داریم به مهد آزادی سفر کنیم ،اما حفظ اصالت ایرانی بودن خودمان واجب تر است.
سحر لبخندی زد و برای دومین بار تقه ای به درب خورد و پشت سرش صدای مردی بلند شد: خانم ها کسی بیدار نیست؟
الی پله های نردبان فلزی را دوتا یکی پیمود و گفت: صب کن اومدم.
درب کابین باز شد و سینی بزرگی داخل آمد.
الی سینی را گرفت و تشکری کرد و با انگشتان پا درب کشویی کابین را بست و همانطور که سینی را روی میز کوچک وسط کابین میگذاشت گفت: اوه اوه ، چه خبره اینجا!! دخمل پاشین که انگاری خاله جولیا خیییلی سفارشتون کرده و سفرهٔ صبحانهٔ رنگ و وارنگی براتون تدارک دیدن و اشاره به سحر کرد که پایین بیاید.
سحر همانطور که مشغول پایین آمدن بود ، نگاهی به میز کوچک وسط کرد، سینی پلاستیکی سفید رنگ رویش اینقدر بزرگ بود که چیزی از میز کوچک پیدا نبود.
دخترا یکی یکی بیدار شدند، الی کنار سارینا و سحر کنار نازگل نشست
همه به سینی صبحانه ای خیره شدند که خیلی چیزها داخلش بود،از شیر و آب پرتقال و قهوه گرفته تا پنیر و کره و مربا و تخم مرغ و عسل...
انگار ابن چهار دختر پیش رو شاهزادگانی گمشده در دیار دیگر بودند..
سحر همانطور که لقمه ای از نان شیر مال پیش رویش جدا میکرد با خود گفت: یعنی واقعا جولیا کیه؟
چرا اینقدر به ما اهمیت می دهد؟! و این الطاف در پی اش چه خواسته ای نهفته است؟
بعد از صرف صبحانه، الی که دختری پر از انرژی بود رو به دخترا گفت: بچه ها من میرم رو عرشه قدم بزنم کسی هست با من بیا؟!
نازگل و سارینا که انگار تو عمرشون فقط کمبود خواب داشتند نه کم جانی گفتند و روی تخت دراز کشیدن..
اما سحر که ذهنش مملو از سوالات ریز و درشت بود و حس می کرد جواب تمام این سوالات را الی میداند،از جا بلند شد.
مانتویش را که تازه بود از لبه تخت برداشت وهماتطور می پوشید گفت: من میام، منم دلم گرفته...
الی بشکنی زد و گفت: ای جاااانم...سحر را عشقه...بریم گلم و با هم از کابین خارج شدند..
ادامه دارد..
📝به قلم: ط_حسینی
🌺🌿🌺🌿🌺🌿🌺
پروانه های وصال
#تقویت_عزت_نفس 61 🔶 از تقوا متوجه شدیم که اولا ما خیییییییلی ارزشمند خلق شدیم و باید برای خودمون اح
#تقویت_عزت_نفس 62
دشمن ما ابلیس جوری طراحی شده که در قلب و جان ما میتونه نفوذ کنه.
خیلی وقتا افکاری رو توی ذهن ما میندازه که ما فکر میکنیم این خواسته خودمونه. ولی وقتی انجامش دادیم بعد میگیم ای دل غافل! آخه من با چه فکری این کار رو انجام دادم!!! 😢🥺
و ابلیس به هر کسی خطای متناسب با خودش رو تحمیل میکنه.
🔶 مثلا به کسی که معلم هست خطای متناسبش رو تحمیل میکنه. به کسی که طلبه هست یه جور به کسی که دکتره یه جور دیگه! خلاصه هر کسی باید بشینه و فکر کنه ببینه ابلیس چه خطاهایی رو از آدم میخواد
👈🏼 ما باید به بچه هامون آموزش بدیم که انسان در دنیا در واقع در یک میدان پر از مین داره زندگی میکنه... هر لحظه ممکنه یکی از مین ها منفجر بشه و بریم روی هوا!!!
تقوا یعنی حواست باشه که داری توی میدان مین قدم میزنی!
آیا ما واقعا چنین تصوری از زندگی داریم؟! به هر میزان که این تصور رو داریم به همون اندازه اهل تقوا هستیم...🌹