وقتی حال دلت خوبه که ذهنت آروم باشه
وقتی ذهنت آرومه که مشکلی نداشته باشی
وقتی مشکلی نداری که زندگیت رو روال باشه
وقتی زندگیت رو رواله که آرزویی نداشته باشی
تمام بخش های این دنیا به هم وصل شدن
بگرد نقطه ابتدایی رو پیدا کن
از همون اول شروع کن به ساختن
برو جلو تا هم حال دلت خوب باشه و هم ذهنت آروم
و هم اینکه هیچ آرزویی نمونده باشه برات
و زندگیت بدون مشکل رو روال باشه
#پیمان_چینی_ساز
💕🧡💕🧡
#کوکتل_هفت_میوه
توت سیاه 1/2 پیمانه
ماست یونانی 1/2 قاشق غذاخوری
آب مقداری
بلوبری 1/2 پیمانه
موز یخ زده نصف عدد
ماست یونانی 1 قاشق غذاخوری
اسفناج یخ زده 1 پیمانه
آناناس 1 پیمانه
انبه 1 پیمانه
نارنگی 1 پیمانه
توت فرنگی یخ زده 1 پیمانه
داخل مخلوط کن توت سیاه و 1/2 قاشق غذاخوری ماست یونانی و مقدار کمی آب بریزید و مخلوط کنید
داخل مخلوط کن بلوبری و موز یخ زده و مقداری آب بریزید و مخلوط کنید
اسفناج را داخل مخلوط کن بریزید و مخلوط کنید
آناناس را داخل مخلوط کن بریزید و مخلوط کنید
انبه و نارنگی را داخل مخلوط کن بریزید و مخلوط کنید
توت فرنگی یخ زده را داخل مخلوط کن بریزید و کمی به به آن اضافه کنید و مخلوط کنید
داخل یه ظرف مناسب مخلوط هارو بریزید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👩🍳#پنیر_خونگی👩🍳
از خوشمزگی این پنیر هر خیلی راحت میتونید تو خونه د
مواد لازم👇🏻👇🏻👇🏻
_ ۴ لیتر شیر پر چرب
_۱۶ قاشق غذاخوری سرکه سفید
(به ازای هر یک لیتر شیر ۴ قاشق غذاخوری سرکه)
یا میشه برای ۴ لیتر شیر، دو سوم پیمانه آبلیمو ترش تازه بزنید
یا میشه برای ۴ لیتر شیر، یک کاسه ماست ترش بزنید
_نمک به مقدار لازم
_کره پنجاه گرم
_شیر چند قاشق
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
واقعا توی تابستون هیچی مثل یه لیموناد خنک و تگری عطش رو برطرف نمیکنه پس اگر دنبال یه نوشیدنیِ تابستونیِ ساده هستید بهترین انتخاب همینه😋
.
✅مواد لازم برای سیروپ یا شربت👇
شکر! :۲لیوان
آب: ۲لیوان
رنده پوست لیموترش:۱ق.غ(فقط
قسمت سبز)
✅مواد لازم برای لیموناد👇
آبِ لیموی تازه
چند برگ نعنای تازه
یخ
شربت
چند برش لیمو
آب گاز دار یا اسپرایت
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#کشک_بادمجون
بادمجون: ۱ کیلوگرم
گوجه فرنگی: ۰.۵ کیلوگرم
پیاز: ۱ عدد
سیر: ۱ بوته
کشک: ۱ پیمانه
گردو: به مقدار لازم (حدود ۱ پیمانه)
فلفل سیاه، زردچوبه، نعناع خشک و نمک: به مقدار لازم
بادمجون ها را بعد شستن، پوست گرفتن و برش دادن، آغشته به نمک می کنیم و برای دو ساعت کنار می گذاریم تا آب بندازه و تلخی آن گرفته شود.بعد خشک کردن بادمجون ها آنها را داخل روغن مایع سرخ می کنیم.پیاز ها را نگینی ریز کرده و داخل روغن تفت می دهیم، پس از طلایی شدن، سیر رنده شده، فلفل و زردچوبه را اضافه می کنیم و تفت می دهیم، پوره گوجه فرنگی و بادمجون ها و یک لیوان آب اضافه کرده و در حین پخت غذا، بادمجون ها را له می کنیم، بعد از خشک شدن آب و به روغن افتادن غذا، نعناع داغ، گردو و کشک را اضافه می کنیم و هم می زنیم، پس از ۱۵-۱۰ دقیقه غذای ما آماده هست.
✦
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 ای کاش حرف نزدن بلد بودیم؛ علی کریمی علیه علی کریمی
🔻 اخیرا علی کریمی با انتشار استوریای در کمال بیانصافی به نذریهای ماه محرم کنایه زده است.احتمالا این صحبت ایشان از کم اطلاعی و عدم آگاهیشان سرچشمه میگیرد
🔹لازم است بدانید که خانوادههای نه شیعه و نه مسلمان، بلکه ارمنی وجود دارند که نذری روضهی امام حسین را با فریز کردن در غذای چند وقت خود به عنوان تبرک استفاده میکنند. لازم است بدانید که این نذریها به خیلی از افراد مستمندی میرسد که در ایام دیگر سال توان تهیهی اینچنین غدایی را ندارند.
🔹او که روزی خود برای امام حسین نذری میداد به خوبی میداند این نذری توسل به امام است و چه معجزاتی داشته اما در کمال بی انصافی شبهاتی را مطرح کرده که حتی آنها که مسلمان نیستند با کمی انصاف میدانند که صحیح نیست. اقدام امرورز علی کریمی علیه همان کریمی دوست داشتنی سابق است.
🔹پیامبر(ص) میفرمایند: خوشا به حال آن که زیادی مالش را انفاق کند و زبان خود را از زیاده گویی باز دارد.(کافی، ج ۲، ص ۱۴۴)
روضه - حاجمحمود کریمی.mp3
4.02M
📝 روضه بسیار سنگین امام حسین علیه السلام 😭😭
👤 حاج محمود کریمی
◼️ ویژهٔ #عاشورا
🔺روز عاشورا چطور به هم تسلیت بگوییم؟
امام محمدباقر(علیه السلام)
در این باره میفرمایند 👆🏻👆🏻
#قانون_فراق😭😭
#ثروت_ایمان
*مقبل کاشانی*(۱)
شاعری بوده که خیلی آرزوی زیارت امام حسین علیه السلام رو داشته اما از نظر مالی در مضیقه بوده.
هر وقت سایر افراد کربلا می رفتند اشک حسرت می ربریخته و آرزوی زیارت ارباب بی کفنش رو داشته.
یک روز یکی از دوستان خرج سفرش رو تقبل میکنه و از کاشان راه میفتن به سمت کربلا.
در راه و نزدیکی های گلپایگان دزدان، قافله رو تاراج میکنند.
یک عده از افراد بر میگردند کاشان.
یک عده هم میرن سمت گلپایگان و از اونجا با توجه به اعتباری که داشتند و یا از فامیلاشون پول قرض میکنن و سفر رو ادامه میدن .
اما مقبل در گلپایگان نه آشنایی داشت و نه اعتباری.
از یک طرف هم دوست نداشت دیگه راهی رو که اومده برگرده. دلش هوای امام حسین علیه السلام رو داشت.
با خودش می گفت یک قدم نزدیکتر به امام حسین علیه السلام هم یک قدمه.
همینجا میمونم کار میکنم تا خرج ادامه سفرم جور بشه.
چند وقتی تو گلپایگان موند تا محرّم از راه رسید .
مثل همه شیعیان در مجالس عزاداری شب و روز محرّم شرکت میکرد تا اینکه شب عاشورا شد، اشعاری رو که سروده بود در شب عاشورا خوند و غوغا کرد ….
همون شب پس از اتمام مجلس و در عالم رویا خواب دید مشرّف شده به کربلا و وارد صحن شد . خواست بره طرف ضریح که از ورودش جلوگیری کردن.
*مقبل میگه* ؛ با خودم گفتم خدایا نباید در رابطه با دخول به حرم کسی دیگری را مانع شوند .
یکی گفت درست میگویی مقبل اما الان فاطمه زهرا (س) و خدیجه کبری(س) و آسیه و هاجر و ساره با عده ای از حوریان در حرم مشغول زیارتند چون تو نامحرمی اجازه ورود نخواهی داشت .
پرسیدم توکیستی ؟ گفت : من از فرشتگان حافّین هستم ، حالا برای اینکه ناراحت نشوی بیا تا تو را به قسمتهای دیگر حرم هدایت کنم .
در سمت غربی صحن مطهر مجلسی با شکوه بود .
از وی راجع به حاضرین در مجلس سوال کردم .
گفت : پیامبرانند از آدم تا خاتم که همه برای زیارت قبر سید الشهدا (ع)آمده اند.
*مقبل میگه* : حضرت رسول صلی الله علیه و آله را دیدم که فرمود بروید به محتشم بگویید بیاید.
ناگاه دیدم محتشم با همان قیافه ، قدی کوتاه و چهره ای نورانی و عمامه ای ژولیده وارد شد.
حضرت به منبری که در آنجا بود اشاره فرمودند که ای محتشم برو بالا و هر چه بالا میرفت
حضرت میفرمود برو بالاتر تا پله نهم رسید ایستاد ومنتظر دستور پیامبر بود.
حضرت فرمود ای محتشم امشب شب عاشوراست ، از آن اشعار جانسوزت بخوان.
و محتشم شروع کرد به خواندن اشعارش :
*کشتی شکست خوردهٔ طوفان کربلا*
*در خاک و خون طپیده میدان کربلا*
*گر چشم روزگار بر او زار میگریست*
*خون میگذشت از سر ایوان کربلا*
*نگرفت دست دهر گلابی به غیر اشک*
*زآن گل که شد شکفته به بستان کربلا*
*از آب هم مضایقه کردند کوفیان*
*خوش داشتند حرمت مهمان کربلا*
*بودند دیو و دد همه سیراب و میمکید*
*خاتم ز قحط آب سلیمان کربلا*
*زان تشنگان هنوز به عیوق میرسد*
*فریاد العطش ز بیابان کربلا*
- اینجا بود که صدای گریه و ناله از پیامبران بلند شد …
حضرت رسول صلی الله علیه و آله گریه کنان می فرمود :
ای پدران من ای عزیزان ببینید با فرزندم حسین چه کرده اند ، آب فراتی که همه حیوانات از آن مینوشند بر فرزندم حرام کردند . سپس اشاره کرد که محتشم باز هم بخوان .
*محتشم ادامه داد :*
*روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار*
*خورشید سر برهنه برآمد ز کوهسار*
- در این لحظه گریه آنقدر زیاد شد که گویی صدای گریه به عرش میرسید.
محتشم خواست تا پایین بیاید حضرت فرمود ؛
باز هم بخوان زیرا هنوز دلها از گریه خالی نشده.
محتشم اطاعت امر کرد و در حالیکه عمامه اش را از سر برداشت و فریاد کنان صدا زد یا رسول الله :
*این کشتهٔ فتاده به هامون حسین توست*
*وین صید دست و پا زده در خون حسین توست*
*این نخل تر کز آتش جان سوز تشنگی*
*دود از زمین رسانده به گردون حسین توست*
*این ماهی فتاده به دریای خون که هست*
*زخم از ستاره بر تنش افزون حسین توست*
- با رسیدن محتشم به این قسمت از اشعارش رسول الله غش کرد و انبیا همه بر سر میزدند و گریه میکرند.
و مَلَکی این شعر محتشم را میخواند:
*خاموش محتشم که دل سنگ آب شد*
*بنیاد صبر و خانهٔ طاقت خراب شد*
*خاموش محتشم که از این حرف سوزناک*
*مرغ هوا و ماهی دریا کباب شد*
- محتشم لب فرو بست و از منبر پایین آمد.
پس از ساعتی که مجلس به حالت عادی بازگشت پیامبر (ص)عبای خود را بر دوش محتشم انداخت.
*مقبل کاشانی*(۲)
*مقبل میگوید* : من هم شاعر اهل بیت بودم و دوست داشتم پیامبر به من هم بگوید تو هم اشعارت را بخوان . هر چه انتظار کشیدم نفرمود .
مایوسانه از حرم خارج شدم که دیدم حوری مرا صدا میزند ای مقبل ، فاطمه زهرا سلام الله علیها به نزد پدر آمد و فرمود به مقبل هم بگویید تا اشعارش را بخواند.
*مقبل گوید* رفتم روی منبر پله اول ولی دیگر پیامبر(ص) به من نفرمود برو بالاتر فهمیدم مقام محتشم از من خیلی بالاتر است. شروع کردم به خواندن اشعارم:
*نه ذوالجناح دگر تاب استقامت داشت*
*نه سید الشهداء بر جدال طاقت داشت*
*هوا زجور مخالف چو قیرگون گردید*
*عزیز فاطمه از اسب سر نگون گردید*
*بلند مرتبه شاهی ز صدر زین افتاد*
*اگر غلط نکنم، عرش بر زمین افتاد*
تا این اشعار را خواندم حوریه ای آمد و گفت مقبل دیگر نخوان که زهرا سلام الله علیها
غش کرد .
مقبل گوید : از منبر فرود آمدم و پیامبر (ص) به عنوان صله چیزی به من عطا نفرمود .
ناگهان امام حسین علیه السلام را درهمان حالت رویا دیدم که ازآن حلقوم بریده صدا زد :
ای مقبل من خودم خلعت تو را خواهم داد .
مقبل گوید در این حال از خواب بیدار شدم .
فردای آن روز قافله ای به قصد زیارت کربلا حرکت کرد و مرا همراه خود بردند.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪️ چـــرا همهی ما ماجرای اضطرار و غربت امام را میشنویم، اغلبمان به گریه میافتیم،
امــا فقط عدهی کمی قادرند تصمیمی جدی بگیرند، و برای یاریاش کاری کنند ؟
#استاد_شجاعی
#اَلَّلهُمعجِّللِوَلیِڪَالفرَج
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
غریبی امام زمان😭😭
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
وای من از عاشوراست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎧 پادکست
مناسبت: روز عاشورای حسینی
موضوع امروز: «پیامهای #عاشورا»
روز دوشنبه، ١۴٠١/٠۵/١٧
آنچه از حسین (ع)که کمتر به ما گفتهاند
امام حسین را فقط در چند ساعت آخر زندگیاش خلاصه کردهایم در حالی که از ۵۷ سال زندگی او بی خبریم.
✅امام حسین در جنگهای جمل و صفین، مثل سربازهای ساده در میدان جنگ حاضر شد؛ در حالی که میتوانست به بهانه آقازاده بودن، خود را از رزم، معاف کند.
✅امام حسین عاشقانه خانوادهاش را دوست داشت و به آنها محبت میکرد و حتی برای همسرش رباب، شعر عاشقانه میسرود.
✅در حال اعتکاف و طواف خانه خدا، شخص مقروضی از ایشان تقاضای کمک کرد و امام حسین اعتکاف خود را شکست تا از طلبکار، تقاضای مهلت کند.
✅هیچگاه هیچ پست و مقامی را از پدر خود که حاکم تمام ممالک اسلامی بود طلب نکرد. امام حسین کشاورز بود و هر روز بر روی اراضی خود کار میکرد.
✅در ماجرای صلح امام حسن با معاویه، با برادرش همراهی کرد و سخن هیچ مخالفی را نپذیرفت. پس از شهادت برادر نیز تا زمان مرگ معاویه به پیمانی که معاویه بارها آن را شکسته بود، متعهد ماند.
✅هیچگاه هیچ سائلی از خانه او دست خالی بر نمیگشت و نه تنها به فقرا کمک میکرد بلکه آنها را از گدایی بی نیاز میکرد.
✅در ماجرای خاکسپاری امام حسن، به خاطر جلوگیری از نزاع، به دفن نشدن برادرش در کنار رسولالله رضایت داد.
✅کنیز خود را به خاطر اینکه یک دستهگل به ایشان هدیه داد، آزاد کرد.
✅وقتی بردهای را دید که به یک سگ غذا میدهد، او را از اربابش که یهودی بود خرید و همانجا آزاد کرد. مرد یهودی و همسرش با دیدن مرام حسین، همانجا مسلمان شدند.
✅در ماجرای بیعت اجباری با یزید، در حالی که میتوانست مثل عبداللهبنزبیر در مکه پناهنده شود، اینکار را نکرد تا حرمت کعبه خدشهدار نشود.
✅وقتی به سپاه هزار نفری حربنیزید ریاحی برخورد کرد، نه تنها از عطش لشکریان دشمن سوءاستفاده نکرد بلکه همه لشگریان دشمن را سیراب کرد. حتی امامحسین دستور داد که اسبهای دشمن را هم سیراب کنند.
✅وقتی که فهمید مردم کوفه از بیعت خود برگشتهاند، برای جلوگیری از جنگ و خونریزی به دشمن گفت که از رفتن به کوفه منصرف شده و برمیگردد ولی ابنزیاد مخالفت کرد.
✅وقتی حربنیزید ریاحی به دستور ابنزیاد، اجازه بازگشت به امام حسین نداد، اصحاب به ایشان پیشنهاد دادند که با لشکر کوچک حُر بجنگند و از مهلکه فرار کنند ولی حضرت سیدالشهداء فرمود:
من شروع کننده جنگ نیستم.
✅در حالی که تعداد سربازان ایشان کمتر از صد نفر بود، به آنها فرمود هر کسی که بدهکار است نمیتواند با ما باشد و دو نفر از سربازان، به همین دلیل شبانه از امام حسین جدا شدند.
✅زمین کربلا را شصت هزار درهم از صاحبان آن خرید و به همانها بخشید تا خون او در زمین دیگران ریخته نشود.
✅مردم در هنگام دفن امامحسین، آثار زخمهایی کهنه بر دوش ایشان دیدند. امام سجاد فرمودند این زخمها اثر کیسههایی است که پدرم شبانه به منزل نیازمندان میبُرد.
#امام_حسین
─┅─═इई 🖤🖤🖤ईइ═─┅─
🔹🔷 مردى خدمت #امام_حسين عليه السلام آمد وعرض كرد:
♨️ من مردى گنهكارم و قدرت ترك گناه ندارم. مرا موعظه اى كن.
🔸🔶 سيدالشهدا عليه السلام فرمود: پنج كار انجام بده و هر چه مى خواهى گناه كن:
1️⃣ اوّل: رزق و روزى خدا را نخور، هر چه مى خواهى گناه كن.
2️⃣ دوم: از ولايت و قلمرو حكومت خدا بيرون برو، هر چه مى خواهى گناه كن.
3️⃣ سوم: جايى را پيدا كن كه خدا تو را نبيند، هر چه مى خواهى گناه كن.
4️⃣ چهارم: وقتى فرشته مرگ (عزرائيل) براى قبض روح تو مى آيد، او را از خودت دور ساز، هر چه مى خواهى گناه كن.
5️⃣ پنجم: وقتى مالك دوزخ تو را وارد جهنّم مى كند، اگر مى توانى وارد نشو، و هر چه مى خواهى گناه كن
📗بحارالانوار، ج 75، ص 126
─┅─═इई 🖤🖤🖤ईइ═─┅─
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
▪امان از دل زینب (س)
▪ﺍﻱ ﺍﻫﻞِ ﻋﺰﺍ
▪ﺷﺎﻡ ﻏﺮﻳﺒﺎﻥِ حسین اﺳﺖ
▪ﺯﻫﺮﺍ(س)ﺑﻪﺟﻨﺎﻥ
▪ﻭﺍﻟﻪ ﻭﺣﻴﺮﺍﻥِ ﺣﺴﻴﻦ است
▪ﺩﺭﻣﻘﺘﻞِ ﺧﻮﻥ
▪ﺑﻮﺳﻪ ﺑﻪ ﺭﮒﻫﺎﻱ ﺑﺮﻳﺪﻩ
▪ﺯﺩ ﺯﻳﻨﺐ (س)
▪ﻭ ﺍﻛﻨﻮﻥ ﺳﺮِﭘﻴﻤﺎﻥِ ﺣﺴﻴﻦ اﺳﺖ
▪شام غریبان
▪حضرت اباعبدالله تسلیت باد
🥀🍃