فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻#لیدر اغتشاشات: در ایران آینده الله را نابود می کنیم!
👈 ستاره فخرآور خواهر امیرعباس فخرآور یکی از عناصر ضد انقلاب ساکن آمریکا که خودش نیز یکی از لیدرهای اغتشاشات اخیر می باشد با منتشر کردن توییتی اعلام کرد آرزوی آنان حذف صدای اذان در ایران، و حذف الله از آسمان ایران است!
🔹 جالب اینجاست همین فرد و برادرش مشغول تبلیغ و حمایت از مولوی عبدالحمید هستند! چرا باید آرزومندان نابودی اسلام، این روزها مبلغ مولوی عبدالحمید و دوستان شوند؟#برای_ایران #فاطمیه
🌷ارتباط با قرآن،مسجد،اهل علم:
🌷۱.فاقرؤاماتیسرمن القرآن.۲۰مزمل
هرچقدرمیتوانید قرآن بخوانید.
🌷۲.اقیموا وجوهکم عندکل مسجد۲۹اعراف
به مسجدبرویدوبه خداتوجه کنید
🌷خذوا زینتکم عندکل مسجد...۳۱اعراف
زینتتون یعنی فرزندانتون رابه مسجدببرید
🌷۳.فاسئلوا اهل الذکران کنتم لاتعلمون
ازاهل علم سوال کنیداگرنمیدانید۴۳نحل،۷انبیا
🌷ارکعوا مع الراکعین.۴۳بقره
🌷ارکعی مع الراکعین.۴۳آل عمران
نمارتان راباجماعت بجاآورید
🍁🍂❤️🍂🍁
🌷قانع کننده ترین جواب برای دوسوال:
🌷۱.هدف آفرینش چیست؟
لعلکم تفلحون...خوشبختی ما.۲۰۰آل عمران
راهش چیست؟
اتقوالله راهش ترک گناه است.۲۰۰آل عمران
چگونه بایدباتقواشد؟
اعبدوا ربکم...لعلکم تتقون.۲۱بقره
راه باتقوا شدن،عبادت خداست.
🌷۲.چرابایدنمازبخوانیم؟
🌷اگربه وسیله نماز به خدا وصل نشویم شیطان به ماوصل میشود:
ومن یعش عن ذکرالرحمن نقیض له شیطانا فهوله قرین...۳۶زخرف
هرکس نمازنخواند،شیطان همدمش میشود
🍁🍂❤️🍂🍁
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
پنکیک کشمشی😍😋
• فکر نکنم تا حالا این مدل پنکیک رو خورده باشید ولی حتما حتما امتحان کنید بافت نرم و پنبه ای داره و طعمش عالیه
مواد لازم
تخم مرغ یک عدد
آرد یک لیوان
شیر یک لیوان
شکر سه ق غ
روغن مایع دو ق غ
بکینگ پودر یک و نیم ق چ
زعفران دم کرده یک ق غ
وانیل نوک ق چ
کشمش یک سوم لیوان
تمام مواد رو مخلوط کنید تابه رو فقط کمی چرب کنید و بزارید خوب داغ بشه اندازه نصف ملاقه داخل تابه بریزید روش که حباب زد می تونید برگردانید
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#سمبوسه_سوخاری😍😋
ران يا سينه مرغ به مقدار لازم
سس خردل و سس كچاپ از هر كدام يك الى دو قاشق غذاخورى
نمك مقدارى
پودر پاپريكا و ادويه مورد دلخواهتون مقدارى
دو تخم مرغ
روغن به مقدار لازم
نكات قابل توجه اين سمبوسه:
ميتوان بجاى سس ها از سس بشامل استفاده كرد
جايگزين سس:
سس بشامل دو قاشق غذاخورى
(تركيب دو قاشق غذاخورى آرد سفيد و مقدار كمي كره و يك ليوان شير و نمك و فلفل سياه و در صورت دلخواه كمي زردچوبه يا زعفران را ٥دقيقه روى حرارت درست كنيد تا مثل فرني شود)
مواد لاى سمبوسه را ميتوانيد بسته به ذائقه خودتون تغيير دهيد مثل مايه كاكارونى درست كنيد يا سيب زمينى آبپزو سبزيجات معطر را براى لاى نان استفاده كنيد پنيرپيتزا سليقه اى هست
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#دسر_سارای_تاتلیسی😍😋
شیر ۴ لیوان
آردگندم نصف لیوان
نشاسته گل ۴قاشق غذاخوری
شکرنصف لیوان
کره ۲۰گرم
وانیل نصف قاشق چایخوری
گلاب درصورت دلخواه ۳قاشق غذاخوری
خلال بادام بوداده شده به میزان لازم
توضیحات:حتماشیرسردباشه بهش اردونشاسته رواضافه کنید
حرارت حتماکم باشه ،مدام هم بزنیدوحوصله به خرج بدین
داخل لیوانهاروچرب کنیدبعدازبستن وبرش دادن داخل بادام بوداده شده بغلتونیدوروشوبانوتلایاگاناش تزیین کنید.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#ران_مرغ_سوخاری
#کراکر_مرغ
2 عدد ران مرغ
2 لیوان چیپس ذرت(یا کورن فلکس ذرت)
1 ق چ نمک
فلفل کمی
1 ق غ پودر سیر
1 فنجان آب 1 عدد برگ بو
روغن برای سرخ کردن
مواد مرینت کردن ران مرغ:
یک عدد تخم مرغ
آرد سفید 60 گرم ⠀
آب مرغ 40 میلی لیتر (40گرم)
ابتدا چیپس ذرت را در یک کیسه بریزیدوباگوشت کوب خرد کنید.
طبق ویدئو با چاقو روی ران مرغ رابرش بزنید و نمک· فلفل· پودر سیررا خوب به رانها بمالید.
در تابه رانها را با پوست گذاشته بدون اضافه کردن روغن و بزارید تا مرغ کمی سرخ شود و مرغ را برگردانده وبرگ بو و آب را اضافه و در تابه را گذاشته و میزاریم حدود 8 دقیقه روی حرارت بماند. بعد رانها را بزارید خنک بشه و مقدار آبی که از مرغ مانده(40 گرم) را با تخم مرغ و آرد سفید مخلوط کنید و رانها را خوب به این سس آغشته کنید و بعد در چیپس ذرت بغلطانید ودر آخر درروغن شناور داغ سرخ کنید.
میتونید با دماسنج آپزی درجه حرارت روغن را با 170 تنظیم کتید تا ران مرغها به بهترین شکل سرخ شوند.
🌷#شهید_حاج_احمد_کاظمی:
دلتون رو گرفتار این پیچوخم
#دنیا نکنید، این پیچوخم دنیا
انسان رو به باتلاق میبرد و
گرفتار میکند، ازش #نجات
هم نمیشه پیدا کرد.
☘#امام_علی(علیهالسلام):
مَن غَلَبَ عقلُه هواه أفلَحَ؛
کسی که عقلش بر هوای نفسش غالب شود، #رستگار است.
📚 غررالحکم ، ح ۸۳۵۷
👌حقّاً که خود #امیرالمومنین اصلیترین رستگار عالَم هستند.
«فُزتُ و ربّ الکعبه»
🌷آیتالله #بهجت(ره):
📌 ما اگر خدا را همهجا #حاضر و ناظر ببینیم، چگونه باید باشیم؟! از نگاه یک انسان عادی هراس داریم و به خاطر عدم اطلاع افراد معمولی در را میبندیم، بلکه از طفل #حیا میکنیم؛ چه رسد به نظر خدا. با توجه به «فَلْیأْخُذْها وَ لَوْ مِنَ الْکافِرِ» از این ماجرا باید عبرت بگیریم که در برابر ذاتی که حیلولت و جدایی او از ما محال است و در همهجا حاضر و بر ما ناظر است، چگونه باید باشیم و مرتکب معاصی نشویم؟! هرقدر این درک حضور تقویت شود، انسان محفوظتر و مأمونتر است؛ و هرقدر تضعیف شود، مصونیت و مأمونیت او کمتر است.
📚 در محضر آیت الله بهجت(ره)، ج۱، ص۳۵۴
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
👆چند دقیقه درمورد علت اصلی جفتک انداختن فرخ نژاد.
الگوی فرخ نژاد چه کسی هست!؟
پرسیدند: #برڪت_در_مال_یعنی_چه ؟
در پاسخ، مثالی زد و فرمود:
گوسفند در سال دوبار زایمان می کند
وهربار یک بره به دنیامی آورد؛
سگ در سال دو بار زایمان میکند
و هر بار هم حداقل 6-7 بچه؛
بهطور طبیعی شما باید گلههای
سگ را ببینید که یک یا دو گوسفند
در کنار آن است.
ولی در واقع برعکس است.
گله های گوسفند را می بینید و یک یا
دو سگ در کنار آنها ...
چون خداوند برکت را در ذات گوسفند
قرار داد و از ذات سگ برکت را گرفت .
#مال_حرام اینگونه است . . .
فزونی دارد ولی #برکت_ندارد.
✨﷽✨
#پندانه
✍ناشنوایی خواست به احوالپرسی بیماری برود. با خودش فکر کرد که نباید به دیگران درباره ناشنواییاش چیزی بگوید و برای آن که بیمار نیز متوجه نشود که او صدایی را نمیشنود باید از پیش پرسشهای خود را طراحی کند و جوابهای بیمار را حدس بزند. پس در ذهنش گفتگویی بین خودش و بیمار طراحی کرد. با خودش گفت «من از او میپرسم حالت چطور است و او هم خدا را شکر میکند و میگوید، بهتر است. من هم شکر خدا میکنم و میپرسم برای بهتر شدن چه خوردهای؟ او لابد غذا یا دارویی را نام میبرد. آنوقت من میگویم نوش جانت باشد.
میپرسم، پزشکت کیست و او هم باز نام حکیمی را میآورد و من می.گویم قدمش مبارک است و همه بیماران را شفا میدهد و ما هم او را به عنوان طبیبی حاذق میشناسیم. مرد ناشنوا با همین حساب و کتابها سراغ همسایهاش رفت و همین که رسید، پرسید حالت چطور است؟ اما همسایه بر خلاف تصور او گفت: دارم از درد میمیرم. ناشنوا خدا را شکر کرد. ناشنوا پرسید: چه میخوری؟ بیمار پاسخ داد: زهر! زهر کشنده! ناشنوا گفت: نوش جانت باشد. راستی طبیبت کیست؟ بیمار گفت: عزرائیل! ناشنوا گفت: طبیبی بسیار حاذق است و قدمش مبارک.
مردم ناشنوا سرانجام از عیادت دل کند و برخاست که برود اما بیمار بد حال شده بود و فریاد میزد که این مرد دشمن من است که البته طبیعتا همسایه نشنید و از ذوقش برای آن عیادت بینظیر کم نشد. بسیاری از مردم در ارتباط با خداوند و یکدیگر، به شیوهای رفتار میکنند که گرچه به خیال خودشان پسندیده است و باعث تحکم رابطه میشود اما تاثیر کاملاً برعکس دارد.
🍁🍂❤️❤️🍂🍁
پروانه های وصال
#ملاقات_با_خدا 7 ◽️یعنی چی که ما میخوایم آخرت خودمون رو آباد کنیم؟❓ 🎗این هدفِ عالی چیه؟؟ اجازه بد
#ملاقات_با_خدا 8
🚫 نکنه فکر کردید شما خودتون اومدید و خودتون رو خلق کردید؟!⁉️
💞 نه عزیزم شما ""خالق"" دارید
🔷 خب حالا به جای اینکه از شما بپرسیم که هدفتون چیه ، از سازندتون میپرسیم که هدفش از خلقت شما چی بوده...
* چطوره؟😊
🚨 اگرچه ممکنه به خیلیا وقتی میگیم آقا هدفِ خلقتِ شما از قبل انتخاب شده ، ناراحت بشن! امّا خب نباید ناراحت بشن
بچه که نیستی؟ داریم با هم صحبت میکنیم!
حله؟؟
آفرین ☺️
34.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
سایه ات مستدام آقا جان
سفره فاطمیت جمع نشه آقا
#امام_خامنه_ای
پروانه های وصال
#بســـــم_ربِّ_العشـــــــــــــــق رمــــــــــان #طعم_سیبـ به قلم⇦⇦ ❣ #مریم_سرخه_ای ❣ قسمتـ سی و
#بســـــم_ربِّ_العشـــــــــــــــق
رمان #طعم_سیبـ
به قلم⇦⇦❣ #مریم_سرخه_ای ❣
قسمت سی و پنجم:
#بخش دوم:
صدای بوق ماشین ها همه جارو پر کرده بود علی خیلی خوشحال بود...
خانم ها کل می کشیدن...
مامان روی سرم گل می ریخت...
بابا خوشحال بود و همش اینور و اونور برای کار ها بود...
امیر حسینم که عین جنتل من ها بغل علی راه می رفت...
نیلوفر_ای جان ببین چقدر خوشگل شده...
من میخندیدم و اونام هی ازم تعریف می کردن...
+خدایا شکرت بالاخره تموم کابوس ها تموم شدن...
دیگه هیچ چیز نگران کننده ای وجود نداره...
علی در ماشین رو باز کرد برام نشستم و بعد هم خودش نشست و راهی شدیم به طرف تالار و ماشین هاهم پشتمون به حرکت...
یک شب به یاد موندنی...
ادامه دارد...
🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸🌸
نویسنده:📝
#مریم_سرخه_ای ❣
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹
پروانه های وصال
#بســـــم_ربِّ_العشـــــــــــــــق رمان #طعم_سیبـ به قلم⇦⇦❣ #مریم_سرخه_ای ❣ قسمت سی و پنجم: #بخ
#بســـــم_ربِّ_العشـــــــــــــــق
رمــــــــــان #طعم_سیبـ
به قلم⇦⇦ ❣ #مریم_سرخه_ای ❣
قسمتـ آخر:
صبح حدود ساعت پنج بلند شدم علی زود تر از من از خواب بلند شده بود و مشغول انجام دادن کار های سفر بود...
به نوعی داشتیم می رفتیم ماه عسل😄
روی تخت نشستم کش و قوسی به بدنم دادم...
علی_به به خانم پاشدی از خواب سلام!
-سلام.چقدر سرو صدا میکنی؟؟؟
علی خندیدو گفت:
-إ ؟!بلند شدم دارم کارهای خانممو میکنم سرو صدا هم میکنم؟؟بلند شو خانمی دیرمون میشه...
خندیدم و با موهای بهم ریخته و خسته بلند شدم دستو صورتمو شستم و بعد هم موهامو شونه کردم...
باهم مشغول نماز خوندن شدیم...
و بعد از خوردن صبحونه آماده شدیم و راهی شدیم...
وسایل هارو جمع و جور کردیم و با علی گذاشتیم داخل ماشین...
علی_زود باش خانمی امام رضا منتظرمونه...
در ماشین رو برام باز کرد و من هم سوار شدم بعد هم خودش سوار شدو حرکت کردیم...
تموم کابوس های من تموم شد حالا علی برای من و من برای علی هستم و هیچ مانعی هم سر راهمون نیست نفس عمیقی کشیدم و خدارو شکر کردم...
علی لبخندی زدو گفت:
-خیلی سخت به دستت آوردم...ولی یه چیزی فهمیدم...میدونی چی؟؟؟
خندیدم و گفتم:
-چی؟؟؟
-که چیزهای با ارزش خیلی سخت به دست میان...
تو برای من شبیه قشنگ ترین سیب در بالاترین نقطه ی درخت بودی...
که همیشه دلم میخواست بچینمش ولی چیدنش تلاش میخواست...
وقتی تونستم بچینمش...
تازه فهمیدم طعم سیب🍎یعنی چی...
❤️تازه فهمیــــــــــدم طعم سیبـ یعنے چے...❤️
نویسنده:📝
❣ #بانو_میم_سرخه_ای ❣
رمان های عاشقانه مذهبی
بامــــاهمـــراه باشــید🌹