eitaa logo
پروانه های وصال
7.8هزار دنبال‌کننده
28.7هزار عکس
21.4هزار ویدیو
3.1هزار فایل
اینجا قرار باهم کلی🤝 ✅ مطالب تربیتی 🤓 ✅ مطالب متنوع📚 ✅ گلچین شده سخنان بزرگان🧑🏻‍💼 ✅ اخبار روز🕵🏋 ✅ آشپزی👩🏻‍🍳🍡 باهم یادبگیریم و مطلع بشیم🖐 استفاده از مطالب کانال با ذکر صلوات 🥰 با این ایدی میتونیم باهم در ارتباط باشی @Yamahdiii14
مشاهده در ایتا
دانلود
‼️آرایش صورت و چشم در حال روزه 🔷س 5397: آیا آرایش صورت و چشم در حال روزه گناه است و آیا روزه را باطل می کند؟ ✅ج: آرایش صورت، برای خانم ها در صورتی که در معرض دید نامحرم قرار گیرد جایز نیست، حال فرقی نمی کند که در حال روزه باشد یا خیر. اما در هر حال این کار جزو مبطلات روزه نیست. البته درباره سرمه، گفته می شود اگر مزه یا بوی آن به حلق برسد، برای روزه دار مکروه می باشد. 📕منبع: leader.ir 💕❤️💕
🌹 ~•||سختے ها را تحمـل ڪنیداین انقلاب بـا نهایـت اقتـدار و تواݩ به انقلاب جهانے امام زمان (عج) اتصال پیدا مےڪند ـ ‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌🤲 ✨یا زهرا سلام الله علیها✨ 💕💜💕
☆∞🦋∞☆ 🔴 ارزش انسان چقدر است⁉️ 🔵 علامه جعفرے: «میخواهید بدانید انسان چقدر دارد ⁉️ ⚠️🔴ببینیدبه چه چیزے علاقه دارد‼️ و مے ورزد،ڪسیڪه استـــــ،ارزشش به همان میزان استـــــ ڪسے ڪه عشقش خانه اش استـــــ ارزشش همان اندازه استـــــ ، 💢 اما... ڪسیڪه ،ارزشش اندازه خداستـــــ.» 🔵«هر چیز ڪه در جستن آنے،آنے» 💕💚💕
دشواری را که دیدی لبخند بزن! می‌دانی چه وقت کارهای سخت آسان می‌شوند؟ هیچ وقت! ممکن است بپرسی پس چرا خیلی از کارهای دشوار گذشته‌، الان برای ما آسان و راحت شده‌اند؟ جوابش این است که: «چون تو قوی‌تر و ماهر‌تر و مقاوم‌تر شده‌ای.» در واقع کارها همیشه همان جوری هستند که بوده‌اند! اگر ضعیف و نابلد و شکننده باشی، کارها سخت و دشوار به نظر می‌رسند و زمانی که با اقتدار و محکم با آنها برخورد کنی، همان کارهای سخت، خود را عقب می‌کشند و تسلیمت میشوند.... 💕🧡💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الــهے هیــچ دلــے تــنــگ نــبــاشــه الــهے هیــچ ڪــســے مــریــض یــا مــریــضــدار نــبــاشــه الــهے هیــچ ڪــســے مــحــتــاج نــبــاشــه الــهے شــفــاے جــســم و روح و فــڪــر، عــطــا ڪــنــ الــهے ڪــســے شــرمــنــده نــبــاشــه الــهے شــرف و انــســانــیــت را مــبــدأ تــمــام خــواســتــه هایــمــان قــرار ده الــهے از تــڪــبــر و غــرور و ســوء ظــن و نــفــرت و ڪــیــنــه دورمــان ڪــنــ الــهے ڪــلــامــمــان بــه دروغ، آلــوده نــبــاشــد و الــهے دوســتــان خــوبــم همــیــشــه شــاد و خــوشــبــخــت بــاشــنــد امــضــاے خــدا، پــاے همــه آرزوهایــتــانــ 💕🧡💕
جزء-پانزدهم(parhizgar).mp3
13.08M
🔊 ترتیل قرآن - جزء۱۵_ پرهیزگار
✍امام حسن مجتبی عليه السلام: تنها چيزى كه در اين دنياى فانى، باقى مى ماند قرآن است، پس قرآن را پيشوا و امام خود قرار دهيد، تا به راه راست و مستقيم هدايت شويد. همانا نزديك ترين مردم به قرآن كسانى هستند كه بدان عمل كند، گرچه به ظاهر (آيات) آن را حفظ نكرده باشند و دورترين افراد از قرآن كسانى هستند كه به دستورات آن عمل نكنند گرچه قارى و خواننده آن باشند ارشاد القلوب، ديلمى، ص۱۰۲ 💕❤️💕
menshavi__j15_Tartil.mp3
6.87M
🔺ترتیل جزء پانزدهم قرآن کریم 👤 استاد محمد صدیق منشاوی
پروانه های وصال
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #رمان_بانوی_پاک_من🥀 #قسمت_شصت_و_چهار "لیدا" چند روزی رفتار کارن بهترشد اما باز انگار گن
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🥀 "کارن" روزای آخر بارداری لیدا بود که یک روز،یکهو دردش گرفت. رنگش سفید شده بود و از درد به خودش میپیچید. اولین کاری که به ذهنم رسید اینکه زنگ بزنم به زن دایی بعدشم لیدا رو بغل کنم و ببرمش تو ماشین برسونمش بیمارستان. از درد عرق کرده بود و فقط ناله میزد. هی میگفت:کارن زود باش دارم میمیرم..تروخدا زود برو. با بالاترین سرعت رانندگی میکردم و حواسم به هیچی نبود. الان فقط سلامتی دخترم برام مهم بود. رسیدیم به بیمارستان که دیدم دیگه صدای لیدا درنمیاد. بیهوش شده بود. ترسیدم و سریع بغلش کردم بردمش تو ساختمون بیمارستان. _دکتررررر بیاین زنم حامله است. تروخدا به دادم برسین‌. تا پرستارا برانکارد رو آوردن،زن دایی و زهرا هم رسیدن. لیدا رو بردن اتاق عمل و بهمون گفتن دعاکنین حالش خوب نیست. زندایی با گریه و شیون نشست رو صندلی و زهرا هم آرومش میکرد. واقعا کلافه شده بودم. کاش کاری از دستم برمیومد. زهرا شروع کرد به ذکر گفتن و دعاخوندن. زندایی هم فقط میگفت خدایا دخترمو نجات بده. دعایی بلد نبودم اما فقط امیدوار بودم که جفتشون سالم از در بیان بیرون. هرچند دلم اصلا روشن مبود و‌همش شور میزد. هی قدم‌میزدم و به زهرا نگاه میکردم. همیشه خواستنی و معصوم بود. نیم ساعتی گذشت که در اتاق عمل باز شد و ‌دکتر اومد بیرون. اومد سمتم و با قیافه درهم گفت:شما پدر بچه این؟ _ب..بله چیشده اقای دکتر؟ زندایی و زهرا هم دویدن جلو. _چیشده دکتر بگو به ما..دخترم حالش خوبه؟ دکتر به غم نگاهم کرد و گفت:متاسفانه همسرتون فوت کردن اما بچه سالمه. ما نهایت تلاشمون رو کردیم اما کاری از دستمون برنیومد. زندایی افتاد رو دست زهرا و منم دستمو کشیدم رو پیشونیم. اصلا باورم نمیشد. یعنی لیدا رفته بود؟مرده بود؟ با قدم های بلند از بیمارستان بیرون رفتم و تو محوطه بیمارستان فقط قدم زدم و فکرای درهم کردم. چرا لیدا؟مگه چیکار کرده بود؟اصلا باورم نمیشد که لیدا دیگه نیست. من درحقش بدی کردم..خیلی بد شوهری بودم براش. کاش برگردی و جبران کنم برات. واقعا حس بدی داشتم. حالا باید چجوری بدیامو‌جبران کنم؟چیکار کنم بدون لیدا؟ چطوری بچمو بزرگ کنم؟ بدون مادر نمیتونم بزرگش کنم. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ #رمان_بانوی_پاک_من🥀 #قسمت_شصت_و_پنج "کارن" روزای آخر بارداری لیدا بود که یک روز،یکهو
‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ ‍ 🥀 وقتی بچمو دیدم دلم لرزید. یک دختر سفید پوست تپل که بی نهایت شبیه به لیدا بود. با بغض گرفتمش از پرستار و اشکام جاری شد. نمیدونستم زندایی و زهرا کجان فقط میخواستم با بچه ام تنها باشم. آروم تو بغلم خوابیده بود و دستای کوچولوش رو مشت کرده بود. دلم به حال دخترکم سوخت که قراره بی مادر بزرگ بشه. منم که سررشته ای تو بچه داری نداشتم یا میسپردمش به مادرجون یا زندایی. دور مامان رو خط کشیدم چون بچه داری بلد نبود هه‌. پرستار اومد بچه رو ازم گرفت و برد تا لباس تنش کنه و بهش شیرخشک بدن. بمیرم برات دخترم که شیرمادر نمیخوری. بمیرم برات دخترنازم که مثل پدرت محبت مادر نمیبینی اما عزیزدلم قول میدم برات پدرخوبی باشم. قول میدم نزارم احساس کمبود کنی. خبر فوت لیدا همه رو منقلب کرد و لرزوند‌‌. سرخاکش همه میگفتن ای وای طفلی جوون بود. طعم مادرشدن رو حس نکرد. آخی بچه اش بی مادر چجوری بزرگ شه؟ زندایی به شدت حالش بد بود و هرروز راهی بیمارستان میشد. زهرا هم طفلی بخاطر نگه داری از مادرش جرات گریه و زاری نداشت. البته میدونستم شبا تو اتاقش کلی گریه میکنه چون صبح هروقت میدیدمش چشماش پف داشت. دایی انگار ده سال پیرتر شده بود و مادر جون و پدرجونم خیلی داغون شده بودن. این وسط من دیگه با کسی حرف نمیزدم و همش دخترم تو بغلم بود و کناری مینشستم. اسمشو گذاشته بودم محدثه چون میخواستم یک یادگاری از لیدا همیشه تو‌خونه ام باشه. تاچهلم یا خونه مادرجون بودم یا خونه زندایی. محدثه فقط موقع عوض شدن ازم جدا میشد. غیر از اون همش تو بغلم بود. انقدر خوشگل و خواستنی بود که همه دوسش داشتن. چشماش عسلی روشن بود منم دعامیکردم این رنگ بمونه رو چشمای ناز دخترم. مراسم چهلم که تموم شد منم رفتم خونه ام. هرچی اصرار کردن که بمون، بچه میخواد عوض بشه و شیر بخوره و از این حرفا اما من قبول نکردم و رفتم خونه خودم. باید همه چیزو یاد میگرفتم چون قرار بود تنهایی این دسته گل رو بزرگ کنم. فکر به اینکه قراره تنهایی چه کارایی بکنم اذیتم میکرد. تا محدثه بزرگ بشه منم پیر میشم. ولی فدای سر دخترم‌. بخاطرش از جونمم میگذرم‌. تنها موجود دوست داشتنی دنیا فقط دخترم بود و بس. مدتی که گذشت بیشتر کارا رو یاد گرفتم اما دیگه نمیتونستم همش توخونه باشم و سرکار نرم. اونوقت با کدوم خرجی بچمو بزرگ میکردم؟ محدثه تقریبا دوماهه شده بود که فکری به سرم زد. حالا که لیدا نبود و بچه منم بی مادر بود موقعیت مناسبی بود که از زهرا خاستگاری کنم. 🍃 بامــــاهمـــراه باشــید🌹
هدایت شده از پروانه های وصال
🍃🍂دعــــــــــــــاے جــــــوشن کبیــ9⃣1⃣ـــر🍂🍃 💦بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💦 🌸✨ یَا مَنْ لا یُرْجَى إِلا فَضْلُهُ یَا مَنْ لا یُسْأَلُ إِلا عَفْوُهُ یَا مَنْ لا یُنْظَرُ إِلا بِرُّهُ یَا مَنْ لا یُخَافُ إِلا عَدْلُهُ یَا مَنْ لا یَدُومُ إِلا مُلْکُهُ یَا مَنْ لا سُلْطَانَ إِلا سُلْطَانُهُ یَا مَنْ وَسِعَتْ کُلَّ شَیْءٍ رَحْمَتُهُ یَا مَنْ سَبَقَتْ رَحْمَتُهُ غَضَبَهُ یَا مَنْ أَحَاطَ بِکُلِّ شَیْءٍ عِلْمُهُ یَا مَنْ لَیْسَ أَحَدٌ مِثْلَهُ سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب ✨ 💦بنام خداوند بخشنده بخشایشگر💦 🌸✨ اى آنكه امید نیست جز به فضلش، اى آنكه خواهش نشود جز عفوش، اى آنكه چشم ندوزند جز به نيكی اش، اى آنكه نهراسند بغیر از عدلش، اى آنكه پايدار نماند جز فرمانروايی اش، اى آنكه سلطنتی نیست جز سلطنتش، اى آنكه همه را فرا گرفته رحمتش، اى آنكه بر خشمش پيشى گرفته رحمتش، اى آنكه همه را فرو گرفته دانشش، اى آن كه هيچكس نیست همانندش 🍃پاک منزهی تو ای که جز تو معبودی نیست فریاد رس فریاد رس، ما را از آتش برهان اى پروردگار من🍃 〰🔱خـــــــــواص این بنــــد🔱〰 ▶️برای آسان گذشتن از پل صراط▶️
هدایت شده از پروانه های وصال
🌹 @parvaanehaayevesaal💕 در جوشن كبير يك عبارتی هست كه مى گوييم: " يا كٓريمٓ الصَّفْح " معناش خيلى جالبه : یك وقتی یك کسی تو رو می بخشه اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی و همیشه یك جوری نگات می کنه که تو می فهمی هنوز یادش نرفته؛ یك جورایی انگار که سابقه بدت رو مدام به یادت میاره. ولی یك وقتی، یك کسی تو رو می بخشه و یک طوری فراموش می کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی. اصلا هم به روت نمیاره. به این نوع بخشش میگن صَفح. و خدای ما اینگونه است... از صمیم قلب می گویم: "يا كٓريمٓ الصَّفْح" بیاییم در این روز و شب‌های عزیز، ببخشیم و بگذریم... ─┅─═इई 🌺🌼🌼🌺ईइ═─┅─
هدایت شده از پروانه های وصال
🍃🍂دعــــــــــــــاے جــــــوشن کبیــ0⃣2⃣ـــر🍂🍃 💦بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحیم💦 🌸✨ یَا فَارِجَ الْهَمِّ یَا کَاشِفَ الْغَمِّ یَا غَافِرَ الذَّنْبِ یَا قَابِلَ التَّوْبِ یَاخَالِقَ الْخَلْقِ یَا صَادِقَ الْوَعْدِ یَا مُوفِیَ الْعَهْدِ یَا عَالِمَ السِّرِّ یَا فَالِقَ الْحَبِّ یَا رَازِقَ الْأَنَامِ سُبْحانَكَ يا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ خَلِّصْنا مِنَ النّارِ يا رَب ✨ 💦بنام خداوند بخشنده بخشایشگر💦 🌸✨ اى گشاينده ی اندوه، اى برطرف كننده ی غم، اى آمرزنده‌ی گناه، اى پذيرنده‌ی توبه، اى آفريننده‌ی آفريدگان، اى راستگو در وعده، اى وفادار به پيمان، اى داناى راز نهان، اى شكافنده دانه، اى روزی دهنده خلق 🍃پاک و منزهی تو ای که جز تو معبودی نیست فریاد رس فریاد رس، ما را از آتش برهان اى پروردگار من🍃 〰🔱خـــــــــواص این بنــــد🔱〰 ▶️برای حفظ ایمان و از دست ندادن آن▶️
هدایت شده از پروانه های وصال
💠🔹امام صادق عليه ‏السلام: پدرم مرا به سه چيز آموخت و از سه چيز _ام فرمود. 🔰سه نكته اين بود كه فرمود: 🔹فرزندم! هركس با دوست بد بنشيند سالم نمی‌ماند 🔹و هر كس گفتارش را كنترل نكند پشيمان می‌شود 🔹و هر كس به جايگاه هاى بد وارد شود مورد بدگمانى قرار می‌گيرد (زير سؤال می‌رود) ⚠️و آن سه چيز كه مرا از آن فرمود: ⛔️ دوستى با كسى كه چشم ديدن نعمت كسى را ندارد ⛔️ و با كسى كه از مصيبت ديگران شاد می‌شود ⛔️ و با سخن چين. 📗تحف العقول ص۳۷۶ ‌@parvaanehaayevesaal💕
خدایا قسمت میدهم به گرامی ترین آیاتت دراین وقت عرفانی بیماران راشفای عاجل نیازمندان را غنی گرفتاران را نجات و دل غصه داران راشاد گردانی التماس دعا 🌹 💕❤️💕
✨﷽ْ✨ 💟پیامبر گرامی اسلام (ص): 🌱هر بنده‌ای را که خداوند به موفق گرداند و او برای از روی اخلاص وضو سازد و با نیتی صحیح و سالم وتنی افتاده وخاضع و ، به جای آورد، خداوند پشت سر او9⃣ صف ازفرشتگان را قرار می‌دهد که شمار آن‌ها را جز خداوند کسی نمی‌داند. هر صف درمشرق و طرف دیگر آن درمغرب باشد و چون نمازش تمام شود به تعداد آن فرشتگان بر او ثبت گردد. 💕❤️💕
هدایت شده از پروانه های وصال
🍃🍂دعـــــــــــــاے ابــوحمـــزه ثـمـــ5⃣1⃣ــالــی🍂🍃 ✍بیایید اهل شب‌زنده داری شویم با مناجات زیبای «ابوحمزه ثمالی»(۱۵) 💖ای پروردگارم، حال که مسافتِ آمدن به سوی تو کوتاه است پس «من» با تنها توشه‌‌هایم به سوی تو می‌آیم 💧وَ قَدْ قَصَدْتُ إلَيْكَ بِطَلِبَتِی «من» آهنگ آمدن به سوی تو را دارم با هزاران نیاز و طلب 💠و این طلب و خواستن اولین توشهٔ راه «من» است 💧وَ تَوَجَّهْتُ إلَيْكَ بِحَاجَتِی و با همین نیازهایم، به تو توجه می‌کنم ✅و همین حاجت و نیاز است که دومین توشهٔ راه «من» است 💠«من» در تمام حوائجم، جویای تو هستم هر چند در ظاهر، دیگری را بطلبم یا غیر تو را بخوانم 💖پروردگارا، بندگانت در هنگام حاجت، و در هنگام نیاز قبل از هر کسی، به تو توّجه می‌کنند یعنی همه با تو مأنوسند💗 حتی اگر خود ندانند 💠اصلا همین حاجتمندی است که توجه بندگانت را به سوی تو جلب می‌کند و آنان را به تو نزدیک و نزدیک‌تر می‌کند 💠💧و البته که بندگانت همه روز و همه ساعات و همه لحظاتشان پر از نیاز است 👈پس همهٔ لحظه‌هایشان و همه ساعات و روزهایشان با توجه به تو، سپری می‌شود 💧هر چند که خود، ندانند و غافل باشند💧 💧«من» هم بندهٔ توأم و وقتی حاجتمند می‌شوم تازه می‌فهمم چقدر در خانهٔ تو آمدن زیباست🌹 💠و شاید اینکه هر روز حاجت تازه‌ای به «من» می‌دهی برای همین است، تا «منِ» حاجتمند هر روز تو را بخوانم 💠 تا هر روز به در خانه‌ات بیایم و درِ خانهٔ دیگری نروم و فراموشت نکنم 💠و گرنه تو نیازهایم را میدانی قبل از اینکه لب به سخن و خواستن بگشایم 💖 خدایا حال که دانسته‌ام راهِ آمدن به سوی تو چقدر نزدیک است 👈نزدیک به اندازهٔ یک قصد کردن و طلب داشتن 👈نزدیک، به اندازهٔ حاجتمند بودن از تو و فقط از تو 👈نزدیک به اندازهٔ توجه کردن به تو هنگام نیاز 💠پس اراده کرده‌ام تا به سویت حرکت کنم و از رکود و سکون خارج شوم 💖 خدایا از بنده‌ات بپذیر این قصد کردن و آمدن را @parvaanehaayevesaal💕
امشب ﭼﺸﻤﻬﺎﻳﺖ ﺭﺍ ﺑﺒﻨﺪ ﺩﺭ ﺩﻟﺖ ﺑﺎ ﺧﺪﺍ ﺳﺨﻦ ﺑﮕﻮ ﺷﺎﻳﺪ ﺁﺭﺯﻭیی ﺩﺍﺭی ﺷﺎﻳﺪ ﺩﻋﺎیی ﺑﺮﺍی ﻳﮏ ﻋﺰﻳﺰ ﻭ ﻳﺎ ﺷﮑﺮﺵ بگو ﻣﻴﺸﻨﻮﺩ شبتون ارام 🌙 فرداتون بروفق مراد 🌸 💕❤️💕
@parvaanehaayevesaal💕 🌙قبل از خواب زمزمه كنيم .. 🍃رَبَّنَا لاَ تُؤَاخِذْنَا إِن نَّسِينَا أَوْ أَخْطَأْنَا 💛پروردگارا! اگر ما فراموش كرده ايم يا خطا كرده ايم، ما را مؤاخذه مكن! 📝«بقره _ ٢٨٦» 💕❤️💕
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
اِلهی یا حَمیدُ بِحَقِّ مُحَمَد یا عالی بِحَقِّ علی یا فاطِرُ بِحَقِّ فاطمه یا مُحْسِنُ بِحَقِّ الحسن یا قدیمَ الاِ حسان بِحَقِّ الحُسَیْن عَجِّلْ لِوَلیِّکَ الْفَرَجَ صاحبَ العصرِ والزَّمان
💫حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم: ماه رمضان، ماه خداست و آن ماهى است كه خداوند در آن حسنات را مى‌افزايد و گناهان را پاك مى‌كند و آن ماه بركت است.✨