#کنفرانس
با موضوع:
«نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد» امامخمینی
حالا #نااهلان و #نامحرمان چه کسانی هستند؟
📆 زمان : شنبه ۱۹خرداد۱۴۰۳
⏰ ساعت: ۰۸۰۰ هشت صبح
🕌مکان کنفرانس:
گروه و کانال جبهه پاسداری از اندیشه ها و ارزشهای انقلاب اسلامی
📝 ارائه کننده کنفرانس:
علمدارولایت(بسیجیان فدایت): #🇮🇷أَیْـــنَ عَمّــــــــــــارْ🇵🇸
.
🌹بسم الله الرحمن الرحیم
✨ افوض امری الی الله ان الله بصیر بالعباد
✨سلام علیکم جمیعا و رحمت الله
در حيات سياسي يک نظام، «نااهل سياسي» باتوجه به وسعت و گستردگي فضاي سياست که يک جامعه و کشور وسيع را دربر ميگيرد آفتها و آسيبهايي بسيار گسترده توليد مي نمايد.
بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران حضرت امام خمینی(ره) و برخی شهدای انقلاب و دفاع مقدس چون شهید تندگویان بارها وصیت و توصیه کردند که مردم نگذارند انقلاب بدست تا اعلام و ما محرمان بیافتد.
حال در این کنفرانس میخواهیم بررسی کنیم نااهلان و نامحرمان چه کسانی بوده و هستند و تلاش کنیم تا چنین افرادی زمام حکومت جمهوری اسلامی و انقلاب مردم عزیزمان را عهده دار نشوند و به توصیه و سفارش امام عزیز و شهدای گرانقدر جامعه عمل بپوشانیم.
۱
بي شک پيروزي انقلاب اسلامي مرهون رهبري پيامبر گونه امام خميني و مجاهدت هاي خالصانه جوانان ايران زمين است که براي احياي دين خدا و ارزشهاي اسلام دست از پا نشناخته و از نثار جان، مال و آبروي خود دريغ نکردند. همانهايي که بعد از آن همه فداکاري و ايثار در زمان پيروزي که معمولاً عده اي به دنبال تقسيم غنائم هستند- نه تنها چنين نگاهي نداشتند بلکه حتي براي خود و اطرافيانشان هيچ حقي قائل نبودند تا آنجا که رهبر و مرادِ آن ها خطاب به مردم فرمود: «من که نشسته ام اينجا، من هم هيچ حقي ندارم، ما بايد براي شما خدمت کنيم، خودمان نبايد استفاده کنيم، خاک بر سر من که بخواهم استفاده عنواني از شما بکنم، خاک بر سر من که بخواهم خون شما ريخته شود و من استفاده اش را ببرم». علاوه بر اين که امام به عنوان مهمترين عامل پيروزي انقلاب براي خود حقي قائل نبودند خطاب به مردم انقلابي نيز چنين وصيت کردند: «من در ميان شما باشم و يا نباشم به همه شما وصيت و سفارش مىکنم که نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد». اکنون که بيش از چهار دهه از پيروزي نهضت مردمي ايران مي گذرد دوستداران و علاقمندان انقلاب اسلامي مي بايست با مروري مجدد بر انديشه هاي امام راحل مانع دست يازيدن نااهلان و نامحرمان به انقلاب اسلامي گردند. براساس مباني فکري رهبر کبير انقلاب برخي از مهمترين گروه هايي که در دايره نااهلان و نامحرمان قرار دارند رادر پیامهای بعدی این کنفرانس شرح میدهیم.
۲
✍رجبعلی زعیم رحیم آبادی
اولین گروه سرسپردگان و دلباختگان شرق و غرب هستند:
مبناي نظري انقلاب تحقق «استقلال، آزادي و جمهوري اسلامي» در پرتوي نفي «شرق و غرب» بود. لذا آنان که مرعوب بيگانگان و يا دلباخته جذابيتهاي ظاهري شرق و غرب هستند و در هر مراودهاي حاضرند براي خوشايند خارجي ها ارزشهاي نظام را با ثمن بخس بفروشند در دايره عناصر اهل و محرم انقلاب اسلامي قرار ندارند.
۳
دومین گروه ناهلان و نامحرمان ؛مدعيان امروز و قاعدين کوته نظر ديروز هستند:
«آنهايى که در اين چند سالِ مبارزه و جنگ به هر دليلى از اداى اين تکليف بزرگ طفره رفتند و خودشان و جان و مال و فرزندانشان و ديگران را از آتش حادثه دور کردهاند مطمئن باشند که از معامله با خدا طفره رفتهاند و خسارت و زيان و ضرر بزرگى کردهاند که حسرت آن را در روز واپسين و در محاسبه حق خواهند کشيد که من مجدداً به همه مردم و مسئولان عرض مىکنم که حساب اينگونه افراد را از حساب مجاهدان در راه خدا جدا سازند؛ و نگذارند اين مدعيان بىهنر امروز و قاعدين کوته نظر ديروز به صحنهها برگردند.»
۴
سومین گروه مرفهين بي درد هستند:
حضرت امام(ره) انقلاب اسلامي را انقلاب محرومين و مستضعفين ميدانستند. از آغاز شکل گيري انقلاب اسلامي اين محرومين و مستضعفين بودند که در صف اول انقلاب جانفشاني کردند و پيروزي انقلاب اسلامي مرهون اين طبقه است. قشرهاي سرمايهدار و مرفهين بي درد، نقشي در انقلاب اسلامي نداشتند.«تنها آنهايي تا آخر خط با ما هستند که درد فقر و محروميت را چشيده باشند، فقرا و متدينين بي بضاعت، گردانندگان و برپادارندگان واقعي انقلاب هستند ما بايد تمام تلاشمان را بنماييم تا به هر صورت که ممکن است خط اصولي و ارزشی دفاع از مستضعفين را حفظ کنيم".
۵
چهارمین گروه نااهلان و نامحرمان؛ متحجرين و مقدس نمايان بي هنر هستند:
اسلام ناب در منظر امام با هرگونه جمود، سطحي نگري و ظاهر بيني مخالف است. بلکه همواره با نقد و نظر و پويايي و شکوفايي موافق است و هيچگاه با مهر تکفير و تفسيق به مبارزه با انديشههاي نو نمي رود. در اسلام نابي که ايشان معرفي کرده اند ضمن پايبندي به سنتهاي صحيح و اصیل، مقتضيات زمان و مسائل روز از اصليترين مباحث مورد نظر است. اسلامي که طرفداران واقعي آن هميشه از مال و قدرت بي بهره بودهاند و دشمنان حقيقي آن زراندوزان حيلهگر و قدرتمداران بازيگر و مقدس نمايان بي هنر ميباشند.، جزو نااهلان و نامحرمان نظام انقلابی مردم دلیر و بصیر ایران اسلامی قرار میگیرند
۶
گروه بعدی ؛ نااهلان سياسي و تجديدنظرطلبان ديپلماسي هستند:
در حيات سياسي يک نظام، «نااهل سياسي» باتوجه به وسعت و گستردگي فضاي سياست که يک جامعه و کشور وسيع را دربرمي گيرد آفت ها و آسيب هايي بسيار گسترده توليد مي نمايد. بنا به تعبير امام نااهلانِ سياسي عناصري هستند که قابليت و استعداد اصلاح نداشته، ناموافق، منافق و چند چهره و مختل کننده آرامش و امنيت اجتماعي و سياسي مي باشند. بر اين اساس «ظاهربينان خرافاتي، تفرقه افکنان و جناح زدگانِ منفعت طلب، روحاني نمايان متحجر و روشن فکران تجديد نظر طلب» از مهمترين نااهلان و نامحرمان سياسي هستند. همان هايي که رفتارشان بيشتر از آنکه منشاء اعتقادي داشته باشد از روي مصلحت هاي فردي و جناحي بوده و براي دستيابي به همين منافع همواره نداي تجديد نظر در اصول ديپلماسي سرمي دهند: «آنان که هنوز بر اين باورند و تحليل مي کنند که بايد در سياست اصول و ديپلماسي خود تجديدنظر کنيم و معتقدند که شعارهاي تند يا جنگ سبب بدبيني غرب و شرق نسبت به ما و نهايتاً انزواي کشور شده است و اگر ما واقع گرايانه عمل کنيم، آنان با ما برخورد متقابل انساني مي کنند و احترام متقابل به ملت ما و اسلام و مسلمين مي گذارند...[بايد بدانند]مسئله اشتباه ما نيست، بلکه تعمد جهانخواران به نابودي اسلام و مسلمين است»
۷
و گروه آخر فتنه انگيزان و توطئه کنندگان هستند:
فتنه انگيزان و توطئه کنندگان و همچنين نيروهاي بريده از انقلاب(همان هايي که در ابتدا همراه انقلاب بودند اما در ادامه اهداف انقلاب را فراموش کردند و اکنون در پي اين هستند که براي رسيدن به موفقيت خويش به دشمن جواب مثبت دهند چون احساس مي کنند که ادامه انقلاب منافع آنها را تهديد مي کند)، نيروهاي نفوذي و نيروهاي بدفهم در دايره نااهلان و نامحرمان نظامند. بنا به تعبير امام؛ «يکي از مهم ترين وظايف مسلمانان و يکي از بنيادي ترين تکاليف کساني که مشغول مبارزه با دشمنان اسلام و استعمارگران هستند اين است که کانونهاي فتنه و توطئه را به خوبي شناسايي کنند و ماهيت واقعي آنها را به مسلمانان بشناسانند و به صراحت بگويند که اين کانون ها در خدمت دشمنانند و در ماهيت مزدوري آن ها هيچ شبهه اي وجود ندارد."
۸
پس مواظب و مراقب باشیم، افراد نااهل و نامحرم نه نشانی دارند و نه فریاد میزنند که ما متاهل هستیم بلکه چنان خود را اهل و محرم و دلسوز انقلاب و اسلام و نظام و مردم معرفی میکنند که نگو و نپرس.
اینها همانهایی هستند که قولهای یکروزه و صد روزه و ..... میدهند و کشور را گل و بلبل میکردند و ..... ولی وقتی بنزین را بدون هیچ هماهنگی و تبلیغات و اطلاع رسانی و همسو نمودن افکار عمومی ، ناگهانی گران میکنند، با پوزخند و تمسخر مردم ، میگویند من هم صبح جمعه فهمیدم که بنزین گران شده است.
و یا هزاران موارد دیگر تا مردم را نسبت به دین و انقلاب و اسلام بد بین و ناامید و اهداف دشمن را در کشور و علیه اسلام ومردم محقق سازند.
لیکن فریب رسانه ها و هوچیگریهای این افراد را نخوریم و اصلح را طبق موازین شرعی و قانونی وملی و ارزشی خود که قرآن کریم و چهارده معصوم و امامین انقلاب توصیه و سفارش نمودند انتخاب نماییم.
والسلام علی عباد الله الصالحین
#کنفرانس
با موضوع:
«نگذاريد انقلاب به دست نااهلان و نامحرمان بيفتد» امامخمینی
حالا #نااهلان و #نامحرمان چه کسانی هستند؟
📆 زمان : شنبه ۱۹خرداد۱۴۰۳
⏰ ساعت: ۰۸۰۰ هشت صبح
🕌مکان کنفرانس:
👈. گروه
و
👈. کانال (سنجاق شده)
جبهه پایداری از اندیشهها و ارزشهای انقلاب اسلامی با لمس کردن کلمات رنگی فوق وارد کانال شوید.
📝 ارائه کننده کنفرانس:
علمدارولایت(بسیجیان فدایت): #🇮🇷أَیْـــنَ عَمّــــــــــــارْ🇵🇸
.
✳️ سر و ته بحث آقای قالیباف
دکتر #سعدالله_زارعی از روزنامهنگاران بسیار سالم و تحلیلگران برجسته و عمیقی است که مانند او واقعاً بسیار کم داریم. او شخصیتی و رفتاری بشدت اخلاقی و متواضع دارد و من در این مدت دوستی حدود ۲۵ساله جز صداقت و حقیقت از او ندیده و نشنیدهام.
مطلبی که امروز از ایشان درباره رئیس مجلس آقای #قالیباف منتشر شده، منطقی و متقن و به نظرم تمامکننده است. با هم بخوانیم:
🔹قصد نداشتم وارد این بحث شوم و اصولاً سعیام این است که در چنین مواردی که ورود باعث تلخکامی دوستی میشود، سکوت کنم. گاهی سکوت سبب شرکت در ظلمی میشود.
سر و ته بحث آقای قالیباف چهار چیز است:
- زندگی اشرافی
- مقابل بعضی لوایح قرار داشتن
- وضع فرزندان
- ماجرای سیسمونی نوه
1️⃣ زندگی اشرافی وی با توجه به مسئولیتهای سنگینی که داشته میتوانسته بهصورت خیلی عادی زندگی مرفهی داشته باشد که البته از مدیر جهادی و انقلابی پذیرفته نیست، بدون آنکه چنین چیزی خلاف شرع یا عرف باشد.
زندگی اشرافی در زمانه ما سه وجه دارد: اسراف در خرج کردن، منزل آنچنانی و خودرو غیر متعارف.
اما قالیباف در این سه وجه چطور است؟
منزل او در شهرک شهید دقایقی است. من منزل او نرفتهام، اما منزل شهید سلیمانی، منزل آیتالله موحدی کرمانی و منزل محسن رضایی که کاملاً شبیه منزل قالیباف است رفتهام و انصافاً منزل متعارفی است که سپاه در اختیار آنان قرار داده است.
خودرو وی پژوپارس است که متعارف میباشد.
هیچ گزارش مستندی درباره مخارج غیر متعارف او ندیدهام.
یک بار اخیراً برای توضیح جنگ غزه به دفترش دعوت شدم در خیابان شهید عراقی که واقعاً منزلی کوچک و محقرانه بود. در این جلسه خیلی متواضعانه پرسید مجلس برای کمک به غزه چه کاری میتواند بکند؟ مواردی عرض شد و واقعاً در زمانی کوتاه دنبال شد.
2️⃣ دربارۀ توقف بعضی لوایح، که بهدلیل وجود اشکالات، صلاح نظام در اصلاح آنها بود، لذا فشارهای زیاد را بر خود هموار کرد و چیزی نگفت.
3️⃣ در مورد فرزندی که سنش به چهل رسیده و ما بهطور غیر منطقی پدر را مسئول کار پسر میدانیم واقعاً هنوز معلوم نیست پسر چه کار منکری مرتکب شده و پدر در این منکر چه نقشی داشته است. بله، یک وقت پسر از موقعیت پدر سوء استفاده میکند و اگر این رابطه نبود آن استفاده واقع نمیشد، یک موقع از استفاده یا استفاده سوئی حرف میزنیم که جمع کثیری بدون نسبت یا با نسبت انجام میدهند و یکی هم فرزند یک یا چند مسئول است، در اینجا پدری را قطعاً شریک جرم پسر و مشارکتکننده در آن دانستن درست نیست. سکوت ظاهری پدر در چنین مواردی، ملاکی برای راضی شمردن پدر از موضوع نیست. سخن گفتن چنین پدری هم تمامکننده جوی که ساخته شده نیست چون جوسازان از هر کلمه توضیحی باز داستان تازهای ساز میکنند.
4️⃣ در مورد سفر دختری که شوهر دارد و به یک سفر خارجی دارای روابط حسنه با ایران رفته و به فرض خریدهایی هم کرده است، مثل خرید سیسمونی، باز همین نکات وجود دارد. اولاً از جنبه انقلابی درست نیست. ثانیاً خلاف شرع و عرفی رخ نداده است. ثالثاً به فرض خلاف بودن، به پدر ربط ندارد. رابعاً هیچ دلیلی بر رضایت پدر و توان او از بازداشتن دختر و داماد وجود ندارد. خامساً دلیلی بر اظهار مخالفت علنی پدر از فعل دختر و دامادی که زندگی مستقلی دارند وجود ندارد. سادساً هیچ نشانهای از عدم اعتراض پدر به فعل دختر و داماد در اختیار نداریم.
🔹 اما، اما، اما عملکرد قالیباف در مسئولیتهای مختلف پیش روی ماست؛ عملکردی که به صفت پرکاری، امانتداری، جهادیبودن و انقلابیبودن متصف شده است و چه ملاکی برای داوری منصفانه از اینها پر ارجتر است؟ آیا روایت رهبری برای ما به اندازه روایت سیسمونی هم حجیت ندارد؟ آیا آماج قرار دادن این مدیر توسط دشمنان شناختهشده کافی نیست تا ما در چنین جایی نایستیم؟
🔹قالیباف یکی از معدود تکیهگاههای قطعی حاج قاسم سلیمانی در مدیریت دشوار بحرانهای سوریه، لبنان، فلسطین، عراق و یمن بود. قالیباف با شجاعت تمام و بدون محاسبهٔ حرف و حدیثها به قاسم کمک کرد و هیچجا یک کلمه نگفت.
🔹کاش میشد اندکی از خاطرات در این مورد را مرور کنم تا فرق قالیباف با کسانی که مسئول بودند و سر قرار قاسم در سوریه نرفتند و خسارت عظیمی به منافع ملی ایران زدند تا مبادا کسی را از خود برنجانند، معلوم شود. کاش و صد کاش.