animation.gif
حجم:
4.58M
﷽
سلام
روزتون پراز خیر و برکت💐
امروز جمعه
٦ مهـر ١٣٩٧ ه. ش
١٨ محرم ١٤۴٠ ه.ق
٢٨ سپتامبر ٢٠١٨ ميلادى
@parvaanehaayevesaal💕
animation.gif
حجم:
2.4M
سلام..
🌼سرتون سلامت
🌼چشماتون پر نور
🌼کامتون عسل
🌼لحنتون عاشقانه
🌼حرفاتون غزل
🌼دلتون گرم
🌼لبتون خندون
🌼حالتون خوب
آدینـه تون عالی و شاد
سپاس وستایش به خداوندی که
ما را لایق زمین دانست ...
سلام به جمعه که روز عزیزیست
سلام به مهری که در دلهایمان جاریست
سلام به امید ، آینده ، امروز ، دیروز ، فردا
سلام به تو که از روح خدایی و برای
بهشتی زیستن به این زمین آمدی
سلام به مهربانی ،
سلام به عشق ،
سلام به صفا و صداقت ،به بی ریایی
سلام به هر آدم خوبی که ترجمه و تعریف دوستی را به نیکی ، به زیبایی
به خدای گونهگی در زندگی رسم کرده
سلام به زندگی. و سلام به دوستان و عزیزانم ...
روزتـون سرشـار از شـادی🌹
─┅─═इई 🍁🍂🍁ईइ═─┅─
animation.gif
حجم:
4.85M
#سلام_بر_مهدی
می شود روشنی چشم من
از راه برسد؟!
#انتظار من
از امروز به آخر برسد؟!
در کویری که پر از سوز و
پر از تشنگی است
می شود شبنمی از آیه کوثر برسد.
اللهم عجل لولیک الفرج 🌼
🐬دلت که گرفت،
دیگر منت زمین رانکش.
اگرهیچکس نیست
خدا که هست.
راه آسمان بازاست.
پر بکش
او همیشه آغوشش بازاست
نگفته تو رامی خواند
@parvaanehaayevesaal💕
●🌼〖 #در_محضر_بزرگان ۱ 〗🌼●
❆ شما خورشید خدا هستید ❆
ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﭼﺎﺩﺭﯼ ﻣﯿﺨﻮﺍﺳﺘﻨﺪ، ﻧﺸﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﻋﺮﻗﯽ ﮐﻪ ﺩﺭ ﻓﺼﻞ ﮔﺮﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺎﻃﺮ ﺣﺠﺎﺏ ﻣﯿﺮﯾﺰﻧﺪ، ﺩﺍﻧﻪ ﺩﺍﻧﻪ ﺍﺵ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺍﺳﺖ. ﺷﻤﺎ ﺧﻮﺭﺷﯿﺪ ﺧﺪﺍ ﻫﺴﺘﯿﺪ.
ﺍﯾﺸﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺭﻭﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺍﺯ ﺛﻮﺍﺏ ﺍﻻﻋﻤﺎﻝ ﻧﻘﻞ ﻣﯽ ﮐﺮﺩﻧﺪ : ﻋﺮﻗﯽ ﮐﻪ ﺯﯾﺮ ﭼﺎﺩﺭ ﻣﯽ ﺭﯾﺰﺩ ﺳﻪ ﺟﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺍﻭ ﻧﻮﺭ ﻣﯽ ﺷﻮﺩ:
ﺩﺭ ﺩﺭﻭﻥ ﻗﺒﺮ
ﺩﺭ ﺑﺮﺯﺥ
ﺩﺭ ﻗﯿﺎﻣﺖ
ﻭ ﺍﮔﺮ ﺯﻧﺎﻥ ﺑﯽ ﺣﺠﺎﺏ ﺍﺯ ﻣﻦ ﻣﯽ ﺧﻮﺍﺳﺘﻨﺪ ﻫﻤﯿﻦ ﺍﻻﻥ ﻧﺸﺎﻧﺸﺎﻥ ﻣﯿﺪﺍﺩﻡ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻣﻮﯼ ﺳﺮ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻧﺎﻣﺤﺮﻡ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽ ﺩﻫﻨﺪ ﺁﺗﺶ ﺍﺳﺖ. ﺁﻧﻬﺎ ﺩﺭ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺯﯾﺒﺎﯾﯽ ﻧﯿﺴﺘﻨﺪ ﺑﻠﮑﻪ ﺩﺭ ﺁﺭﺍﯾﺶ ﺁﺗﺶ ﻫﺴﺘﻨﺪ.
✧ #آیت_الله_بهاءالدینی (ره) ✧
@parvaanehaayevesaal💕
💠 • ° •🔸 ◎﷽◎ 🔸• ° • 💠
↯↯ داســــتــان مـعـنـــوی ↯↯
✨امام حسین علیهالسلام
و آرزوی بسیار زیبای شهید
ابوریاض یکی از افسرای عراقی میگوید:
توی جبهه جنوب مشغول نبرد با ایران بودیم که دژبانی من رو خواست و خبر کشته شدن پسرم رو بهم داد.
خیلی ناراحت شدم، رفتم سردخانه، کارت و پلاکش رو تحویل گرفتم.
اونا رو چک کردم، دیدم درسته
رفتم جسدش رو ببینم کفن رو کنار زدم، با تعجب توأم با خوشحالی گفتم:
اشتباه شده، اشتباه شده،
این فرزند من نیست!
افسر ارشدی که مأمور تحویل جسد بود گفت: این چه حرفیه میزنی؟
کارت و پلاک رو قبلا چک کردیم و صحت اونها بررسی شده
هر چی گفتم باور نکردند.
کم کم نگران شدم با مقاومتم مشکلی برام پیش بیاد.
من رو مجبور کردند که جسد را به بغداد انتقال بدم و دفنش کنم.
به ناچار جسد رو برداشتم و به سمت بغداد حرکت کردم تا توی قبرستان شهرمون به خاک بسپارم.
اما وقتی به کربلا رسیدم، تصمیم گرفتم زحمت ادامه راه رو به خودم ندهم و اون جوون رو توی کربلا دفن کنم.
چهره آرام و زیبای آن جوان که نمیدانستم کدام خانواده انتظار او را میکشید، دلم را آتش زد.
خونین و پر از زخم، اما آرام و با شکوه آرمیده بود. او را در کربلا دفن کردم، فاتحهای برایش خواندم و رفتم.
سالها از آن قضیه گذشت.
بعد از جنگ فهمیدم پسرم زنده است!
اسیر شده بود و بعد از مدتی با اُسرا آزاد شد، به محض بازگشتش، ازش پرسیدم:
چرا کارت و پلاکت رو به دیگری سپردی؟
پسرم گفت: من رو یه جوون بسیجی ایرانی اسیر کرد. با اصرار ازم خواست که کارت و پلاکم رو بهش بدم حتی حاضر شد بهم پول هم بده.
وقتی بهش دادم، اصرار کرد که راضی باشم.
بهش گفتم در صورتی راضیام که بگی برای چی میخوای
اون بسیجی گفت:
من دو یا سه ساعت دیگه شهید میشم.
قراره توی کربلا در جوار مولا و اربابم حضرت اباعبدالله الحسین علیهالسلام دفن بشم،
میخوام با این کار مطمئن بشم که تا روز قیامت توی حریم بزرگترین عشقم خواهم آرمید...
شهید آرزو میکند کنار اربابش حسین علیهالسلام دفن بشه،
اونوقت جاده آرزوهای ما ختم میشه به پول، ماشین، خونه، معشوقه زمینی، گناه و ...
⚜خدایا! ما رو ببخش که مثل شهداء بین آرزوهامون، جایی برای تو باز نکردیم...
✍منبع:
📗کتاب حکایت فرزندان فاطمه۱،صفحه۵۴
animation.gif
حجم:
110.4K
افتاد درختی
که به خود میبالید
از داغ تبر به خاک غم مینالید
گفتم چه کسی به ریشه ات زد؟
گفتا:
آنکس که
به زیر سایه ام میخوابید...!