پروانه های وصال
🌹 #رمان_عاشقانه_مذهبی_قسمت23 #هوالعشـــق❤ 🌹 نفسهایم هرلحظه ازترس تندتر میشود.دسته کیفم رامیگیرم و مح
🌹
#رمان_عاشقانه_مذهبی_قسمت24
#هوالعشـــق❤
🌹
دستےڪه سالم است راسمت صورتت مےآورم تا لمس کنم چیزی راکه باورندارم.
اشڪهایت!چندبار پلک میزنم.صدایت گنگ و گنگ تر میشود..
_ ریحان!.ریحا...ری..
ودیگر چیزی نمیبینم جز سیاهے!
💞
چیزی نرم و ملایم روی صورتم کشیده میشود.چشمهایم را نیمه باز میکنم و میبندم.حرکات پی در پی و نرم همان چیز قلقلکم میدهد.دوباره چشم هایم رانیمه باز میکنم .نور اذیتم میکند.صورتم را سمت راست میگیرم
نجوایـےرامیشنوم:
_ عزیزم؟صدامومیشنوی!
تصویرتارمقابل چشمانم واضح میشود.مادرم خم میشود و پیشانےام رامیبوسد.
_ ریحانه!؟مادر!
پس چیزنرم همان دستان مادرم است.
فاطمه کنارش نشسته وبابغض نگاهم میکنم.پایین پایم هم علےاصغر نگاه معصومانه اش رابمن دوخته.ازبوی بیمارستان بدم می آید!نگاهم به دست باندپیچی شده ام می افتدو باز چشمهایم را با بـےحالےمیبندم.
💞
زبری به کف دستم کشیده میشود.چشمهایم را باز میڪنم.یک نگاه خیره و اشنا که ازبالای سر مراتماشا میکند. کف دست سالمم راروی لب هایت گذاشته ای!خواب میبینم!؟چندبار پلک میزنم.نه!درست است.این تویـے!باچهره ای زرد رنگ و چشمانےگود افتاده.کف دستم را گاها میبوسی و به ته ریشت میکشے!
به اطراف نگاه میکنم.توی اتاق توام!
یعنـےمرخص شدم!؟صدایت میلرزد..
_ میدونی چند روز منتظر نگهم داشتی!
ناباورانه نگاهت میکنم
_ هیچ وقت خودمو نمیبخشم.
یک قطره اشک مژه های بلندت رارها میکند.
_ دنبال چی هستی؟چیو میخواستی ثابت کنی!.اینکه دوست دارم؟آره! ریحان من دوست دارم...
صدایت میپیچد و...
.
.
وچشمهایم راباز میکنم.روی تخت بیمارستانم
پس تمامش خواب بود!
پوزخندی میزنم و از درد دستم لب پایینم را به دندان میکشم.
چندتقه به درمیخورد وتووارد میشوی باهمان چهره زرد رنگی که درخواب دیدم.اهسته سمتم می آیـے،صدایت میلرزد:
_ بهوش اومدی!
چیزی نمیگویم.بالای سرم مےایستےونگاهم میکنی.درد را درعمق نگاهت لمس میکنم
_ چهارروزبیهوش بودی!خیلےازت خون رفته بود..نزدیک بود که...
لب هایت میلرزد و ادامه نمیدهی.یک لیوان برمیداری وبرایم آب میوه میریزی..
_ کاش میدونستم کی اینکارو کرده...
باصدای گرفته درگلو جواب میدهم..
_ تو اینکارو کردی!
نگاهت درنگاهم گره میخورد.لیوان را سمتم میگیری.بغض رادر چشمهایت میبینم...
_ کاش میشد جبران کنم..
_ هنوزدیرنشده..عاشق شو!
.
#ادامه_دارد
.
من نه آنم که به تیغ ازتوبگردانم روی
امتحان کن به دوصدزخم مرا،بسم الله
💞
نویسنده این متن👆:
#میم_سادات_هاشمی👉
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
🌹 #رمان_عاشقانه_مذهبی_قسمت24 #هوالعشـــق❤ 🌹 دستےڪه سالم است راسمت صورتت مےآورم تا لمس کنم چیزی راکه
🌹
#رمان_عاشقانه_مذهبی_قسمت25
#هوالعشـق❤
🌹
_ هنوز دیر نشده!عاشق شو!
گرچه میدانم دیراست!گرچه احساس خشم میڪنم بادیدنت!اما میدانم دراین شرایط بدترین جبران برایت لمس همین عشق است!دهانت راباز میڪنےڪه جواب بدهـے ڪه زینب باهمسرش داخل اتاق مےآیند.سلام مختصری میڪنےوبایڪ عذرخواهےکوتاه بیرون میروی..
یعنےممڪن است دروجودت حس شیرین عشق بیدار شده باشد؟
💞
بیسکوئیت ساقه طلایـےام رادر چای فرو میبرم تانرم شود.ده روز است ازبیمارستان مرخص شده ام.بخیه های دستم تقریبا جوش خورده.اما دکتر مدام تاکید میکند که باید مراقب باشم.مادرم تلفن به دست ازپذیرائےواردحال میشود وباچشم و ابرو بمن اشاره میکند.سرتکان میدهم که +یعنےچے!؟
لب هایش را تکان میدهد که + مادر شوهرته!..دست سالمم را کج میکنم که یعنے+چیکار کنم!؟..و پشت بندش بالب میگویم+پاشم برقصم؟
چپ چپ نگاهم میکند و با دستےکه ازاد است اشاره میکند+ خاک توسرت!
بیسکوئیتم درچای میفتد ومن درحالےڪه غرغر میکنم به آشپزخانه میروم تایک فنجون دیگر بریزم.که مادرم هم خداحافظی میکند و پشت سرم وارد اشپزخانه میشود.
_ اینهمه زهرا دوست داره!تو چرا یذره شعور نداری؟
_ واخب مامان چیکار کنم!؟پاشم پشتک بزنم؟
_ ادب نداری که!...زود چاییتو بخور حاضر شو.
_ کجا ایشالا؟
_ بنده خداگفت عروسم یه هفتس توخونه مونده.میایم دنبالتون بریم پارکی جایے...هوابخوره!دیگه نمیدونه چقد عروسش بےذوقه!
_ عی بابا!ببخشید که وقتی فهمیدم ایشونن ترقه در نکردم.خب هرکس یجوره دیگه!
_ اره یکیم مثل معتادا دستشو بهونه میکنه میشینه رو مبل هی بیسکوئیت میکنه توچایـے.
میخندم و بدون اینکه دیگر چیزی بگویم ازاشپزخانه خارج میشوم و سمت اتاقم میروم. بسختی حاضر میشوم و بهترین روسری ام را سرمیکنم.حدود نیم ساعت میگذرد که زنگ در خانه مان به صدادرمی اید.ازپنجره خم میشوم و بیرون راتماشا میکنم.تو پشت دری.تیپ اسپرت زده ای!چادرم راازروی تخت برمیدارم و ازاتاقم بیرون مےآیم.مادرم دررا باز میڪندوصدایتان رامیشنوم
_ سلام علیکم.خوب هستید!
_ سلام عزیزمادر!بیاتو!
_ نه دیگه!اگرحاظرید لطفا بیاید که راه بیفتیم
_ منکه حاضرم!منتظراین...
هنوز حرفش تمام نشده وارد راهرو میشوم و میپرم جلوی در!
نگاهم میکنے
_ سلام!
مثل خودت سرد جواب میدهم
_ سلام..
مادرم کمک میکند چادرم راسرکنم و از خانه خارج میشویم. زهراخانوم روی صندلی شاگرد نشسته،دررا باز میکند و تعارف میزند تامادرم جلو بنشیند.
راننده سجاد است و فاطمه و زینب هم عقب نشسته اند.مادرم تشکر میکند وسوار میشود....
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
🔷🔹 آیةالله مظاهری:
○ #نمازشب انسان را به نور خداوند #متّصل میکند و او را نزد پروردگار محبوب مینماید.
○وقتی چنین شد، چشم و گوش و زبان و دست وی خدائی میشود.
○ افزون بر این، #مستجابالدّعوه میگردد و هرچه از خدای سبحان طلب نماید به او #عطا میفرماید.
○ وقتی مؤمن در #نيمههای_شب، با صرف نظر كردن از لذّت و شيرينی خواب، از جای خود برمی خيزد و نماز شب می خواند، #عنايت خاصی از سوی پروردگار عالم شامل حال او میشود.
❁✧ #نمازشب، برکت دنیا و نورانیت آخرت را برای اهل معرفت به ارمغان می آورد.
#نماز_شب_را_به_نیت_ظهور_میخوانیم💞
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🌸 با توکل به نامت یا الله
✨و چه مبارک و خجسته است
🌸روزی که با نام زیبای تو
✨و با توکل بر اسم اعظمت.
🌸آغاز می گردد یا رب العالمین
🌸 بسْم اللّٰه الرَّحْمٰن الرَّحیم
✨ الــهـــی بــه امــیــد تـــو
🌸 در این روز و این هفته
✨ پناهمان باش ای بهترین یاور
🌸🍃
🌷🌼🌷🌼🌷
🌺🧚♀️❗️امروز هرگاه خواستید کلمه ای ناخوشایند به زبان آورید، به کسانی فکر کنید که قادر به تکلّم نیستند.
❗️قبل از اینکه بخواهید از مزّه ی غذایتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که اصلاً چیزی برای خوردن ندارد.
❗️قبل از اینکه از همسرتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که در آرزوی داشتن همدم است.
❗️قبل از آنکه از فرزندانتان شکایت کنید، به کسی فکر کنید که آرزوی بچّه دار شدن دارد.
❗️قبل از آنکه شکایت کنید که چرا کسی خانه تان را تمیز نکرده یا جارو نزده، به آدم هایی فکر کنید که مجبورند شب را در خیابان بخوابند.
❗️پیش از نالیدن از مسافتی که مجبورید رانندگی کنید، به کسی فکر کنید که مجبور است همان مسیر را پیاده طی کند.
❗️ پیش از آنکه از شغل تان خسته شوید و از آن شکایت کنید به افراد بیکار و ناتوان و کسانی که در آرزوی داشتن شغل شما هستند فکر کنید.
🌷زندگی یک نعمت است، از آن لذّت ببرید، و ادامه اش دهید!🌷
💕❤️💕❤️
🌷۱.درروزه مستحبی:
اگرکاری که روزه راباطل میکند انجام نداده باشد
تاقبل ازاذان مغرب برای نیت روزه وقت دارد
🌷۲.درروزهی ماه رمضان
قبل ازاذان صبح بایدقصدروزه داشته باشدوگرنه ضمن اینکه آن روز راباید روزه دارباشد ونخورد ،قضایش راهم بایدبگیرد
🌷۳.برای روزه قضای رمضان اگرکاری که روزه راباطل کندانجام نداده باشد،تاقبل ازاذان ظهربرای نیت فرصت دارد
اگرتااذان ظهرنیت نکرده باشددیگرنمیتواندنیت روزه قضا بکند.
💕🧡💕🧡
❤️۱.نه تنها باید خودمان نمازبجاآوریم
بلکه باید خانواده رابه نمازتشویق کنیم
🌷وامر اهلک بالصلوه...۱۳۲ طه
خانواده تون را به نمازتشویق کنید
🌷یابنی اقم الصلوه...فرزندم نمازبپاداد
❤️۲.نه تنهابایدخودمان گناه نکنیم بلکه
بایدخانواده راازگناه نهی کنیم:
🌷قو انفسکم واهلیکم نارا.ً.. ۶سوره تحریم
خود و خانواده تان راازگناه و جهنم دورکنید
❤️۳.نه تنها بایدمسجدبرویم
بلکه بایدفرزندان رابه مسجدرفتن تشویق کنیم:
🌷اقیموا وجوهکم عندکل مسجد...مسجدبروید
🌷خذوزینتکم عندکل مسجد
زینتتون (فرزندتون)رامسجدببرید
💕💚💕💚
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🍃🌷اولین قدم برای موفقیت در همه مراحل
زندگی خوووودتی...
تصمیم بگیر که از امروز آیندهات رو بسازی👌
پیش بسوی یه شروع هفته عااالی🌷🍃
🌷🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💐مژده ای منتظران
🌺ماه خدا آمده است
💐ماه شبهای
🌺مناجات و دعا آمده است
💐ماه دلدادگی
🌺بنده به معبود رسید
💐بر سر سفره شاهانه
🌺گدا آمده است . . .
پیشاپیش حلول ماه پُر برکت
رمضان مبارکــــــــَ 🌺 🌙 🌺
🌺🍃
🌺🌺🌺
میزنم سبزه گره تا گره ای وا گردد
سالمان سال ظهور گل زهرا گردد
میزنم سبزه گره نیتم اینست خدا
یوسف گمشده ارض و سماء برگردد
میزنم سبزه گره سبز شود دست دعا
وانکه رفتست زدستم بدعا برگردد
غیبت یار سفرکرده بلایی ست عظیم
عاشقان سبزه ببندید بلا برگردد....
🌺
اللهمَّ عَجِّل لِوَلیک الفَرَج
🌺🌺🌺
۱۳ بدَر یعنی:
تمام سیزده معصوم چشممان به در است تا بیایی
اَللهُمَّ عَجِل لِوَلیکَ الفَرج بِحَقِّ الفاطِمَه الزَهراء
💥💥
💕🧡💕🧡
🌺فرازی از مناجات شعبانیه امیرالمومنین علیه السلام:
🍀 إِلٰهِى لَمْ يَكُنْ لِى حَوْلٌ فَأَنْتَقِلَ بِهِ عَنْ مَعْصِيَتِكَ إِلّا فِى وَقْتٍ أَيْقَظْتَنِى لَِمحَبَّتِك، وَ كَما أَرَدْتَ أَنْ أَكُونَ كُنْتُ...
🍃 پروردگارا، هیچ نیرویی ندارم تا خود را بهوسیله آن از عرصه گناه بیرون ببرم،
مگر آنگاه که به وسیله محبّتت (از خواب غفلت) بیدارم سازی.
و (از برکت محبت تو) همانی بشوم که تو می خواهی!
📚مناجات شعبانیه. مفاتیح الجنان.
👈 نیروی محبت این قدرت را دارد که انسان را تغییر دهد و او را شبیه محبوبش کند.
لذا هرچه انسان، در وادی محبت خدا و حجت او پیش برود، به مولایش نزدیکتر و از گناه دورتر خواهد شد.
✋ راه محفوظ ماندن از گناه، غرق شدن در محبت امام زمان علیهالسلام است که همان محبت خداست.❤
وَ مَنْ أَحَبَّكُمْ فَقَدْ أَحَبَّ اللَّهَ✨
💕💚💕💚
پروانه های وصال
امر به معروف و نهی از منکر{۴۳} 1) «ان الامر بالمعروف و النهی المنکر لا یقربان من اجل و لا ینقصان م
امر به معروف و نهی از منکر{۴۴}
گفتار ششم ـ امر به معروف و نهی از منکر و اقامه حدود
در روایتهای شماره 2و 3 قسمت «الف» گفتار اول و شماره «2» قسمت «د» گفتار اول و حدیث قسمت «ب» گفتار سوم ملاحظه شد که گاهی فریضهی امر به معروف و نهی از منکر با فریضهی دیگری به نام «اقامهی حدود» یا «حفظ حدود» و یا «اقامهی امر خداوند» تکمیل گردیده است. روشن است که اقامه حدود خود نوعی نهی از منکر میباشند منتها این مرتبهی از نهی از منکر، دارای ویژگی خاصی است و به همین علت در کتابهای فقهی باب خاصی به آن اختصاص یافته است.[65] اقامه حدود خود دارای شرایط خاصی میباشد و وظیفهی همگانی نیست؛ بلکه به عهدهی فقها، حاکمان شرع و رهبران جامعه است که به اقامه حدود الهی بپردازند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎬 #کلیپ «فتنههای آخرالزمان»
🔸چرا کسی که مودت اهل بیت رو داره فتنه میکنه⁉️
فتنه های آخرالزمان
امام مظلوم ، امام مقتدر ...
#پناهیان
#فتنه
#اخرالزمان
#دجال
#تلنگر
علامه جعفری(ره):
اگر میخواهید بدانید یک انسان چقدر ارزش دارد ببینید به چه چیزی علاقه دارد و به چه چیزی عشق
میورزد.
کسی که عشقش ماشینش است ارزشش به همان میزان است اما کسی که عشقش خداست، ارزشش اندازه خداست.
💕💜💕💜
✍این مطلب رو حتما بخوانید محشره!!😅
📔کتاب مکر زنان
روزی نزدیک غروب کتاب فروش دوره گردی در کریاس (ایوان) خانه ای چشمش به زن خوشروئی میخورد و برای فریفتن وی شروع به داد زدن کتاب مکر زنان میکند.
زن که مقصود کتاب فروش را در می یابد اظهار علاقه به کتاب کرده به این شرط که به خانه آمده برایش بخواند و پس از پسند بخرد.
کتاب فروش از خدا خواسته داخل خانه شده زن به اطاقش کشیده در خانه را بسته کنارش به گوش دادن مطالب کتاب می نشیند و در این موقع صدای در خانه بلند میشود.
زن به کتاب فروش میگوید که صدای در زدن شوهرش میباشد و او را داخل صندوق کرده درش را قفل زده و در خانه را باز میکند.
شوهرش که چاروادار و مست و خراب آمده بود زن را به مواخذه کشیده که چرا او را پشت در گذاشته است و زن میگوید مهمان داشته است و برایش ماجرا را از اول تا آخر تعریف میکند و اینکه اکنون در صندوق میباشد.
مرد چاقویش را کشیده و نعره زنان از زن میخواهد که در صندوق را باز کند و زن کلید را تسلیمش میکند و همچی که کلید را در مشت شوهر میگذارد میگوید مرا یاد و تو را فراموش.
و ماجرا را لوث میکند. مرد هم تصور میکند که این حیله ای بوده که زن بدان واسطه شرطی را که با هم سر شکستن جناقی کرده بودند ببرد.
پس خندیده و کلید را به طرف زن پرت میکند و شام و چای و چپق و غیره برگذار میشود و به خواب میرود.
زن هم به سراغ کتابفروش رفته درب صندوق را باز میکند و از خانه بیرونش انداخته و میگوید این فصل را هم به کتابت اضافه کن...
💕💙💕💙
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
❇️🌷 بخشی از زندگینامه عارف واصل حضرت آیت الله بهجت
🔷 کودکی و نوجوانی این عارف بزرگ...
📷 بخش اول مستند آن مرد بسیار....
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥افشا صدها عکس و سند و ایمیل پسر رئیس جمهورامریکا توسط یک تعمیرکار لپتاپ
.