هدایت شده از حاج داود
💥کابوس جدید صهیونیست ها کیست ؟
💥محمد سنوار، برادر شهید یحیی،
قبلا فرمانده تیپ خانیونس در گردانهای القسام، شاخه نظامی جنبش حماس بود.
💥محمد مغز متفکر ربودن «گیلعاد شلیت»، سرباز اسرائیلی بود که منجر به آزادی یحیی السنوار به همراه یک هزار اسیر فلسطینی از زندانهای اسرائیل شد.
💥از محمد به عنوان مهندس اصلی تونل های غزه نام می برند. کسی که در واقع فرمانده میدانی درون تونل هاست. صهیونیست ها بارها اعتراف کردند که شکار محمد سنوار از هر عضو حماس سخت تر است.
9.25M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
👈🏻این کلیپ یک دقیقهای را خودتان ببینید و بفرستید برای کسانی که هنوز میگویند طوفان الاقصی اشتباه یحیی سنوار بود.
😡در صورتی که در سال ۱۹۴۷ این حرامزادهها به فلسطین هجوم آوردند و....
🔻انشاءالله نتانیاهو به درک واصل شده است.
منابع رسانه ای از اصابت پهباد حزب الله به ساختمان محل اقامت نتانیاهو در قیاس یه خبر دادند.
روزنامه صهیونیستی یدیعوت آحارنوت: دفتر نتانیاهو از فاش کردن محل حضور او در حین حمله و انفجار پهباد در قیساریه خودداری میکند.
گزارشها حاکی از حضور تعداد بسیاری از نیروهای پلیس دارد و همچنین اعزام چند بالگرد پلیسی و امدادی به محل حمله پهباد حزب الله هست.
پلیس رژیم صهیونیستی خیابانهای منتهی به محل قیساریه را مسدود کرده است و اجازه حضور و ورود خبرنگاران به محل را نمیدهد.
هدایت شده از حاج داود
#سلام_وقت_به_خیر
#باعرض_تبریک
این گروه از بازنشستگان منتظر متناسبسازی حقوق نباشند/ اعلام جزییات

رئیس کانون بازنشستگان لشگری از اجرایی نشدن متناسب سازی در مهر خبر داد.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، جعفری.نسب، رئیس کانون بازنشستگان نیروهای مسلح کشور گفت: با وجودی که طبق قانون متناسبسازی حقوق باید از اول فرودین ماه امسال اجرایی می شد و حتی بودجه آن از یک درصد افزایش مالیات ارزش افزوده اختصاص یافته اما هنوز دولت ساز وکاری برای اجرایی شدن آن اعلام نکرده است.
او افزود: در پیگیریهایی که روسای کانون های استان ها در دیدار با نمایندگان مجلس داشتند مسئله متناسب سازی مورد تاکید آنها بوده است. حتی آقای قالیباف در جلسه علنی مجلس در۱۸مهرماه تاکید داشت که اقدامات لازم برای اجرای همسان سازی حقوق بازنشستگان به میزان ۳۰ و ۴۰ درصد از این ماه آغاز می شود، اما به نظر میرسد دولت هیچ برنامهای در این خصوص ندارد.
در عین حال بازنشستگان نیروهای مسلح می گویند: انتظار داشتیم این ماه احکام جدید صادر شود؛ حداقل علی الحساب متناسب سازی را هرچه زودتر پرداخت کنند
هدایت شده از حاج داود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این کلیپوحتماببینید
هدایت شده از حاج داود
26.4M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
♨️ کل سواد رسانه ای تو همین ۷ دقیقه خلاصه شده ، حتما ببینید
ببینید چطور آمریکاییها تونستن با همین کارایی که الانم می کنن تو شیلی کودتا کنن و اقتصادش رو دست بگیرن
هدایت شده از حاج داود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
😔 خانهای که یحیی سنوار در آن شهید شد
قبل ازجنگ وبعدازجنگ
🔸صاحب خانه: مایه فخر و مباهات ماست که در منزل ما شهید شدی. خانه ما، جانهای ما و هر چه داریم فدای تو ای ابو ابراهیم.
هدایت شده از حاج داود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
✅ محمد صادق شهبازی: صفحه اسرائیل برای ایرانیها مینویسد ایران پول شما را صرف لبنان میکند و در صفحات عربی زبان مینویسد ایران شما را رها کرده است!
صحنه این روزها فقط نظامی نیست، شبکههای سعودی و صهیونیستی و... با هم بسیج شدهاند تا اذهان مردم را منحرف کنند.
💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید...
خوندی و دلت شکست اشک ازچشمات سرازیر شد التماس دعا...😢💔
🔹شهیدی که قرض ها و بدهی تفحص کننده خود را ادا کرد ....
🔹شهید سید مرتضی دادگر🌷
🔹می گفت : اهل تهران بودم و عضو گروه تفحص و پدرم از تجار بازار تهران.....
🔹علیرغم مخالفت شدید خانواده و به خاطر عشقم به شهداء حجره ی پدر را ترک کردم و به همراه بچه های تفحص لشکر ۲۷ محمد رسول الله (ص) راهی مناطق عملیاتی جنوب شدم....
🔹یکبار رفتن همان و پای ثابت گروه تفحص شدن همان.... بعد از چند ماه ، خانه ای در اهواز اجاره کردم و همسرم را هم با خود همراه کردم....
🔹یکی دو سالی گذشته بود و من و همسرم این مدت را با حقوق مختصر گروه تفحص میگذراندیم.... سفره ی ساده ای پهن می شد اما دلمان ، از یاد خدا شاد بود و زندگیمان ، با عطر شهدا عطرآگین... تا اینکه....
🔹تلفن زنگ خورد و خبر دادند که دو پسرعمویم که از بازاری های تهران بودند برای کاری به اهواز آمده اند و مهمان ما خواهند شد... آشوبی در دلم پیدا شد... حقوق بچه ها چند ماهی می شد که از تهران نرسیده بود و من این مدت را با نسیه گرفتن از بازار گذرانده بودم ... نمی خواستم شرمنده ی اقوامم شوم....
🔹با همان حال به محل کارم رفتم و با بچه ها عازم شلمچه شدیم....
🔹 بعد از زیارت عاشورا و توسل به شهدا کار را شروع کردیم و بعد از ساعتی استخوان و پلاک شهیدی نمایان شد....
🔹شهیدسیدمرتضیدادگر...🌷
فرزند سید حسین... اعزامی از ساری... گروه غرق در شادی به ادامه ی کار پرداخت اما من....
🔹استخوان های مطهر شهید را به معراج انتقال دادیم و کارت شناسایی شهید به من سپرده شد تا برای استعلام از لشکر و خبر به خانواده ی شهید ، به بنیاد شهید تحویل دهم.....
🔹قبل از حرکت با منزل تماس گرفتم و جویای آمدن مهمان ها شدم و جواب شنیدم که مهمان ها هنوز نیامده اند اما همسرم وقتی برای خرید به بازار رفته بود مغازه هایی که از آنها نسیه خرید می کرد به علت بدهی زیاد ، دیگر حاضر به نسیه دادن نبودند و همسرم هم رویش نشده اصرار کند....
🔹با ناراحتی به معراج شهدا برگشتم و در حسینیه با استخوانهای شهیدی که امروز تفحص شده بود به راز و نیاز پرداختم....
🔹"این رسمش نیست با معرفت ها... ما به عشق شما از رفاهمان در تهران بریدیم.... راضی نشوید به خاطر مسائل مادی شرمنده ی خانواده مان شویم.... " گفتم و گریه کردم....
🔹دو ساعت در راه شلمچه تا اهواز مدام با خودم زمزمه کردم : «شهدا! ببخشید... بی ادبی و جسارتم را ببخشید... »
🔹وارد خانه که شدم همسرم با خوشحالی به استقبال آمد و خبر داد که بعد از تماس من کسی درب خانه را زده و خود را پسرعموی من معرفی کرده و عنوان کرده که مبلغی پول به همسرت بدهکارم و حالا آمدم که بدهی ام را بدهم.... هر چه فکرکردم ، یادم نیامد که به کدام پسرعمویم پول قرض داده ام.... با خودم گفتم هر که بوده به موقع پول را پس آورده...
🔹لباسم را عوض کردم و با پول ها راهی بازار شدم.... به قصابی رفتم... خواستم بدهی ام را بپردازدم که در جواب شنیدم :
🔹بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است... به میوه فروشی رفتم...به همه ی مغازه هایی که به صاحبانشان بدهکار بودم سر زدم... جواب همان بود....بدهی تان را امروز پسرعمویتان پرداخت کرده است...
گیج گیج بودم... مات مات... خرید کردم و به خانه بر گشتم و در راه مدام به این فکر می کردم که چه کسی خبر بدهی هایم را به پسرعمویم داده است؟ آیا همسرم ؟
🔹وارد خانه شدم و پیش از اینکه با دلخوری از همسرم بپرسم که چرا جریان بدهی ها را به کسی گفته .... با چشمان سرخ و گریان همسرم مواجه شدم که روی پله های حیاط نشسته بود و زار زار گریه می کرد....
🔹جلو رفتم و کارت شناسایی شهیدی را که امروز تفحص کرده بودیم را در دستان همسرم دیدم.... اعتراض کردم که: چند بار بگویم تو که طاقت دیدنش را نداری چرا سراغ مدارک و کارت شناسایی شهدا می روی؟
🔹همسرم هق هق کنان پاسخ داد : خودش بود.... بخدا خودش بود.... کسی که امروز خودش را پسرعمویت معرفی کرد صاحب این عکس بود.... به خدا خودش بود.... گیج گیج بودم.... مات مات....
کارت شناسایی را برداشتم و راهی بازار شدم... مثل دیوانه ها شده بودم.... عکس را به صاحبان مغازه ها نشان می دادم.... می پرسیدم : آیا این عکس ، عکس همان فردی است که امروز.....؟
🔹نمی دانستم در مقابل جواب های مثبتی که می شنیدم چه بگویم...مثل دیوانه هاشده بودم.. به کارت شناسایی نگاه می کردم....
🔹شهید سید مرتضی دادگر.... فرزند سید حسین... اعزامی از ساری...
وسط بازار ازحال رفتم...
🔹ولاتحسبن الذین قتلوا فی سبیل الله امواتا بل احیاء عند ربهم یرزقون🌹
❤️🩹اگر دلت شکست حداقل به یک نفر ارسال کن😭
#آلاء | 🇮🇷 عضو شوید💠اتفاقی جالب در تفحص یک شهید...