#ارسالی😊🌸

طلبکار علی شدند؛ انان که ابوموسی اشعری را انتخاب کردند، 🌸🦋🍃

❤️یا اباعبداللـــــه (ع) ❤️ «اول صبح»⛅️ ☄✨پس از گفتن یک بسم الله... از دل و جان💚 تو بگو☄✨ 💕 «حسین اباعبدالله»💕 #از‌_ڪربـلا‌_تـا‌_شـهادتــღ °|• @az_karbala_ta_shahadat •|°

بزارید یه خاطره اۍبراتون #تعریف ڪنم🙂📜↓

یڪۍ دو شب مونده بود به عملیات یڪی اومد پیش من گفت: 🗣↓ فلانۍ،من گاهۍبلند میشم براۍِ #نمازشب.. بعضۍاز رفقا رو میبینم،خوابیدن! یه دفعه اۍبه خودم میگم ببین تو بلند شدیا... #غرور منو میگیره ، بدم میاد از خودم!🔫😓

به خودم میگم؛بیا موقع نماز شب غرور گرفتت تو آدمۍ!😕 میخواستۍ با خدا #مناجات 📿ڪنۍ،بیا برو تو این ڪاره نیستی...! #مأیوس میشم از خودم!

این ویژگی رو ببینید تو این شهید ، خدا خیر بده به هرکسی که آگاه به عیوب خودش بشه ... گفت من نماز شب میخونم مغرور میشم ولی صادقانه با خدا درمیون گذاشت❤️

گفت؛ |من نماز شب میخونم مغرور میشم، ولۍ #صادقانه با خدا درمیون گذاشت!♥️| #استاد_پناهیان📜

#التماس_دعا^_^♥️

#عاشقانہ_شهدا🥀 کاغـذ خواستـگاری _هنوز هم آڹ ڪاغذ را دارم؛ شرایطش را خلاصه، رویش نوشـته بود و پایینش را امضا کرده بود✍🏻 تمام جلسه خصوصی صحبتــ ما درباره ازدواج، ختم شد به هماݧ کاغذ؛ مختصر و مفید🙄 بعد از بسمه تعالی، ده تا از نظراتش را نوشته بود. بعضی هاش اینطور بودند: ✨داشتن ایمان به خدا و خداجویی ✨مقلّد امام بودن و پیروی از رساله ایشاݩ ✨شغل من پاسدار استــ ✨مشکلاتـــــ آینده جنگ، مکان زندگی، انگیزه ازدواج، رسیدن به کمال.» عبارتـــــــ ها کوتاه بود؛ اما هر کدام یڪ دنیا حرف داشتـ برای گفتڹ همسر شهید سیدعلی #از‌_ڪربـلا‌_تـا‌_شـهادتــღ °|• @az_karbala_ta_shahadat •|°

#تلنگرانه✨ 🗯⇐⋆شخصے هـمسر بسیار بداخلاقے داشت، ولے در برابر اخلاق بد او صبر و تحمل می‌ڪرد. 🗯⇐⋆دوستانش بہ او گفتند: چرا او را طلاق نمی‌دهـے تا نجات پیدا ڪنی؟ 🗯⇐⋆گفت: می‌ترسم او را طلاق دهـم، مردے او را بگیرد ڪہ نتواند بر اخلاق بدش صبر ڪند و باعث اذیت این زن شود. 📚ابراهـیم عباسی، ڪشڪول عباسی، ص ۸۳٫ #از‌_ڪربـلا‌_تـا‌_شـهادتــღ °|• @az_karbala_ta_shahadat •|°

#استوری #از‌_ڪربـلا‌_تـا‌_شـهادتــღ °|• @az_karbala_ta_shahadat •|°