🚫
برای آنها که رسول خدا را آزار دهند، عذابی دردناک مهیاست.👊
توبه:۶۱
#امانوئل_مکرون
پروانه های وصال
🚫 برای آنها که رسول خدا را آزار دهند، عذابی دردناک مهیاست.👊 توبه:۶۱ #امانوئل_مکرون
💢 در مورد این توهین هایی که به پیامبر عزیزمون کردن یه نکته رو دقت داشته باشید که اینکه در این موقعیت و در این قسمت از زمان اینا اومدن دوباره توهین کردن برای لاپوشانی یه موضوع دیگه بوده
🚫 اون موضوع دیگه بحث عادی سازی رابطه برخی از کشورها با رژیم اسرائیل هست.
هیچ چیزی برای صهیونیست ها از این مهم تر نیست که بتونن دوباره ازادانه بین کشورهای اسلامی رفت و آمد داشته باشند و همه کشورها این رژیم رو به عنوان یه کشور واقعی بشناسن.
⭕️ این توهین ها هم برای این میشه که مسلمانان از این عادی سازی یه چند وقتی غافل بشن و سرشون به مقابله با توهین ها بند بشه.
💠 آیت الله بهجت(ره) :
اگر دلتان برای امام زمان (علیه السلام)
تنگ شد ، به صفحات قرآن نگاه کنید.
💕💕💕
🌷همه کارتان به خاطرخداباشدوبرای اجرای عدالت تلاش کنیداگرچه به ضررتان باشد:
🌷یَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰٓ أَنْفُسِكُمْ...(١٣٥)نساء
🌷يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ لِلَّهِ شُهَدَآءَ بِالْقِسْطِ... (٨)مائده
🌷یارخداباشید
يَآ أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوٓا أَنْصَارَ اللَّه (١٤)صف
💕💕💕
5f981345ed640ca421090c60_682328328151893225.mp3
7.35M
🌠☫﷽☫🌠
حامـــد زمانی🎤
🌹#من_محمد_را_دوست_دارم
🌺الهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
.
منتشنه ی یک لحظه
تماشای تو هستم
.
افسوسکه یک لحظه
تماشای تو رویاست💕
.
#السلامعلیڪیابقیھاللہ♥️
#اللھمعجلالولیڪالفرج
✨﷽✨
🌼راه بهشتی شدن تضمینی
✍این تعبیر در این روایت منحصر به فرد میباشد و در هیچ روایت دیگری چنین عتابی با این لحن شديد از پیامبر (ص) دیده نشده است:
پیامبر اسلام (ص) در حديثي خاص چنین فرمودند: خاك بر سر کسیکه، خاك بر کسیکه، خاك بر کسیکه پدر و مادرش پيش او به پيرى رسند و او بهشتى نشود.
📚نهج الفصاحة ص: 503
از این روایت فهمیده میشود: بهترین فرصت برای کسب بهشت، خدمت پدر و مادر میباشد. که رسیدن به بهشت را برای انسان تضمینی میکند، تا آنجا که اگر کسی پدر و مادر داشته باشد ولی نتواند به بهشت خدا راه یابد از بدبختترین انسانهای روی زمین است.
در واقع خدمت به والدین، کفاره گناهان بوده و رضایت قطعی خدا را به همراه دارد. در احوالات یکی از علما گفته شده که در مرگ مادر خود خیلی گریه میکرد، از اون پرسیدند چرا اینقدر گریه میکنی؟ گفت: من بیشتر به حال خودم گریه میکنم که چنین فرصت بزرگی برای کسب درجات معنوی و بهشتی را از دست دادم.
💕💕💕
♥️ #امام_صادق(ع)فرمودند:
🍃 #دورغ_میگوید کسی که مدعی محبت ماست ولی از دشمنان ما #برائت نمیجوید.
📖 بحارالانوار، ج۲۷، ص۵۹
#اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج💔
#دلقرآن🌱
پیامبرِ من !
وقتی که بنده هام
ازت راجع به خداشون
پرسیدن ...
بگو :
من همینجام!
کنارتون!
منتظرم یکی من رو صدا کنه
تا بشینیم باهم حرف بزنیم !
"بقره۱۸۶"
این روزا
چقدر باهات حرف دارم ؛
خدا ... :)
#من_محمد_را_دوست_دارم
💕💕💕
💕💕💕
🌷به گمانم بزرگترین دارایی ِ زندگی ِ آدمیزاد، همین انسانهای اطرافش هستند
همین کسانی که برایت پیغام می گذارند
که اعلام می کنند حواس شان به تو هست
🌷همین کسانی که با دو سه خط پیغام نشان می دهند چقدر دل شان پی ِ تو، دل ِ تو و درد ِ توست...
که چقدر خوب تو را می خوانند
🌷همین افرادی که پیگیرند...که نباشی دلگیرند...
همین آدم هایی که دلتنگ ات می شوند و بی مقدمه برایت می نویسند
وقت هایی دو سه خط شعر می فرستند
که بدانی خودت... وجودت... خوب بودن حال و احوالت برای کسی مهم است...
🌷آدمیزاد چه دلخوش می شود گاهی، با همین دو سه خط نوشته...دو سه خط پیغام، از کسی حتی آن سر ِ دنیا...
حس ِ شیرینی ست که بدانی بودن ات برای کسی اهمیت دارد، نبودن ات کسی را غمگین می کند...
🌷وقت هایی هست که می فهمی حتی اگر دلت پُر درد است، باید بخندی و شاد باشی، تا آدم هایی که دوستت دارند را، غمگین نکنی...
🌷خواستم بگویم که چقدر این دارایی های زندگی ام
این انسانها، برایم پُر ارزش ند...
که چقدر خوب است داریمشان
💕💕💕
حقیقت این است که در این دنیا، همیشه کسی هست که با کمال میل، بخواهد جایش را با شما عوض کند !
بخواهد مثل شما نفس بکشد ...
مثل شما راه برود ...
در جایی که شما زندگی میکنید، زندگی کند !
آیا اخیرا خداوند را به خاطر خانواده، دوستان، سلامتی و فرصتهایی که به شما داده است، شکر کردهاید ؟!
💕💕💕
✨﷽✨
🌼خسارت بزرگ
✍مردی تصمیم داشت به سفر تجارت برود خدمت امام صادق(علیه السّلام) که رسید درخواست استخاره ای کرد، استخاره بد آمد، آن مرد نادیده گرفت و به سفر رفت اتفاقاً به او خوش گذشت و سود فراوانی هم برد امام از آن استخاره در تعجب بود پس از مسافرت خدمت امام رسید و عرض کرد:
یابن رسول الله ! یادتان هست چندی قبل به خدمت شمارسیدم، برایم استخاره کردید و بد آمد، استخاره ام برای سفر تجارت بود به سفر رفتم و سود فراوانی کردم و به من خوش گذشت.
امام صادق(علیه السّلام) تبسمی کرد و به او فرمود: (در سفری که رفتی یادت هست در فلان منزل خسته بودی نماز مغرب و عشایت را خواندی شام خوردی و خوابیدی و زمانی بیدارشدی که آفتاب طلوع کرد و نماز صبح تو قضا شده بود؟
عرض کرد آری . حضرت فرمود: اگر خداوند دنیا و آنچه را که در دنیاست به تو داده بود جبران آن خسارت (قضا شدن نماز صبح) نمی شد. ۱
قال امیر المومنین علیه السلام:
لَا یَخْرُجِ الرَّجُلُ فِی سَفَرٍ یَخَافُ مِنْهُ عَلَى دِینِهِ وَ صَلَاتِهِ
انسان نباید به سفری برود که ترس آن دارد به دین یا نمازش لطمه وارد شود.۲
📚۱-جهاد با نفس، جلد ۱ صفحه ۶۶
📚۲-وسائل الشیعه جلد ۱۱ صفحه ۳۴۴
💕💕💕
🌱 روزی ابوذر از رسول خدا پرسید: نخستین نعمت کدام است؟
❤️ پیامبر خدا صلّی اللّه علیه و آله فرمودند: حلال زادگى.
🔸ما را دوست نمى دارد، مگر کسى که حلال زاده باشد.
📗امالی صدوق، ص ۴۵۵
#من_محمد_را_دوست_دارم
💕💕💕
عارفی که ۳۰ سال مرتب ذکر می گفت:
استغفر الله!
مریدی به او گفت: چرا این همه استغفار می کنی، ما که از تو گناهی ندیدیم.
جواب داد: سی سال استغفار من به خاطر یک الحمد لله نابجاست!
روزی خبر آوردند بازار بصره آتش گرفته، پرسیدم: حجره من چه؟
گفتند: مال شما نسوخته…
گفتم: الحمدلله…
معنیش این بود که مال من نسوزد مال مردم به درک!
آن الحمدلله از سر خودخواهی بود نه خداخواهی..
چه قدر از این الحمدلله ها گفتیم و فکر کردیم شاکریم؟
💕💕💕
♥️|●•
بِدانید کہ شهادټ
مَرگ نیست ࢪسالت است...!
ࢪفتن نیست جاودانہ ماندن است...!
جان دادن نیست بلکہ جان یافتن است...!
#شهیداحمدمحمدمشلب🌱
#من_محمدرادوست_دارم
💕💕💕
دائم سوره #قل_هو_الله_احد را بخوانید؛ و ثوابش را هدیه کنید به #امام_زمان (عجل الله فرجه الشریف ) ...
این کار عمرِ شما را با برکت میکند؛ و "مورد توجه خاص حضـرت" قرار می گیرید... 🌱
| #آیتاللهبهجت (ره) |
#یادموننره
🍃🌱↷
°•|👀📚|•°
حضـرتعلـی"ع" فرمودند⇣
بهاندازهایکهطاقتعذابداری،گناهکن
#دودقیقهرویاینحدیثفکرکن🔥🌸
#یافاطمہ
💕💕💕
•••
بزرگم میگه↓
درسته این روزا ، روزای سخته و دردناك ..
ولـی روزی میاد این روزا خاطره میشه و ما قهرمان این داستان ....
ماهستیموباهمكروناراشکستخواهیمداد
#خدایاشمامواظبهمهمدافعانسلامتباشیدقربونتونخداجونم :)
💕💕💕
در زمان قديم شخصي براي خريد كنيز به بازار برده فروشان رفت.
به حجره اي رسيد كه برده اي زیبا در آن بود با صفات نیک ... و توانایی های بسیار.
در آخر هم گفته بودند:
اگر بهتر از اين را هم بخواهيد، به حجره بعدی مراجعه فرمایید.
♦️در حجره بعدي هم ...
كنيزي زيباتر با خصوصيات خوب و توانايي هاي بیشتر برای فروش بود.
ضمنا بر بالاي سر او هم همان جمله قبلي نوشته شده بود كه:
♦️اگر بهتر از این را می خواهید به حجره بعدي مراجعه نماييد.
این بندۀ خدا كه حريص شده بود، از حجره اي به حجره ديگر مي رفت و برده ها را تماشا مي کرد و در نهايت هم همان جمله را مي ديد.
تا اين كه به حجره اي رسيد كه هر چه نگاه كرد، در آن برده اي نديد.
فقط در گوشه حجره آينۀ تمام نماي بزرگي را مشاهده نمود.درست که دقت كرد.
خودش را تمام و كمال در آيينه ديد. دستي برسر وروي خود کشید.
در این هنگام چشمش به بالاي آينه افتاد كه اين جمله را نوشته بودند:
با اين ريخت و قيافه و اين همه توقع؟؟😒😂
💕💕💕
بعد از هر طوفان، آرامشی هست
و این رو با لبخند
هر روز با خودت تکرار کن!
انقدر تکرار کن تا بگذره و بره...
و این چرخه ی امید ادامه داشته باشه
مگه نه اینکه ما زندهایم
تا امیدوار باشیم
حتی در اوجِ ناامیدی...
یادت باشه که جهان همیشه به ما این شانس رو نمیده که صبح چشامونو باز کنیم...😉
❣روزتون بخیر و شادی...
💕💕💕
روزی که دانه را میکاری،
همان روز قرار نیست که میوه اش را بخوری.
بردبار باش،
از لحظه های الانت و مسیر و روند زندگیت لذت ببر
و به زمان بندیِ جهان اعتماد کن.
امروز با اعتماد کامل به مسیرت ادامه بده ،
نگران چیزی هم نباش...
هیچ اتفاق بدی برای تو ، روی نخواهد داد...
همه چیز بر اساس بک برنامه ریزی دقیق در حال رخ دادنه...
اعتماد کن،
ایمان داشته باش،
آرام باش
و اجازه بده از دل اتفاقات،
هدایای زندگی برای تو شکوفا شوند..
💕💕💕
پروانه های وصال
#افزایش_ظرفیت_روحی 34 🔷 ما ادم ها باید به این باور برسیم که توی دنیا هر چیزی رو که به دست میاریم، ح
#افزایش_ظرفیت_روحی 35
🔶 یکی از قوانین مهم دنیا اینه که ما حد وسطی در زندگی نداریم
🔹 یعنی اعمال و رفتارهای ما آدم ها یا با اختیار خودمون برای خداوند متعال انجام میشه
⭕️ یا حتما شیطان میاد و زندگی ما رو مفت و مجازی ازمون میدزده...
😒
یعنی کسی نمیتونه بیاد بگه که من نه میخوام حرف خدا رو اطاعت کنم و نه حرف شیطان رو!
💢 اصلا همچین چیزی نیست. شیطان اجازه نمیده اعمالی از ما که برای خدا نیست، چیزیش مصرف جای دیگه بشه! صاف برای خودش بر میداره
❇️ توی قرآن هم که نگاه کنید میبینید خداوند متعال در آیات مختلف مثل ایت الکرسی بحث "ولایت الله" و "ولایت طاغوت" رو مطرح میفرماید.
میفرماید هر کسی تحت ولایت الله قرار بگیره به سمت نور میره و هر کسی تحت ولایت طاغوت قرار بگیره به سمت تاریکی خواهد رفت...
🔶 سعی کنیم با اختیار خودمون تک تک اعمالمون رو با خدا تجارت کنیم وگرنه شیطان نامرد همشو برای خودش بر میداره و روز قیامت موجب روسیاهی ما خواهد شد...
#ولایت
پروانه های وصال
#هوالعشق #از_من_تا_فاطمه_قسمت_ششم #تو_بی_من_نرو #علی_نوشت قدم هایم را باسختی برمیداشتم٬سخت بود نب
#هوالعشق
#از_من_تا_فاطمه_قسمت_هفتم
#علی_نوشت
سرم را بالا اوردم دکتر مرادی را دیدم٬لبخندی به لب داشت سریع ایستادم و منتظر نگاهش کردم
-شادوماد مژدگونی بده
-واقعااااا؟؟
-چی واقعا؟
-بهوش..
-ای کلک بدون شیرینی؟
قلبم روی هزار رفت همانجا سجده کردم و خدارا هزاران بار شکر کردم .
-کی میتونم ببینمش؟
-هول نکن شادوماد باید وایسی تا از ریکاوری دربیاد.
-خدایا شکرررت٬ممنونم دکتر ممنونم
-مبارکت باشه گل پسر
نگاهی قدردان به اقای مرادی انداختم و سریع به شیرینی فروشی کنار بیمارستان رفتم و کل بیمارستان را شیرینی دادم٬مادرم نذر زبح گوسفندی برای حسینیه داشت و زینب هم خودش را در نمازخانه حبس کرده بود و نماز شکر میخواند ٬باباحسین هم نذری کرده بود که به کسی نگفت همه عاشقانه فاطمه را دوست داشتند ومن برایش دلم هرلحظه میرفت.به سمت اتاقش حرکت کردم خبری از خانواده اش نبود هنوز نرسیده بودند ٬در زدم و در را آرام باز کردم و در دستم گل نرگسی جاخوش کرده بود.
در را که بازکردم فاطمه ام را روی تخت دیدم سرش را به سمتم ارام برگرداند چشم هایش سرد بود انقدر سرد که لحظه ای یخ زدم٬جلوتر رفتم لبخندی پهن زدم و سلام کردم٬دسته گل را مقابلش گرفتم حتی لبخند هم نزد٬تعجب کرده بودم نکند...
-فاطمه خانوم؟
-شما کی هستید؟جلو نیاید
-فاطمه...
-جلو نیااااااا
-باشه اروم باش٬من علیم نمیشناسیم؟تروخدا نگو نمیشناسی که..
-نه نمیشناسممم ٬پرستااار بیا اینو بندازین بیروون
فاطمه ام مرا نمیشناخت٬دست هایش را جلوی چشمانش گرفته بود و جیغ میزد٬از من از علیش فرار میکرد انگار از من متنفر بود٬خدایااا فاطمه ام را به من برگردان٬پرستار مرا به بیرون هدایت کرد دستانم سرد شده بود سرم گیج میرفت ٬به دیوار تکیه زدم و زانوانم خم شد٬نمیتوانستم٬نه تحملش را نداشتم این دیگر اخرین ضربه بود که مرا به راند اخر کشیده بود.فاطمه مادر و زینب راهم نشناخت ...
به سمت اتاق دکتر مرادی رفتم که همان حرف های همیشگی را زد و گفت مدتی کسی را نمیشناسد اما میتوان با نشانه های قبلی کم کم حافظه اش را برگرداند و اضافه کرد که بروم و خداراشکر کنم که فاطمه ام فلج نشد و این خطر از او گذشت.نه میتوانستم به دیدن فاطمه بروم نه به خانه تصمیم گرفتم به شاه عبدالعظیم بروم تا کمی ارام شوم.
در حیاطش قدم میزدم و لحظه ای تصویر فاطمه از جلوی چشمانم کنار نمیرفت.دلم برای دیدنش پر میکشید ٬نتوانستم یک دل سیر نگاهش کنم چون دست هایش را روی صورتش گذاشته بود و مرا... بغض گلویم را گرفت به ضریح رسیدم و به او چنگ زدم خدارا از تمام وجودم صدا زدم و کنار خدا اعتراف کردم بلند اعتراف کردم که خدایا من #عاشقش_هستم اری من دیگر دوستش نداشتم بلکه وجودم به وجودش وابسته شده بود٬خداراشکر کردم که فاطمه ام نفس میکشد و چشم های عسلی -قهوه ایش را بازکرده درست است من اورا نمیبینم ولی بودنش کافیست ٬کافیست که در زمینی که او راه میرور راه ،میروم٬درهوای او نفس میکشم و خدایم خدای او هم #هست آری آرام تر شدم و همه کارهارا به خدا واگذار کردم ...
#ادامه_دارد
#نویسنده_نهال_سلطانی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
#هوالعشق #از_من_تا_فاطمه_قسمت_هفتم #علی_نوشت سرم را بالا اوردم دکتر مرادی را دیدم٬لبخندی به لب د
#ادامه
به بیمارستان برگشتم تا از حال فاطمه باخبر شوم با اصرار من خانواده را به خانه فرستادم و خودم به اتاق فاطمه رفتم اما٬#خالی بود.به سرعت به سمت پرستاری دویدم و از او پرسیدم که گفت خانواده اش اورا مرخص کرده اند ٬اما مگر حالش کامل خوب شده بود؟
سریعا سوار ماشین شدم و به سمت خانه فاطمه حرکت کردم٬بعد از دقایقی رسیدم و زنگ در را فشردم٬دستانم سرد شده بود نمیدانم چرا..
در را باز نکردند هر چقدر کوبیدم باز نشد٬اه لعنت به من.
همانجا نشستم و به گوشی فاطمه زنگ زدم نامش را که دیدم قلبم درد گرفت٬خاموش بود...۲ساعتی جلوی در استادم که پدر فاطمه در را باز کرد روبه رویم امد
-اینجا چیکار داری؟مگه دخترم نگفت برو
-سلام٬حالشون چطوره؟
-خوبه به نگرانی تو نیازی نداره ببین فکر نکن خدا فقط واسه توعه بچه بسیجی خدای دختر منم هست ٬ها چیه فکر کردی دخترم با نذر و نیازای مسخرتون برگشته؟
-اقای پایدار لطفا اجازه بدید حرف بزنم
-اجازه نمیدم دخترمو داغون نکردی که کردی حالا واسه من اومدی اینجا که چی ؟دیگه نبینمت این دور و برا ٬رابطه شماهم تا ۲هفته دیگه تموم میشه و صیغه محرمیت مسخرتون باطل٬دیگه هم فاطمه نیست که من خوب میدونم تو زورش کردی اسم دومشو این بزاره الان دیگه سوهاست دیگه هم ترویادش نمیاد٬اگر هم یادش بیاد فایده ای نداره چون تا اونموقع با شوهرش امریکاست توهم همینجا بمونو یه دختر پارچه پیچ شده پیدا کن که بشینه کنج خونه کهنه بچتو بشوره٬
از عصبانیت سرخ شده بودم نمیدانستم چه بگویم که در #بسته شد..
به تمام مقدساتم توهین کرده بود اما به خاطر فاطمه ام حرفی نزدم او چه سوها چه فاطمه تمام وجود من است حتی این اسم زیبا راهم خوذش انتخاب کرد٬خودش..
فکر اینکه با ان پسر مفنگی بی غیرت میخواست به انریکا برود مرا میسوزاند٬فکر
نه خدایا نههه..
#نویسنده_نهال_سلطانی
#بهترین_حادثه-میدانمت
#عاشقانه_ای_
بامــــاهمـــراه باشــید🌹